داستان سفر روحانی به نیویورک
احمد زیدآبادی در یادداشتی تلگرامی نوشت: «اختلاف بر سر حضور یا عدم حضور حسن روحانی در اجلاس سالانۀ مجمع عمومی سازمان ملل در بین محافل سیاسی داخلی بالا گرفته است.
این اختلاف در واقع با خلط دو موضوع جداگانه از سوی حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان آغاز شد که ظاهراً اجلاس مجمع را با جلسۀ شورای امنیت اشتباه گرفته و حکم به نرفتن حسن روحانی به نیویورک داده است!
اجلاس سالانۀ مجمع، پدیدۀ تازهای نیست که بر سر حضور یا عدمحضور رئیس جمهور در آن نیاز به بحث و نزاع باشد! اگر روحانی تصور میکند که برای سخنرانی در اجلاس مجمع، حرف تازهای برای گفتن دارد و یا قادر است در حاشیۀ اجلاس با سران کشورهای مختلف، مذاکرات ثمربخشی انجام دهد؛ در آن صورت رفتناش بر نرفتناش ترجیح دارد؛ اما اگر هیچکدام از اینها در برنامۀ او نیست؛ به نظر من، بهتر است هزینۀ این سفر را بر سایر هزینههای بیربط و سنگین جاری اضافه نکند!
آنچه اما در این میان مهمتر به نظر میرسد؛ جلسۀ شورای امنیت است که گویا همزمان با اجلاس مجمع عمومی تشکیل میشود. با فرارسیدن نوبتِ ریاست یک ماهۀ آمریکا بر شورای امنیت، دونالد ترامپ هوس کرده است که خود رأساً ریاست یک جلسۀ آن را، با حضور دیگر رهبران کشورهای عضو شورا به عهده بگیرد. دولت ترامپ اعلام کرده است که هدف از این جلسه ،متقاعد کردن رهبران دیگر کشورها برای اعمال فشار بیشتر بر ایران است و از این رو، منعی برای حضور حسن روحانی در این جلسه نیز وجود ندارد.
با این حساب، سفر حسن روحانی به نیویورک اساساً ربطی به جلسۀ شورای امنیت ندارد. او فقط باید تصمیم بگیرد که هنگام حضورش در نیویورک، در جلسۀ شورا به ریاست ترامپ شرکت کند یا خیر!
یک رسانۀ نه چندان قابل اتکای اسرائیلی گزارش داده است که از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل هم برای شرکت در جلسۀ شورای امنیت دعوت به عمل آمده است. قاعدتاً اگر این گزارش دقیق باشد و در عین حال، نتانیاهو این دعوت را بپذیرد؛ در آن صورت حضور روحانی در پشت میزی که یک طرفاش نیز نتانیاهو نشسته باشد؛ خیلی کمیک خواهد شد! شاید اصلاً دولت آمریکا تعمداً از نتانیاهو برای حضور در جلسه دعوت کرده است تا حضور روحانی را کن لم یکن و یا به یک تغییر و تحول بزرگ در سیاست خارجی ایران تبدیل کند!
در هر صورت، حضور احتمالی روحانی در جلسۀ شورای امنیت، حتی بدون حضور نتانیاهو، به امری هیجانانگیز و پر سر و صدا در صحنۀ جهانی تبدیل خواهد شد؛ اما آیا روحانی میتواند با سخنان خود روند جلسه را تحت تأثیر بگذارد؟
واقعیت این است که استفاده از نهادهای سازمان ملل برای پیشبرد یک سیاست در عرصۀ بینالملل، الزامات ویژۀ خود را دارد و یکی از این الزامات بخصوص برای کشوری با قدرت و نفوذ متعارف، پذیرش قواعد بینالمللی و قطعنامههای سازمان ملل، با تفسیری مطابق با برایند آراء تمامی اعضای ملل متحد است.
جمهوری اسلامی عموماً سیاستی منحصربه فرد و شاذ در سطح بینالملل دنبال می کند و از این رو، جز در مقاطعی که از خود انعطاف مهمی نشان داده؛ هرگز نتوانسته است نهادهای سازمان ملل را به حمایت از مواضع خود متقاعد کند.
طبعاً اگر روحانی بخواهد همان مواضعی را که در داخل کشور میگیرد، در شورای امنیت نیز تکرار کند و یا در برابر اظهارات تحریکآمیز ترامپ عصبانی شود و با خشم و تحکم سخن بگوید؛ حضورش در جلسۀ شورای امنیت کمکی به او نخواهد کرد. از طرفی توصیه به روحانی برای اینکه در جلسۀ شورای امنیت مواضع ملایم و منطبق با هنجارهای سازمان ملل بگیرد نیز، تکلیفی “مالایطاق” است چرا که تصمیمگیر اصلی در این زمینه او نیست و اگر بخواهد در این زمینه، سران کشور را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد؛ گمان نمیکنم توان تحمل پیامدهایش را داشته باشد.
با این حساب، تکلیف حسن روحانی کم و بیش روشن است.
در پایان، محض انبساط خاطر مخاطبان عزیز، این را هم اضافه کنم که ای کاش به جای روحانی من میتوانستم در جلسهای با حضور نتانیاهو شرکت کنم! با استناد به همین قواعد جاری و قطعنامههای سازمان ملل در بارۀ موضوع فلسطین، دهان گشاد او را چنان میبستم که بلبل زبانی را برای همیشه از یاد ببرد!»
انتهای پیام
جناب زیدآبادی شما نمی خواهد دهان گشاد نتانیاهو را بخاطر فلسطین، ببندی
شما اگر ایرانی هستی، با قوانین انسانی و اسلامی و قانون اساسی دهان گشاد [بعضی مسوولان] ایران را ببند که مردم بیچاره ایران را به فلاکت رسانده اند و به نام اسلام، مردم را می چاپند….