عباس عبدی: یشبرد اصلاحات نیازمند کنش راهبردی هستند
ویدا ربانی در نشریه صدا نوشت: عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب معتقد است، نطقهای پروانه سلحشوری و غلامرضا حیدری، نمایندگان عضو فراکسیون امید، هر میزان هم که درخشان باشد، در صورتی که در راستای یک راهبرد کلی نباشد؛ بی اثر خواهد بود. به عقیده او، این راهبرد کلی باید در سطوح بالای اصلاحطلبی و توسط شخصیتهای چون خاتمی تبیین، تدوین و ابلاغ شود و حتی فراکسیون امید هم ظرفیت لازم برای تدوین چنین راهبردی را ندارد.
🔸ارزیابی شما از عملکرد فراکسیون امید و نطق خانم سلحشوری و آقای حیدری چیست؟
در ارتباط با نطق خانم سلحشوری و آقای حیدری اول باید این پرسش را مطرح کرد که آیا باید به این نطقها به صورت یک متن مستقل نگاه کرد؟ هر کسی میتواند یک متن مستقل یا یک یادداشت بنویسد، بخواند یا آن را منتشر کند. فکر نمیکنم سوال شما از این منظر باشد و بیشتر این سوال در چارچوب اصلاحات است که مطرح میشود. برداشت من این نیست که این سخنان در چارچوب سیاست حاکم بر اصلاحطلبان نوشته و خوانده شده است. هرچند ممکن است برخی افراد از این گدنه نطقها استقبال کنند و برخی دیکر حتی نقد داشته باشند. آنچه که مهم این است که چنین مطالبی و این نحوه طرح مساله در چارچوب کلان راهبرد سیاسی اصلاحطلبی قرار دارد یا خیر؟ این موارد را نمیتوان به صورت منفرد ارزیابی کرد. متن سیاسی در ذیل کنش جمعی معنادار است. به نظر بنده نمیرسد که آنها در این چارچوب قرار بگیرند. اما در هر صورت، این نکته مهم است که چارچوب نیز چندان مشخص و روشن نیست و فرد خاصی از آن دفاع نمیکند یا آن را تدوین و تبیین نمیکند. به همین دلیل، افراد بر اساس سلیقه و درکی که از چارجوب مفروض دارند، سخنرانی یا اظهارنظر میکنند. اگر از این زاویه به مساله نگاه کنیم، نظر خاصی درباره این نطقها ندارم.
🔸بله، عمل شخصی بوده. به نظر شما سایر نمایندههای فراکسیون هم خوب است که چنین روشی را در پیش بگیرند؟
رفتارهای شخصی، سلیقهای است و هیچ اثربخشی جدی نخواهد داشت بهویژه اگر از خلال عملکرد نمایندگان در فراکسیون باشد. در سطح روشنفکری و نویسندگان مساله متفاوت است؛ اما در سطح کنشگری رسمی به نظر من باید باید از چارچوب مشخصی که تعیین میشود، تبعیت کنند. تصور میکنم اعمال فردی در شرایط فعلی نمیتواند به پیشبرد اصلاحات کمک کند. البته این سخن به این معنا نیست که اگر این نطقها ایراد نشود، پیشرفتی حاصل میشود. گره پیچیده اصلاحات این است که راهبرد آن که راهنمای عمل همه باشد مشخص نیست. متاسفانه این راهبرد در سطوح بالا مشخص، تبیین و ابلاغ نمیشود و در نتیجه هر فردی بر اساس سلیقه، منش و بینش خود عمل میکند. این نطقها و یا هر عمل مشابه دیگری در پرتو راهبرد کلی است که معنا دارد و قابل نقد است و محک انها است، چون تا وقتی که آن راهبرد کلی مشخص نباشد، ما نمیتوانیم بگوییم این نطقها خوب است یا بد؟ این نطقها و سخنرانیها در یک راهبرد به نسبت رادیکال کاملا مثبت و اثر بخش است و با آن راهبرد تطبیق دارد و با راهبردی دیگر کاملا تعارض دارد. بنابرین تا وقتی که راهبرد مشخص نباشد و درباره آن توافقی حاصل نشود، تصور نمیکنم بتوانیم ارزیابی درستی از این نوع سخنرانیها داشته باشیم.
🔸نطق سلحشوری، حیدری، نامه کروبی و واکنشهای سایر اصلاحطلبان میتواند در دل جامعه امید ایجاد کند؟
اگر با این صحبتها میتوان امید ایجاد کرد، همه شروع کنیم چنین سخنرانیهایی انجام دهیم تا جامعه پر از امید شود، گمان نمیکنم اینها هیچ ارتباطی با امید مردم داشته باشد. مگر جامعه دلش گرفته است از اینکه چنین سخنانی گفته نمیشود؟ اگر جامعه دنبال این حرفها بود که به روحانی رای هم نمیداد. جامعه منتظر است ببیند چه سیاستی برای حل مسائلش و خروج از بن بستهای موجود وجود دارد و الا نشستن و نقد کردن مسائل، حداقل کمک مستقیمی به بهبود وضعیت نمیکند و تصور نمیکنم موجب امید در جامعه شود؛ اگر ناامیدی را بیشتر نکند. از سویی، نباید فراموش کرد که سطح عمومی جامعه از نکاتی که در سخنرانیهای اصلاحطلبان مطرح میشود، عبور کرده است و نکات طرح شده در آنها برای مردم چیز جدیدی نیست.