خرید تور نوروزی

جنگ بزرگ برای درصد جانبازی!

ایلنا درباره‌ی رایزنی برخی مدیران برای افزایش درصد جانبازی خود نوشت: قانون منع به‌کارگیری از بازنشستگان به دولت ابلاغ شده و به محض ابلاغش از سوی دولت، افراد بازنشسته دو ماه فرصت دارند، استعفا دهند یا اینکه مسوولان بالادستی راهی برایشان نمی‌ماند جز برکناری.

البته مسوولان می‌خواهند کار به اینجا نرسد و در قالب توصیه به مدیران، از آنها خواسته‌اند استعفا بدهند. جالب است که هنوز آمار دقیقی از مدیران بازنشسته اعلام نشده و هر کسی که انگشت اشاره به سمتش می‌رود، سریع بازنشستگی‌اش را تکذیب می‌کند؛ شاید با این امید که در فرصت دو ماهه بتواند یا درصد جانبازی را افزایش دهد یا راه بقا دیگری پیدا کند. با توجه به شناخت کلی از مدیران فعلی ورزش، پیش بینی می‌شود با اجرای این قانون تغییرات گسترده‌ای صورت گیرد اما جالب است که مدیران وزارتخانه این موضوع را تکذیب می‌کنند.

قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان در پست‌های دولتی، دلیلی است برای در پیش بودن جابجایی‌هایی در ورزش. درست است که خیلی‌ها دست به کار شده‌اند تا ثابت کنند مشکلی برای ماندن ندارند، یا عده‌ای دیگر به دنبال ارسال لایحه‌ای هستند تا ورزش را مستثنی کنند اما بعید است در شرایط فعلی هیچ کدام از اینها جواب بدهد و به همین خاطر باید منتظر تغییرات گسترده باشیم. البته مدیران وزارت ورزش می‌گویند تعداد بازنشسته‌ها آنطور که تصور می‌شود نیست اما آماری هم نداده‌اند و همین موضوع باعث شده حرف و حدیث‌های زیادی مطرح شود.

این قانون ابعاد مختلفی دارد و در زمینه‌های مختلف می‌توان به آن پرداخت اما در ارتباط با فدراسیون‌ها چند نگرانی را ایجاد کرده است. در روزهایی که خیلی‌ها دنبال توجیه شرایط خود هستند و تاکید دارند، 50 درصد جانبازی دارند، در پشت پرده ورزش فعالیت‌هایی شکل گرفته برای انتخاب جایگزین افراد بازنشسته.

البته قانون استثناهایی دارد که می‌گوید همه افرادی که بازنشسته‌اند جابجا نمی‌شوند اما به هر حال حداقل 12 رییس فدراسیون باید جای خود را به افراد دیگر بدهند که دقیقا همین جا باید نگران شد. نه اینکه این افراد تا به حال شق القمر کرده‌اند یا ورزشی که در آن مدیریت دارند را به جایگاه ویژه‌ای رسانده‌اند اما تجربه جابجایی‌هایی که صورت گرفته، می‌گوید باید امروز احساس نگرانی کرد.

روزی که ناطق نوری از فدراسیون بوکس رفت، خیلی‌ها خوشحال شدند از تغییر یک مدیریت نمور و کهنه اما بعید است آن افرادی که بعد از مجمع انتخاباتی، هلهله سر دادند، امروز هم همانقدر خوشحال باشند. ثوری و تیمش نشان دادند برای قبول مدیریت یک فدراسیون تجربه کافی را نداشتند و اینجاست که باید این نگرانی را با صدای بلندتر فریاد زد. در فدراسیون بسکتبال هم همین شرایط پیش آمده و منتقدان تند مشحون، گاهی دلشان برای نحوه مدیریت پیرمرد بسکتبال تنگ می‌شود. پس حالا که لابی‌ها برای انتخاب افراد جایگزین شکل گرفته و خیلی‌ها دنبال مطرح کردن خود هستند، این مدیریت باید شکل بگیرد که زمینه حضور جوانترهایی فراهم شود که احتمال اشتباه‌شان کمتر است نه اینکه صرفا دلخوش باشیم به هر جابجایی.

نکته دیگری که در این مورد وجود دارد، ثبت نام‌هایی است که انجام شده و جالب است که برخی افراد دنبال بر هم زدن ثبت نام‌ها و تجدید مهلت برای ورود افراد دیگر هستند. برای مثال تا دیروز فردی شرایط حضور در مجمع انتخاباتی را داشت اما امروز این شرایط را ندارد و همین دلیلی است برای اینکه دنبال حضور گزینه خودش در انتخابات باشد. فکر می‌کنید در این شرایط چه اتفاقی می‌افتد؟ رفت و آمدش را به وزارت ورزش آغاز کرده و از افراد مختلف کمک گرفته تا وزارت بالاخره تن به ثبت نام دوباره بدهد. پس موضوع دیگری که تکلیفش مشخص نیست، فدراسیون‌هایی است که ثبت نام‌شان انجام شده، مثل قایقرانی که با این شرایط باید دید چه وضعیتی برایشان پیش می‌آید.

نکته دیگری هم که مغفول مانده، این است که مثل همیشه ممکن است از این قانون تعابیر مختلف شود. این نگرانی کاملا محسوس است که باز هم نمایندگان مجلس یا افرادی که از نیروهای مسلح به ورزش آمده‌اند، بتوانند از این قانون به نفع خود استفاده کنند؛ مثل اتفاقی که بارها افتاده و هیچ وقت پاسخ درستی به آن داده نشده است. مثل حضور مهدی هاشمی در انتخابات تیراندازی درست در همان روزهایی که به عضو شورای شهر اجازه حضور در انتخابات داده نشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا