فرید مدرسی: بخشی از ایراد از همکاران سابق خودمان است
/ تحلیلی بر واکنش راسانههای غربی و عربی به حملهی تروریستی اهواز /
فرید مدرسی، روزنامه نگار، در گفتوگو با انصاف نیوز به تحلیل واکنشهای رسانههای فارسی زبان غربی و رسانههای عربی به حملهی تروریستی اخیر در اهواز پرداخت.
متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
فرید مدرسی، روزنامهنگار ایرانی نیز دربارهی واکنشهای جهتدار رسانههای غربی و عربی به این اقدام تروریستی، به خبرنگار انصاف نیوز گفت: واقعیت این است که در اتفاقاتی که در دنیا درحال رخ دادن است، متاسفانه اصول حرفهای روزنامهنگاری، بویژه توسط رسانههایی که در آنها ایرانیان خارج از کشور حضور دارند، کاملا زیرپا گذاشته شده است.
وی افزود: احساس من این است که رسانههای غربی باوجود اینکه ایدئولوژی سیاسی دارند و کاملا با سیاستهای حاکم بر دولت خود هماهنگ هستند، اما مواظب هستند که نوع واکنشها و عملکردشان، آن اصول حرفهای روزنامهنگاری را زیرپا نگذارد.
مدرسی با اشاره به رسانههای ایرانی خارج از کشور و سانههای عربی افزود: اما در دنیای عرب و در رسانههای ایرانی که در خارج از ایران راهاندازی شدهاند، در گذشته تلاش میکردند که اصول روزنامهنگاری را آموزش ببینند و بعد وارد کار شوند. متاسفانه درحال حاضر عکس این روند شکل گرفته است. یعنی احساس میکنم که خود ایرانیانی که در خارج از کشور هستند و همکاران گذشتهی ما بودند، خیلی صریح و شفاف اصول خبرنگاری و روزنامهنگاری را زیرپا میگذارند و به شکلی آماتور با سیاستهای حاکم بر دستگاههای امنیتی دول غربی و سعودی و اسرائیلی هماهنگ عمل میکنند.
وی در ادامه گفت: اینکه آیا این هماهنگی سازمان یافته است و در طی جلساتی رخ داده است یا نه را من نمیدانم، چون اطلاعات امنیتی ندارم؛ اما از ظاهر این اخبار کاملا مشهود است که بین دستگاههای امنیتی دولتهای غربی و عربی و بخصوص کشورهایی که معارض جدی ما هستند و به نوعی دشمن نخست ما شناخته میشوند، مثل دولت آقای ترامپ، دولت آقای نتانیاهو و دستگاه امنیتی عربستان در حال حاضر، و برخی رسانههای غربی و عربی رابطهای وجود دارد.
این روزنامهنگار افزود: من احساس میکنم که، یک بخشی از ایراد را باید به همکاران قدیمی خودمان بگیریم که الان تبدیل شدهاند به بازوهای امنیتی رسانهای دستگاههای معارض جمهوری اسلامی و تمام اصولی که در ایران و یا در دورهها و جاهای دیگر بصورت تجربی و غیر تجربی آموزش دیدهاند را بخاطر اتفاقاتی که شاید منافع صد درصدی هم در آنها ندارند زیرپا میگذارند و هویت آینده و پیشینهی خود را در تاریخ سیاه میکنند.
وی دربارهی رسانههای عربی و رویکردشان توضیح داد: رسانههای عربی هیچگاه حرفهای نبودند. اکثرشان همواره ابزاری در دست دولتها بودهاند. در حالیکه در غرب رسانهها تلاش میکردند –نمیگویم که تلاششان صد درصدی است- اما به هرحال تلاش میکردند که به هرحال الگویی برای مطبوعات و خبرنگاری باشند. از سوی دیگر به نوعی چون مطبوعات هم از غرب میآیند، غرب در طول این سالیان تلاش کرده است که این اصول را آموزش داده و تئوریزه کند و با نگاهی آکادمیک این روند را دنبال کند. البته قاعدتا ابزار جریانهای سیاسی هم میشوند. اما در دنیای عرب، همواره دیدهایم که رسانهها ابزار سیاستمداران عرب هستند. یعنی سیاستمداران عرب دارای هر اعتقادی که باشند، بهنوعی رسانههای عرب هم دنبالهروی آنها هستند. بنابراین نه ادعایی مبنی بر اینکه حرفهای هستند دارند و نه اصلا بلد هستند که حرفهای باشند.
مدرسی در ادامه گفت: اما ما بیشتر از ایرانیهایی که در گذشته در ایران مطبوعاتی بودند تعجب میکنیم. چراکه براحتی پیشینه و شخصیت، و بویژه ملیت و وطن خود را ابزاری برای منافع زودگذر جریانهای سیاسی امنیتی قرار دادهاند. دستگاههایی که فردا ممکن است بازی دیگری داشته باشند، اما چهرهی سیاه این دوستان است که در تاریخ میماند. هر دولت و حکومتی در ایران باشد یا نباشد، ایرانیان اینها را ابزاری میبینند که در نقاط بحرانی حامی دشمنانشان شدند.
وی دربارهی ائتلافی که میان آمریکا و سعودی برای ایجاد مشکل در ایران شکل گرفته است، گفت: اشتراک بین آقای ترامپ، بواسطهی عملکرد و سیاستهایش با دول عربی بوجود آمده است. اما دولتهای عربی که در حال حاضر جزو معارضین جمهوری اسلامی محسوب میشوند، همواره نسبت به ایران احساس حقارت داشتند و تلاش میکردند این احساس حقارت را در دوران مختلف به نوعی جبران کنند. برای مثال حمایتشان از صدام حسین پاسخی بود به احساسی که به آن اشاره کردم.
وی افزود: به همین دلیل همواره از ابزار تجزیه طلبی در ایران توسط رسانههای عربی استفاده میشده است. میزان این اتفاقات در ادوار مختلف کم و زیاد میشود، اما اینکه همهشان سعی میکنند این نگرش را در داخل ایران تقویت کنند به این خاطر است که هویت ملی ایران را دچار آسیب کنند. چون وجود چیزی به نام ایران، نزد خود آنها، به عنوان نماد حقارتشان بوده است. من نمیخواهم وارد این بحث شوم که این تلقیشان درست است یا غلط. واقعیت این است که تلاش این بخش از دول عربی همواره این بوده است که قومیتهای مختلفی که در ایران وجود دارد را-حداقل اگر بصورت جغرافیایی نمیتواند بصورت هویتی- از ایران جدا کند. به ویژه قومیت عرب بخاطر اشتراک زبانی و اشتراکات دیگری که دارند، بیشتر مورد توجه این دولتها هستند.
مدرسی دربارهی نقش برخی دولتهای غربی در این جریان گفت: البته این اقدامات را دولت ترامپ و رژیم اسرائیل تقویت کردند. به نوعی پیشینه و وجودش در ذات برخی دول عربی وجود داشته و آنها آمدهاند و از این حربه برای نزدیکی به برخی دول عربی استفاده کردند.
وی دربارهی سازوکار رسانههای عربی برای تاثیرگذاری بر قومیتهای ایرانی گفت: به هرحال ایدئولوژی پانعربیسم سالهای سال در منطقهی عربی ایران و منطقهی عربی خاورمیانه وجود داشته است. حتی گاه خود دولتهای عربی به مقابله با آن پرداختند. چون پانعربیستها گاه ضد دولت کنونی کشورهای عربی عمل میکنند. اما برخی دولتهای عربی برای مقابله با ایران همواره سعی کردهاند پان عربیسم را تقویت کنند و بر عربیت پای بفشارند. به این دلیل که جنبشهای ضد ایرانی را در منطقه فعال نگاه دارند.
مدرسی افزود: این قضیه را ما حتی در دولتهای دوست خود در منطقه هم میبینیم. یعنی میبینیم که در دولتهای دوست خودمان –مثل عراق- هم این اتفاق با تقویتاش از سوی رسانههای دول معارض –مثل امارات و سعودی میافتد. قاعدتا ابزار آنها این است که به نحوی بر عربیت و جدال بین عربیت و ایرانیت همواره پافشاری کنند و سعی کنند که بین این دو جریان یک پیشینهی تاریخی ایجاد کنند و در ادامه ایدئولوژی پان عربیسم را به آن اضافه کنند و سعی کنند بر بخشی از مردم که به نوعی شاید آگاهیشان نسبت به این موضوع کامل نیست یا ناقص است یا حتی هیچ اطلاعی ندارند، تاثیر بگذارند و از این حربه استفاده کنند و آن جنبشها را در کشورهای منطقه علیه ایران فعال کنند.
او در پایان دربارهی عملکرد رسانههای داخلی در این مورد، گفت: متاسفانه ما هم بعضا به دلیل ناآشنایی رسانهها نسبت به دنیای عرب در بازی آنها میافتیم. این شکافی است که بدلیل ناآگاهی نخبگان و رسانههای ایران نسبت به کشورهای عربی رخ داده است، نه بدلیل سیاست جریان خاصی در ایران. ما بعضی اوقات برای تقویت هویت ایرانیمان ناخواسته وارد بازی آنها میشویم و بازی آنها را بجای تضعیف کردن تقویت میکنیم.
انتهای پیام