خرید تور نوروزی

تکذیب دریافت شهریه ۳۷میلیونی توسط مدرسه حنان

عبد الله معینی، موسس مدرسه دوستی و گفت و گو (حنان) در روزنامه‌ی «اطلاعات» نوشت:

«ایران ما، روزهای بیقرار و ناآرامی را تجربه می کند. ذهن و ضمیر مردمان این سرزمین، با بیم ها و نگرانی های فراوانی آمیخته شده است و دلسوزان ایران، فارغ از تفاوتها در نگرش و سلیقه و تفکر، علی رغم همه نقدهایی که به وضعیت موجود دارند، بر این نکته متفقند که توسعه بی اعتمادی و تیرگی، ما را به سمت روزهای بهتر رهنمون نخواهد کرد. اما متاسفانه، این بازار داغ در فرهنگ ما همچنان مشتریان سینه چاکِ خود را دارد و هر خبری که تیره و تلخ و هتاکانه باشد، به سرعت در میان ما رواج می یابد.

به عنوان یک معلم کوچک، هرسال می بینم که این رویکرد برخی رسانه های شهرت طلب، به چه میزان، اعتماد دانش آموزان را به مدارس و معلمانشان کمرنگ کرده است و چه تاثیرات نامطلوبی بر ذهن فرزندان دوست داشتنی ایرانمان گذاشته است. دانش آموزانی که روزگاری با سادگی و محبت و تواضع پا به مدرسه می گذاشتند امروز به برکتِ این روش نامبارک، با حالتی کارآگاهی برای کشف جرم به مدرسه می آیند که باید مراقب باشند سرشان کلاه گذاشته نشود. متاسفانه اغلبِ آنان معلمانشان را سوداگرانی می بینند که کالای تجارتشان «علم» است و به همین سبب، دل در گروی دانایی نمی سپارند.

خوشحالم در چنین فضای تیره و تاری، در مدرسه ای زندگی می کنم که دانش آموزانش، رویای خود را قبولی در کنکور و المپیاد و جلو زدن از دیگران نمی دانند و به دنیایی سرشار از شادی و رشد و آرامش برای همه جهانیان می اندیشند و در تاریکی های آسمان شب، می کوشند ستاره ای باشند که در درخشش، با نور هیچ ستاره دیگری به مسابقه نمی پردازند. از این منظر می خواهم چند خطی را درباره خبرِ روزنامه «فرهیختگان» با عنوان «جریان شناسی گران ترین مدارس تهران» به نگارش درآورم. در این نوشتار، به هیچ وجه از مدرسه ای که مسئولِ آن هستم، دفاع نخواهم کرد بلکه به حرمت دانش آموزانم که در این مقاله، تلویحا آنان به طبقات مرفه و بی درد و به قول خودشان «لاکچری» منسوب شده اند، چند نکته را اشاره می کنم.

در مقاله مذکور، شهریه دریافتی در مقطع پیش دانشگاهی حنان «حدود ۳۷ میلیون تومان» اعلام شده است که دروغی بزرگ است. اولا هیچ خانواده ای برای تحصیل فرزندش در مدرسه ای که اولویت فعالیتش قبولی در کنکور نیست و هیچ بنر و تبلیغاتی از کنکور و قبولی هایش بر در و دیوار آن به چشم نمی خورد، چنین

هزینه ای نمی پردازد. ثانیا مدرسه حنان به دلیل همجواری با اداره آموزش و پرورش منطقه و اداره کل آموزش و پرورش همیشه در معرض بیشترین نظارتها بوده است و امکان دریافت شهریه بیش از نرخ مصوب ندارد و ۱۴۰۰ نفر دانش آموز حنان، بهترین مرجع برای تحقیق در این باره هستند.

در ستون دیگری از جدول انتهای آن مقاله، لیستی از مدارسی آمده است که به اشخاصی خاصی «منسوب» هستند (گرچه نویسنده به اشتباه یا نادانی، بجای «منسوب»، «منصوب» نوشته است). در سطر اول این جدول، مجموعه حنان به «سید محمد خاتمی» منسوب شده است و در ستون روبرو عدد ۳۷ میلیون تومان به عنوان شهریه حنان ذکر شده است. تقارن این دو در کنار هم و در صدر این جدول، به نظر نشان از غرضِ خاص نویسنده دارد. مطابق تمام اسناد مالی مدرسه، شهریه پیش دانشگاهی حنان در حدود نصفِ این عدد است و با تمامیِ خدمات جنبی، جزوات تخصصی، فوق برنامه ها و اردوهای مطالعاتی، به حدود ۲۰ میلیون تومان می رسد. دو برابر کردن این عدد در صدر این جدول، دیگر ناشی از اشتباه یا نادانیِ نویسنده نیست و طرح روشنی است برای اینکه در شرایط اقتصادی امروز، افکار عمومی را نسبت به شخصیتی حساس کند که از قضا، بخش بزرگی از مردمان کشورمان در دوره او، روزهای آرامی را تجربه کردند.

البته مجموعه حنان هیچ ارتباط سازمانی، تشکیلاتی، و اقتصادی با ایشان ندارد. اما از آنجا که ایده دوستی و گفت وگو، مهمترین رویای حنانی هاست، طبیعتا مبدع و پایه گذار ایده گفت وگو، شخصیتی الهام بخش و امید آفرین برای مجموعه ماست. ما دستِ تمامی کسانی که برای توسعه گفت و گو و مدارا و صلح در جهان می کوشند، از هر گرایش فکری، سیاسی، فلسفی و با هر دین و کیش و آیینی، می فشاریم. در مدرسه حنان، هیچ ایدئولوژی خاص فکری حاکم نیست و برای گزینش یا پذیرش دانش آموزان، معیارهای رایج در مدارس را نداریم. ایده گفت و گو و مدارا نخست باید در مدرسه خودِ ما انجام شود و برای تحقق آن لازم است که همه اقشار جامعه در کنار هم حضور داشته باشند و زندگی کنند. در میان هزاران نفر دانش آموز و فارغ التحصیل و آموزگار و مدیرانِ حنان، انواع سلیقه ها و گرایشهای سیاسی و فکری و تمام طبقات اقتصادی و اجتماعی وجود دارند و ما در کنار یکدیگر تمرین می کنیم انسانهایی بینهایت متفاوت از خودمان را دوست بداریم.

«زنده باد مخالف من» شعار زیبایی است که به ما یاد می دهد که مخالفانِ ما، آموزگاران بهتری برایمان هستند و بیشتر به ما زندگی و برکت می بخشند تا کسانی که بی وقفه ما را تحسین و ستایش می کنند. یکی از دانش آموزان حنان در پاسخ به نویسنده همین مقاله در صفحه مجازی خودش خطاب به منتشرکنندگان این خبر چنین نوشته است: «ما در حنان شعاری داریم به نام دوستی و گفتگو که معناهای زیادی دارد.

تهمت نزنیم؛ آبروی کسی را نبریم که دوست ما، هموطن ما یا انسانیست بر کره ی زمین با هر دین و فکری… من نمی دانم شما دنبال چه هستید ولی میدانم در فضای حقیقی که هیچ، در فضای مجازی هم با این کارها نمی توانید محبوب شوید.

شاید معروف شوید ولی محبوبیت چیز دیگری است. شما کامنت ها را بسته اید اما درِ حنان همیشه به روی شما باز هست. می توانید یک روز به مدرسه ی ما بیایید و یک زنگ تفریح مهمان حنان باشید؛ همه چیز برایتان روشن خواهد شد…».

این، همان رویکرد دوستی و گفت و گوست. من هم به عنوان موسس مجموعه حنان، مدرسه کوچک خود را «منسوب به» تمامی مردمان ایران زمین و آدمیانِ کره خاکی می دانم و مثل دانش آموز خودم که در بالا نوشته او ذکر شد، همه مردم، روزنامه نگاران، بازرسان، افشاگران، منتشرکنندگان این خبر و همه و همه را به مجموعه حنان دعوت می کنم تا خودشان ببینند مدرسه ای که در صدر لیست نویسنده آمده، چه فضایی دارد و چه رویاهایی را پی می گیرد و به لحاظ اقتصادی چه سطحی دارد.

نویسنده آن مقاله و روزنامه مذکور برایم بسیار عزیزند چون در این آشفته بازار، کارِ فرهنگی را پیشه ساخته اند اما با جدیت تمام از آنها شکایت می کنم و پیگیری قضایی را تا نهایت انجام خواهم داد تا همه ما یاد بگیریم که باید دقیق و درست سخن بگوییم و به خاطر منافع و اغراض شخصی، حرفهای بیهوده و بی پایه نزنیم.

همانطور که به دانش آموزان حنان در کلاسِ «دوستی و گفت و گو» می آموزیم که به مسئولان و آموزگارانِ مدرسه سخت بگیرند و تک تکِ جملاتشان را نقد کنند و دست از انتقاد درست برندارند. در حنان دانش آموزان می دانند که بینهایت دوستشان داریم و می دانیم که دوستمان دارند اما یکدیگر را نقد می کنیم و بر سر اصولمان می ایستیم.

ما تمام پسران و دختران ایران را به مدرسه خودمان دعوت می کنیم و با افتخار اعلام می کنیم برای تمام کسانی که به ایرانی آزاد و آباد، مردمانی شاد و صلح جو و جهانی خالی از رنج و خشونت می اندیشیم، تا جایی که ظرفیت و توانمان اجازه بدهد، فرصت تحصیل فراهم می کنیم. ما در این مدرسه جمع نشده ایم تا تنها درسی بخوانیم و برویم. ما آمده ایم تا از این ساختمان کوچک به کارهای بزرگ بیندیشیم و در میانه اینها همه حرص و فریب و تباهی که اطرافمان را گرفته، بذر ایمان و امید بکاریم. به قول مرحوم سید علی همدانی:

هر که ما را یاد کرد، ایزد مر او را یاد باد

هر که ما را خار کرد از عمر برخوردار باد

هر که اندر راه ما خاری فکند از دشمنی

هر گلی از باغ وصلش بشفکد، بی خار باد

در دو عالم نیست ما را با کسی گرد و غبار

هر که ما را رنجه دارد، راحتش بسیار باد»

انتهای پیام

بانک صادرات

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا