فرشاد مومنی: اقتصاد دوران دفاع مقدس استثثنایی و منحصر به فرد است
«فرشاد مومنی«، اقتصاددان معتقد است: تجربه اقتصاد ملی در دوران دفاع مقدس استثثنایی و منحصر به فرد است و همچنان میتواند منشأ الهام بخش و راهنمای خوبی برای نظامهای آموزشی و پژوهشی و اجرایی و اداری کشور باشد.
به گزارش ایرنا پنج شنبه هشتم مهرماه جاری در موسسه مطالعات دین و اقتصاد اولین جلسه از سلسله «نشستهای اقتصاد ایران در دوران دفاع مقدس» برگزار شد.
در این جلسه فرشاد مؤمنی مدیر موسسه مطالعات دین و اقتصاد و استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی به تشریح وضعیت اقتصادی ایران در زمان جنگ پرداخت.
مؤمنی در ابتدا با انتقاد از نادیده گرفتن به تجربه موفق اداره اقتصادی در دوران جنگ گفت: یکی از اهداف این سلسه نشستها این است که خود را در معرض تجربیات نسل های گذشته قرار بدهیم چرا که معتقدیم واقعیت این است تجربه اقتصاد ملی در دوران دفاع مقدس استثثنایی و منحصر به فرد است و همچنان میتواند منشأ الهام بخش و راهنمای خوبی برای نظامهای آموزشی و پژوهشی و اجرایی و اداری کشور باشد.
وی افزود: با کمال تأسف به دلایل و علل گوناگون تلاشهای مناسبی برای بهرهگیری از تجربیات اداره اقتصادی در دوران دفاع مقدس صورت نگرفته است.
قوه یادگیری جمعی ما ایرانیان به شدت ضعیف است و این نشستها تلاشی در جهت رفع این ایراد و بازخوانی تجربیات موفق آن دوران است.
** از نقدهای غیر سازنده هم استقبال می کنیم
مدیر مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد در ادامه با بیان اینکه بنای ما بر این است که از همه نقدها حتی نقدهای غیر سازنده هم استقبال کنیم چرا که آن را راهگشا ومجالی برای طرحهای بحث های جدید میدانیم ، افزود: یکی از اقدامات نادرست و به معنای واقعی کلمه ظالمانه که توسط برخی صورت میگیرد این است که در مواقعی که بحث طرح تجربیات دفاع مقدس مطرح میشود به جای توجه به اندیشه و ارادههای پاک و مخلصانه در آن زمان دفاع مقدس مطرح میکنند که شما با بازخوانی دفاع مقدس به دنبال برگرداندن اقتصاد ایران به دوران کوپنی هستید.
در حالی که طرح کوپن که هیچ کس به اندازه استاد فقید (مصطفی) عالینسب در طراحی و اجرای آن نقش نداشته، منشأ یک دستاورد افتخار آمیز برای نظام بوده که شبیه به آن افتخار در هیچ ساحتی اتفاق نیفتاده است.
** بازخوانی دفاع مقدس جنگ طلبی نیست
وی ادامه داد: این طرح بر اساس مبانی، منطق و تجربه ای ارزشمند پشت سر خود توانست موفق عمل کند و از تولیدکنندگان در آن شرایط کشور مقابل فشارهای سوداگرانه حمایت کند و بقای تولید کشور مرهون همین سیاست است. همین سیاست باعث شد که در یکی از جنگهای طولانی تاریخ کشورمان مرگ ومیر ناشی از قحطی و گرسنگی و اپیدمی نداشته باشیم. کسانی که این امر را تخریب میکنند به تجریبات آمریکا در سهمیهبندی کالاها در دوران جنگ جهانی دوم توجه کنند و در حالی آمریکا دست به این اقدام زد که از مناطق جنگی به شدت دور بود.
**بازخوانی دفاع مقدس جنگ طلبی نیست
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه با بیان اینکه منظور از بازخوانی دفاع مقدس جنگطلبی نیست و دلمان برای جنگ تنگ نشده، گفت: در دفاع مقدس شروع کننده جنگ نبودیم بلکه تنها دفاع کردیم که حق مشروع هر ملتی است پس ما به دنبال جنگطلبی نبودهایم.
از طرف دیگر هدف از طرح این مباحث فهم چگونگی نظم بخشی به اقتصاد ملی در عرصه حیاتی جنگ است چرا که اگر خوب نفهمیم بهترین فرصت ها را به بزرگترین تهدیدها تبدیل خواهیم کرد، اتفاقی که الان با آن دست به گریبان هستیم.
مؤمنی سؤال اصلی که این جلسات به دنبال پاسخگویی به آن است را این چنین طرح کرد: در حالی که در دوره جنگ مشکلات کشور بیش از ده برابر الان بود و امکانات ارزی کشور یک چهارم وضعیت فعلی موجود بود چرا هیچ کدام از این بحرانهای فعلی را در حوزه اقتصاد کشور مشاهده نکردیم؟
مؤمنی در ادامه اظهارات خود افزود: میخواهم نشان بدهم وقتی در دوره پس از جنگ و در شرایط صلح آن دقتهای نهادی و اندیشهای زمان جنگ کنار گذاشته شد و این توهم در دولت پیش آمد که در یک ساخت توسعه نیافته رانتی به نیروهای اقتصادی فعال در بازار باید آزادی کامل بدهیم، چه اتفاقی رخ داد.
** الگوی مصرف در دوران جنگ
وی ادامه داد: یک عدهای بعد از جنگ این ایده را مطرح کردند که دولت با سیستم کوپنی الگوی مصرف مردم را به هم زد. یعنی برای همه خانوارها اعم از روستایی، عشایری و شهری برنج، روغن و.. مقرر کرد که باعث شد الگوی مصرف بهم خورد. یعنی همان چیزی را به مردم مرز نشین میداد که به مردم تهران میداد در حالی که هر کس با الفبای اقتصاد آشنا باشد میداند وقتی شما در الگوی مصرف سرمایهگذاری میکنید خانوارها و دولت را از هزینههای سنگین درمانی معاف میکنید.
از منظر اسلامی هم که نظام جمهوری اسلامی با ایدههای اسلامی شکل گرفته است آن روستایی مرزنشین همان مقدار از دلارهای نفتی سهم دارد که یک شهروند تهرانی باید از آن برخوردار باشد. از طرف دیگر منتقدین دقت نمیکنند که دولت این سیاست را به نحوی اجرا کرد که سوء کار کردی در اداره کشور به وجود نیامد واز طرف دیگر از تغییر الگوی مصرف مردم به سمت کالاهای تجملی هم جلوگیری کرد و به نظر من این سیاست به درستی اجرا شد.
مؤمنی با اشاره به سیاستهای بعد از جنگ گفت: وقتی رویکرد زمان جنگ کنار گذاشته شد و رویکرد شوک درمانی و آزادسازی در دستور کار قرار گرفت باید ببینیم در بازار پول و نحوه تخصصیص منابع ارزی چه اتفاقاتی افتاد چرا که دقیقا اقتصاد کشور در حال حاضر هم از همین ناحیه تهدید میشود.
**ارسال نامه دوم اقتصاد دان ها
وی ادامه داد: نامه دوم اقتصاددانها در مورد بحران ارز و منشأ آن و 10 راهکار عملیاتی و اجرایی مشخص برای برون رفت از این بحران در هفته آتی منتشر خواهد شد، ما معتقد هستیم ایران الان چوب 10 سال تعدیل اقتصادی بعد از جنگ را میخورد.
وی در مورد ریشه شکلگیری بیماری در اقتصاد ایران گفت : بنیاد اصلی حرکت به سمت بازی با قیمت ارز این بود که دولت این توهم را داشت که انحصار عرضه نسبی ارز را در دست دارند و هرچقدر گرانتر بفروشد منابع مالی بیشتری خواهد داشت تا مثلا اهداف خود را پیگیری کند در نتیجه این توهم آن چیزی که اتفاق افتاده این است که بیسابقهترین و هولناکترین اثر بازی شوک درمانی در 10 سال بعد از جنگ عیان شد. که من این اثر را بر اساس تأثیر آن بر دولت، خانوارها و مالیه دولت کشور بر اساس گزارشهای رسمی مثالهایی خواهم زد.
مؤمنی در ادامه به طرح مثالهای خود بعد از کنار گذاشتن سیاستهای اقتصادی دوران جنگ پرداخت: بعد از تجربه آزادسازی اقتصادی و آزادسازی واردات بعد از جنگ در فاصله سالهای 69 تا 73 واردات کالاهای لوکس 53 برابر افزایش پیدا کرد.
وی ادامه داد: در جلد دوم از پیوست شماره دو از لایحه برنامه دوم و سوم در صفحات 40 یک تا 43 به تصریح میگوید: بساطی که از طریق دستکاری نرخ ارز، آزادسازی و تعدیل نیروی انسانی درست شد کشور را در معرض بحران سرمایهگذاری صنعتی قرار داد. الان هم مسئولان کشور نمی خواهد این نکته را بفهمند یا تجاهل میکنند. نمیدانند که وقتی اوضاع را بیثبات میکنند هولناک ترین ضربه ها به تولیدکنندگان میخورد. در حالی که کیفیت و بالندگی مردم تابع بنیه تولید ملی است.
برنامه های اول و دوم توسعه میگوید که بر اثر این شیوه اداره اقتصاد ملی در برنامه دوم رشد منفی 9.5 درصد در سرمایهگذاری صنعتی را تجربه کردیم. در پنج سال اخیر هم این وضعیت وجود داشته است و تولیدکنندگان تحت شدیدترین فشارها قرار گرفتهاند.
وی ادامه داد: در بخش کشاورزی به گزارش سال 1375 وزارت جهاد سازندگی استناد میکنم که گفته است شوک درمانی نرخ ارز، کشاورزی ایران را با بحران مکانیزاسیون روبرو و کشاورزان را دچار پس افتادگی کرد که وادار شدند به روشهای سنتی کشاورزی بازگشته و از دستگاههای مدرن کشاورزی محروم شوند.
** سرمایه اجتماعی در دوران دفاع مقدس بالا بود
وی با بیان این جمله که سرمایه اجتماعی و فداکاری مردم در دوران دفاع مقدس بالا بود و عدهای این مسئله را به گونهای مطرح می کنند که انگار تابعی از رفتار مسئولان نبود گفت: در صفحه 302 کتاب اقتصاد ایران در دوران تعدیل ساختاری جدولی از بانک مرکزی آوردم که در آن تحولات الگوی مصرف مردم در زمینه مصرفهای حیاتی مورد مقایسه قرار گرفته است و نشان داده میشود که مابه ازای صداقت مسئولان مردم هم از خود فداکاری نشان دادند.
گزارش اقتصادی سال1373 سازمان برنامه و بودجه می گوید در حالی که شاخص نرخ تورم در سال 1372 حدود 22.5 بوده است شاخص هزینههای مصرفی در همان سال بالغ بر 70 رشد داشته است یعنی این توهم هولناک برای دولت سیاستهای تورم زا نفع دارد. متاسفانه آمارها نشان میدهد در این سالها بخش بزرگی از درآمد دولت بخاطر فروش ارز با نرخ شناور بوده است.
**نسبت پول به نقدینگی در دوران جنگ
وی در مورد مسئله نقدینگی هم گفت: در مورد حجم نقدینگی که اخیر مطرح شده است اگر واقعا در مملکت ما اندیشه توسعه جایگاهی داشت ما باید به کیفیت نقدیندگی توجه می کردیم نه فقط کمیت آن.
در کل سالهای جنگ به طور متوسط 52 درصد از حجم نقدینگی بارش روی اقتصاد ملی صفر بوده است. الان گزارشهای رسمی اعلام میکنند حدود 200 هزار میلیارد تومان فقط سود پول در این اقتصاد پرداخت شده است. نسبت پول به نقدینگی که در کل دوره جنگ (شاخصی که نشان می دهد اقتصاد چقدر رونق داشته است ) بین 40.5 درصد تا 54 درصد در نوسان بوده است و به بازیگران پیام داده بود که اگر میخواهید برخوردار شوید باید به سمت تولید برید. این نسبت در پایان خرداد 1397 به 13 درصد رسیده است. این سطح از رکود و بیرغبتی به کار و تلاش در تاریخ اقتصادی بعد از انقلاب بیسابقه است.
** سهم 46 درصدی نسبت سپرده های مدت دار
سهم سپردههای مدتدار که از نظر من شاخصی برای نشان دادن ساختار انگیزشی که میگویید کار نکن و ریسکنپذیر و برخوردار شو، این نسبت به طور متوسط در سال های دفاع مقدس 46 درصد بوده است در دوران جدید از سال 1392 تا امروز این نسبت همواره بالای 80 بوده و در خرداد 97 این نسبت به 87 درصد رسیده است یعنی بساطی درست کردهاند که تولیدکنندگان خوش سابقه و قدیمی هم تولید را تعطیل و پولشان را در بانگ گذاشتهاند و سود میگیرند.
مؤمنی در پایان صحبتهای خود با اشاره به تلاش صدام برای زمین زدن قسمتهای تولیدی اقتصاد ایران گفت: سال 1365 ما با اولین شوک معکوس نفتی روبرو و در یک ابعاد بیسابقهای با سقوط قیمت نفت در اوج جنگ روبرو بودیم به اعتبار اهتمام خارقالعادهای که به بخشهای تولیدی و مولد میدادیم صدام به این جمعبندی رسید تا زمانی که بخش تولیدی ایران سر پاست محال است زیر بار زورگوییهای او برویم .
از 1365 همزمان با سقوط نفت که ضربه کاری به تولید بود، راهبرد صدام از ضربه زدن به تأسیسات استراتژیک معطوف به بمباران ظرفیتهای تولیدی کشور شد. ضربهای که به ظرفیتهای تولیدی بعد از سال 1365 خورد بیش از کل ضربهای بود که از زمان شروع جنگ تا این تاریخ خورده بود. در این شرایط اقتصاد ملی ایران بدون بحران اداره شد که امری شبیه به معجزه بود.
انتهای پیام