معین: عدهای توان دیدن توانمندی حلقه معین را نداشتند
آرمان نوشت: آیین رونمایی از کتاب «تاریخ شفاهی آموزشعالی ایران به روایت مصطفی معین» در کتابخانه ملی برگزار شد. در این مراسم دکتر مصطفی معین، دکتر جعفر توفیقی، دکترهادی خانیکی و غلامرضا ظریفیان سخنرانی کردند. مصطفی معین، وزیر علوم دولتهای سازندگی و اصلاحات گفت: وقتی فردی مسئولیتی را پس از سالها تحصیل و تخصص فرا میگیرد، این تجارب همگی امانت است و شخصی نیست. امانت اجتماعی و در واقع امانت مردم است و باید آن را امانتداری و پاسداری کند و به آیندگان تحویل دهد. وی اظهار کرد: از دلایل اصلی عقبماندگی جهان سوم این است که همیشه فرصتها را از دست میدهند. دو قدم به جلو برمیدارند و سه قدم به عقب میکشند. در دنیای امروز که همه چیز بر پایه علم و تکنولوژی به صورت تصاعدی در حال تعالی و دگرگونی است، کشوری که به طور نسبی حتی یک دوره دچار توقف شود به شدت عقب میماند و دچار واپسگرایی میگردد. وی افزود: حافظه تاریخی نسل جوان و کشور ما ضعیف است؛ به طوری که حتی پنج سال و ده سال پیش خود را هم به درستی به خاطر نمیآورد. این نداشتن حافظه تاریخی را به وضوح میتوان در برخی عملکردها و تحلیلهای اشخاص در جامعه دید.
تشریح وزارت مصطفی معین
مصطفی معین به تشریح دوران اول و دوم وزارت خود پرداخت و گفت: در دور اول وزارت، تلاش شبانه روزی بود و فراتر از زمان و مکان پیش میرفت تا بتوان بر اساس عدالت آموزشی و آرمانهایی که برخاسته از انقلاب بود، عدالت را در همه وجوه خود گسترش دهیم، بخصوص در زمینه علم و تکنولوژی. در این دوران اصلا فرصتی برای تدوین این تجربیات نبود و همه اوقات در کار اجرایی میگذشت. در دور دوم هم که از سال76 تا 80 بود که باز هم مساله تحولات ساختاری مدنظر بود و همه موضوعات مثل کوی دانشگاه و غیره را پشت سر نهادیم و و قسمت بعدی از سال 80 تا 82 بود که ادامه همان تحولات ساختاری در دستور کار بود تا جایی که ممانعتها منجر به بنبست رسیدن و ایجاد آن شرایط خاص شد. تنها وقتی این فرصت پیدا شد که من از آن به عنوان توفیق اجباری یا شاید اختیاری یا بهتر بگویم توفیق الهی یاد میکنم، دوران خروج من از وزارت بود که فرصت این کار و بسیاری از کارهای دیگر را پیدا کردم.
روایتی از حلقه معین
وی در بخشی درباره فصل چهارم کتابش توضیح داد: فصل چهارم «ورود به وزارت فرهنگ و آموزشعالی» نام گرفته است. در این بخش از من پرسیده شده است که همکاران خود را که این روزها به «حلقه معین» معروف شده است، چگونه انتخاب کردید؟ من همیشه عرض کردهام این حلقه یک حلقه دوستی و معرفتی است و به نظر من یادآور همان آیه: واعتصموا بحبلا… جمیعا و لاتفرقوا است. وقتی افرادی با انگیزهای پاک که همان خدمت به همنوعان خود است وارد کاری میشوند یک حلقه الهی شکل میگیرد و من متاسفم که در فضای غیراخلاقی عدهای که توان دیدن توانمندیهای این حلقه را نداشتند، از آن تعبیر یک حلقه و باند را کردند. این حلقه یک حلقه دوستی و مودت و خدمت است. اگر این نوع نگاه تغییر کند من فکر میکنم یک قدم بسیار مهم برای توسعه و پیشرفت کشور در سایه همین: واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا شکل خواهد گرفت. معین خاظرنشان کرد: از دلایل اصلی عقبماندگی جهان سوم این است که همیشه فرصتها را از دست میدهند. دو قدم به جلو برمیدارند و سه قدم به عقب میکشند. در دنیای امروز که همه چیز بر پایه علم و تکنولوژی به صورت تصاعدی درحال تعالی و دگرگونی است، کشوری که به طور نسبی حتی یک دوره دچار توقف شود به شدت عقب میماند و دچار واپسگرایی میگردد.
وزیر اسبق علوم در بخش دیگری دربار ه فصل هفتم گفت: این فصل، «منظر گمشده دانشگاه و چاره جویی برای آن» نام دارد. دانشگاه و دانشگاهیان در معرض سوءظن بوده و هستند. وقتی جناب آقای فرجیدانا؛ این دانشمند فاضل و مجاهد مورد استیضاح قرار گرفت؛ من پستی در فیسبوک شخصی ام گذاشتم باعنوان: «دانشگاه یتیم» یعنی هنوز دانشگاه پدر ندارد و یتیم است. دانشگاه از آنجا که وارداتی است و مربوط به دوران مدرن، برای همین هنوز غیرخودی و با سوءظن به آن نگاه میشود و به جای اینکه یک فرصت مغتنم شمرده شود، بیشتر یک تهدید محسوب میشود. این نگاه باید تغییر کند. البته نباید همه هزینههای این تغییر برعهده مسئولان و دولت باشد. این تغییر از خود دانشگاه باید شروع شود. باید قدر خودشان را بیشتر بدانند و پیوند عمیقی میان علم و تکنولوژی و مسائل جامعه برقرار کنند. پیوند میان اقتصاد و سیاست و دانشگاه باید ایجاد شود و فراموش نگردد که رسالت اصلی دانشگاه «رسالت اجتماعی» است.
معین به فصل دوازدهم کتاب اشاره کرد و اظهار کرد: «آموزشعالی در کمند مسائل سیاسی، اجرایی و دانشجویی» نام این فصل کتاب است. خوشبختانه چون بلافاصله بعد از شرایط جنگ دور اول وزارت شروع شد و آن موقع هنوز این جناح بندیها و درگیریهای خطی و جناحی و باندی وجود نداشت و همه در همان فضای پر از صفای زمان جنگ به خدمت مشغول بودند و از مشکلات هر 9 روز یکبار برای دولت اصلاحات خبری نبود؛ آموزش عالی در آن دوران موفق شد خیلی از سیاستهای خود را به مرحله اجرا دربیاورد. ماهواره ای که تحت عنوان «امید» به هوا پرتاب شد، ماهوارهای بود که در آن زمان طراحی شد و در دولت آقای خاتمی هم بنده به کمک و همراهی جناب آقای دکتر عارف که وزیر ارتباطات بودند قراردادش را امضا کردیم که بالاخره پس از بیست سال به نتیجه رسید و چیزی نبود که یک شبه به دست آید. در هیچ کشوری از جهان پروژههای علمی عظیم یک شبه به دست نمی آید و حداقل یکی دو دهه فرصت و زمان میبرد.
وزیر اسبق علوم درباره فصل چهاردهم کتاب نیز اظهار کرد: «کارهای آخر و آخر کار». در این فصل به چالشها و مشکلات وزیر علوم بودن در کشوری مثل ایران پرداخته شده است. مطمئن باشید مسئولیت یک دانشگاه و یا یک وزارت علمی یا تکنولوژیک در کشورهای توسعهیافته اینقدر با سختی روبه رو نیست. من حتی فکر نمیکنم در برخی از کشورهای جهان سوم هم این همه سختی برای این وزارتخانه وجود داشته باشد. مدعای این امر همین رفتار یکسال و اندی مجلس با 6 وزیر علوم این کشور بود که یا استیضاح شدند یا رای اعتماد نگرفتند وآن طور از تریبون خانه ملت با آنها برخورد شد.
انتهای پیام




