ناگفتههایی از نشریه جنجالی دهه 70
ایرنا نوشت: حسن نمکدوست معاون سردبیر نشریه جنجالی دهه هفتادی و توقیف شده «پیام امروز»نحوه پرداختن این نشریه به همه سوژه های روز از جمله گفت وگو با خانم نیمه برهنه کنفرانس برلین، صحبت با وکلای قاتلان قتلهای زنجیرهای، انتشار گزارش کمیساریای عالی حقوق بشر درباره ایران، جزییات حمله به کوی دانشگاه ، پخش نوار امیر فرشاد ابراهیمی و… را تبیین کرد.
آنهایی که در سالهای میانی دهه 70 سیاست را دنبال می کردند بعید است نامی از ماهنامه «پیام امروز» نشنیده باشند. نشریه ای که تورق آن طول می کشید. گزارش های ویژه این نشریه زبانزد بود. نگارش زیبایی داشت و سرشار از نکته بود گزارش هایی تحلیلی، تحقیقی درباره قتل های زنجیره ای، کوی دانشگاه، ادعاهای امیرفرشاد ابراهیمی و از این دست.
دکتر حسن نمکدوست تهرانی رییس فعلی مرکز آموزش موسسه همشهری در آن روزگار معاونت سردبیری پیام امروز را برعهده داشت. گروه پژوهش خبر ایرنا در امتداد «پروژه تاریخ شفاهی ایرنا» به سراغ ایشان رفت و چند و چون و حواشی این نشریه را سوال کرد. از چرایی انتشار، پرداخت های مالی، نحوه تولید گزارش های ویژه، همکاران، برخورد قاضی مرتضوی، پرسیده و پاسخ های نمکدوست در پی می آید:
ایرنا: « پیام امروز» چطور متولد شد؟
نمکدوست: تا زمستان 1372 آقایان قربانعلی ذرقانی به عنوان صاحب امتیاز و مدیر مسؤول ماهنامه صنعت و حمل و آقای عمید نائینی بهعنوان سردبیر صنعت حمل و نقل با هم همکاری خوب و موفقی داشتند، اما در آن زمان مسیرشان جدا شد و آقای نائینی به همراه برخی دیگر از اعضای تحریریه از جمله آقایان مسعود بهنود، سیروس علی نژاد، علیرضا فرهمند، جمشید ارجمند و خانم ها شهرزاد مشاور، عذرا دژم و خانم اعظم صادقی خطیبی به فکر تاسیس نشریه دیگری افتادند. این گروه از طریق آقای شهروز جویانی که نسبت خویشاوندی با دکتر محمد زاهدی اصل داشت با خبر شدند که آقای زاهدی اصل دارای مجوز یک ماهنامه اقتصادی به نام «پیام امروز» است. تفاهمی بین آقایان زاهدی و نایینی صورت گرفت و قرار شد این تیم، مجله پیام امروز را تولید محتوا و منتشر کند.
من هم از خرداد 73 به این مجموعه اضافه و به عنوان معاون سردبیر مشغول فعالیت شدم.البته ماهنامه صنعت حمل و نقل به انتشار خود ادامه داد و خوشبختانه هنوز هم برقرار است.
ایرنا: آقای نایینی چرا از صنعت حمل و نقل جدا شد؟
نمکدوست: دقیقا در جریان نیستم.
ایرنا: گزارشی را از می خواندم که در آن به نقل از جلسه دادگاه پیام امروز بیان شده بود که پیام امروز را آقای زاهدی اصل مدیر مسوول به آقای نایینی اجاره داده بود و مبلغی معادل دو درصد از بهای جلد را به عنوان اجاره مال از این نشریه دریافت می کرد؟!
نمکدوست: موضوع اجاره درست نیست. آقای زاهدی، مدیرمسوول و صاحب امتیاز مجله بودند، ولی با توجه به مشغولیت ایشان در دانشگاه علامه طباطبایی؛ سهم اصلی مدیریت نشریه با آقای نایینی بود. البته آقای زاهدی هم حضور داشت و هم در جریان سوژه ها و روند کار قرار می گرفت. آقای زاهدی به آقای نایینی بسیار اعتماد داشت و این اعتماد به حق هم بود. چون آقای نایینی شخص بسیار اعتماد برانگیری هستند. بنابراین آقای زاهدی کمتر در کارها مداخله می کرد، اما این به معنای اجاره دادن نشریه به دیگری نبود.
ایرنا: پس خبر منتشر شده درباره این دادگاه صحیح نیست؟
نمکدوست: من از ابتدا تا انتهای جلسه دادگاه پیام امروز در آن حضور داشتم. دادگاه مدعی شده است که آقای زاهدی این نشریه را به آقای نایینی اجاره داده است ولی این ادعا واقعیت ندارد. این دادگاه بسیاری مسائل دیگر را هم مدعی شد که صحت نداشت. این مطلبی که شما خواندید روایت آقای سعید مرتضوی است و اصلا قابل اتکا و استناد نیست. آقای زاهدی مدیرمسوول این نشریه بود، ولی کمتر در آن دخالت می کرد. دلیلش هم مشخص بود ایشان کار را به یک تیم کاملا حرفهای سپرده و طبیعی بود که به آنها اعتماد کند.
ایرنا: دفتر پیام امروز در کجای شهر تهران قرار داشت؟
نمکدوست: دو راهی قلهک.
ایرنا: و سردبیری آن را تا شماره آخر آقای نایینی برعهده داشت؟
نمکدوست: بله. ایشان تا شماره آخر هم سردبیر بود هم موتور محرکه اصلی تمام اتفاقات پیام امروز.
ایرنا: مدیریت موسسه پیام امروز بر دوش که بود؟
نمکدوست: آقای کیومرث نایینی برادر آقای عمید نایینی. کیومرث سازمان پیام امروز و آگهی ها و پشتیبانی را مدیریت میکرد. ایشان یک مدیر و سازمان دهنده بسیار توانمندی است. یعنی همانطور که عمید یک سردبیر خوب بود کیومرث هم یک مدیر و سازمان دهنده باهوش و کارآمد بود.
ایرنا: سمت آقای مسعود بهنود چه بود؟
نمکدوست: ایشان به معنی متعارف پستی نداشت، اما اتفاق مهمی نبود که در پیام امروز رخ دهد و آقای بهنود در آن نقش نداشته باشد. رابطه کاری آقایان نائینی، بهنود، علی نژاد، ارجمند، فرهمند، سحابی و دیگر همکارانشان نه تنها به آغاز دهه 60 و انتشار صنعت حمل و نقل، که تعدادیشان به نوعی به سالهای دهه 50 و انتشار آیندگان بازمیگشت.
ایرنا: نوع روابط سازمانی به چه صورتی بود؟
نمکدوست: نوع مناسبات آقایان بهنود و نایینی و علی نژاد از این جنس که چه کسی رییس است و که مرئوس، نبود. نوعی تقسیم کار طبیعی بین آنها شکل گرفته بود که اساس آن تجربه سالها همکاری و دوستی و ویژگی های حرفه ای هر کدامشان بود.
در این رابطه همه قبول کرده بودند که آقای نایینی سردبیر باشد، ولی این بههیچوجه به این معنا نبود که ایشان در جایگاه سردبیری مینشست و با هیچ کس هم مشورت نمی کرد. برعکس، آقای نائینی کاملا اهل مشورت بود و همیشه وقتی مساله ای را مطرح می کرد جمع درباره آن صحبت و آزادانه اظهار نظر می کرد. رابطه، بسیار صمیمانه و رفیقانه بود. ایشان در مقام سردبیر ویژگیها و توانایی های هر کدام از نیروها را کاملا به رسمیت میشناخت.
در واقع، آقای نایینی نیازی به این نداشت که نشان دهد سردبیر است؛ همه ایشان را بهعنوان یک سردبیر قوی قبول داشتند. متقابلا ایشان هم آقایان بهنود، علی نژاد، فرهمند، خرسند، سحابی، ارجمند، نمکدوست (با خنده) و دیگران را کاملا قبول داشت و می دانست هر کدام از آنها روزنامه نگاری فوق العاده توانمند و هر کدام به تنهایی یک سردبیر تمام عیار هستند.
خبرنگاران مجموعه هم همین طور. خانمها عذرا دژم، شهرزاد مشاور، نسرین تخیری، اعظم صدیقی خطیبی، آقای کمال آقایی و برمک بهرهمند قطعا خبرنگارانی سطح بالا بودند.
آقای جمشید ارجمند، که یک استاد مسلم و سردبیری تمام عیار بود، پس از چند شماره سردبیری مجله توسعه کشاورزی را برعهده گرفتند و بنابراین حضورشان در پیام امروز کمتر شد، با این وجود هر بار که آقای نایینی سرمقالهاش آماده میشد، حتی ساعت 4، 5 صبح به ایشان زنگ می زد تا بیاید تحریریه و سرمقاله را بخواند. آقای ارجمند نمیآمد که در مطلب دست ببرد، بلکه آقای نائینی می گفت به دقت و مشورت آقای ارجمند باور دارد و دوست دارد که بداند نظر آقای ارجمند درباره سرمقالهاش چیست.
حتی دوستانی که قدری دورتر بودند هم همین ویژگیها را داشتند. مثلا زنده یاد حسین شهیدی که در لندن بود یک پدیده در سطح جهانی بود ولی بسیاری اوقات به پیام امروز کمک میکرد؛ هم مطلب مینوشت و هم مصاحبه انجام می داد و برای پیام امروز میفرستاد. ایدهها و فکرهایش را مرتب با پیام امروز در میان میگذاشت.
یا مرحوم مهدی سحابی؛ ایشان با اینکه 6 ماه فرانسه بود و 6 ماه ایران نه تنها صفحه ثابتی با عنوان «نگاه از بیرون» داشت، بلکه هر زمان که ایران بود به ما کمک می کرد. یا استاد فرج الله صبا یا خود آقای شهروز جویانی که روزنامهنگار درجه یکی هستند هر بار که کمک میخواستیم با تمام وجود به کمک میآمدند.
میخواهم بگویم پیام امروز یک منظومه از روزنامه نگاران حرفه ای بود که دور هم جمع شده بوند و میانشان مناسبات کاملا حرفهای و در عین حال بسیار دوستانه برقرار بود.
ایرنا: شمارگان پیام امروز چند بود؟
نمکدوست: از ده هزار نسخه شروع کردیم و به هفتاد هزار رسیدیم.
ایرنا: میزان برگشتی نشریه چند درصد بود؟
نمکدوست: در سالهای پایانی تعداد برگشتی خیلی کم بود و به زحمت به 5 درصد می رسید.
ایرنا: آقای بهنود می گوید به عمید نایینی گفته بودم که تا وقتی تیراژ نشریه کم باشد مقامات نیز آن را تحمل می کنند، اما اگر شمارگان از حدی بالاتر رفت آن وقت پیام امروز را جمع خواهند کرد؟!
نمکدوست: این روایت تنها متعلق به ایشان نیست؛ بسیاری معتقدند اگر شمارگان یک روزنامه یا مجله از حدی بگذرد حساسیت برانگیز می شود.
اما سوای این نکته به نظر من موضوع مهم این بود که پیام امروز نشان داده بود میتواند به همه ساحتها و زمینهها وارد شود و این چیزی بود که خوشایند برخی نبود. در واقع، پیام امروز تلاش می کرد تا حد امکان به سوژه ها نزدیک و در آنها دقیق شود. درست است که طبعا مخاطبان و خوانندگان این رویکرد را بسیار میپسندند، اما به هر حال خوشایند عدهای هم نیست.
ایرنا: مثال خاصی مدنظرتان است؟
نمکدوست: بله. برای نمونه ما متن کامل نوار صحبتهای آقای امیر فرشاد ابراهیمی به جز دو جمله آن را منتشر کردیم. اینکه شما بروید و نواری چنان پرچالش را چاپ کنید قطعا خیلی می تواند در جامعه بازتاب پیدا کند.
ما فراز به فراز ادعاهای ایشان را منتشر کردیم اما به سراغ اشخاصی که این ادعاها درباره آنها طرح شده بود هم رفتیم. مثلا آقای ابراهیمی در جایی از نوار نکتههایی را درباره آقایان هاشمی رفسنجانی، مهدوی کنی، جنتی و … مطرح کرده بود. ما سعی کردیم نظر ایشان را هم در باره داعیههای آقای امیرفرشاد ابراهیمی بپرسیم و اتفاقا موفق هم شدیم.
این از جمله مسائلی بود که هضم آن توسط دستگاه قضایی آن موقع که ماموریت مستقیمش سر و کار داشتن با مطبوعات بود مشکل بود. در واقع دوست نداشتند نشریه ای اینقدر راحت سراغ افراد و سوژه هایی که روی آنها حساسیت وجود داشت برود و آنها را موشکافی و برای افکار عمومی تبیین کند. از سویی محتوای نشریه طوری تنظیم می شد که از نظر حقوقی نمی شد به آن گیر داد. چون قبل از انتشار همه جوانب حقوقی مطالب بررسی می شد. به نظرم آن بخش دستگاه قضایی که آن زمان سروکارش با مطبوعات بود به این نتیجه رسید که دردسر بودن پیام امروز بیشتر از نبودن آن است.
ایرنا: اگر گزارش های ویژه پیام امروز را دارای موقعیتی ممتاز در بین رسانه های وقت بدانیم ، این گزارش ها تولید چه شخص یا اشخاصی بود؟
نمکدوست: آقای بهنود قبلا از سر لطف نوشته است که 50 درصد این گزارش ها کار خود ایشان است و 25 درصد آن کار حسن نمکدوست و 25 دیگرش هم کار مسعود خردسند است. قطعا نقش ایشان بسیار چشمگیر بود. در عین حال من به جای 100 درصد ایشان از تعبیر 200 درصد استفاده میکنم و نیمی از آن 200 درصد را به تلاش های خانمها دژم، مشاور، تخیری، خطیبی و آقایان علینژاد، بهرهمند و آقایی و دیگران، بهخصوص شخص عمید نائینی میدهم.
اهمیت کاری که این اشخاص می کردند از کار کم من و کار فراوان آقایان بهنود و خرسند کمتر نبود.
آقای نائینی نقش کاملی در تهیه این گزارش ها داشت. چه در ایده پردازی، چه در تقسیم کار و چه در ویرایش و نهایی شدن کار.
ایرنا: اصلا این گزارش های ویژه به چه روشی تهیه می شد؟
نمکدوست: ابتدا جلساتی را تشکیل می دادیم. در آن جلسات آقایان نایینی، بهنود، فرهمند، خرسند، علی نژاد، من و اگر آقای سحابی در ایران بودند حضور پیدا می کردند. بعد روی موضوعات مهمی که جامعه با آن درگیر بود بحث می کردیم و مثلا پنج مورد را با نظر جمع انتخاب می کردیم. آن موقع جامعه بسیار متلاطم و سوژه ها بسیار متنوع بود. در انتخاب این سوژه ها هیچ فرقی بین دوستان حاضر نبود و هر کس سوژه اش را به بحث می گذاشت.
ایرنا: این کار از طریق رای گیری انجام می شد؟
نمکدوست: خیر به اجماع می رسیدیم.
ایرنا: گام بعدی چه بود؟
نمکدوست: وقتی این سوژه ها نهایی می شد دو شیوه کار داشتیم.
یکی اینکه همه مثلا این پنج سوژه را بدهیم به یکی از اعضا از ابتدا تا انتهایش را خودش بنویسد. معمولا در این مورد قرعه فال به نام آقای بهنود میافتاد گرچه موارد درخشانی هم بود که آقای علینژاد یا آقای خرسند قبول زحمت میکردند.
البته در جلسه بسیار بحث میکردیم که در این گزارش به چه نکاتی باید بیشتر توجه شود و هر کس نظرش را می گفت. سپس دوستی که نوشتن پیشنویس گزارش را برعهده گرفته بود می رفت و گزارش را به کمک محتوا و نکتههایی که خبرنگاران آماده میکردند، می نوشت. طبعا پرسش ها و نکات مبهم قابل توجهی وجود داشتند که باید روشن میشدند تا در گزارش به آنها پرداخته شود. در همان جلسه این نکتهها را فهرست میکردیم و پرسشها، نکتهها و ابهامها را به خبرنگاران میسپردیم تا جستوجو کنند و اطلاعات مربوط را فراهم کنند. مثلا به همکاران خبرنگار گفته میشد در نوار امیر فرشاد ابراهیمی ادعاهایی درباره آقایان الف و ب و ج شده است. سراغ این اشخاص بروید و ببینید آیا آن ادعاها را تأیید میکند یا خیر؟ یا در موضوع قتلهای زنجیرهای آیا قاضی پرونده،یا وکیل متهمان یا وکیل خانواده مقتولان فلان نکته و موضوع را تأیید میکند یا خیر.
بنابراین خبرنگاران نقش پررنگی در تهیه این گزارش ها داشتند و آنها بودند که خون را وارد گزارش می کردند و گزارش را از حالت پشت میز نشینی بیرون می آوردند و تبدیل به موضوعی داغ می کردند. در واقع، تفاوت پیام امروز با دیگر نشریات همین پیگیری پرسشها و ابهاماتی بود که دیگران آن را دنبال نمیکردند.
نویسنده گزارش، با این دستمایهها گزارش خود را مینوشت. گزارش او ابتدا به تعداد اعضای حاضر در جلسه تکثیر میشد و هر کدام از ما آن را به دقت میخواندیم و نظرات و نکتههای مان را کنار گزارش مینوشتیم و در جلسه آنها را به بحث میگذاشتیم. حتی ممکن بود نکتهها و فرازهایی را اضافه کنیم و یا پیشنهاد تغییر، حذف و جابهجایی قسمتهایی را داشته باشیم. همه این بحثها هم باز در حضور سردبیر و با مدیرت او صورت میگرفت. بازهم اگر نکتهای باقی مانده بود از خبرنگارها کمک میگرفتیم. به این ترتیب روایت آخر گزارش که تقریبا همه درباره آن اجماع داشتیم در اختیار آقای نائینی قرار میگرفت و ایشان با قیچی و چسب معروفش به جان گزارش میافتاد. مهمترین نکته از نظر آقای نائینی به جز جذابیت، دقت بود. انصافا خود ایشان آدم بسیار دقیقی است. بنابراین سعی میکرد، ابهامی در متن باقی نماند. مطالب را نه تنها با دقت تمام میخواند، بلکه در گزارش دست میبرد و آن را بالا و پایین و بهتر میکرد. چینش مطالب را عوض می کرد. قسمتهایی را به آن اضافه یا از آن کم می کرد. میخواهم بگویم گزارشهای پیام امروز واقعا حاصل یک کار تمام جمعی بود.
ایرنا: شیوه دوم گزارش نویسی پیام امروز چطور بود؟
نمکدوست: ابتدا سوژه ها معین می شد، تقسیم کار صورت می گرفت و نگارش هر بخش از گزارش متناسب با میل و نظر اشخاص به آنها سپرده می شد. مثلا یک بخش به من، بخش دیگری به آقای بهنود، قسمت دیگرش به آقای خرسند سپرده می شد. سپس فرایند قبلی که دربارهاش توضیح دادم درباره تک تک بخشهای گزارش اعمال میشد. سرانجام یکی از دوستان قبول میکرد کل این گزارشها را در هم ادغام و آنها را یکپارچه کند. بعد از تهیه باز مطلب پیش آقای عمید نایینی برمی گشت و ایشان به جان آن می افتاد.
خلاصه کنم این گزارش ها محصول کار یک ارکستر بزرگ بود که عمید نایینی رهبری آن را بردوش داشت و در این میان صد البته نقش آقای بهنود انکارنشدنی است. مشارکت در تهیه گزارشهای اصلی پیام امروز یکی از شاهکارهای آقای بهنود بود.
باز تاکید می کنم که کار خبرنگاران در تهیه این گزارش ها بسیار مهم بود. آنها با جان و دل کار می کردند. مثلا خبرنگاری چهار روز پیگیری می کرد تا یک یا دو جمله تایید یا رد از دفتر یکی از مقامات مهم کشور برای درج آن در گزارش بگیرد. همین حرف ها بود که گزارش های پیام امروز را اختصاصی می کرد و انرژی خاصی به آن می داد.
تلاش دوستان چنان بود که من به شخصه فکر میکردم سوژهای در جهان نیست که نتوانیم به سراغ آن برویم. نمونه ای بیاورم. مثلا در جریان کنفرانس برلین خانمی به عنوان اعتراض نیمه برهنه شد. همکارانم آن خانم را در آلمان پیدا و با او درباره علت کارش مصاحبه کردند. یا آقای بهنود از یک فرصت در آسانسور استفاده کرد و با مرتضی رفیقدوست مصاحبه کرد. صحبت با وکلای قاتلان قتلهای زنجیرهای و گرفتن اظهارنظر رئیسدادگاه، انتشار گزارش کمیساریای عالی حقوق بشر درباره ایران، انتشار نواری که ساواک از مکالمات تلفنی علی امینی در تاسوعای 1357 ضبط کرده بود، همان نوار امیرفرشاد ابراهیمی، گزارش جزئیات حمله به کوی دانشگاه و دهها نمونه دیگر … مشت نمونه خروار در این زمینه هستند. اینها همگی حاصل تلاش جمعی تعدادی از بهترین روزنامهنگارهای حرفهای ایران بود.
ایرنا: برای همین پای این گزارش ها هیچ وقت نام کسی درج نمی شد؟
نمکدوست: بله. برای اینکه هیچ کدام کار یک نفر بود.
انتهای پیام