فوکویاما سیاست آمریکا را «زهرآلود» میخواند
بیبیسی نوشت: «فرانسیس فوکویاما که پس از فروپاشی شوروی، پیروزی نهایی لیبرال دموکراسی را اعلام و آن را پایان تاریخ تعبیر کرده بود، حالا میگوید جنبشهای هویتگرا نظام لیبرال دموکراسی در جهان را با تهدید مواجه کردهاند.
این نظریهپرداز علوم سیاسی که ژاپنی-آمریکایی نسل سوم است، به بیبیسی گفت: “هرچند پدیده سیاست هویتی ابتدا در جریان چپ ظهور کرد، اما در راست نیرومندتر از کار در آمد که نتیجه آن را در انتخاب دونالد ترامپ و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا میتوان مشاهده کرد.”
موضوع کتاب تازه فوکویاما زیر نام “هویت: تنفر و حرمت انسانی؛ سیاست امروز” نیز همین است.
این نظریهپرداز ۶۵ ساله که زمانی به عنوان پدر فکری جریان نومحافظه کار در آمریکا شناخته میشد، پس از حمله نظامی آمریکا به عراق از این گروه فاصله گرفت و بعدا به انتقاد از آن پرداخت. او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ آمریکا از باراک اوباما، نامزد حزب دموکرات، در برابر جان مککین از حزب جمهوریخواه حمایت کرد.
فوکویاما در سخنرانی اخیرش در “کتابخانه بریتانیا”ی لندن چندین بار از دونالد ترامپ انتقاد کرد و او را “خطری بزرگ” برای آمریکا توصیف کرد.
Image captionفوکویاما در سخنرانی اخیرش در “کتابخانه بریتانیا” در لندن چندین بار از دونالد ترامپ انتقاد کرد و او را “خطری بزرگ” برای آمریکا توصیف کرد
حرمتطلبی
فوکویاما که در کتاب تازه خود بر سیاست هویتی تمرکز کرده است میگوید سیاست امروزه بیشتر درباره حرمتطلبی است تا منابع مادی.
از نظر فوکویاما، مفهوم مدرن هویت بر اساس خودباوری بنا شده- این نظر که ما نهاد پنهانی داریم که توسط دیگران کمارزش تقلی میشود و این نظر به احساس خشم، مقاومت و حس نادیده گرفتن شدن میانجامد.
او میگوید به همین دلیل، مردم به دنبال تعیین موقعیت سیاسی خود در جامعه با تمرکز بر جنسیت، قومیت، نژاد یا مذهب هستند.
این نظریهپرداز از جنبش “من هم” (MeToo) یاد میکند که در آن زنان خواهان شناخت آبرومندانه خود شدهاند. به گفته او، این عده زنان میخواهند جامعه آنها را همانگونه که هستند، بپذیرد.
تضاد هویتها
افراد میتوانند هویت چندگانه داشته باشند. فوکویاما میگوید آنچه که سیاست آمریکا را “زهرآلود” کرده قرار دادن یک هویت علیه هویت دیگر است.
او میگوید: “جناح راست و چپ، هر دو درگیر مسئله هویت است. چپ درگیر استناد بر حقوق اقلیتهای قومی، مذهبی و جنسی است در حالی که طرف مقابل، یا جناح راست، از “ملیگرایی” قومی به بهرهبرداری از خشم از نابرابری و محرومیت مبادرت میکند.”
به باور فوکویاما، یکی از دلایلی که باعث پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شد این بود که رایدهندگان از سیاست هویتی لیبرال و نزاکت سیاسی خسته شده بودند. به گفته او، “به همین ترتیب هم طرفداران خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا پیامدهای بد اقتصادی خروج را به خاطر حفظ هویت خود پذیرفتند.”
اما دلیل اصلی این چنین واکنشها چه بوده میتواند باشد؟ این نظریه پرداز آمریکایی میگوید واکنش شدید جناح راست را میتوان طغیانی علیه تفکر جهانی شدن قلمداد کرد که بخشی از آن از یکسو نتیجه نابرابری اقتصادی، و از سوی دیگر، معلول احساس تهدید هویت ملی سنتی به خاطر موج مهاجرت است.
Image captionفوکویاما با بیان این که لیبرال دموکراسیهای امروزی به جوامع چند فرهنگی تبدیل شدهاند، افزود اگر این جوامع میخواهند به عنوان دموکراسی باقی بمانند، باید در برابر هویت ملی مبتنی بر پیوندهای خونی، هویت ملی فراگیر را تعمیم دهند
هویت ملی مبتنی بر پیوندهای خونی؟
فوکویاما که زمانی از متفکران جناح راست محسوب میشد، حالا از جناح چپ میخواهد مانند قرن بیستم، تلاش خود را بر مسایل اقتصادی در جهت تامین عدالت متمرکز کند.
این نظریهپرداز میگوید در نظام سیاسی سابق جدال عمده بین آزادی و برابری بود. چپ با استفاده از دولت به دنبال توزیع عادلانه و منصفانه منابع بود، در حالی که راست در پی حفاظت از حقوق فردی و آزادیهای اقتصادی. با این حال، همزمان با همگرایی این دو اصل در پایان قرن بیستم، مهاجرت و سیاستهای هویتی کانون صحنه سیاست جهانی را اشغال کرد.
او دلیل صعود احزاب ملیگرا را این چنین توصیف کرد: چپ معاصر از یک نوع خاص هویت به طور فزایندهای حمایت میکند در حالی که گروههای بزرگ مانند طبقه کارگر کنار گذاشته شدهاند. به گفته او، “این طبقه کارگر که در گذشته بخش اصلی جناح چپ را تشکیل میداد، حالا نه تنها از دید اقتصادی در حاشیه قرار گرفته بلکه فکر میکند که هویت او نیز نادیده گرفته شده است.”
فوکویاما با بیان این که لیبرال دموکراسیهای امروزی به جوامع چند فرهنگی تبدیل شدهاند، افزود اگر این جوامع میخواهند به عنوان دموکراسی باقی بمانند، باید در برابر هویت ملی مبتنی بر پیوندهای خونی، هویت ملی فراگیر را تعمیم دهند.
او هشدار میدهد که در غیر آن صورت “ما محکوم به ادامه جنگ خواهیم بود”.
چند کتاب از فرانسیس فوکویاما به فارسی
پایان نظم، سرمایه اجتماعی و حفظ آن؛: ترجمه غلامعباس توسلی، جامعه ایرانیان، ۱۳۷۹
آینده فراانسانی ما، پیامدهای انقلاب بیوتکنولوژی: ترجمه ترانه قطب، طرح نو، ۱۳۹۰
پایان تاریخ و انسان واپسین: ترجمه عباس عربی و زهره عربی، سخنکده، ۱۳۹۲
آینده پساانسانی ما: ترجمه حبیبلله فقیهینژاد، مقدمه حسین سلیمی، روزنامه ایران، ۱۳۸۴
آمریکا بر سرتقاطع، دموکراسی، قدرت و میراث جریان نومحافظهکاری در آمریکا: ترجمه مجتبی امیری وحیدی، نشر نی، ۱۳۸۶»
انتهای پیام