خرید تور نوروزی

سهم اصلاح طلبان در رانت و فساد به روایت سعید رضوی فقیه

پارسا زمانی، خبرنگار انصاف نیوز: در چندین سال گذشته اخبار ناامیدکننده‌ای به گوش افکار عمومی رسیده که به آنها القا کرده فساد فراگیر شده است. اما عملکرد جریان اصلاحات در برابر این موج فساد چگونه بوده است؟ در این سال‌ها نقدهای مختلفی از جریان اصلاحات و عملکرد آنها در روند جلوگیری از فساد و حتی نقش آنها در شکل‌گیری بخشی از رانت‌خواری و مفاسد اقتصادی بیان شده است.

این انتقادات که بزرگان جریان اصلاحات را مخاطب خود قرار داده ‌است از انفعال آنها در این زمینه می‌گوید و بر پاک شدن دامن این جریان که خود مدعی اصلاح ساختاری سیستم است تاکید دارد.

اخباری که از آقازاده‌های اصلاح‌طلب مانند حمیدرضا عارف و فاطمه حسینی یا نمایندگان و افراد منتسب به جریان‌های اصلاح طلب منتشر شده است، این دیدگاه را تقویت کرده که جریان اصلاح طلبی هم در جاهایی که فرصت آن پیش بیاید از این مسایل مصون نیست.

انصاف نیوز در گفت‌وگویی با «سعید رضوی فقیه»، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، به بررسی عملکرد این جریان در مقابله با فساد و رانت و ویژه‌خواری پرداخت.

آقای رضوی فقیه با قبول این نکته که سرمایه‌ی اجتماعی اصلاح طلبان در معرض آسیب قرار دارد از افرادی چون محمدرضا عارف انتقاد کرده که چرا در برابر زیاده‌خواهی و زیاده‌گویی فرزندش واکنشی نشان نداد و او را به این علت یک اصلاح‌طلب واقعی نمی‌داند.

رضوی فقیه بخشی از اصلاح‌طلبان را حافظ وضع موجود می‌پندارد و می‌گوید: آنها حافظ وضع موجوداند چراکه از آن منتفع می‌شوند.

گفت‌وگوی کامل انصاف‌نیوز با دکتر سعید رضوی فقیه در ادامه می‌آید:

انصاف نیوز: به عنوان پرسش نخست و برای باز کردن بحث می‌خواهم بپرسم اصلاح طلبان در برخورد با پدیده‌ی فساد چقدر جدی‌اند و مجموعه‌ی نیروهای اصلاح‌طلب آنجا که رسانه‌ای برای روشن کردن افکار عمومی یا ابزاری برای مقابله داشته‌اند در برابر را‌نتجویی و یا فسادهای احتمالی نیروهای منتسب به خودشان چقدر در مبارزه با فساد جدی بوده‌اند و چه عملکردی داشته‌اند؟

برای پاسخ به این پرسش باید به ریشه‌ها و زمینه‌های فساد اشاره کرد. وقتی ما از اصلاح ساختاری سخن می‌گوییم مفروض ما این است که فساد هم ساختاری است و این ساختار است که باید اصلاح شود تا امور بسامان شوند و صرفا با جابجایی افراد و جناح‌ها بسترهای فسادخیز برچیده نمی‌شوند.

دقیقا مثل ناکارآمدی یک سیستم که حتی افراد کارآمد هم در اینگونه سیستم‌ها بلااثر می‌شوند. افراد و گروه‌های صالح در یک ساختار فاسد حکم مسکن یا درمان موقت دارند. البته اگر خودشان فاسد نشوند و یا به جهت ناسازگاری با سیستم از گردونه حذف نشوند.

فراگیری فساد امری مشهود است

متاسفانه باید بگویم این فرض واقعیت دارد و فساد هم فراگیر و اپیدمیک شده و هم در جاهایی ساختاری. اینها را هم از جهت دلسوزی می‌گویم نه به قصد سیاه‌نمایی یا تبلیغ منفی. فراگیری فساد امری مشهود است. کافی است اخبار هر روز را پیگیری کنیم تا ببینیم حجم تخلفات بزرگی که پیاپی رخ می‌دهد چقدر است.

از فاضل خداداد و اختلاس 120میلیاردی بگیرید تا مه‌آفرید خسروی و امیرمنصور آریا و اختلاس سه هزار میلیارد تومانی. از شهرام جزایری تا بابک زنجانی و سلطان سکه و امثال اینها. از موسسه‌ی اعتباری ثامن الحجج تا موسسه‌ی سکه ثامن. از دستگیری معاون ارزی بانک مرکزی تا تخلفات وزارت صنایع در زمینه‌ی جواز واردات خودرو.

آقای رضوی فقیه توضیح می‌دهد: در ذکر این مثال‌ها تعمد دارم چون اخبارشان رسمی‌است و رسانه‌های نزدیک به حکومت و جناح اصولگرا هم پیگیر همه این ماجراها بوده و هستند.

در همین ماجرای افزایش نرخ ارز و سوء استفاده‌های وحشتناک از توزیع ارز به قیمت دولتی می‌توان فهمید ما در چه وضعیتی هستیم و ساختارها چقدر ناکارآمد و حتی فاسدند که افرادی به سادگی مرتکب چنین سوء استفاده‌های کلانی می‌شوند بی آنکه دغدغۀ مجازات داشته باشند. پدیدۀ محمود خاوری تنها یک نمونه است از فهرستی بلند بالا که آدم را نسبت به آینده یکسره نا‌امید می‌کند.

این فعال اصلاح‌طلب با تبیین هدف جریان اصلاحات گفت: هدف جنبش اصلاحات از همان آغاز اصلاح این ساختار ناکارآمد و فسادخیز بود اما متاسفانه بخشی از اصلاح‌طلبان که به جد خواهان اصلاح ساختاری بوده‌اند یا اساسا در فرایندهای نظارتی و پرونده‌سازی‌های قضایی از گردونۀ تاثیرگذاری حذف شده‌اند و یا اگر هم فرصت حضور در جایی داشته‌اند به سبب فراگیری فساد، کارشکنی‌های رانت‌خوارها و منتفعان از فساد، ناکارآمد بودن دستگاه‌های مربوطه و فقدان ارادۀ جدی و فراجناحی برای مقابله با پدیدۀ فساد فراگیر، عملا نتوانسته‌اند کاری از پیش ببرند و زمینگیر شده‌اند.

ماجرای شهردار پیشین تهران که به قصد مبارزۀ جدی با فساد به میدان آمده ‌بود ولی از همان ابتدا با یک اجماع تلخ هر دو جناح ابتدا زمین‌گیر و بعد هم خیلی زود حذف شد، شاهد این مدعاست.

بخشی از اصلاح‌طلبان حافظ وضع موجوداند

در چنین شرایطی آن بخش از مدعیان اصلاح‌طلبی که یا برای حفظ موقعیت حاضر به سکوت و زد و بند می‌شوند و یا اساسا با هدف کسب منافع نامشروع و در پوشش اصلاح‌طلبی وارد ساختار می‌شوند، نه تنها در جهت اصلاح ساختار نمی‌کوشند بلکه چون از تداوم وضع موجود منتفع‌اند حافظ وضع موجود می‌شوند و این کار را هم زیر بیرق اصلاحات و اصلاح‌طلبی انجام می‌دهند و از اعتبار این جنبش سیاسی خرج می‌کنند.

او این افراد را اصلاح‌طلبکار نامید و عنوان کرد: البته بهتر است اینها را اصلاح‌طلبکار بنامیم نه اصلاح‌طلب چون در پی نقد و اصلاح فرایندها و ساختارها به نفع مردم و کشور نیستند بلکه در پی نقد کردن مطالبات نامشروع خودشان هستند.

با عبور بخش هایی از جامعه از اصلاح‌طلب و اصولگرا نباید تعجب کرد

با این اوصاف به گمانم ظاهرا دیگر فساد اصولگرا و اصلاح‌طلب نمی‌شناسد و اگر می‌بینیم بخشهایی از جامعه که در پی احقاق حقوق خود هستند از اصلاحات و اصلاح‌طلبان هم ناامید شده و از همه عبور کرده‌اند نباید خیلی تعجب کنیم.

متاسفانه در نمایش‌های افشاگرانه در رسانه‌های دو جناح مشاهده می‌شود که آلودگی و سوء استفاده و رانت‌خواری و ترجیح منافع فردی بر منافع کشور گسترده‌تر از آن است که صرفا میراث حاکمیت یک جناح تلقی شود به نحوی که با حذف آن جناح همۀ امور اصلاح شوند.

انصاف نیوز: شما این فراگیری و فراجناحی بودن فساد را ناشی از ساختار می‌دانید؟

رضوی فقیه: دقیقا. وقتی ما از فساد در ساختار سخن می‌گوییم یعنی هر مجموعه‌ای از افراد در این ساختار مشغول به کار ‌شوند صرف نظر از اینکه اصلاح‌طلب باشند یا اصولگرا در معرض فساد و سوء استفاده قرار دارند.

به عنوان یک مثال مشهور وقتی می‌گوییم تمرکز قدرت بدون نظارت موجب فساد و سوء استفاده می‌‌شود داریم با قطع نظر از افراد در مورد ساختار صحبت می‌کنیم. بالاخره همۀ کسانی که دهان دارند ممکن است در اثر گرسنگی یا پر اشتهایی وسوسه شوند و خوراکی را که به ایشان تعلق ندارد بخورند و کسانی که جیب دارند بالطبع تمایل دارند آنرا به هر طریق ممکن و در کوتاهترین زمان ممکن پر کنند.

نگهبانی و نظارت و پلیس و دادگاه و مجازات هم برای مقابله با همین تمایلات افسار گسیخته ابداع شده است. متاسفانه در شرایط کنونی فرهنگ تقبیح پاکدستی و تقدیس انباشت ثروت‌های بادآورده به کمک این فساد ساختاری آمده و خلاصه هر چه مگس در این مرز و بوم بوده گرد شیرینی ثروت‌های سهل‌التناول ملی جمع شده‌اند.

وقتی می‌بینیم در شرایطی که افراد عادی برای استفاده از تسهیلات پنج میلیون تومانی یعنی حدود پانصد دلار باید ماه‌ها دوندگی کنند و انواع ضمانت‌ها را برای تضمین بازپرداخت ارائه دهند اما برخی دیگر بدون وثیقه و ضمانت ده‌ها و صدها میلیارد تومان از بانک‌های مختلف وام کم‌بهره می‌گیرند و اقساط آن‌را نمی‌پردازند و عده‌ای هم همین مبالغ یا بیشتر اختلاس می‌کنند و بی‌دغدغۀ گرفتار شدن در چنگال قانون همین سوء استفاده‌ها را در جاهای دیگر ادامه می‌دهند، یعنی یک جا و بلکه چندین جای ساختار عیب دارد.

مسوولیت بخشی از فسادها با افرادی است که ذیل عنوان اصلاح طلبی تعریف می‌شوند

وقتی هم ساختار معیوب باشد چه مدعی اصولگرایی و چه مدعی اصلاح‌طلبی هر دو به یکسان می‌توانند از این عیوب ساختاری بهرۀ نامشروع ببرند.

چاره‌ای نداریم و باید اعتراف کنیم مسوولیت حقوقی، اخلاقی و سیاسی بخشی از  فسادهای رخ داده یا ولنگاری‌های مالی رخ داده در سال‌های گذشته با افرادی است که متاسفانه ذیل عنوان اصلاح‌طلبی تعریف می‌شوند، یا اینکه دست کم خودشان را به اصلاحات سنجاق کرده‌اند.

در جلسۀ استیضاح وزیر سابق کار شاهد اتهام‌زنی همه علیه همه در خانۀ ملت بودیم. این رخداد تلخ باید ما را از خواب بیدار کند تا به فکر چاره‌ای فراگیر باشیم و صرفا به خویشتنداری افراد یا تظاهرشان به زهد و پاکدستی تکیه نکنیم.

بر اساس یک تجربۀ تاریخی در ایران مردم به ارباب قدرت بدبین هستند و متاسفانه انعکاس اخبار فسادهای وحشتنناک سال‌های اخیر هم موجب افزایش و بلکه جهش بدبینی و بی‌اعتمادی مردم به نهادهای حکومتی شده. بی‌سبب نیست که پس از زلزلۀ کرمانشاه در پاییز گذشته مردم به هر کسی اعتماد می‌کردند جز نهادهای رسمی و حتی ارتش و هلال احمر هم از این عدم اعتماد عمومی بی‌نصیب نماندند.

سرمایه‌ی اجتماعی اصلاحات به شدت در معرض استهلاک است

انصاف نیوز: به نظر شما آلودگی برخی اصلاح‌طلبان چه نتیجۀ سیاسی برای جریان اصلاحات خواهد داشت؟

رضوی فقیه: طی بیست سالی که از جنبش اصلاحات به این سو می‌گذرد متاسفانه این جنبش با دو مانع عمده برای پیشبرد اهداف مورد نظر خود در نوسازی و بهسازی ساختارها روبرو بوده.

اول، موانعی که اصولگرایان و نهادهای انتصابی و محدود کننده ایجاد کرده‌اند. از هر نه روز یک بحران برای دولت اصلاحات تا نظارت‌های سخت‌گیرانه و تنگ‌نظرانه برای غربال‌کردن داوطلبان انتخابات.

اما عامل یا مانع دوم ناتوانی و ناکارآمدی اصلاح‌طلبان بوده که نتوانسته‌اند این جنبش را برغم نیروی عظیمی که پشتوانه‌اش بود به نقاط غیر قابل برگشت برسانند و بخش‌هایی از ساختار را به نفع مردم و کشور اصلاح کنند.

در کنار دو عامل یاد شده عامل سومی هم بوده و آن هم متاسفانه فساد برخی از افراد منتسب به اصلاحات است که موجب استهلاک سرمایۀ اجتماعی اصلاحات و اصلاح‌طلبان واقعی شده و سبب شده برخی گمان کنند اساسا موضوع دعوای اصلاح‌طلبان با جناح مقابل فقط بهره‌مندی از سهم بیشتری از کیک قدرت و ثروت است و بس؛ به اصطلاح دعوا بر سر لحاف ملا‌نصرالدین است و مردم سر کار گذاشته شده‌اند.

این عوامل در مجموع سبب شده اولا ما در پیشبرد پروژه‌ی اصلاحات ناکام باشیم و ثانیا سرمایه‌ی اجتماعی‌مان نیز به شدت در معرض استهلاک باشد. همینجا باید تذکر داد که عامل سخت‌گیری‌های نظارتی و حذف بسیاری از اصلاح‌طلبان استخواندار در پیدایی هردو پدیدۀ اخیر نقش جدی داشته است.

وقتی دایرۀ تایید صلاحیت‌ها به قدری تنگ می‌شود که دغدغۀ اصلاح‌طلبان می‌شود پرکردن لیست انتخاباتی با شاخص‌های حداقلی و با هر فرد تایید صلاحیت شده‌ای که از راه می‌رسد، طبیعی است که ناکارآمدی و نیز احتمالا فساد در جبهۀ اصلاحات زمینۀ بروز می‌یابد.

در جریان اعتراضات دی ماه با شعارهایی علیه هر دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب مواجه شدیم. برخی ممکن است این گرایش را یک توطئه قلمداد کنند. کاری که جناح مقابل همیشه می‌کرده و هنوز هم می‌کند و به جای شناخت واقعیات، همه‌ی انتقادات و اعتراضات را به توطئۀ دیگران نسبت می‌دهد.

صرف‌نظر از درستی یا نادرستی این رویکرد عبور از اصلاحات، به هر حال زنگ خطر افزایش نارضایتی و بی‌اعتمادی بخش‌هایی از مردم نسبت به هر دو جناح است. این نارضایتی و بی‌اعتمادی رو به تزاید شواهد مشهود دیگری هم دارد که بی‌توجهی به آنها در حکم سر فروبردن زیر برف است.

دوستان اصلاح‌طلب همچنان درگیر رودربایستی‌های نابجا هستند

متاسفانه در چنین شرایطی جنبش اصلاحات و هستۀ اصلی و ستون فقرات آن که پاکدست و خوشنامند، برای تعدادی از اصلاح طلبکاران هزینه می‎پردازد که آلوده به ویژه خواری هستند. چرایش را هم ما نمی‌دانیم. ولی به هر حال از سوی اصلاح‌طلبان برخورد جدی و قاطعی در این زمینه نمی‌بینیم و همین امر هم سوء ظن و بی‌اعتمادی عمومی به همۀ اصلاح‌طلبان را افزایش می‌دهد.

اعتبار و سرمایۀ یک جنبش بزرگ سیاسی و رهبران آن فدای منافع چند شبه اصلاح‌طلب رانت‌خوار می‌شود و دوستان اصلاح‌طلب همچنان درگیر رودربایستی‌های نابجا هستند.

انصاف نیوز: این اصلاح طلبانی که آلوده به ویژه‌خواری هستند  گروه خاصی هستند، یک جریان شناسنامه‌دار یا یک باند؟

رضوی فقیه: باز هم عرض می‌کنم اینها اصلاح‌طلب نیستند، شبه اصلاح‌طلب یا اصلاح‌طلبکارند. در همه‌ی جریان‌ها ممکن است افراد سودجو و مستعد فساد یافت شوند اما طبیعی است که افراد یا جذب باندهای موجود شوند و یا خودشان راسا یک باند تشکیل دهند. چراکه برای بهره‌مندی از امتیازات کلان نامشروع به همدست نیاز است و هر چه امتیازات کلان‌تر و نامشروع‌تر، تعداد همدستان مورد نیاز احتمالا بیشتر.

بنابراین اصلاح‌طلبکارانی هم که در جستجوی منافع شخصی نامشروع هستند احتمالا باند تشکیل می‌دهند و منافع فردی خود را در چارچوب منافع باندی پی می‌گیرند که مطمئن‌تر است.

انصاف نیوز: جریان اصلاحات در مقابل افراد فاسد منتسب به این جریان چگونه عمل کرده است؟

رضوی فقیه: بخشی از اصلاح طلبان خوب عمل کرده و با صراحت انتقاد کرده‌اند اما بخش دیگری از اصلاح طلبان به دلیل رودربایستی‌ها و یا ملاحظات جناحی نتوانستند با سربلندی از این امتحان بیرون بیایند و با مطلق فساد اعم از اینکه از یک اصلاح طلب سر بزند یا اصولگرا مخالفت و مبارزه کنند.

بسیاری از اتفاقاتی که برای اصلاح طلب‌ها و یا وابستگان آنها رخ داده اگر برای آقای احمدی نژاد یا نزدیکان او می افتاد قطعا ما با پر و بال بیشتری آن را نشر می‌دادیم و این را نشانه‌ای از فساد ساختاری در یک جناح یا در کلیت نظام سیاسی می‌دانستیم.

اما متاسفانه همین اتفاقات در مورد افرادی در اردوگاه اصلاحات می‌افتد و ما یا با آن برخورد نمی‌کنیم و یا برخوردهایمان ملایم و بدون پیگیری و ابتر است.

وزیرند اما مشغول بیزینس‌های کلان‌اند

مثلا؟

برای مثال می‌توانیم اشاره کنیم به وضعیت وزیر اسبق صنعت یا وزیر کنونی بهداشت. کسانی که از یک طرف وزیراند و باید مجری امور ملی باشند و از طرف دیگر مشغول بیزینس‌های کلان و غول‌آسای خصوصی در زمینۀ مرتبط با مسوولیتشان هستند.

یا مسالۀ واردات پوشاک توسط خانوادۀ وزیر پیشین آموزش و پرورش و یا حقوق نجومی یک وزیر دورۀ اصلاحات و ماست‌مالی‌های بعدی خودشان و اطرافیان ایشان.

اگر عارف اصلاح‌طلب واقعی بود باید پیش از همه با فرزندش برخورد می‌کرد

انصاف نیوز: صحبت های زیادی هم  راجع به فرزند دکتر عارف مطرح شده و البته ایشان جدیدا سمتی هم در کمیته ملی المپیک گرفته‌اند. چرا خود آقای عارف و امثال اینها هیچ عکس العملی نشان نمی‌دهند؟

رضوی فقیه: اگر آقای دکتر محمدرضا عارف یک اصلاح طلب واقعی بود می‌بایست خودش پیش از همه در برخورد با فرزندش پیش قدم شود. حتی اگر یک مسلمان متشرع باشند آنگونه که همیشه اظهار می‌دارند باید پیش از هجوم انتقادی افکار عمومی خود ایشان با زیاده‌خواهی و زیاده‌گویی فرزندشان برخورد کنند.

کاملا مشخص است که فرزند آقای عارف از پلکان موقعیت پدر بالا می‌رود و خود آقای عارف هم از پلکان جنبش مردمی اصلاحات بالا رفته.

اما متاسفانه می‌بینیم آقای عارف نه تنها برخورد انتقادی با فرزندش ندارد بلکه حتی از او دفاع هم می‌کند و برای ارتقایش زمینه سازی هم می‌کند.

اینجا به این تردید می‌رسیم که ما اصلاح‌طلبان قرار است چه تفاوتی با طرفداران وضع موجود داشته باشیم.

مساله این است که پسر آقای عارف قطعا بخاطر تخصص و توانمندی به سمت فعلی و امکانات قبلی‌اش نرسیده است حتی اگر سمت کنونی‌اش افتخاری باشد. اینها یعنی بهره‌مندی از رانت، یعنی تبعیض، یعنی فساد.

در کشور ما افراد زیادی در همین حوزه‌ که فرزند آقای عارف مدعی تخصص است فوق تخصص دارند اما بیکارند. به علاوه تا به حال کدام مقاله یا اظهار نظر از پسر آقای عارف در زمینه‌ی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل شنیده‌ایم که حکایت از آشنایی ابتدایی ایشان با این رشته داشته باشد؟

حقوق نگرفتن آقازاده‌ی عارف یک شوخی است مثل شوخی ژن خوب

انصاف نیوز: البته آقای حمیدرضا عارف گفته اند که بابت سمت فعلی در کمیته المپیک هیچ حقوقی نمی‌گیرند.

رضوی فقیه: ما وقتی از فساد صحبت می‌کنیم، صرفا سخن از بهره‌مندی اقتصادی نیست بلکه در منزلت اجتماعی هم ممکن است با توزیع ناعادلانه و فساد روبرو باشیم. اخذ مدارک تحصیلی بی‌مبنا حتی اگر به منافع مالی هم منتهی نشود از مصادیق تخلف و فساد است.

سعید رضوی فقیه ادامه داد: بسیاری از سمت‌ها هست که حقوقش ارزش ندارد بلکه تمام جذابیتش به مزایای جانبی است. مگر معاون عمرانی شهرداری چقدر حقوق می‌گیرد؟ اما یک امضایش ممکن است صدها میلیارد تومان ارزش اقتصادی داشته باشد.

این سخن آقازادۀ آقای عارف که بابت شغل جدیدش حقوق نمی‌گیرد یک شوخی است مثل شوخی ژن خوب. در هر صورت بهره‌مندی ناعادلانه از ثروت و قدرت و منزلت علی السویه نامشروع و مصداق فساد است.

انصاف نیوز: با اشاره‌ای که به برخی از اصلاح طلبان فاسد و رانت خوار کردید اصطلاح «اصلاح‌طلبان حکومتی» به ذهنم رسید. برخی می‌گویند اشخاصی که به فساد آلوده شد‌ه‌اند و مانع اصلاحات واقعی‌اند همین «اصلاح طلبان حکومتی»اند. ارزیابی شما در اینباره چیست؟

رضوی فقیه: شاید اصطلاح اصلاح طلبان حکومتی در این زمینه اصطلاح رسا و مفیدی نباشد چون این واژه تعریف مشخصی دارد و دلالت می‌کند برکسانی که به قصد اصلاح ساختار وارد حکومت می‌شوند. اینها از طریق نهادهای انتخاباتی وارد ساختار قدرت و حکومت می‌شوند.

مجلس یا دولت که قوای انتخابی‌اند زمینه‌هایی هستند برای اینکه اصلاح طلبان حکومتی وارد حکومت شوند و پروژه‌ی اصلاح طلبی خود را پیگیری کنند و تا اینجای کار هیچ مشکلی ندارد.

اگر در شرایطی بتوانیم از یک انتخابات آزاد و رقابتی و عادلانه بهره بگیریم برای اینکه پروژه‌ی اصلاحی خود را پیش ببریم عقل حکم می‌کند از این مساله به عنوان یک فرصت استفاده کنیم و هیچ آدم عاقلی فرصت‌ها را برای رسیدن به هدف خود از دست نمی‌دهد.

پس ورود به نهادهای حکومت به قصد پیگیری پروژه‌ی اصلاحات یعنی یک حرکت تحول‌طلبانه‌ی مسالمت‌آمیز در قالب مبارزات پارلمانتاریستی هیچ اشکالی ندارد.

اما مشکل از آنجا آغاز می‌شود که اصلاح‌طلبان یا اصلاح‌طلب‌کارهایی که هدف آنها قدرت و ثروت و منزلت نامشروع است در پوشش جنبش اصلاحات و با بهره‌مندی از سرمایه‌ی اجتماعی و سیاسی اصلاحات و محبوبیت آن  این اقدامات فرصت‌طلبانه و منفعت‌جویانه را انجام می‌دهند.

همین مساله سبب می‌شود جرم آنها مضاعف شود و این جرم مضاعف را باید با مجازات شدیدتر جبران کرد. چراکه اینها از عنوان اصلاح طلبی برای سوء استفاده‌ها استفاده می‌کنند و اصلاح‌طلبان نیز نه تنها نباید نسبت به اینها اغماضی داشته باشند بلکه باید شدیدتر برخورد کنند.

فرزندان عارف موسوی لاری و صفدرحسینی به حیثیت اصلاحات لطمه زده‌اند

چه پسر آقای عارف و چه پسر آقای موسوی لاری و چه دختر آقای صفدر حسینی وقتی طلبکاری می‌کنند یا با مردم و منتقدان خود و پدرانشان بد برخورد می‌کنند باید شدیدتر از اصولگراها و باند آقای احمدی نژاد مورد انتقاد اصلاح طلبان قرار بگیرند نه اینکه با رافت و اغماض بخشیده شوند چون اینها علاوه بر تخلف به حیثیت اصلاحات هم لطمه زده‌اند.

اگر دختر آقای صفدرحسینی از تریبون مجلس برای مطرح کردن مسایل شخصی و دفاع از خانواده‌اش استفاده می‌کند اصلاح طلبان باید با شدت بیشتری او را مورد انتقاد و سرزنش قرار دهند نه اینکه کارش را توجیه کنند یا از این موضوع به سادگی عبور کنند.

انصاف نیوز: برگردیم به بحث اول خودمان. پس باید ساختار به گونه‌ای  باشد که از ورود افراد فاسد به نهادها و دستگاه‌ها جلوگیری کند و جلوی فساد را هم بگیرد. آیا ما این ساختار را داریم؟

رضوی فقیه: علی‌القاعده برای پیشگیری و مبارزه با فساد باید دستگاه‌های کنترل‎کننده‌ای وجود داشته باشد که بتوانند جلوی فساد را بگیرند یا اگر فسادی رخ می‌دهد سریعا شناسایی و با آن مقابله کنند. وقوع مکرر فساد در این ابعاد وحشتناک حکایت از این دارد که ما فاقد چنین ساختاری هستیم.

اگر مکررا اخباری مبنی بر اختلاس 3000 میلیارد تومان یا 11000 میلیارد تومانی در نظام بانکی ما منتشر می‌شود، نشان دهنده‌ی این است که اولا این ساختار موانع لازم برای جلوگیری از این سوءاستفاده‌ها را نداشته‌است.

ثانیا دستگاه‌هایی که بتوانند سریعا فساد‌های رخ داده را تشخیص دهند و با آن مقابله هم کنند وجود ندارند یا درست و به موقع کار نمی‌کنند.

ساختار ما مستعد فسادهای بزرگی است

یعنی ما با ساختاری مواجهیم که به اندازه‌ی کافی در برابر آسیب‌های خارجی مصونیت ندارد و قابل نفوذ است و در عین حال وقتی میکروبی هم وارد آن می‌شود سریعا نمی‌تواند آن را تشخیص دهد و دفع کند.

این یعنی در جاهایی ساختار بیمار و فاسدی داریم. معنای اصلاحات ساختاری هم این است که ما به نحوی زیربنایی بتوانیم این جاهای سیستم را از نو اصلاح کنیم و بهبود ببخشیم که جلوی فسادهای آینده را بگیریم.

یا اگر نمی‌توانیم جلوی همه‌ی فساد‌ها و سوءاستفاده‌ها را بگیریم مکانیزمی کنترلی داشته باشیم که بتواند تخلفات را به شکل هوشمندانه‌ای تشخیص دهد و به علاوه مکانیزمی برای مقابله با آن پیش‌بینی شده باشد که هم با مجازات متخلفان از تکرار جرم پیشگیری شود و هم اینکه ساختار خودمان را مجددا آسیب‌ناپذیرتر کنیم.

اخبار رسمی مفاسد اقتصادی در بانک‌ها و موسسات مالی و دستگاه‌های دولتی نشان می‌دهد که ساختار ما مستعد فساد است و از قضا مستعد فسادهای بزرگی هم هست و اگر این ساختار درمان نشود باید همچنان شاهد تخلفات و نابسامانی‌ها باشیم و تداوم این وضعیت می‌تواند خطرناک باشد.

تلخی این وضعیت از منظر اصلاح‌طلبی آنجاست که برخی به نام اصلاح وارد این ساختار می‌شوند و چون از فساد و ناکارآمدی آن به شکل نامشروع منتفع می‌شوند طبیعتا دیگر خواهان تغییر شرایط و اصلاح ساختار نخواهند بود. چون می‌دانند اصلاح ساختار یعنی قطع جریان منفعت طلبی نامشروعشان و احتمالا بر ملا شدن مفاسد و محاکمه و مجازات.

بعضی از آقازاده‌ها نشان می‌دهند از تمام دنیا طلبکارند

انصاف نیوز: یعنی می‌توانیم بگوییم اینها دیگر نمی‌توانند اصلاح‌طلب به شمار بیایند؟

رضوی فقیه: اینها قطعا اصلاح طلب نیستند، بلکه اصلاح طلبکاراند. یعنی کسانی که با طلبکاری زیر پوشش اصلاح‌طلبی وارد سیستم شده‌اند. برخورد بعضی از این آقازاده‌ها هم نشان می‌دهد که اساسا روحیه‌ی طلبکاری از سیستم و جامعه و از تمام دنیا دارند.

اینها باور دارند ذاتا و بر اساس ژنتیک و وراثت طبیعی مستحق بهره‌مندی نامحدود از منافع نامشروع اند. فرقی هم میان آقازاده‌های این یا آن سفیر جناح راستی با آقازاده‌های این وزیر یا آن وکیل اصلاح‌طلب نیست. همه خود را بالوراثه طلبکار مردم و کشور می‌دانند و همۀ شایستگی‌ها را به صورت خداداد در خود جمع می‌بینند.

برای اصلاح‌طلبان باید مهم باشد که فساد به جبهه‌ی آنها هم نفوذ کرده‌است

اما برای اصلاح‌طلب‌ها این باید مهم باشد که فساد به جبهۀ آنها هم نفوذ کرده است. اگر ما نتوانیم با فساد موجود در بین اصلاح‌طلبان برخورد کنیم عملا تمام اهداف اصلاح طلبانه‌ این جریان زیر سوال می‌رود چون اصلاح دقیقا در مقابل افساد است. اصلاح به معنای تغییر ساختار به نحوی است که امکان بروز فساد مجدد در آن نباشد.

انصاف نیوز: نظر شما در مورد جریانات غیر اصلاح‌طلب که پیگیر مبارزه با فسادند چیست؟ مثل جنبش عدالتخواهی.

رضوی فقیه: ما باید در نظر داشته باشیم که مقابله با فساد مقابله‌ی جناحی و منحصر به اصلاح‌طلبان نیست و همه موظفند با آن مبارزه کنند. صرف نظر از تعهد به دین و اخلاق و انقلاب و نظام، وظیفۀ اجتماعی همه است که با فساد و تخلف مبارزه کنند. کوتاهی در این مبارزه آتش خانمان‌سوز فساد را چنان شعله‌ور می‌کند که همه بنیادهای اجتماع را می‌سوزاند و دودش به چشم همه می‌رود.

گاهی اوقات هم مشاهده می‌شود جریان‌هایی که حتی وابستگی به جناح‌های سیاسی هم ندارند با جدیت بیشتر و انگیزه‌ی سالم‌تری با فساد مبارزه می‌کنند در حالیکه حرکت آنها چندان بازتاب پیدا نمی‌کند چون اینها به هیچ‌کدام از جریان‌هایی که صاحب رسانه هستند وابستگی ندارند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا