اطلاعاتی درباره‌ی کاندیداهای شهرداری تهران

امید سلیمی نبی در گزارشی در خبرآنلاین نوشت: تنها یک روز پس از آنکه محمدعلی افشانی، شهردار بازنشسته تهران اعلام کرد تا آخرین دقایق قانونی در صندلی شهرداری تهران خواهد ماند، شورای شهر لیستی را به خبرنگاران ارائه کرد که در آن، اسامی 30 نفر از نامزدهای تصدی این سمت عنوان شده بود.

بلافاصله رایزنی های متفاوتی در سطح ناظران مدیریت شهری و رسانه ها انجام شد و بسیاری از ناظران اظهار کردند برخی از اسامی نوشته شده در این لیست، دارای شانس کمی برای حضور در جمع نهایی نامزدهایی که برنامه ارائه خواهند کرد (5 نفر) هستند.

این گزارش در پی آن است تا با بررسی عملکرد گذشته نامزدهای اعلامی و همچنین نگاهی به حامیان و رقبای نامزدهای طرح شده، شانس هر یک از آنها برای حضور در شهرداری تهران را تحلیل کرده و در این راهگذر چشم اندازی از آینده شهرداری تهران به مخاطبان ارائه دهد.

محسن هاشمی رفسنجانی، مردی که بعید است به شهرداری برود

شناخته شده ترین چهره حاضر در لیست نامزدهای تصدی شهرداری تهران و دارنده رکورد بالاترین استقبال مردمی در انتخابات شورای دوره پنجم، هم اکنون رئیس شورای شهر است. او که 57 سال سن دارد، پیش از این بارها در یک قدمی صندلی شهرداری تهران قرار گرفته بود ولی هر بار به علتی، از حضور در بلدیه پایتخت بازماند.

او در شورای پنجم بارها به اعضا پیام داد که حاضر است “محلل” هم برای شهردار شدن بپذیرد که تلویحا به این نکته اشاره دارد که هر کسی به جز او در مسند شهرداری قرار گیرد، دولت مستعجلی خواهد داشت. این سخن را شاید بتوان تهدید و شاید واقع گرایی موروثی خاندان هاشمی رفسنجانی دانست، پیش بینی ای که تاکنون محقق شده و با وجود گذشت حدود یکسال و نیم از عمر شورای پنجم، دو شهردار و دو سرپرست در صندلی شهرداری نشسته اند ولی عمر مدیریتی شان بسیار کوتاه بوده. سرپرستانی مانند مصطفی سلیمی و سمیع الله حسینی مکارم و شهردارانی همچون محمدعلی نجفی و محمدعلی افشانی آمدند و رفتند ولی هنوز “محلل” برای باز شدن بخت شهرداری تهران پیدا نشده است.

مهمترین حامیان او برای حضور در شهرداری تهران، گروه تکنوکراتها، گروهی از اصولگرایان معتدل، اعضای مستقل شورای شهر و البته حزب کارگزاران سازندگی است. با این حال در رای شماری قطعی کسانی که به شهرداری رفتن او معتقد باشند، نمی توان با احتساب رای خود محسن هاشمی، تعداد آرا را بیش از 7 فقره مطمئن بود.

از سوی دیگر باید در نظر داشت محسن هاشمی با نیم نگاهی به انتخابات آینده ریاست جمهوری، امیدوار است در زمان تصدی شهرداری تهران، امکان بروز و ظهور در قامت یک چهره ملی را داشته باشد و همین نکته، ریسک حضور او در شهرداری تهران را افزایش می دهد چون هم لایه های مختلف قدرت، از این تمایل به خوبی آگاهند و هم اینکه سیاسی شدن شهرداری تهران، بلیه ای است که در سالهای اخیر محمود احمدی نژاد و محمدباقر قالیباف شهرداران پیشین تهران، آزمودند و نتیجه آن، ناکارامدی هر چه بیشتر سازمان شهرداری شده است.

این را هم باید در نظر داشت با رفتن محسن هاشمی از شورای شهر، نفر بعدی علی البدل لیست یعنی به احتمال زیاد مهدی چمران وارد شورای شهر شده و آنگاه است که مشکلات اصلاحطلبان دوچندان شود. چون تصمیم گیری های پشت پرده این گروه در جلساتی که نامش را هم اندیشی می گویند، بلافاصله به بیرون درز کرده و شکاف و اختلاف نظر اصلاحطلبان در شورای شهر را آشکارتر خواهد کرد.

با جمع بندی این نکات می توان گفت نرفتن محسن هاشمی به شهرداری تهران محتمل تر از شهردار شدن اوست. با توجه به آرای پشتیبان قطعی او در شورای شهر، می توان گفت هاشمی برای رفتن به شهرداری تهران، شانسی کمتر از 40 درصد دارد.

علی اوسط هاشمی متولد 1337

او به عنوان استاندار سابق استان سیستان و بلوچستان تجربیاتی را در وزارت کشور داشته است. همچنین اوسط هاشمی معاون وزیر جهاد کشاورزی و مدیر عامل سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران در دولت دوازدهم است. در سوابط وی معاونت سیاسی و امنیتی استانداری تهران نیز ذکر شده است.

از علی اوسط هاشمی به عنوان یکی از نزدیکان حسین کمالی، وزیر کار دولت سازندگی و از موسسان حزب اسلامی کار نام برده می شود. اوسط هاشمی بیشتر دارای نگاه سیاسی به مقوله مدیریت است و مشی اصلاحطلبی او در سازمانهایی که خدمت کرده، برای همگان آشکار است.

از اوسط هاشمی، طیف های میانه رو تر اصلاحطلبان از جمله حزب اسلامی کار و خانه کارگر حمایت می کنند که در بهترین حالت، رای او را در شورای شهر تهران از 2 نفر بالاتر نمی برد. به همین دلیل شانس او برای رفتن به شهرداری تهران زیر 5 درصد است.

سید کامل تقوی نژاد، متولد 1343

کامل تقوی نژاد هم اکنون معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور است. او در زمانی این سازمان را تحویل گرفت که اختلافات فراوان اصناف مختلفی مانند آهنفروشان، طلافروشان و قماش فروشان، بازارها را به اعتصاب کشانده بود. با این وجود تقوی‌نژاد به پشتوانه حدود 30 سال کار اجرایی در دولت، مسئولیت سازمان امور مالیاتی کشور را بر عهده گرفت و تاکنون توانسته کارنامه نسبتا قابل قبولی از خود به نمایش بگذارد.

تقوی نژاد از پشتوانه سیاسی گروه های اصلاحطلب به خصوص اعتماد ملی برخوردار است زیرا او به عنوان یکی از مدیران منتسب به مناطق زاگرس نشین جنوب غرب ایران، همواره پشتوانه قومی-حزبی اعتماد ملی را با خود داشته است.

با توجه به ساختار فعلی مدیران شهرداری تهران که با چینش اخیر محمدعلی افشانی، به دلایل انتسابات قومی و نژادی بیشتر در تصمیمگیری ها حضور دارند، تقوی نژاد را می توان خلف همگون و هماهنگی برای افشانی دانست. با این وجود آرایی که می توان اطمینان داشت به صندوق تقوی نژاد در انتخاب شهردار ریخته شود، در بهترین شرایط 3 رای نخواهد شد. به این ترتیب شانس تقوی نژاد برای حضور در شهرداری تهران هم اکنون و روی کاغذ کمتر از 7 درصد خواهد بود. البته این را هم باید در نظر داشت در صورتی که سناریوی انتخاب افشانی تکرار شده و اعضای منتخب حزب اعتماد ملی در شورای شهر بتوانند باز هم با اعضای مستقل و حزب کارگزاران ائتلاف تشکیل دهند، شانس تقوی نژاد مانند افشانی بالا خواهد رفت.

این را هم نباید از نظر دور داشت که ائتلاف بر سر حضور افشانی در شورای شهر در هفته های پایانی حضور او در ساختمان بهشت به اندازه ای شکننده شده بود که اعضای حزب کارگزاران در شورای شهر، آشکار و پنهان او را تهدید می کردند: “اگر قانون منع اشتغال بازنشستگان شامل حال شهردار نمی شود تا آذرماه، استیضاح و برکنار می شد!”

الهه کولایی متولد1335

کولایی یک استاد دانشگاه و نویسنده علوم سیاسی است که تخصص مشخصی در حوزه روسیه و کشورهای عضو پیمان ورشو دارد.

او پیش از این عضو شورای مرکزی و دفترسیاسی جبهه مشارکت بود که پس از انحلال به صورت غیررسمی، اکنون خود به نام حزب اتحاد ملت، بازنمایی کرده است. از کولایی به عنوان یکی از تئوریسین های جنبش برابری گرایی سیاسی زنان نام برده می شود ولی هرگز کسی کولایی را به عنوان یک مدیر شهری تصور نکرده است. هرچند برای چندمین بار است در خلال مقاطع تصمیم گیری شورای پنجم، نام او در میان لیست ابتدایی شورای شهر وارد می شود ولی هرگز شانس اصلی و مسلم برای حضور در میان نامزدهای نهایی نداشته است.

به نظر می رسد نام بردن از کولایی به دلایلی مانند تزیین لیست اولیه به نام بانوان، صدا زدن تمام توش و توان حزب اتحاد ملت، نقطه برگشت از خواسته های حزب نامبرده که با 8 رای بیشترین تعداد اعضای شورای شهر را دارد و همچنین نمایشی از اشخاص حاضر برای رفتن به میدان شهرداری تهران اتفاق افتاده است.

ولی واقعیت این است که حتی با در نظر گرفتن رای خانمهای حاضر در شورای شهر که برخی شان عضو حزب اتحاد ملت هم هستند، شانس کولایی از یک رای بیشتر نیست، آن هم احتمالا یکی از خانمهای عضو شورای شهر است که تمایل دارد با نشان دادن مشی مستقل خود، فرصت بیشتری برای جلب نگاه رسانه ها فراهم کند. با این احتمالات، می توان گفت شانس کولایی برای حضور در بین 5 نامزد نهایی تصدی شهرداری تهران کمتر از 3 درصد است!

سمیع الله حسینی مکارم 1339

حسینی مکارم از مدیران وابسته به نجفی بوده است. او در زمانی که نجفی به سازمان میراث فرهنگی رفت، به عنوان معاون اداری و مالی او حضور داشت و با آمدن نجفی به شهرداری تهران، حسینی باز هم معاون معاون اداری مالی شهردار اسبق پایتخت بود. با وجود بُر خورن حسینی مکارم با نیروهای کارگزاران، باز هم عده ای از وی به عنوان مدیر قالیبافی نیز یاد می کنند، چون نام سمیع الله بین گیرندگان املاک نجومی شهرداری در زمان قالیباف به چشم می خورد.

لکه ای پررنگ که همواره در کارنامه حسینی مکارم وجود داشته و با وجود توضیح ها و تکذیب ها هرگز زدوده نشده است. حسینی مکارم در انتخاب شهردار در دور قبلی که منجر به پیروزی افشانی شد، تا مرحله نهایی پیش رفت. شاید اصلی ترین دلیل موفقیت او برای رفتن به فینال رقابت تعیین شهردار، مشی معتدل و کنار آمدن با خواسته های اعضای شورای شهر بود. همین خصوصیت باعث شده است تا حسینی مکارم را بتوان یکی از اصلی ترین گزینه های احزابی مانند کارگزاران و اعضای مستقل شورای شهر دانست که نشان داده حاضر به کنار آمدن با آنهاست.

سرپرستی مکارم در شهرداری تهران هم تجربه گرانسنگی است که مکارم می توان روی آن مانور دهد. با این حال به نظر می رسد شانس مکارم بیشتر از دوره قبل انتخاب شهردار و در نهایت، بالاتر از 9 رای نیست که البته عدد بسیار خوبی است. در صورتی که این بار مکارم بتواند در یارگیری بین احزاب اتحاد ملت و اعتماد ملی خلل ایجاد کند، قطعا یکی از شانس های نشستن در کاخ خیابان بهشت است. او مسلما یکی از اصلی ترین گزینه های راه یافته به مرحله 5 نفری است. با این احتمالات می توان شانس مکارم را برای تصدی شهرداری تهران حدود 50 درصد ارزیابی کرد که فعلا از بالاترین سطوح پیش بینی شده است.

علی ربیعی متولد 1334

او اخیرا استیضاح شده از وزارت کار توسط مجلس برکنار شده است. تلاش او برای ناسالم نشان دادن منتقدانش در مجلس، هر چند در یادها خواهد ماند، ولی مانعی نشد تا مجلس او را برکنار نکند. با این شرایط می توان گفت ربیعی یکی از مدیران شکست خورده و ناکارامد دولتی است که اکنون امکان دارد در شورای شهر، شانس دوباره ای برای بازگشت به حوزه قدرت پیدا کند.

هر چند اخیرا زمزمه هایی از این که ربیعی به عنوان سخنگوی دولت دوازدهم به جای محمدباقر نوبخت، معرفی خواهد شد به گوش می رسد ولی شاید بتوان منشا این زمزمه ها را در اردوگاه رقبای او در میدان تصدی شهرداری تهران جست. با این حال، امکان دارد ربیعی به عنوان یکی از 5 گزینه نهایی نامزدی برای تصدی شهرداری تهران معرفی شود هر چند در صورتی که تصدی سمت سخنگویی دولت به صورت رسمی برای او اعلام شود، دیگر شانسی نمی توان برای ربیعی در شهرداری قائل شد.

ربیعی از چهره های نزدیک به سیدمحمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات است که در ماجرای معروف به قتلهای زنجیره ای به عنوان معاون وزارت اطلاعات، مسئول پیگیری این قتلها شد و گزارش نهایی او نام “برادر عباد” را به عنوان چهره ای امنیتی در تاریخ معاصر ایران ماندگار کرد. با این وجود ربیعی همواره سعی کرده چهره خود را در جامعه به عنوان یک انسان آکادمیک و استاد دانشگاه معرفی کند. تلاشی که به نظر نمی رسد چندان موفقیتی در آن حاصل کرده باشد چون صبغه امنیتی او مافوق تمام وجوه کاری وی در سالهای گذشته بوده است. البته نباید از نظر دور داشت ربیعی مدتی پس از آنکه چند تن از اعضای خانواده خود را از دست داد، کمتر به فعالیت های امنیتی پرداخت و بیشتر ترجیح داد از گود فعالیت های سابقش، فاصله بگیرد.

برخی از ناظران انتقاد می کنند سنوات خدمتی او در دولت، بیش از 35 سال است ولی باید در نظر داشت ربیعی عضو هیات علمی است و مشمول قانون منع اشتغال بازنشستگان نخواهد شد.

از اصلی ترین حامیان شهردار شدن ربیعی می توان به اعضای حزب اتحاد ملت و گروه های نزدیک به حزب اسلامی کار و خانه کارگر دانست. در صورتی که ربیعی به دولت نرود، شانس او برای حضور در بین 5 نامزد تصدی شهرداری تهران بالاست. زیرا دست کم 10 نفر از اعضای شورای شهر حاضرند نام او را در برگه شهردار پیشنهادی خود بنویسند. به همین دلیل می توان گفت روی کاغذ، شانس ربیعی برای تصدی شهرداری تهران 50 درصد است.

مناف هاشمی متولد 1346

نام بردن از مناف هاشمی در بین 30 نفر کاندیدای شهرداری تهران را شاید بتوان یکی از شوخی های تاریخ دانست. کسی که به عنوان پیشران محرکه تیم قالیباف از او نام برده می شود همواره عقد اخوت محکمی با رئیس سابق خود، محمدباقر قالیباف داشته و دارد و نام بردن از او توسط یکی از اعضای شورای شهر را شاید بتوان اولین نشانه های آشتی مدیریت شهری با گذشته خود دانست.

با این حال در بین اعضای شورای شهر نمی توان به جز یکی دو نفر از مستقلان، کسی را به عنوان حامی مناف هاشمی نام برد. این طور است که شانس مناف هاشمی برای حضور در بین 5 نامزد نهایی تصدی شهرداری تهران، کمرنگ تلقی شده و در نهایت، درصد احتمال حضور او در شهرداری به کمتر از عدد 3 می رسد.

محسن پورسیدآقایی متولد 1340

کسی از پورسیدآقایی در شورای شهر تهران دل خوشی ندارد. او با پاسخهای جنجالی که به تذکر اعضای شورای شهر می داد بارها از سوی اعضا متهم به تمسخر شورا شد و هم اکنون نامش به عنوان یکی از نامزدهای تصدی شهرداری تهران مطرح شده است.

مدیری که نمی توان گفت به جز چسبندگی های خاص خارج از مدیریت شهری، به گروه یا حزب سیاسی مشخصی وابسته است یا حرف شنوی از کسی دارد. پورسید آقایی مستقلترین نامزد شهرداری تهران در بین 30 نفر حاضر است که به همین علت، شانس او برای حضور در جمع 5 نفر نهایی کلیدداری پایتخت، کمرنگتر از دیگران است، شاید در حد 3 درصد!

معصومه ابتکار متولد 1339

ابتکار در شورای سوم شهر تهران به مدت 6 سال عضو شورای شهر بود و از این منظر دارای تجارب خوبی در مدیریت شهری است، همچنین او از اعضای شناخته شده مورد حمایت حزب اتحاد ملت است که توانسته ارتباط خوبی با لیدرهای این حزب بگیرد ولی نباید از یاد برد همواره نام ابتکار از ابتدای شورای چهارم تا امروز به عنوان گزینه های تصدی شهرداری برده شده و او هرگز این نامزدی و اسم بردن را جدی نگرفته است.

ابتکار که اینک معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری است در زمان شورای چهارم از سوی فراکسیون اصلاحطلبان دعوت به دادن برنامه شد ولی تنها یک جزوه چند برگی را به عنوان برنامه ارائه کرد و در دفتر محسن رهامی در برج معروف ساعت در خیابان فاطمی تهران حاضر نشد تا از برنامه خود دفاع کند زیرا او به خوبی می داند پیچیدگی و خشونت حاکم بر روابط مدیریتی در شهرداری تهران، چیزی نیست که بانویی همچون او بتواند از پس آن برآید.

با این حال نام وی به همراه بانوانی مانند الهه کولایی همواره در زمان شناسایی ابتدایی نامزدهای شهرداری برده می شود تا هم اصلاحطلبان توان بسیج مدیران خود را به رخ رقیب بکشند هم با رنگ و لعاب بیشتری، رقابتها به نام های شناخته شده ای مانند او مزین شود.

شانس ابتکار برای حضور در بین 5 گزینه نهایی شهرداری، کمتر از نامزدهای مطرح دیگر است و با احتساب حمایتهای حزبی و جنسیتی احتمالی از 3 رای بیشتر نمی شود، چیزی حدود 10 درصد!

حجت میرزایی

میرزایی اخیرا توسط محمدعلی افشانی با حاشیه های بسیار از معاونت شهرداری تهران برکنار شد و نام بردن از او در بین گزینه های تصدی شهرداری می تواند مرهمی بر دل او باشد. با این وجود نباید میرزایی را که دارای سابقه تحصیل در سه مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری در حوزه اقتصاد نظری، توسعه و برنامه ریزی و اقتصاد است، به عنوان یکی از شانس های اصلی تصدی شهرداری تهران به شمار برد، چون او را بیشتر یک مدیر اجرایی قوی می دانند نه یک مدیر ارشد و عالی در حوزه شهری.

به نظر می رسد او با توجه به حمایتهایی که از سمت و سوی اعضای حزب اتحاد ملت می شود یکی از شروط ضمن العقد برای شهردار آینده تهران- هر کس که هست- خواهد بود. یعنی اعضای حزب اتحاد ملت به این شرط به شهردار آتی تهران رای می دهند که گلوگاه معاونت برنامه ریزی شهرداری را در اختیار میرزایی قرار دهد. با این حساب شانس تصدی شهرداری از سوی میرزایی چندان بالا نیست چون اصلاحطلبان روی قدرت علمی و اجرایی او حساب بیشتری تا قدرت مدیریت ارشد میرزایی حساب باز کرده اند. با این حساب، شانس حضور میرزایی در بین نامزدهای تصدی شهرداری تهران (5 تن) کمتر از 5 درصد خواهد بود.

رضا اردکانیان متولد 1337

دکترای تخصصی مدیریت منابع آب از دانشگاه مک‌مستر نقطه اتکای علمی اردکانیان و وزارت نیرو بالاترین سابقه اجرایی او است. او که سابقه ای بیش از 33 سال در حوزه خدمات دولتی دارد، هم اکنون بازنشسته محسوب شده و امکان حضور در شهرداری تهران را نخواهد داشت ولی نام بردن از اردکانیان باز هم بسیج کردن نیروهای مدیریتی اصلاحطلبان و به رخ کشیدن نام های بزرگ است و البته می توان نام بردن از او در لیست 30 نفر را سوزندان یک جایگاه برای کم کردن “دست” هایی است که این روزها به سمت صندلی شهرداری تهران دراز شده است.

عباس آخوندی متولد 1336

وزیر مستعفی راه و شهرسازی دولت که اخیرا پاس های گل زیادی به منتقدان اقتصادی دولت داده است، یکی از اشخاصی است که نامش در بین لیست نامزدهای شهرداری تهران آمده است ولی باید در نظر داشت آخوندی در صورتی که شهردار شود، امکان دارد رابطه دولت و شهرداری بیش از گذشته، شکرآب شده و اعضای شورای شهر این نکته را به خوبی می دانند و بعید است به آخوندی رای اعتماد دهند.

از طرفی زمزمه های زیادی درباره بازنشسته بودن آخوندی به گوش می رسد که شانس او را برای حضور در بین 5 گزینه شهرداری تهران بشدت کم می کند. با این حساب نمی توان از آخوندی که به پشتیبانی اعضای حزب اتحاد ملت مستظهر است، به عنوان شانس مسلم در بین 5 تن گزینه نهایی شهرداری تهران نام برد. در بهترین حالت و با احتساب 6 رای خالص اعضای حزب اتحاد ملت، آخوندی کمتر از 30 درصد شانس برای حضور در شهرداری تهران دارد.

پیروز حناچی متولد 1343

او بالاترین شانس را برای حضور در شهرداری تهران دارد. از آن رو که تجربه، سمت و تجارب علمی مرتبط با شهرداری تهران دارد و از پیوند بالایی با اعضای حزب اتحاد ملت و اعتماد ملی برخوردار است. او همچنین حمایت لیدر حزب اعتماد ملی یعنی الیاس حضرتی را در انتخابات دوره چهارم شورای شهر داشت که البته به جایی نرسید ولی بالاخره او در تاریخ بیست و پنجم مهر ماه ۱۳۹۶ طی حکمی از سوی محمدعلی نجفی، شهردار تهران به سمت معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران منصوب شد و قدم در مدیریت شهری دوره پسا قالیباف گذاشت.

پیروز حناچی در دولت اول اصلاحات، معاون نظام مهندسی و اجرای ساختمان وزیر مسکن و شهرسازی و نخستین رئیس مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی معماری و شهرسازی و در دولت دوم اصلاحات، معاون معماری و شهرسازی وزیر راه و شهرسازی بوده است. همچنین پیروز حناچی در دولت اول و دوم اصلاحات در فاصله سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ به عنوان دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری ایران خدمت کرده است. وی همچنین با حکم رئیس جمهور حسن روحانی، یکی از چهار عضو حقیقی شورای عالی میراث فرهنگی کشور است. می توان گفت در صورتی که تجربه ائتلاف احزاب اعتماد ملی، کارگزاران و اعضای مستقل شورای شهر تکرار نشود، حناچی می تواند با یارگیری از بین اعضای اعتماد ملی و اتحاد ملت و مستقلها، راه خود را برای حضور در شهرداری تهران هموار کند.

با این وصف، شانس آرای حناچی بیش از 10 و در حدود 13 رای خواهد بود که بیشتر از 50 درصد کار را تمام شده باید دانست. با این حال نباید از نظر دور داشت احتمال آنکه با آمدن حناچی در شهرداری، فشارهای آشکار و نهان از بیرون مجموعه مدیریت شهری برای برکناری شهرداری افزایش یابد، بسیار بالاست.

برخی از ناظران بر همین اساس می گویند در صورتی که حناچی به کاخ خیابان بهشت قدم بگذارد، احتمال دارد شب عید سال 98 باز هم بازی استعفای شهردار و استنکاف شورای شهر را شاهد خواهیم بود. کسی چه می داند، شاید این بار هم شهردار تهران دچار بیماری پروستات شود که قبلا یک نفر تلفات در شهرداری به جا گذاشت!

انصاری لاری متولد 1339

استاندار سابق بوشهر (مهر ماه ۱۳۷۶ تا شهریور ماه ۱۳۷۸)، استاندار سابق استان فارس (۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴) و رئیس سازمان ثبت احوال ایران در دولت اصلاحات است. وی قبل از انتصاب به سمت‌های سیاسی، مشاور عالی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است و همچنین مدتی نیز معاون وزیر کشور و رئیس سازمان ثبت احوال بود. وی در حال حاضر مدیر عامل منطقه آزاد کیش منصوب است. از انصاری لاری به عنوان سیاسی ترین استاندار فارس یاد می شود. وی همچنین در گذشته در خصوص گمانه زنی های او برای بازگشت به استانداری فارس عنوان کرده بود که بازگشت وی به مسوولیت استانداری فارس ضرورتی ندارد . لاری شانس بالایی برای تصدی شهرداری در ادوار گذشته انتخاب شهردار داشت ولی با بدشانسی مواجه شد و در برهه ای ترجیح داد خود را در رقابت نافرجام شهرداری خسته نکند. با این حال حمایت اعضای حزب اتحاد ملت از او، شانس داشتن دست کم 7 رای را برای او بالا برده و حضورش در جمع 5 گزینه نهایی شهرداری تقریبا مسجل شده است. با این وجود نمی توان شانس بالاتر از 30 درصد برای رفتن لاری به شهرداری تهران در نظر گرفت.

مصطفی سلیمی

شهردار منطقه 3 و سرپرست سابق شهرداری تهران نیز به عنوان یکی از گزینه های تصدی شهرداری نیز معرفی شده است. وی که سوابقی چون مدیرکل حراست شهرداری تهران، شهردار منطقه ۱۸ تهران، مدیر عامل سازمان پسماند شهرداری تهران، شهردار منطقه ۶ و شهردار منطقه ۲۱ دوره مدیریت باقر قالیباف را در کارنامه خود دارد برادر دو شهید می باشد و مسئولیت ارزشیابی و کنترل عملکرد وزارت کشور، مسئول رسیدگی به شکایات وزارت کشور و مدیر کل حراست شهرداری تهران و هیات مدیره باشگاه فرهنگی ، ورزشی پرسپولیس از جمله سمتهای قبلی او بوده است.

او هم شانس زیادی ندارد چون بیشتر به اصولگرایان متمایل است و کمتر اصلاحطلبی حاضر است رای سیاسی خود را به صندوق سلیمی بیندازد. با این وجود شانس سلیمی برای رفتن در بین5  گزینه نهایی تصدی شهرداری اندک و درصد شانس او برای خوش نشینی در کاخ خیابان بهشت کمتر از 5 درصد تلقی می شود.

 

غلامرضا انصاری  متولد 1335

برخی او را به عنوان عضو ساکت و غایب شورای چهارم شهر تهران وصف می کنند. وی فعالیت های بسیاری در حوزه بهزیستی انجام داده که این امر می تواند از نقاط قوت او باشد. اما رشته غیر مرتبط انصاری که علوم آزمایشگاهی از نکات منفی در کارنامه وی باشد وی سابقه نمایندگی یک دور مجلس شورای اسلامی را در کارنامه خود دارد. همچنین در مازندران نیز در دوره ای به عنوان استاندار خدمت کرده است. او رئیس هیات مدیره شرکت خانه سازی ایران متعلق به سازمان تامین اجتماعی است. انصاری قایم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی  است  ولی استقبال زیادی از او در فعالیت های مربوط به مدیریت شهری نمی شود. با این حال احتمال دارد او با 6 رای اعضای این حزب به جمع 5 تن نهایی تصدی شهرداری راه پیدا کند ولی شانسی بیشتر از 25 درصد برای حضورش در شهرداری تهران نمی توان متصور شد.

 

رسول کشت پور

رسول کشت پورکه مدتی عهده دار سمت مشاور عالی سازمان و رئیس هیئت مدیره شرکت سرمایه گذاری کیش بوده است.  همچنین آخرین جایگاه مدیریتی وی، ریاست هیئت مدیره شرکت پارس سازه تامین ، وابسته به  شرکت شستا می باشد.کشت پور دارای مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی و فوق دیپلم حقوق است وی  همچنین ۴ سال به عنوان شهردار منطقه ۲ تهران را در کارنامه خود دارد . او دارای شانس اندکی است که به دلیل حمایت احتمالی یکی دو نفر از اعضای مستقل شورای شهر می توان رقم بخورد و در نهایت شانس او برای حضور در جمع گزینه های نهایی شهرداری کمتر از 5 درصد تلقی می شود.

صادق خرازی  متولد 1342

محمدصادق خرازی سفیر و معاون نمایندهٔ دائم ایران در سازمان ملل متحد و سفیر ایران در فرانسه و مشاور ارشد محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری او بوده‌است. وی در حال حاضر دبیرکل حزب ندای ایرانیان عضو هیئت امناء سازمان جهانی تبلیغات و مدیرمسئول وبگاه دیپلماسی ایرانی است. بیماری او در سالهای گذشته حواشی زیادی برایش به وجود آورده ولی او توانسته با تشکیل حزب ندا، جایگاهی برای خود در بین فعالان اصلاحطلب دست و پا کند.

به نظر می رسد نام او توسط مجید فراهانی در لیست 30 نفر نامزدهای تصدی شهرداری وارد شده که در نهایت هم نمی تواند بیش از 3 درصد برای او شانس حضور در ساختمان خیابان کاخ قائل شد.

ایرج معزی

ایرج معزی بعنوان معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران در حال فعالیت است؛ معزی، عضو هیئت مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران بوده و از فعالان حوزه مسکن است و دانش آموخته کارشناسی ارشد معماری و شهرسازی است . او را بیشتر به عنوان یک مدیر اجرایی می شناسند نه چهره ای که توان مدیریت ارشد ساختار سنگین شهرداری تهران را داشته باشد. به نظر می رسد این مدیر تکنوکرات هم شانسی کمتر از 3 درصد برای حضور در شهرداری تهران دارد.

 

جواد امام

جواد امام مدیرعامل بنیاد باران و معاون وزیر نیرو در دولت اصلاحات  و از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بوده است.

حضور او بین گزینه های تصدی شهرداری تهران در روزهای اخیر، سروصدای زیادی به پا کرده و برخی ناظران می گویند او توانسته نظر موافق سید محمد خاتمی برای حضور در شهرداری تهران را بگیرد. هر چند بعید به نظر می رسد با این استقبال سیاسی، نهادهایی که عموما درباره شهرداری تهران اظهارنظر می کنند با حضور او موافق باشند.

شهیندخت ملاوردی  متولد 1344

می توان گفت اگر شهرداری تهران را به این بانوی  حقوق‌دان، فعال سیاسی اصلاح طلب، پژوهشگر و فعال امور زنان، دستیار ویژه رئیس‌جمهور ایران در امور حقوق شهروندی، دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان، مسئول کمیته حقوقی ائتلاف اسلامی زنان و  عضو سابق جبهه مشارکت ایران اسلامی و معاون سابق امور زنان و خانواده رئیس‌جمهوری ایران پیشکش کنند، او بتواند یا بخواهد این سمت را عهده دار شود.

شهیندخت مولی وردی به همان دلایلی که درباره معصومه ابتکار و الهه کولایی عنوان شد به لیست 30 نفر نامزدهای تصدی شهرداری تهران وارد شده و کمترین شانس را در بین جمع این 3 زن دارد. به نظر نمی رسد شانس او برای حضور در دور نهایی انتخاب شهردار به 3 درصد برسد.

مقدس زاده

اطلاعات زیادی از این نامزد مطرح شده در دست نیست. برخی از او به عنوان نامزدی که کمترین شانس برای حضور در شهرداری تهران را دارد، یاد می کنند. مقدس زاده را نمی توان شانس بالایی برای حضور در بین 5 نامزد نهایی شهرداری دانست.

بقیه نامهای عنوان شده در لیست 30 نفر نکته قابل بیانی ندارند و نمی توان به آنها به عنوان بخت مسلم رفتن به شهرداری تهران نگریست.

انتهای پیام