خرید تور تابستان

برو، میان میگیرنت

احمد وخشیته – روزنامه نگار – در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
بارش باران در واپسین روزهای ماه مهر فرصت مناسبی بود تا پس از عبور از یک روز سخت در هوای تهران که به ندرت نشاط دارد، نفس تازه کنم. به بام تهران رفتم تا تهران را که تا حرم امامش مشخص بود نگاه کنم و کمی آرامش بگیرم.
هنوز چند ثانیه‌ای از توقف و نظاره به شهر پرهیاهویی که هر روز در کنار میلیون‌ها نفر در آن با تمامی فراز و فرودها زیست می‌کنم نگذشته بود که صدای ضربه‌ی انگشت به شیشه‌ی ماشین، خلوتم را شکست. کمی شیشه را پایین کشیدم. مامور خدوم نیروی انتظامی از جایگاه قدرت و با لهجه‌ی شیرین خود تاکید کرد این جا توقف نکن، بدو برو و گرنه مدارکت رو می‌گیریم و می‌بریم؛ البته با احترام گفت.
تعجب کردم اما همیشه گفته‌اند در مقابل آمران قانون و امر به معروف کوچکترین ایستادگی اشد مجازات دارد؛ اگر چه کوچکترین تخلفی نداشتم اما هراس بر من غلبه کرد که شاید او جرمی می‌بیند که من بصیرت دیدن آن را ندارم. از او خواستم درب ماشین را باز کند؛ از درخواست من تعجب کرد ولی انجام داد. پرسیدم کسی را این جا می‌بینی؟ پاسخ داد نه. گفتم پس جرمم چیست؟ اگر تعریف جرم در نگاه فرماندهان شما زوج بودن باشد، با عرض پوزش بنده فرد هستم و تنها می‌خواهم کمی با خود خلوت کنم.
از جایگاه قدرت خود با صلابت گفت من نمی‌دانم؛ وظیفه‌ی من این بود که ابتدا تذکر دهم.[1] گفتم مگر جرم تعریف ندارد و گرفتن دلیل نمی‌خواهد که البته جوابی قانع کننده‌ای داد که دیگر جایی برای بحث باقی نگذاشت. گفت همین یک ربع پیش سه تا پسر مثل شما نشسته بودند و تهران را از این بالا دید می‌زدند و چیپس می‌خوردند. متذکر شدم، گوش ندادن و البته عواقبش را دیدند.
در همین هنگام فردی که به همراه شاید نامزد خود از کنارم عبور می‌کرد گفت حقوق شهروندی وجود ندارد که!
بی اختیار ذهنم به مناظره‌های تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری پر کشید. یادم آمد روحانی حقوق دان ما، یعنی آقای رییس جمهور روحانی بر این موضوع تاکید داشت. اما با خود گفتم وقتی در مقابل پدیده‌ی شوم اسید پاشی و برخورد برادرانی که خودسرانه شور امر به معروف و نهی از منکر در دل می‌پرورانند و سوار بر موتورهای خود این امر بسیار مفید و مهم را البته از راهی غیر قانونی طی می‌کنند سکوتی نه چندان دلنشین حکم فرماست؛ این چه انتظار بیهوده‌ای است. انتظاری که علی مطهری به گونه‌ای دیگر در نامه‌ی خود خطاب به آقای رییس جمهور نوشت ولی پس از گذشت ده روز همچنان سکوت طنین انداز است.
پی نوشت: [1] البته باید از این برادر سبزپوش و خدوم نیروی محترم انتظامی تشکر کرد که مراتب امر به معروف را انجام داد و ابتدا لسانا متذکر شد و عملیاتی برخورد نکرد.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا