مهمترین انگیزههای اسید پاشی در ایران
حوادث اسید پاشی اخیر درحالی رنگ و بوی سیاسی و اعتقادی گرفته که بررسی آمار و پروندههای اسید پاشی نشان میدهد در هیچیک از حوادث مشابه چنین انگیزههایی مطرح نبوده و به قربانیان بیشتر به دلایل شخصی تعرض شده است. البته برخی آسیب شناسان اجتماعی نسبت به ردپای “وندالیسم” و “آناتومی اجتماعی” در این حوادث هشدار میدهند.
به گزارش انصاف نیوز، خبرگزاری مهر نوشت: این روزها حادثه اسیدپاشی در اصفهان یکی از مهمترین رویدادهایی است که فضای رسانهای و به نوعی روانی کشور را تحت الشعاع قرار داده است. این موج رسانهای متاثر از سیاه نمایی رسانههای خارجی و معاند نظام سبب شده گمانه زنیهای مختلفی در مورد دلایل این حوادث مطرح شود. به نحوی که رسانههای غربی این آسیب اجتماعی را به فروع دین مسلمانان (امر به معروف و نهی از منکر) و برخی گروهها گره زده اند. این در حالی است که چاشنی این بمب فاسد خبری از شبکه های اجتماعی روشن شد و عنوان حمله اسید پاش ها به دختران بدحجاب یا چادری اصفهان آغاز شیطنت دیگری از سوی رسانه های غربی بود.
اما سوال این است که آیا وقوع یک آسیب اجتماعی مانند اسید پاشی میتواند یک اقدام سیاسی یا مذهبی باشد؟ این درحالی است که کشورهای بنگلادش، هند، پاکستان، کامبوج، ویتنام، لائوس، هنگکنگ، چین، بریتانیا، آفریقای جنوبی، اوگاندا، جاماییکا و اتیوپی بیشترین آمار اسید پاشی را به خود اختصاص داده اند اما ماهیت سیاسی یا مذهبی به آنها نسبت نداده اند.
قربانیان اسید پاشی
راننده تاکسی: این راننده سال 87 از سوی 2 جوان ربوده شد و مورد اسید پاشی قرار میگیرد که علت آن سرقت بوده است.
همکلاسی: در سال 87 دو همکلاسی که یکی از آنها از دیگری به دلیل متلک های دوران دبیرستان کینه داشت به صورت دیگری اسید می پاشد.
امیر: در سال 87 پدر دختری 15 ساله به دلیل تجاوز به دخترش به فرد متجاوز به نام امیر اسید می پاشد.
پسرک 18 ساله: در سال 87 دختری به نام فرحناز به صورت پسر مورد علاقه اش اسید می پاشد که علت آن را تجاوز جنسی عنوان کرده است.
مهناز کاظمی: به دلیل دادن دادخواست طلاق، توسط شوهرش مورد حمله اسیدپاشی قرار گرفت.
آمنه بهرامی: سال 83 قربانی اسید پاشی شد که علت آن ناکامی پسر جوان در ازدواج با او بود.
داوود روشنایی: در سال 84 قربانی اسید پاشی شد اما هیچ وقت علت آن مشخص نشد. براساس اطلاعلت پرونده به اشتباه قربانی شده است.
معصومه عطایی: سال 1389 در پرونده گفته شد که پدر شوهر قربانی به دلیل طلاق به وی حمله کرده است.
سارا: دختری ۲۶ ساله که مردی موتورسوار در خیابان راه را بر او بست و بر صورتش اسید پاشید.
سیما قربانی: سال 90 که توسط خواستگار سابق مورد حمله قرار گرفت.
سمیه: در سال 90 توسط همسرش به دلیل جدایی مورد اسید پاشی قرار گرفت.
عزیز 50 ساله: سال 90 به دلیل ظلم هایی که به دخترش کرده بود توسط او مورد اسید پاشی قرار گرفت.
مرد 40 ساله: سال 90 از سوی همسرش به دلیل خیانت به زندگی مورد اسید پاشی قرار گرفت.
محسن مرتضوی: سال 91 به دلیل یک سوء تفاهم با تصور مزاحمت برای همسر دوستش توسط همکارش مورد اسید پاشی قرار گرفت.
تهمینه یوسفی: سال 92 توسط پدر و مادرش (معتاد بودند) اسید پاشی شد.
سمیه افشاری: سال 93 تنها به دلیل یک حسادت زنانه قربانی اسید پاشی شد.
آمار و جزئیات پرونده های اسید پاشی در سالهای اخیر نشان می دهد که تمامی موارد اختلافات خانوادگی و مسائل عاطفی و عقده های عشقی بوده است. حال آنکه بازتاب سیاسی و مذهبی حوادث اخیر اصفهان یادآور پرونده قتل های زنجیره ای مشهد است. در آن سالها شایعه دخالت گروه های مذهبی مطرح شد و اگر اقدام به موقع نیروی انتظامی و دادسرا نبود قطعا این پرونده هم بر سوار بر موج رسانه های غربیها برچسب سیاسی می خورد.
5 دلیل اصلی اسید پاشی
اویس فلاح ماکرانی دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی در مورد دلایل اسید پاشی در جامعه می گوید: می توان این آسیب را با بررسی پرونده های حقوقی و قضائی تشکیل شده در ایران به 5 علت تقسیم کرد.
انتقامجویی عشقی: این نوع اسیدپاشی معمولاً در میان جوانان دیده میشود. دختر یا پسری که به فردی دلبستگی عشقی و عاطفی پیدا کرده و احتمالاً ارتباطاتی نیز با یکدیگر داشتهاند و حالا طرف مقابل وی را ترک کرده یا با دیگری طرح دوستی و آشنایی ریخته و یا ازدواج کرده است. در چنین مواردی انگیزه حسادت و انتقامجویی باعث اسیدپاشی روی قربانی میشود.
انگیزه ناموسی: مواردی از اسیدپاشی گزارش شده است که به دنبال مزاحمتهای ناموسی از طرف یک مرد برای خانمی پیش میآید که گاه به تجاوزات جنسی منجر میشود. در چنین حالتی خود قربانی یا فردی از طرف وی اقدام به اسیدپاشی به فرد متجاوز میکند.
اسیدپاشی به عنوان وسیلهای برای اخاذی و سرقت: موردی گزارش شده است که چند نوجوان با تهدید قربانیان خود به پاشیدن اسید روی آنها اقدام به اخاذی و زورگیری میکردهاند.
اختلاف خانوادگی: در مواردی به دنبال اختلافات خانوادگی فردی قربانی اسیدپاشی در منزل شده است. نمونههایی از این موارد پاشیدن اسید توسط شوهر روی همسرش یا پاشیدن اسید از طرف زن اول روی همسر دوم (سوگولی) شوهرش بوده است.
کینههای قدیمی: یکی دیگر از علل اسیدپاشی کینههای قدیمی است که بعد از مدتها باعث انتقامجویی میشود. موردی گزارش شده است که پسر جوانی به دلیل اینکه مدتها قبل توسط همکلاسی خود مسخره میشده است، بعد از چند سال روی صورت وی اسید پاشیده است. اقدام تأخیری به چنین امری به دلیل این است که فرد اسیدپاش شناخته نشود.
اسید پاشی از وندالیسم تا آناتومی اجتماعی
خسرو منصوریان آسیب شناس و مدیرانجمن رهایی از آسیب های اجتماعی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد حوادث اسید پاشی در جامعه می گوید: “وندالیسم” یا همان عقده های سرکوب شده و هیجانات دوران جوانی و مقوله “آناتومی” اجتماعی یا همان ناهنجاری هایی که جای هنجارهای جامعه را گرفته است (ازدواج سپید، رفتارهای پرخطر، طلاق و غیره …) می توانند علت برخی آسیب های اجتماعی و وقوع جرم باشند اما در پرونده های اسید پاشی از این موارد باید عبور کرد چراکه نیاز به یک آسیب شناسی عمیق دارد.
وی افزود: قطعا اسید پاشی ریشه مذهبی و سیاسی ندارد اما می تواند تاثیر گذار باشد هرچند که سوابقی از این دست کمتر مشاهده شده است. در این باره باید به یک وفاق ملی رسید و صورت مساله را اینگونه حل کرد که یک آسیب وارد خانه ما شده است. به عنوان مثال در صد سال گذشته تن فروشی مردان مطرح نبوده اما امروز این آسیب پدیدار شده و ارتباطی هم با سیاست و غیره ندارد. این نکته را هم باید در نظر داشت که اسید پاشی در بسیاری از کشورهای دیگر هم رخ می دهد و تحقیقات و آسیب شناسی های این کشورها هم باید توسط کارشناسان بررسی شود.
منصوریان با تاکید بر ضرورت واکاوی مولفههای بروز این آسیب گفت: باید دید که کدام مولفه تاثیر بیشتری در این حوادث دارد. آسیب شناسان و حتی مسئولان باید فارق از نگاه سیاسی و مذهبی به این آسیب نگاه کنند تا بتوان موفق بود.
یک روانشاس: اسید پاشی توسط شخصیت های “آنتی سوشال”
محمدعلی کیهانینژاد روانشناس نیز درباره دلایل و انگیزه های اسیدپاشی میگوید: در بیشتر موارد، شخصیتهای “آنتی سوشال”، چنین رفتارهای ضد اجتماعی را از خود بروز میدهند. اما با توجه به اینکه در یک روند زمانی مشخص چنین اقداماتی انجام شده، به معنای آن است که جمعی بر اساس برنامهریزی، سعی در ایجاد رعب و وحشت داشتهاند. براساس برخی اخبار منتشر شده مبنی بر اینکه خانمها کمی بیشتر مراقب خودشان باشند، متوجه میشویم در این شرایط، چنین اقدامی براساس برنامهریزی صورت گرفته است. همچنین بروز رفتارهای ضد اجتماعی از برخی افراد در یک بازه زمانی واحد، به تعداد چند نفر، میتواند کار یک گروه آنتی سوشال باشد.
به گفته وی، افرادی که چنین رفتارهایی را انجام میدهند در واقع اختلال شخصیت واضح و مشهود دارند. رفتارهای اینگونه افراد میتواند کاملا با اختلال خلقی همراه باشد به نحوی که چنین افرادی احساس نمیکنند کار ناثواب یا زشتی انجام میدهند. این افراد به اینگونه دلایل ممکن است احساس غرور هم داشته باشند و تصورشان این باشد که در راه درست قدم برمیدارند. این موضوع به معنای آن است که این افراد از لحاظ روانی افراد سالمی نیستند و تجزیه و تحلیلشان از مسائل درست نیست. مستنداتی هم مبنی بر اینکه این افراد سالم نیستند وجود دارد. در واقع اینها بیمارانی روانی هستند که هر گروهی در اجتماع، میتواند از آنها بهرهبرداری کند.
کیهانینژاد با تأکید بر اینکه «ما از جزئیات این موضوع و حتی نحوه پوشش و رفتار خانمهایی که قربانی اسیدپاشی شدهاند، اطلاعی نداریم»، افزود: رسانههای گروهی مانند روزنامهها و صدا و سیما باید بیشتر به این موضوعات بپردازند. مردم هنگامی که ببینند به این موضوعات پرداخته میشود و مسئولان پیگیری میکنند و در تعقیب آن هستند، خوشحال خواهند شد و احساسات ملی کمتر جریحهدار میشود.
یک آسیب شناس: ماهیت پرونده اخیر مذهبی نیست
دکتر هادی معتمدی، کارشناس امور آسیب های اجتماعی و مدیرکل اسبق امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی نیز در گفتگو با مهر میگوید: نوع اسید پاشی ها در حادثه اصفهان در مقایسه با سایر اسید پاشی ها نشان می دهد که سازمان یافته است اما اینکه کارگروه مذهبی باشد اصلا صحیح نیست چون این اقدام نوعی اقدام داعشی است. همچنین نمی توان به موضوع بدحجابی یا با حجابی پیوند زد چون در موارد رخ داده هر دو گروه بوده اند. من بعنوان یک آسیب شناس معتقدم این اقدامات نشات گرفته از کینه است مصداق فساد فی الارض است و باید این افراد در ملا عام اعدام شوند و با قصاص که بیشتر خشونت را در جامعه رواج می دهد پرونده اسید پاشیها بسته نمی شود.
وی افزود: اقدام به اسید پاشی حتی اگر جنبه عشقی و عاطفی داشته باشد همانند هواپیما ربایی مصداق فساد فی الارض است و مهمترین شیوه برخورد و اقدام قاطعانه با این جنایتکاران خشن اعدام است.
فقر، کلاهبرداری، طلاق و ازدواج مهمترین دلایل اسید پاشی ها از سال 83 تا 89
بیمارستان شهید مطهری تهران طی تحقیقاتی از خرداد ۱۳۸۳ تا مهر ۱۳۸۹، بر روی ۵۹ مورد اسیدپاشی اعلام کرد که ۵۱ درصد قربانیان اسید پاشی مرد و ۴۹ درصد زن بودند و پنج نفر از آنها زنده نماندند. همچنین بیشترین دلیل اسیدپاشی، خواستگاری ناموفق، رابطه خارج از چارچوب ازدواج یا درخواست طلاق بود و عواملی مثل فقر، وضعیت بد اجتماعی و اقتصادی و کلاهبرداری مالی هم از دیگر عوامل شایع بودند. بیشتر قربانیانی که در این تحقیق بررسی شدند (۷۱ درصد) متاهل بودند. نیمی از زنان هدف حمله شوهر یا بستگان دیگر قرار گرفته بودند و بقیه آنها هدف افراد غریبه بودند.
انتهای پیام