درسهایی از مناظرهی تلویزیونی کچویان و عبدی
رضا دانشمندی در خبرآنلاین نوشت: «در مناظره/جدل علاوه بر استدلال، صورتبندی درست آن، رعایت منطق، و پرهیز از تناقض، بهتر است به نکات ذیل هم توّجه شود.
مناظرۀ عبدی و کچویان در مجلۀ تصویری علوم انسانیِ شبکۀ چهار، «زاویه» (18 مهر 97) علاوه بر نکات معرفتشناسانه (بیان مدعا واستدلال)، دارای ظرافتهای روانشناختی هم بود:
– زبان بدن
هر چند «بدن»، به اندازۀ «زبان» در اختیار «خودآگاه» نیست، با این حال، تا حدّ ممکن باید مراقب «زبانِ بدن» بود؛ چراکه حرکات اعضای بدن، بهویژه دست و سر Gesture و وضعیت کلّی بدن Posture در مناظر بسیار مهم و اثرگذار است. (با این ملاحظه، حرکات دستهای کچویان – بهویژه دست چپ او و دستِ راستش که درگیر تسبیح است – معنا/تفسیر ویژهای دارد).
– پرهیز از عصبانیت
اگر بپذیریم که خشم (احساس و هیجانی غیر ارادی)، مشاهدهپذیر نیست، اما عصبانیت (رفتارِ ارادی و انتخابی) قابل مشاهده است، آنگاه کنترل آگاهانه خشم و بروز ندادن رفتارهای عصبی شایستهتر است. نباید تصوّر کرد که مخاطب (بیننده و شنونده) صرفاً به استدلال دو طرف توجه دارد. هرچند غیرمنطقی است، اما گاه مخاطب «آرامش» در گفتوگو را شاهدی بر صدق گزارهها و قوّت استدلال تلقی میکند. باید تلاش کرد در مناظره «عقل» و نه «عواطف و هیجان» سکاندار «زبان» باشد. گشادهرویی و متبسّمبودن حتی در مناظره و جدل نشانۀ اعتماد به نفس است.
– دوری از تعصب و قطعیت
در گفتوگوی علمیِ نظری، متعصبانه و قاطعانه سخن گفتن، عالمانه نیست. بیطرف یا عاری از ارزش بودن گرچه دشوار است و ریاضت بسیار میطلبد، اما دست کم میتوان وانمود به آن کرد. حُکما با تفکیک باورهای آفاقی و انفسی، توصیه میکنند که از «شاید»، «احتمالاً»، «به نظر میرسد»، «تا جایی که میدانم» و … استفاده شود.
– فنّ بیان
به قول ملکالشعرای بهار در «سبکشناسی»، «مردم ما به جای سخن گفتن، ناله میکنند». سخن گفتن بهصورتی شمرده و درست، همراه با ادای دقیق واژگان – و نه جویدهجویده، سرآسیمه و عجولانه حرفزدن- بهتر مافیالضمیر را به دیگری منتقل میسازد. پس در بیان و ایراد توضیح نباید عجله کرد و از فضیلتِ «طمأنینه» غافل شد. همچنین، وسط حرفِ حریف پریدن، شایسته نیست.
– تسبیح نگرداندن
پدیدهها و نمادهای معنوی هم در جای خود باید استفاده شوند. «تسبیحگرداندن» در مناظرهای جدی، احتمالاً وجهی ندارد. حتی اگر فرد تمرکز فکری بالایی دارد و میتواند هم به سخن حریف گوش دهد و هم ذکر بگوید، باز هم توجه کامل به سخن حریف مطلوبتر است.
– درهم نیامیختن عقل، نقل و تجربه
اگر بناست مناظره استدلالی-عقلی یا تجربی باشد، نباید در میانۀ راه، از منقولات و «قال» استفاده کرد.
– صمیمیتِ مقبول
کاربرد افعال جمع شایستهتر است: «نگاه کنید» شاید مناسبتر از «نگاه کن»! باشد. به ویژه اگر حریف، شما یا مخاطبان را با افعال جمع خطاب میکند.
– تعیین موضع/جایگاه
مناظرهکننده باید جایگاه خود را تشخیص دهد. برای نمونه، اگر استاد دانشگاه است، از موضع یک عالم سخن بگوید، نه حاکمان و در قامت وکیل مدافعِ قدرت ظاهر نشود. چنین لحن و گفتاری، دست کم مطلوب بخشی از مخاطبان نیست.
– پرهیز از سیاستزدگی
اگر مناظرهکننده از حامیانِ «دولت نهم و دهم» است، پرداختن به موضوعات سیاسیِ روز و انتقاد تندوتیز به مجریان کشور، گرهی از ضعف استدلالِ او نخواهد گشود.
– سخن نوآر
به قول فرخی سیستانی «فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر / سخن نو آر، که نو را حلاوتیشت دگر». تکرار ملالانگیز شعارهای رایج منتشر شده از رسانهها به ویژه از صداوسیما، برای بخشی از مخاطبان آزاردهنده است. باید مراقب تفاوتهایِ «خطابه» و «برهان» بود.
– توجیه ممنوع
بعضی از استدلالها، همان «عذر بدتر از گناه» است. به هر قیمت از هر مدعایی نمیتوان دفاع کرد. دلیلتراشی و موجّه جلوهدادن علاوه بر این که مغالطه است، «مکانیزم دفاعی» هم هست.
سرانجام، صداوسیما متوجه نیست که خواسته یا ناخواسته با انتخاب افراد عبوس و ترشرو به عنوان مجری یا کارشناس همسو با یک جناح و جریان، چگونه وجهۀ آنان را تخریب میکند.»
انتهای پیام