تحلیل حسین علایی دربارهی “استراتژی آمریکا علیه ایران”
حسین علایی – از فرماندهان سابق سپاه پاسداران – در روزنامهی شرق نوشت: ارزیابی ترامپ از برجام و توافق هستهای این بوده که این توافق نتوانسته بساط توان هستهای ایران را برچیند و نفوذ منطقهای ایران را کاهش دهد و حتی منابع لازم را برای توسعه نفوذ جمهوری اسلامی در خاورمیانه فراهم آورده است. باید توجه کرد جوهره استراتژی آمریکا «رهبری بلامنازع» دولتهای مختلف و «مدیریت جهانی» کشورهاست.
بر پایه استراتژی «سیاست قدرت»، ترامپ فشار و شدت عمل حداکثری در مواجهه با رقبا و دشمنان ایالات متحده را برای بهزانودرآوردن و همراستاکردن خواستهها و منافع این کشورها با منافع آمریکا در دستور کار خود قرار داده است. دولت ایالات متحده هر ساله سندی را با عنوان سند استراتژی امنیت ملی منتشر میکند که براساس آن میتوان راهبرد سالانه آمریکا درباره ایران را دریافت کرد.
اگر از روش تحلیلی شاخص راهنما (Leading Indicator) برای یافتن استراتژی آمریکا در برابر ایران بهره بگیریم، میتوان گفت راهبرد ترامپ در مقطع کنونی و بعد از پیمانشکنی خروج از برجام عبارت است از:
۱- راهبرد نمدمالی یا سیاست قورباغهپز از طریق اعمال فشارهای مستمر و تدریجی و برقراری تحریمهای همهجانبه بهمنظور ایجاد «نارضایتی عمومی» از حاکمیت و «تولید اضطراب» مستمر بین مردم ایران و بهستوهآوردن (Frustrate) آنها؛ آمریکا تاکنون ۱۸ دور تحریم علیه ایران اعمال کرده است و از طریق ابزار «تحریم» بهمنظور اعمال فشار همهجانبه اقتصادی، سیاسی و روانی به مردم ایران، ۱۴۷ فرد و شرکت ایرانی را در لیست سیاه قرار داده که قرار است آن را به ۷۰۰ نفر و شرکت برساند. هدف اصلی از تحریمها کشاندن ایران پای میز مذاکره برای تحقق اهداف تعیینشده است.
۲- ایجاد بازدارندگی در برابر ایران. آمریکا، توان نظامی ایران را غیرمتقارن (Asymmetric) میداند که با توجه به وسعت سرزمینی و کوهستانیبودن بخشهای وسیعی از کشور و نیز روحیه رزمندگی قوای مسلح، درگیری نظامی با جمهوری اسلامی ساده نیست. ترامپ بر این باور است که ایران خیلی از قدرت نظامی آمریکا نمیهراسد و میخواهد این پیام را برساند که او نادیدهگرفتن آمریکا را تحمل نمیکند. برهمیناساس از شعار مرگ بر آمریکا بسیار ناراحت است و بهدنبال تداوم فشار بهمنظور تغییر ملموس در رفتار و سیاستهای ایران است.
۳- مذاکره مستقیم با ایران بدون حضور کشورهای دیگر از جمله ۱+۴.
۴- مذاکره علنی و نه مخفیانه بههمراه تبلیغات گسترده تا ترامپ بهره شخصی را از آن بهویژه پس از انتخابات میاندورهای کنگره ببرد.
۵- مذاکره سریع و فوری، زیرا فرصت بهرهگیری از ظرفیت عربستان بهویژه پس از قتل فجیع و سربهنیستکردن خاشقجی محدود است.
۶- بیثباتسازی اوضاع اقتصادی ایران بهمنظور بهزانودرآوردن جمهوری اسلامی.
بنابراین آمریکا از توانمندی اقتصادی این کشور بهعنوان یک سلاح برای مدیریت سایر کشورها علیه ایران بهره میبرد. هماکنون گروهی از قانونگذاران ایالات متحده بهدنبال آن هستند تا وزارت خزانهداری این کشور، دسترسی ایران به جامعه جهانی ارتباطات مالی یعنی سیستم پرداختی و نقلوانتقال بین بانکی (سوییفت) را قطع کند و تاکنون ارتباطات بانک مرکزی و چند بانک را قطع کرده است. در سوی مقابل ایران تاکنون توانسته با بسیج ظرفیتهای ملی، این فشارها را مدیریت کند. البته برای مقابله همهجانبه با راهبرد آمریکا، اقدامات وسیعتری در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فعالسازی سیاست خارجی برای تبیین آثار تحریمها باید در دستور کار قرار گیرد. فراموش نکنیم مهمتر از شیوههای مقابله، اتخاذ راهبردهای مناسب برای توسعه و پیشرفت ایران است.
انتهای پیام