خرید تور نوروزی

مجلس و اوامر رهبران جمهوری اسلامی

جعفر شیرعلی‌نیا در یادداشتی تلگرامی با عنوان “مجلس و اوامر رهبران جمهوری اسلامی” نوشت:

“16 مرداد 79، دوره‌ی ششم مجلس

رشیدیان نماینده‌ی آبادان کوتاه نمی‌آمد، میکروفنش خاموش بود اما فریاد زد: «می‌خواهم شرع را به آقای خامنه‌ای یادآوری کنم.» شاهرخی در‌حالی‌که به رشیدیان فحش می‌داد به سمت او حمله کرد: «خفه شو بی‌شعور.» و چند نماینده‌ی دیگر وارد معرکه شدند. کروبی رئیس مجلس از نمایندگان خواست سرجایشان بنشینند. حسینی‌نسب نماینده‌ی دهلران به کروبی گفت: «این‌طور برخورد مى‌كنید كه یك سگى جرأت پیدا بكند به رهبر انقلاب توهین بكند. در مقابل حكم حكومتى رهبر بایستند و در مقابل این همه تصاویر شهداء ما این‌جا شاهد باشیم؟ … باید كارى كنید كه كسى جرأت نكند به رهبر توهین بكند.»

کروبی آن روز با حکم حکومتیِ رهبری، «طرح اصلاح موادى از قانون مطبوعات‏» را از دستور خارج کرده بود و وقتی نماینده‌ها اعتراض کردند به آن‌ها یادآوری کرد جناحِ نماینده‌هایی که امروز اعتراض می‌کنند در مجلس دوم چه بلایی سر آذری قمی آورده بودند؛ وقتی در مقابل سخنان امام بحث ولایی و ارشادی را مطرح کرده بود. کروبی گفت: «فاضل و آیت‌اللهِ مجتهدی را از همه‌چیز انداختید به خاطر یک بحث مولوی و ارشادی.» کروبی همچنین اشاره کرد در جریان مک‌فارلین وقتی 8 نماینده سوالی مطرح کردند و امام از آن‌ها انتقاد کرد: «دیدیم دوستانمان در داخل و بیرون چه كردند، بخصوص در دانشگاه در رابطه با آن هشت نفر.»

پس از افشای ماجرای مک‌فارلین در آبان 65، هشت نماینده‌ی مجلس در سوال‌هایی مکتوب از وزیر خارجه خواستند پاسخگوی سوالاتشان باشد. نامه یک نامه‌ی معمولی به نظر می‌رسید اما آیت‌الله خمینی در سخنرانی‌اش به‌شدت از آن‌ها انتقاد کرد و گفت لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید از اسراییل تندتر بود. برخی فرازهای سخنرانی امام توهین‌آمیز به نظر می‌رسید؛ «من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص ولو بعض‌شان در نظر من پوچند لكن از بعضى از این اشخاص كه سابقه دارند هیچ توقع نداشتم»(صحیفه امام، ج20، ص162) اکثریت مجلس نه تنها از برخورد امام ناراحت نشدند که در نامه به رهبری از «انزجار و تبری از این‌گونه حرکت‌های شیطانی» نوشتند و این‌که بیش از این تحمل رنجش خاطر امام را ندارند که توسط «گروهی پوچ و منحرف از اصول انقلاب» انجام شده. (اوج دفاع، ص679)

هرچند جمله‌ی امام که «مجلس در رأس همه‌ی امور واقع است» در دهه‌ی 60 جمله‌ی مشهوری بود اما موارد بی‌اطلاعی نمایندگان از مسائل اصلی کشور، محدود به ماجرای مک‌فارلین نمی‌شد. گاه نیز مانند ماجرای تعطیلی جلسات مجمع عقلا در مجلس، قدرت فرمانده سپاه در برابر نمایندگانِ مردم کاملا به چشم می‌آمد.

اگر نمایندگان مردم، شان نمایندگی و قانون‌گذاری را حفظ نکنند، نمی‌توان انتظار داشت که مجلس جایگاهی مهم در امور کشور داشته باشد و وظیفه‌ی رئیس مجلس در این موضوع سنگین‌تر است.
دیروز رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس خبر از دستور علی‌ لاریجانی داد که بر اساس آن؛ «مقرر شد با همکاری جمعی از نمایندگان، کارشناسان، پژوهشگران و معاون قوانین مجلس طرحی را جهت اصلاح قانون، مطابق با نظر مقام معظم رهبری تدوین و آماده کنیم.» به‌راستی قوانين مجلس چقدر پشتوانه‌ی کارشناسی دارد و چرا لاریجانی به جای آن‌که از قانون دفاع کند به‌سرعت راه بازنگری را در پیش می‌گیرد و چرا نقص‌های آن پیش از تصویب بررسی نمی‌شود؟

این دستور چگونه صادر شد؟

دو روز پیش طلبه‌ای از شاگردان درس خارج فقه رهبری، در پایان درس با شتاب خودش را به آیت‌الله خامنه‌ای رساند و با اوقات‌تلخی تمام فریاد زد: «بازنشسته‌هایی که طبق قانون باید برکنار بشوند، این‌ها را برمی‌گردانند و این را به پای شما می‌نویسند.» آیت‌الله خامنه‌ای: «اشکالش این بود که سر من داد می‌کشید. من هم به ایشان یک قدری تند گفتم آقا! چرا داد می‌کشید؟»

دیروز رهبری به این ماجرا اشاره کرد و تایید کرد برخی بازنشستگان با اجازه‌ی او در پست‌هایشان باقی مانده‌اند. رهبری از خوبی‌های این قانون گفت و این‌که بهتر است: «خود نمایندگان محترم مجلس قانون را جوری ترتیب بدهند و اصلاح کنند که دیگر این اشکالات پیش نیاید، مجبور نشوند که به اجازه‌‌ی رهبری متوسل بشوند.»

آیا اجازه‌ از رهبری برای بقای برخی بازنشستگان حکم حکومتی است؟ نظیر آنچه در مورد طرح اصلاح قانون مطبوعات رخ داد؟ اگر در قانون مصوب استثناهای جدیدی وارد شود با روندی که مشاهده می‌کنیم، در اجرا چیزی از شیرینی این قانونِ خوب باقی خواهد ماند؟ شاید تغییر قانون بازنشستگی برخی فریاد‌ها و اعتراض‌ها را از رهبری دور کند اما بر سرِ امید مردم و جوانانی که به اجرای بدون‌استثنای آن دل بسته‌اند، چه خواهد آمد؟ آیا با این شیوه‌ی تصمیم‌گیری برای بازنگری، شان نمایندگی مردم و قانون‌گذاری مجلس حفظ می‌شود؟

– مذاکرات مجلس از نسخه‌ی مشروح مذاکرات آمده است.”

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. دانش اموزی به همکلاسی خود فخر میفروخت که پدر من نماینده مجلس است و قانون وضع میکند ، دومی گفت که پدر من رئیس پاسگاه است و ده تومان میگیرد و جیش میکند به قانون پدر تو !

  2. دیگر هر کس مرا بیکار مینامد نمی بخشمش زیرا که با قوانین مدرن مصوب این چنین نمایندگانی احساس میکنم که بازنشسته ای هستم که ماهی 45500 تومان حقوق میگیرم، هر چند که پدربزرگ بیچاره ام با 37 پست مجبور است با عشق خدمتش را ادامه دهد تا خدای ناکرده آسیبی متوجه نظام نشود!

  3. اشکال آن طلبه نه عدم برقراری عدالت و رفع تبعیض، بلکه دفاع از شخص بوده!؟ کاش آن فرد از حق طلبی و عدالت و رفع تبعبض دفاع می کرد؟ خدا پایان کارمان را نیکو کند….

  4. اگر به کل سخنرانی و موضوع این اتفاق و اهمیتش از نظر رهبر انقلاب اسلامی ایران یعنی امام خمینی دقت کنید، لخن ایشون قابل درک تر خواهد بود. تا اینکه توهین آمیز تلقی بشه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا