خرید تور تابستان

گفت‌وگو با حمیدرضا جلایی‌ پور درباره‌ی جنبش‌های دانشجویی

روزنامه‌ی همشهری در مقدمه‌ی گفت‌وگو با حمیدرضا جلایی پور نوشت: از روز خونین 16 آذر 1332 که دانشجویان معترض به کودتا و امپریالیسم به ضرب گلوله به شهادت رسیدند، 65سال می‌گذرد اما دانشجو به مثابه قلب تپنده جامعه همچنان زنده است. دانشجو پای رسالتش در اعتراض به نارسایی‌ها و انتقاد از تبعیض‌ها ایستاده است؛ ابزارها و گفتمانش، اهداف و آرمانش تغییر کرده اما همچنان ظرفیت جنبشی و پویشی خود را حفظ کرده است؛ چنان‌که حمیدرضا جلایی‌پور می‌گوید: «پویش دانشجویی»، امروز بخشی از جریان دمکراسی‌خواهی است و «ایران دمکراتیک» و «اصلاح دائمی» گفتمان برتر پویش‌های دانشجویی است. به باور این جامعه‌شناس، دانشجویان یکی از حاملان «سیاست تلگرامی» در برابر «سیاست دولت موازی» هستند و حرکت‌های آنها نه در کف خیابان که در سالن‌های گفت‌وگو و شبکه‌های اجتماعی در خدمت «رشد فضاهای نقد و بررسی» است. گفت‌وگوی «همشهری» با حمیدرضا جلایی‌پور، استاد دانشگاه تهران را می‌خوانید:

*آیا امروز چیزی با عنوان «جنبش دانشجویی» داریم یا نه؟ مصادیق این جنبش چه گروه‌هایی هستند؟ به‌طور کلی، وضعیت کنونی جنبش دانشجویی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در شرایط فعلی جنبش دانشجویی فعال در دانشگاه‌ها نداریم، ولی در دانشگا‌ه‌ها «حرکت جمعی» دانشجویی با اهداف عمومی داریم (یا به‌عبارت دیگر به‌جای آن جنبش پویش‌های دانشجویی داریم). مثل حرکت‌های جمعی انجمن‌های اسلامی که بیشتر اهداف اصلاح‌طلبانه را دنبال می‌کنند؛ حرکت‌های دانشجویان اسلامی عدالت‌طلب در دانشگاه‌های شهرهای بزرگ وجود دارد، همچنین حرکت‌های محدود جمعی سکولار- عدالت‌طلب (یا دانشجویان چپ) و بالاخره حرکت‌های دانشجویی بسیار متنوع که بخشی از آن در فضای آنلاین و شبکه‌های اجتماعی است. کلا حرکت‌های جمعی دانشجویی در 20سال گذشته (چه هنگامی که جنبش‌اند و چه وقتی که پویش هستند) بخشی از جریان کلی دمکراسی‌خواهی در ایران بوده و هستند. در مناسبات انتخاباتی هم که معمولا جامعه ایران با جنبش موقت سیاسی اجتماعی روبه‌رو می‌شود، حرکت‌های دانشجویی بخش فعال این جنبش‌ها بوده‌اند.

*جنبش دانشجویی در اوایل انقلاب با گرایش چپ و ضد‌امپریالیستی شناخته می‌شد اما آنچه ما امروزه شاهد هستیم این است که چنین گرایشی اگر کاملا محو نشده باشد، بسیار کمرنگ شده است. دلایل این دگردیسی در هویت جنبش دانشجویی طی دهه‌های اخیر را در چه می‌دانید؟

در آن زمان جامعه ایران یک جامعه «پیشاانقلابی» بود؛ مثلا در دهه 50 حرکت‌های دانشجویی رادیکال و انقلابی و حتی کمک‌کننده سازما‌ن‌های چریکی بودند. الان حداقل 20سال است که جامعه سیاسی ایران برای دمکراسی تلاش می‌کند و طبیعی است که دانشجویان از حقوق برابر شهروندی و از دمکراسی دفاع کنند. مقصد جامعه سیاسی ایران ورود به مرحله «تحکیم دمکراسی» است. تحقق این هدف دیر و زود دارد اما سوخت‌وسوز ندارد.

*گفتمان هژمون و ایدئولوژی جنبش امروز دانشجویی چیست؟ عناصر این گفتمان کدامند؟ در گذشته مقولاتی چپگرایانه مانند عدالت، مبارزه با استکبار و امپریالیسم برجسته بود اما امروز شاهد یک چرخش گفتمانی از چپ به راست مانند آزادی هستیم.

در محیط‌های دانشجویی ما با تکثر گفتمان‌ها روبه‌رو هستیم، ولی الان گفتمان هژمون و مسلط در محیط‌های دانشجویی دفاع از «ایران دمکراتیک» و دفاع از لزوم «اصلاحات ساختاری» است. فعالان دانشجویی مدافع درمان تبعیض‌های حقوقی در همه قلمروها خصوصا در قلمرو سیاسی، جنسیتی و معیشتی هستند.

*چرا  هویت جنبش دانشجویی در اوایل انقلاب همسو و همراستا با ایدئولوژی انقلابی به‌عنوان ایدئولوژی حاکم بود اما امروزه شاهد یک شکاف میان گرایش سیاسی دانشجویان با ایدئولوژی حاکم هستیم؟

تغییرات زیادی اتفاق افتاده است. در دهه‌های قبل گفتمان «انقلاب دائمی» در میان دانشجویان هژمون بود، الان گفتمان «اصلاح‌دائمی» هژمون شده است. غیر از تحول گفتمانی تحولات اجتماعی هم رخ داده است؛ مثلا محیط دانشگاه‌ها انبوه و میلیونی شده است، بعد محیط دانشگاه‌ها زنانه شده است، بعد در بین دانشجویان فردیت خیلی رشد کرده است، در ضمن کل جامعه ایران دانشگاهی شده است؛ یعنی ما در ایران حداقل در هر خانواده یا یک تحصیلکرده دانشگاهی یا یک دانشجو داریم. همچنین محیط‌های دانشجویی با شدت بیشتری تحت‌تأثیر اینترنت است. اصلا ما با یک وضعیت جدیدی روبه‌رو هستیم که اتفاقا هنوز این وضعیت، به خوبی تفسیر و تبیین نشده است.

*علاوه بر تحولات ایدئولوژیکی، جنبش دانشجویی امروز به لحاظ تشکیلاتی هم دچار تغییراتی شده است و آن انسجام تشکیلاتی و عملیاتی گذشته را از دست داده است. دلیل این مسئله را در چه می‌دانید؟

تشکیلات افقی در محیط‌های دانشجویی گسترش پیدا کرده، قبلا تشکیلات عمودی مثل تشکیلات دفتر تحکیم وحدت قوی بود. علل این تغییر هم به تغییر گفتمان و تغییرات اجتماعی که اشاره شد ربط دارد و همچنین به تجربه‌ای که فعالان دانشجویی از کنترل محیط‌های دانشجویی از سوی دولت موازی دارند.

* به‌نظر می‌رسد که نقش جنبش دانشجویی به‌عنوان یک عامل اندیشه‌ساز و رهایی‌بخش در جامعه کمرنگ شده است؟

به جز در مقاطع انتخابات ریاست‌جمهوری که نقش دانشجویان در تعیین رفتارهای انتخاباتی پررنگ است، به‌نظر می‌آید که این جنبش در بستر تحولات سیاسی، مطبوعاتی و عرصه عمومی کمتر حضور دارد و کمتر ایفای نقش می‌کند. برای مثال اعلام موضع یا صدور بیانیه از سوی تشکل‌های دانشجویی در ارتباط با رخدادهای سیاسی کمتر دیده می‌شود؛ برای مثال در یک مقطعی اعتراض دانشجویان به اصلاح قانون مطبوعات و توقیف روزنامه سلام، پدیده‌ای مانند «کوی دانشگاه» را در پی داشت اما امروز تحرکات این‌چنینی در دانشگاه‌ها قابل مشاهده نیست. همانطور که اشاره شد، فضا الان پویشی است، نه جنبشی. فعالیت‌ها افقی و شبکه‌ای است. فردیت در بین دانشجویان زیاد رشد کرده است. عقلانیت مبتنی بر هزینه فایده بین آنها زیاد است، ولی این به‌معنای «خمودی» نیست، بلکه به‌معنای «تغییر شرایط» است و همچنان حرکت‌های دانشجویی پتانسیل حرکت جنبشی در جامعه را دارند. در شرایط فعلی حرکت جمعی دانشجویی بیشتر در خدمت «رشد فضاهای نقد و بررسی» در شبکه‌های اجتماعی و در سالن‌های گفت‌وگوست نه در کف خیابان. گفتم ما الان در دانشگاه‌ها با جنبش دانشجویی فعال روبه‌رو نیستیم، ولی در عوض با یک «جامعه دانشجویی» و با یک «جامعه جنبشی» روبه‌رو هستیم. الان به‌جای دانشگاه جامعه دانشگاهی شده است، کلا جامعه جنبشی و مطالبه‌گر شده است. در این 2 سال بیش از هزار اعتراض صنفی در ایران داشتیم، اعتراضات دی‌ماه ۹۶ و تابستان ۹۷ را داشتیم. در این چند‌ماه با اعتراضات کامیونداران، کارگران و معلمان روبه‌رو بودیم. این یعنی دانشگاه جنبشی نیست، ولی جامعه کلا مطالباتی شده است.

* به رشد فردیت در میان دانشجویان و عقلانیت مبتنی بر هزینه و فایده اشاره کردید؛ آیا دانشگاه از آرمان تهی شده و واقع‌گرا شده است؟

برای پاسخ دقیق به این سؤال به انجام مطالعه و پیمایش نیاز داریم. علی‌الاصول بین عقلانیت مبتنی بر هزینه و فایده و عقلانیت ارزشی یک تعادلی باید باشد. ما در جامعه و دانشگاه به هر دو نیاز داریم. الان به‌نظر می‌رسد عقلانیت ابزاری و سود‌محور رایج‌تر است.

*پیش‌شرط‌های عبور از شرایط پویشی به جنبشی کدامند؟

فرمول ندارد. شما دیدید بعد از سرکوب جنبش دانشجویی در کوی دانشگاه، به ظاهر دانشگاه آرام شد، ولی ناگهان با صدور حکم اعدام برای دکتر هاشم آقاجری دوباره جنبش دانشجویی خیز برداشت و آن حکم منتفی شد.

*آیا فضای فعالیت دانشجویان در دوره دولت آقای روحانی نسبت به دوره قبل از آنها بهبود چشمگیر داشته است یا نه؟

فضا قطعا نسبت به دوره احمدی‌نژاد تغییر کرده و بهتر شده است، ولی چون دانشجویان در جنبش انتخاباتی ۹۲و ۹۴ و ۹۶ فعال بودند، از دولت روحانی بحق انتظار داشته و دارند. متأسفانه دولت روحانی به این انتظارات تاکنون نتوانسته پاسخ بدهد. مشکل این است. مردم در ۹۶ با امید به روحانی رأی دادند. انتظار این بود دولت یک دسته محورهای راهگشا را برای پاسخ به مطالبات جامعه جنبشی فراهم کند و این محورها را با حاکمیت هماهنگ کند تا به جامعه پاسخ داده شود اما دولت هنوز در این زمینه گام مؤثری برنداشته است.

* همانطور که می‌دانید طی 2سال گذشته در پی تغییرات شکل گرفته در مدیریت دانشگاه آزاد، شاهد مسائلی مانند اخراج اساتید و ایجاد برخی محدودیت‌ها برای دانشجویان بوده‌‌ایم. هدف اینگونه برخوردها با دانشگاه و دانشجو را در چه می‌دانید؟

برخوردها در دانشگاه آزاد یعنی اینکه اگر الان در دولت، روحانی نبود و مثلا رئیسی بود، وضع دانشگاه‌های دولتی هم مثل دانشگاه ولایتی اسفبار می‌شد، ولی فعالان دانشجویی بحق از روحانی انتظار بیشتر دارند. ببینید عملکرد وزارت کشور روحانی اصلا مورد حمایت فعالان دانشجویی در سراسر کشور نیست. واقعا من دانشگاه به دانشگاه اطلاع دارم و از این نارضایتی خبر دارم.

*به‌طور کلی به‌نظر می‌رسد که فضای فعالیت دانشجویی در دانشگاه‌ها نسبت به دهه‌های 60و 70 محدودتر شده است. در سال‌های گذشته در موارد متعدد شاهد لغو همایش‌های دانشجویی و حمله به سخنرانان آنها بودیم. به‌نظر شما چه اتفاقی افتاده است؟

دانشجویان در معرض جریان پویای فضا‌های تلگرامی هستند. خود دانشجویان یکی از حاملان «سیاست تلگرامی» در برابر «سیاست دولت موازی» هستند. حرکت‌های جمعی دانشجویی هدف‌های متنوعی دارد، ولی 2 هدف از همه مهم‌تر است؛ یکی هدف درون دانشجویی است که عبارت است از دفاع از «استقلال علمی دانشگاه» از سیاست و حراست و مبارزه با تجاری شدن دانشگاه و علم‌آموزی. همچنین دانشجویان یک هدف ملی و عمومی دارد که عبارت است از «دفاع از تثبیت سازوکارهای دمکراسی» در جامعه ایران.

*عدم‌پاسخگویی به مطالبات دانشجویان در دولت‌های مختلف با مقاومت حاکمیت و دولت موازی در برابر این مطالبات همراه بوده است. با این شرایط دانشجویان چگونه و با چه انگیزه‌ای می‌توانند رسالت‌های دمکراسی‌خواهانه خود را به سرانجام برسانند؟

پتانسیل جنبش دمکراسی در ایران جدی است و فقط معطوف به فعالیت دانشجویی نیست. یا حاکمیت با قبول اصلاحات مطالبات این جنبش را پاسخ می‌دهد و پتانسیل جنبش تخلیه می‌شود یا حرکت دمکراسی‌خواهی مردم ایران دوباره «فرصت عمل» پیدا می‌کند و به جنبشی تأثیرگذار تبدیل می‌شود.

* جامعه و کشور در شرایط کنونی هم شرایط ویژه‌ای را تجربه می‌کند؛ بحث ناامیدی اجتماعی و کاهش اعتماد مردم به نهادهای عمومی مسائلی است که حاکمیت و حکمرانی را با چالش مواجه کرده است. به‌نظر شما نقش جنبش دانشجویی در این برهه حساس چیست؟

بحث ناامیدی به چه معناست؟ خیلی‌ها به بحث ناامیدی خوب توجه نمی‌کنند و آن‌را نابجا به‌کار می‌برند. دانشجویان از «کارایی نهادهای عمومی ایران» ناامید شده‌اند نه اینکه کلا ناامید شده باشند. تا زندگی هست امید هست. مشکل دانشجویان قبل از هرچیز «ضعف حرکت دانشجویی» نیست، بلکه مشکل این است که «حاکمیت» در برابر نیاز جامعه به «اصلاحات دائمی» مقاومت می‌کند.
ناامیدی از نهادهای عمومی در میان جوانان نخبه کشور درمان نمی‌شود و میل جمعی به پیشرفت و توسعه کشور آهسته می‌شود و در مقابل گزینه‌های پیش‌روی دانشجو این است که تسلیم این ناامیدی نشود. یک نیروی نوجو می‌رود و به روزنه‌های خروج فکر می‌کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا