بحرانسازی به نام ایران | محسن صالحیخواه
محسن صالحیخواه، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
عملیات امروز حوثیها که جمهوری اسلامی سعی میکند خود را از آن دور نگه دارد، حمله به کشتیهای مربوط به اسرائیل و آمریکا در دریای سرخ و تنگه بابالمندب است. عملیاتی که پس از هفت اکتبر کلید خورد و پس از یک وقفه همراه با آتشبس در غزه، از سر گرفته شد. پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آنها علاوه بر عملیات در دریای سرخ، اسرائیل را در حمایت از مردم فلسطین هدف حملات موشکی قرار دادند و گستره عملیاتهای دریایی آنان به کشتیهای ایالات متحده، فرانسه و انگلیس نیز رسید. آنها نیز مانند حزبالله، عملیات خود را برای فشار بر رژیم اسرائیل به جهت پایان دادن جنگ در غزه کلید زدند.
آیا اقدامات حوثیها تاثیری بر تراژدی غزه داشت؟ پاسخ منفیست. پس از ۷ اکتبر، تحلیل این بود که اسرائیلیها تحت فشار جبهههای مختلفی که علیه آنها گشوده میشود، عملیات خود را متوقف خواهند کرد. چرا که نمیتوانند درگیر جنگ طولانی و فرسایشی شوند. اما این تحلیل اشتباه بود و اسرائیل بیش از ۱۶ ماه به کشتار در غزه ادامه داد. ضربات سختی هم به لبنان و حزبالله وارد کرد. در نهایت لبنانیها مجبور به تمام کردن جنگی شدند که حزبالله آغاز کرد. چون خسارتهای بیفایده و سنگینی به آنها وارد شد. ادامه جنگ نیز به سود آنان نبود. اما یمنیها این بازی را ادامه میدهند. هر چند پهپاد را که ساقط کنند، یا با هر تعداد ناو که درگیر شوند، در نهایت سودی ندارد. هدف نهاییشان مشخص نیست.
اما این موضوع به جمهوری اسلامی ایران چه ارتباطی دارد؟ آنچه در دریای سرخ میگذرد، خواسته یا ناخواسته به پای ایران نوشته میشود. چرا که طی سالهای گذشته به خصوص پس از وقایع موسوم به بهار عربی، در ایران علاقه زیادی نشان داده میشد که تحولات انقلابی در کشورهای منطقه تحت تاثیر انقلاب ایران یا با الگوبرداری از آن معرفی شود. اما ماه عسل بهار عربی که در ایران، بیداری اسلامی نامیده میشد کوتاهتر از آن بود که تصور میکردیم. در برخی نقاط، ورق به ضرر ایران برگشت که سوریه شاخصترین نمونه آن است. از آن ماه عسل، فقط یمن برای ایران باقی ماند.
در ادبیات سیاسی ایران، از عناوینی مانند نیروهای مسلح یا ارتش یمن استفاده میشود اما در واقع آنها نیروهای تحت فرماندهی انصارالله هستند که مورد شناسایی بینالمللی قرار ندارند. دولت قانونی یمن از نظر سازمان ملل و جامعه جهانی، همان دولت کوچک مستقر در عدن است.
ایران پس از بهار عربی و سقوط حکومت علی عبدالله صالح، بزرگترین حامی حوثیها بود یا حداقل خود را اینگونه معرفی میکرد. حتی بسیاری قابلیتهای نظامی آنان که گفته میشود ارتباطی به جمهوری اسلامی نداشته و ندارد، به خاطر علاقمندیهای تبلیغاتی در ایران تلاش زیادی شده که به نام خود زده شود.
حالا کار از دوره تبلیغات گذشته و به طور جدی با واقعیتهای نظام بینالملل و طرف غربی مواجه هستیم. نکته مهم این است که طرف شرقی هم از این اقدامات حمایت نمیکند و ایران خودش مانده و تبلیغات و اقداماتی که آنقدر به صورت علنی اعلام کرده که حتی امروز نمیتواند از آن شانه خالی کند. آمریکاییها به طرز مزورانهای در اعلام خبر هر عملیاتی که ضد حوثیها انجام میدهند، از عبارت حوثیهای تحت حمایت جمهوری اسلامی استفاده میکنند. ایران را نیز از رهگذر همین وقایع تهدید میکنند. تاکید چندباره مقامات داخلی بر این که گروههای موسوم به مقاومت نیابتی تهران نیستند و اعلام رسمی نمایندگی ایران در سازمان ملل درباره که جمهوری اسلامی ایران هیچ گونه نقشی در عملیات حوثیها ندارد تاثیری در این اقدامات آنان ندارد. سالها تبلیغات سیاسی، گریبان ایران را در واقعیت گرفته است.
انتهای پیام
خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج …
وقتی کسانی خود را در جایگاه افراد معصوم (بزعم خودشان) تصور میکنند ، طبیعی است که افکار و ایده های خود را برتر از بقیه بدانند و تا قدرت دارند آن را توجیه کنند…
این تصور خود بر اساس ایده و تصور اشتباه دیگری بنا شده و آن اعتقاد به معصومیت است…
در کتاب خدا ، وقتی آنرا متصل بخوانیم و نه گزینشی ، هرگز به چنین برداشتی نمی رسیم…
این جماعت هر قدر هم از کتاب خدا تعریف و تمجید کنند و بگویند : قرآن نور است ، قرآن فلان است… ثمره ای ندارد …چون درک صحیح قرآن را منحصرا در قدرت و توان آن معصومان میدانند….و خود را ، منحصرا ، توانا و متخصص در فهم روایات آن معصومین…