نگاهی به متن و حاشیههای جایزه جلال آل احمد
مهدی درستی در گزارشی در خبرآنلاین نوشت:
جایزه جلال آل احمد را میتوان مهمترین جایزه ادبی کشور دانست که پشتوانه دولتی داشته و به منظور معرفی آثار برگزیده ادبیات داستانی در ایران پایهگذاری شده است.
جایزهای که در طی این سالها سعی داشته تا نقش مهم و موثری را در معرفی آثار ادبی ایفا کرده و سهمی در پیشبرد ادبیات کشور داشته باشد، در این بین نیز همواره نحوه برگزاری و داوری آثار هم با حواشی و مسایلی همراه بوده است.
یازدهمین دوره جایزه جلال نیز هفته گذشته با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد و این دوره هم واکنشهای مثبت و منفی متعددی را به همراه داشت.
جایزه جلال چگونه پایش به ادبیات باز شد؟
این جایزه به منظور پیشرفت گونههای مختلف ادبی در کشور و همچنین معرفی و شناساندن نویسندگان مستعد و توانا پایش در عرصه فرهنگی این کشور باز و نام جلال آل احمد نویسنده مطرح ایرانی نیز بر روی آن نهاده شد.
جایزه جلال در سال ۱۳۸۷ همزمان با سالروز تولد آلاحمد و با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت خود را آغاز کرد.
همزمان با هفتمین دوره برگزاری جایزه جلال، موسسه بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان که چند سالی از فعالیت رسمی آن گذشته بود، به عنوان برگزار کننده این رویداد ادبی معرفی شد.
این موسسه طبق آنچه در شیوهنامه جایزه آمده، قرار است در آذر ماه هر سال مقارن با تولد جلال آلاحمد برگزار شود. هدف این جایزه اهدای ارتقای زبان و ادبیات ملیدینی از رهگذر بزرگداشت پدید آورندگان آثار برجسته، بدیع و پیشرو است.
و اما یازدهمین دوره و حواشی آیین پایانی
اختتامیه یازدهمین دوره جایزه جلال آل احمد شنبه ۱۷ آذر با حضور سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در کتابخانه ملی برگزار و برگزیدان معرفی شدند.
نکته حائز اهمیت این مراسم اختلاف سخنرانان بر سر اهمیت و ارزش ادبیات مستندنگارانه و خاطرهداستانها بود.
محمدرضا بایرامی دبیر علمی جایزه در سخنان خود از توجه بیش از اندازه به ادبیات مستند و خاطرهداستانها گلایه کرد و به انتقاد از بیتوجهی مسئولان به حوزه ادبیات داستانی پرداخت و تاکید کرد که متولیان فرهنگی از پروبال دادن به این گونه ادبی هراس دارند.
این سخنان بایرامی دقایقی بعد توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پاسخ داده شد، عباس صالحی نظری کاملا مخالف با او داشت و معتقد بود که ادبیات مستند حوزهای برای شناسنامهسازی ملت است و از این جریان دهها اثر دیگر میتواند تولید شود.
صالحی همچنین تاکید کرد که در این عرصه هنوز نیاز به کشف میدانهای تازه هستیم و تجربههای بسیاری برای مستندشدن وجود دارند تا به ورطه بی شناسنامگی نیفتند.
از سوی دیگر هدایتالله بهبودی نویسنده پیشکسوت که اثر او با عنوان «الف لام خمینی» در حوزه ادبیات مستندگونه برگزیده شد هم در حمایت از این گونه ادبی اینچنین سخن گفت: «بخش مستندنگاری، آسمانش کدرتر از بخشهای دیگر کتاب در کشور است. آثار این بخش از یک جنس نیستند و قابل مقایسه هم نیستند. اگر دستاندرکاران برای این بخش دست به تفکیکی منطقی بزنند، خیال نویسندگان هم راحتتر خواهد بود.»
این اختلاف نظر در اختتامیه این جایزه مهم ادبی، بازخوردهای بسیاری را به همراه داشت و مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت.
بایرامی از موضعاش پایین آمد؟
محمدرضا بایرامی نیز یک روز پس از اختتامیه در گفتگو با خبرآنلاین تا حدودی موضع خود را تقلیل داده و اعلام کرد که مخالفتی با ادبیات مستند نداشته و ندارد.
او فرصت کوتاه مراسم را عاملی برای برداشت اشتباه از سخنانش دانست و تاکید کرد که خود نیز در اثر «مردگان باغ سبز» بر منابع مستند تکیه کرده و بی معنی است که با این گونه ادبی مخالف باشد.
این نویسنده اعلام کرد که بحثش در اصل چیز دیگری بوده و مهمترینش، تبعیض و بیاعتمادی به رمان و داستان و بهای بیش از حد دادن به مستند و به خصوص بخش خاطرهداستان و دریغ داشتن همین امکان است.
نظر هدایتالله بهبودی درباره کم لطفی به ادبیات مستند
هدایتالله بهبودی نویسندهای که اثر در بخش ادبیات مستند به عنوان برگزیده شناخته و تقدیر شد نیز، در پی این حواشی اعلام کرد که حق نویسندگان، مولفان و تدوینگران آثار مستند در این جایزه ادبی به درستی و کامل ادا نمیشود و این موضوع را نه به داوران محترم بلکه مربوط به آییننامه نوشته شده جایزه ادبی جلال دانست.
بهبودی همچنین خاطرهگویی و خاطرهنویسی از جنگ و زیر سایه آن انقلاب را، ناموس انقلاب دانست و دلیل خود را اینچنین مطرح کرد: «چرا که دیگر گونههای ادبی به این اندازه برتابنده اسلامیت و استقلال خواهی انقلاب نیستند و اگر هم هستند بدین آسانی با مخاطب عام ارتباط نمیگیرند. در چنین وضعیتی است که ادبیات مستند یا گونه خاطره، ضمن گرفتن صبغه حکومتی، محسود ادیبان داستاننویس جلوه داده میشود.»
انتخاب «رهش» و بازتاب گسترده واکنشهای مثبت و منفی
با این حال اما انتخاب رمان «رهش» نوشته رضا امیرخانی به عنوان اثر برگزیده بخش رمان و ادبیات داستانی، مهمترین اتفاق آیین پایانی جایزه جلال بود، انتخابی که زمینهساز شکلگیری حواشی برای جایزه جلال شد.
انتخاب «رهش» از همان دقایق با واکنشهای مثبت و منفی بسیاری در محافل ادبی و رسانههای مختلف همراه شد. برخی از رسانه های اصولگرا این انتخاب را نشان از ضعف هیات داوران دانسته و معتقد بودند که این رمان امیرخانی بسیار ضعیفتر از آثار پیشین اوست و شایسته انتخاب به عنوان اثر برگزیده نبوده است.
رضا امیرخانی و پاسخی به یک ابهام
رضا امیرخانی همواره و در بیشتر محافل ادبی از پذیرفتن جوایز نقدی سر باز زده و آنها را صرف امور فرهنگی میکند. او این بار نیز جایزه نقدی خود را به یک موسسه پژوهشی اهدا کرد و این تصمیمش را لزوم توجه به آموزش در مقطع دبستان عنوان کرد.
این داستاننویس با اشاره به اینکه بر اساس شاخصهای توسعه پایدار، آموزش و خصوصا آموزش در مقطع دبستان و پیش دبستان، قطعا یکی از مهمترین سنگبناهای رشد هر کشور است، به خبرآنلاین گفت: «به همین دلیل، موسسه دانایار تصمیم گرفت برای آموزش به آموزگاران دبستان و پیش دبستانی، کارش را از منطقه سب و سوران در سیستان و بلوچستان آغاز کند که در این امر هماهنگیها و همکاریهای لازم با ادارهکل آموزش و پرورش استان صورت گرفت. در این مرحله، همه آموزگارانی که در موسسه دانایار آموزش دیدند، از آموزگاران اهل سنت منطقه هستند.»
تمجید اقدام امیرخانی توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
در میان تمامی اخبار و اتفاقاتی که حول محور انتخاب «رهش» شکل گرفته بود، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در توییتی به تمجید تصمیم امیرخانی برای اهدای جایزه اش به موسسه پژوهشی دانایار پرداخت.
صالحی در این باره نوشت: «رضا امیرخانی جایزه صد میلیون تومان «جایزه جلال» را به موسسهای که برای آموزش کودکان بلوچ کار میکند، اهدا کرد. بار دگر «رهش» از تهران داشتم و پرواز به روستای «رمین» چابهار و چشم در چشم کودک کتابخوان بلوچ. کتاب را به جای باروت باید نشاند.»
آب پاکی که بایرامی روی دست همه ریخت
پرسشی که همواره در طول این سال ها و پس از برگزاری جوایز متعدد ادبی مطرح میشود، میزان تاثیری گذاری جوایز ادبی بر افزایش فروش اثر برگزیده و معرفی آن به مردم است؟
اتفاقی که همواره در ادبیات جهان شاهد آن هستیم و جوایز ادبی چون بوکر نقش موثری در سرنوشت اثر برگزیده ایفا کرده و عامل موفقیت آن به شمار میآیند.
وقتی از محمدرضا بایرامی دبیر عملی جایزه جلال درباره میزان تاثیرگذاری این جوایز در ایران پرسیدیم، آب پاکی را روی دستمان ریخت و بیان کرد که این جوایز تاثیر چندانی بر سرنوشت آثار ادبی و افزایش اقبال عمومی نسبت به آنها ندارند بلکه نویسنده و خود اثر میتوانند در این زمینه نقش موثرتری را ایفا کنند.
۵۷۲۴۳