خرید تور نوروزی

یادداشت دو معلم از اوین درباره‌ی دانش‌آموزانی که سوختند

محمود بهشتی لنگرودی و اسماعیل عبدی، دو معلمی که درحال سپری کردن محکومیت خود در زندان اوین هستند، در یادداشتی به آتش‌سوزی در مدرسه‌ی غیردولتی «اسوه حسنه» در زاهدان که منجر به مرگ چهار دانش‌آموز دختر شد واکنش نشان دادند.

متن این یادداشت که توسط محمود بهشتی لنگرودی از زندان اوین در تماسی با انصاف نیوز قرائت شد در پی می‌آید:

به‌نام خداوند جان و خرد

و ما

در سیطره‌ی نشانه‌های جهل

مرگ سیاوشان را به سوگ نشستیم

آتش فتاده در تن مرغان عشق را

در سکوتی به وسعت بردگی به نظاره ایستادیم

واژگونی بخاری نفتی در کلاس مدرسه‌ی غیردولتی «اسوه‌ حسنه» در زاهدان که منجر به سوختگی شدید چهار دانش‌آموز دختر و در نهایت مرگ آنها شد دل‌های بسیاری را به‌درد آورد. رسانه‌ها همچون گذشته، چند روزی اخبار مربوط به این حادثه را پوشش می‌دهند و پس از آن همه چیز به فراموشی سپرده می‌شود و تنها چیزی که باقی می‌ماند رنج و دردی است که تا پایان عمر به همراه آسیب‌دیدگان یا بازماندگانشان خواهد بود.

از سال 76 تاکنون 7 حادثه‌ی دردناک آتش‌سوزی در مدارس مختلف کشور به ثبت رسیده است که در ذیل به آنها اشاره می‌شود:

بهمن 76: بخاری کلاس دوم یکی از مدارس شفت گیلان آتش می‌گیرد، معلم فداکار دانش‌آموزان را نجات می‌دهد، اما خودش گرفتار می‌شود و بر اثر سوختگی شدید بعد از 15 سال رنج و درد جان به جان‌آفرین تسلیم می‌کند.

آبان 83: بخاری نفتی 13 دانش‌آموز را در روستای سفیلان لردگان دچار سوختگی شدید می‌کند.

آذر 85: بخاری علاء‌الدین در درودزن فارس باعث سوختگی 8 دانش‌آموز می‌شود.

آبان 89: آتش‌سوزی در خوابگاه دانش‌آموزان منطقه‌ی چاه رحمان زاهدان باعث مرگ یک دانش‌آموز می‌شود.

آبان 90: آتش‌سوزی در دبیرستان شبانه‌روزی چابهار منجر به مرگ 2 دانش‌آموز و سوختگی 3 تن دیگر می‌شود.

آذر 91: بخاری غیر استاندارد باعث مرگ یک دانش‌آموز و سوختگی شدید 28 تن دیگر در شین‌آباد آذربایجان غربی می‌شود.

27 آذر 97: واژگونی بخاری نفتی در مدرسه‌ی غیردولتی دخترانه باعث مرگ 4 دانش‌آموز دختر می‌شود.

راستی چرا مشکل وسایل گرمایشی مدارس حل نمی‌شود؟ مسوولان آموزش و پرورش مشکل اصلی را عدم اختصاص بودجه‌ی مناسب برای استانداردسازی وسایل گرمایشی عنوان می‌کنند؛ وزیر آموزش و پرورش مدعی است که هنوز حدود 105 هزار کلاس درس در سطح کشور فاقد وسایل استاندارد گرمایشی هستند و از تمام مردم می‌خواهد که برای رفع این مشکل همکاری کنند.(1)

بودجه‌ی آموزش و پرورش کجا هزینه می‌شود؟

مسوولان آموزش و پرورش مدعی هستند که نزدیک به 98 درصد از بودجه‌ی آموزش و پرورش صرف مسایل جاری بویژه حقوق پرسنل می‌شود و در واقع با رقم باقی مانده نمی‌توان نیازهای دیگر مدارس را مرتفع نمود و تازه همین بودجه‌ی سالانه هم همواره با کسری مواجه است و بعضا در پرداخت حقوق حداقلی معلمان نیز دچار مشکل می‌شوند.

وضعیت حقوقی معلمان در مقایسه با سایر کشورها چگونه است؟

از آنجا که تورم کشور به‌شدت متاثر از افزایش نرخ ارز بویژه دلار است، با افزایش نرخ ارز قدرت خرید کارمندان، کارگران، معلمان و دیگر اقشار مزدبگیر روند نزولی داشته است و با توجه به اینکه در حال حاضر میانگین حقوق معلمان کمتر از ماهی 2 میلیون تومان در ماه است و با محاسبه‌ی دلار 10 هزارتومانی حدود 200 دلار می‌شود جدول زیر نشان می‌دهد که افغانستان تنها کشوری است که حقوق معلمان‌اش از حقوق معلمان ایران کمتر می‌باشد.

کشورها میزان حقوق معلمان
حقوق معلمان ایران حدود 200 دلار در ماه
حقوق معلمان لوکزامبورک 7 تا 14 هزار دلار در ماه
حقوق معلمان کره جنوبی 2 تا 3 هزار و 500 دلار در ماه
حقوق معلمان اسلواکی 1200 دلار در ماه
حقوق معلمان چین 300 تا 1000 دلار در ماه
حقوق معلمان امارات 2500 تا 6000 دلار در ماه

جدول حقوق معلمان (2)

در قطر، عمان، کویت و بحرین نیز دریافتی معلمان تا 4 برابر معلمان ایران است و افغانستان تنها کشوری بود که تا پیش از گرانی‌های اخیر دریافتی معلمان‌اش از دریافتی معلمان ایران کمتر بوده است.

به راستی بودجه‌ی کشور کجا هزینه می‌شود؟

1. نگاهی به حقوق و مزایای نمایندگان مجلس در سال 95:

حقوق کل نمایندگان 12 میلیارد تومان در سال
کمک بلاعوض به نمایندگان 74 میلیارد تومان در سال
اضافه‌کاری و فوق‌العاده و مزایا 62 میلیارد تومان درسال
هزینه‌ی مسکن 17 میلیارد تومان در سال
هزینه‌ی همراهان 19 میلیارد تومان در سال
هزینه‌ی دفاتر  نمایندگان 24 میلیارد تومان در سال
هدایا 15 میلیارد تومان درسال
بلیط سفرهای داخلی و خارجی 15 میلیارد تومان در سال
هزینه‌ی رفاهی کارکنان و محافظان 42 میلیارد تومان در سال

حقوق و مزایای نمایندگان مجلس در سال 95 (3)

2. نگاهی به بودجه‌ی برخی نهادهای مذهبی مطابق آنچه که در سال 97 منظور شد:

حمایت معیشتی از طلاب و روحانیون 600 میلیارد تومان
جامعه المصطفی 303 میلیارد تومان
حق بیمه‌ی طلاب غیر شاغل حوزه‌ علمیه 296 میلیارد تومان
دانشگاه‌های شاهد، امام خمینی و ولایت 210 میلیارد تومان
پردیس فارابی و دانشگاه قم و موسسه‌ی آموزشی امام 58 میلیارد تومان

بودجه‌ی برخی نهادهای مذهبی (4)

3. نگاهی به مسایل پشت پرده‌ی اقتصاد ایران:

پشت پرده در فرهنگ ما یعنی جایی برای کارهای خلاف قانون یا شرع یا عرف یا هرسه. نتیجه‌ی مشترک همه‌ی اخبار رسمی و موثقی که از زبان آقایان وزیر و دیگر مدیران ارشد کشور و نمایندگان مجلس و مقامات قضایی در ارتباط با عوامل بحران اقتصادی کشور می‌شنویم این است که اقتصاد ایران یک پشت پرده دارد.

پشت پرده‌ی واردات خودرو بین 7 تا 10 هزار میلیارد تومان
پشت پرده‌ی تخصیص ارز به نرخ رسمی 5 میلیارد یورو
پشت پرده‌ی توزیع سکه و ارز 18 میلیارد دلار
پشت پرده‌ی قاچاق کالا 10 تا 15 میلیارد دلار
پشت پرده‌ی موسسات مالی ده‌ها هزار میلیارد تومان
پشت پرده‌ی معوقات بانکی 214 هزار میلیارد تومان

هزینه‌ی پشت پرده‌ها (5)

پشت پرده یعنی فساد؛ فساد گسترده‌ای که در همه‌ی ارکان اقتصاد کشور نفوذ نموده و چون موریانه تمامی پایه‌ها و ستون‌ها را متلاشی و نابود می‌کند و کشور را بسوی نابودی سوق می‌دهد.

موارد فوق بعلاوه‌ی حقوق‌ها و املاک نجومی، اختلاس‌های چند ده هزار میلیارد تومانی، ریخت و پاش‌های داخلی و خارجی، کمک‌های بلاعوض به همسایگان و … همه و همه باعث شده که کشور با مشکل اختصاص بودجه برای اموری مانند تهیه‌ی وسایل گرمایشی استاندارد برای دانش‌آموزان این سرزمین مواجه شود و دقیقا در دوره‌هایی که مسوولان به برخورد با منتقدان و دگراندیشان و اقشاری همچون کارگران، معلمان، وکلا، دانشجویان، روزنامه‌نگاران و… مشغول بودند، مفسدان اقتصادی با خاطری آسوده تار و پود اقتصاد کشور را به نابودی می‌کشاندند و حاصل آن وضعیت امروز کشور است.

لطفا به جملات زیر دقت فرمایید:

«… روحانیت می‌بیندکه پایه‌های اقتصادی این مملکت در شرف فروریختن است و بازار این کشور در حکم سقوط است، چنانکه در پرونده‌های مربوط به سفته‌های بی‌محل که هرروز بر قطرش افزوده می‌شود این مطلب واضح می‌شود. و همینطور امر زراعت این کشور در معرض سقوط است؛ به دلیل اینکه در این مملت که باید هر استانش زراعت مورد احتیاج تمام مملکت را بدهد، هر چندوقت به عنوان احتمال خشکسالی یا به عنوان دیگر تصویب‌نامه‌ی وارد کردن گندم صادر می‌کند…» (6)

سخنان فوق که مربوط به آیت الله خمینی [امام] است و در سال 41 ایراد گردید، آنقدر با وضعیت امروز ما سازگار است که گویی برای همین دوران گفته شده‌ باشد؛ ایشان همچنین در بیانه‌ای مشترک با سایر علما می‌گویند:

«… اگر ملت ایران تسلیم احکام اسلام شوند و از دولت‌ها بخواهند برنامه‌ی مالی اسلام را با نظر علمای اسلام اجرا کنند، تمام ملت در رفاه و آسایش زندگی خواهند کرد.» (7)

براستی چرا پس از گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب نه تنها وعده‌ی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران محقق نگردید، بلکه فساد، فقر، بیکاری، تبعیض و فاصله‌ی تبغاتی به قدری گسترش یافته که کافی است وضع زندگی مرد شمال شهر تهران نه با وضع مردم زاهدان و مناطق محروم کشور، بلکه با همین جنوب شهر تهران مقایسه شود تا آشکار گردد که چه به‌روز مردم آمده است و فساد تا کجاها نفوذ کرده است.

آیت الله ناصر مکارم  شیرازی در همین رابطه می‌گویند:

«… از همه بدتر این است که مفسدان اقتصادی دستشان در دست قدرت‌های نفوذی است، چراکه اگر اینطور نبود آنها نمی‌توانستند این کارها را بکنند و مثلا تعداد انبوهی ماشین‌های خارجی وارد کنند یا 3500 میلیارد تومان به جیب بزنند و فرار کنند.» (8)

کسانی‌که مردم را از سوریه‌ای شدن می‌ترسانند، خود از تونس شدن کشور جلوگیری کنند

27 آذر یعنی همان روزی که مدرسه‌ی اسوه‌ی حسنه زاهدان آتش گرفت و چهار دانش‌آموز بی‌گناه در آتش بی‌تدبیری و فقر سوختند و برخی مسوولان حتی زحمت یک عذرخواهی ساده را هم به خود ندادند، مصادف بود با هشتمین سالگرد واقعه‌ای که منجر به بهار عربی گردید؛ محمد بوعزیزی، دستفروش تونسی که مورد ضرب و شتم ماموران شهرداری قرار گرفته بود، خود را مقابل شهرداری به آتش می‌کشد و پس از هفده روز بر اثر جراحات می‌میرد. این اتفاق احساسات مردم تونس را به شدت جریحه‌دار می‌کند و در کمتر از 10 روز پس از مرگ وی و به‌واسطه‌ی اعتراضات شدید مردم حکومت بن علی در تونس ساقط می‌شود.

پس از آن 13 نفر در دیگر کشورهای عربی دست به خودسوزی می‌زنند و در نتیجه حکومت‌های حسنی مبارک در مصر، محمد قذافی در لیبی و علی عبدالله صالح در یمن ساقط می‌شوند و حکومت‌های الجزایر، اردن، بحرین، عربستان، سودان، کویت، موریتانی و مراکش مجبور می‌شوند تا به معترضان امتیاز داده و در شیوه‌ی حکومتی خود اصلاحاتی ایجاد نمایند.

شاید مسوولان کشور ما از سکوت مردم خرسند و یا حتی متعجب باشند و وقتی که می‌بینند علیرغم همه‌ی ناملایمات و دشواری‌ها، بویژه تورم سرسام‌آور و افسارگسیخته و فقر و بیکاری و فساد هیچ اعتراض جدی صورت نمی‌گیرد دچار اشتباه محاسباتی شوند و تصور کنند که اوضاع همیشه بر همین منوال خواهد بود. اما سنت‌های تاریخی و الهی گواه این واقعیت است که هیچگاه هیچ سیستمی با فساد و ظلم دوام نخواهد آورد و ایران نیز از این قاعده مستثنی نمی‌باشد و به تعبیر قرآن هنگامی که «اجل فرارسد نه یک ساعت تاخیر می‌افتد و نه یک ساعت جلو خواهد افتاد».

حوادث دی‌ماه سال گذشته هشداری بود برای شنیدن صدای مردم و تلاش برای اصلاح رویه‌ها و اشتباهات و جبران کاستی‌ها و رفع نارضایتی‌ها؛ اما بعد از گذشت یک‌سال از حوادث مذکور و برخلاف برخی وعده‌ها تصمیم جدی برای اصلاح امور مشاهده نمی‌شود و هیچ‌یک از جریانات اصلاح طلب، اعتدال‌گرا، اصولگرا، برنامه‌ی مشخصی برای بازگرداندن اعتماد به مردم ارائه نکرده‌اند و ظاهرا نفوذ در قدرت و حفظ آن تنها استراتژی مشخص جریانات سیاسی حاکم بر دستگاه‌ها است.

با این وصف چنانچه در فرصت‌های اندک باقی مانده از حوادث و تجربه‌های دیگر کشورها درس و عبرت گرفته نشود وقوع اتفاقاتی که نه به صلاح ملت است و نه به صلاح کشور و مسوولان دور از انتظار نخواهد بود.

فاعتبروا یا اولی الابصار


پانویس‌ها:

  1. خبر 20:30، 28 آذرماه 97
  2. روزنامه‌ شرق، 1 مردادماه 97، صفحه جامعه
  3. روزنامه شهروند، 22 شهریورماه 97، صفحه 6
  4. روزنامه ایران، 28 آذرماه 97، صفحه جامعه
  5. روزنامه شرق، 10 مردادماه 97، سرمقاله کامبیز نوروزی
  6. آیت الله خمینی، اطلاعیه مشترک با علما، اسفند 41
  7. آیت الله خمینی، 2 بهمن‌ماه 41
  8. آیت الله ناصر مکارم شیرازی، 20 مردادماه 97، روزنامه شرق

انتهای پیام

 

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا