حاشیه ای بر حواشی مرگ مرتضی پاشایی
معصومه نصیری، انصاف نیوز:
پرده نخست:
مرتضی پاشایی خواننده ب بنام موسیقی پاپ بعد از یک دوره بیماری، از میان ما میرود. جدای از اینکه قبل از این رخداد تلخ، بارها و بارها شایعه ی مرگش را منتشر کردند و دل او و خانوادهاش رنجید، این بار در سراسر کشور جوانان بدون صدور بیانیه و کار رسانهای، برایش اجتماع کرده و ترانههایش را همخوانی کردند. این واکنش به از دست دادن خوانندهای که چند سالی از معروفیتش میگذشت نشان از این دارد که نمیتوان و نباید سلیقه ی بخش بزرگی از جامعه را نادیده گرفت. این گرایش به موسیقی یعنی تمام سیاستهایی که طی این سالها با جهت کمرنگ یا برخی مواقع محو هنر اصیل به کار رفته است، نه تنها راه به جایی نبرده و نه تنها سبب بیرغبتی نشده، بلکه گرایش به آن را شدیدتر نیز کرده است.
پرده دوم:
داستان از انتشار عکسهای خصوصی و فیلمهای خانوادگی هنرپیشهها آغاز شد، بعد نوبت به دست به دست شدن قتل فردی در خیابان و سپس درز فیلم دختری در جنوب و حالا لحظات پایان عمر مرتضی پاشایی! لحظاتی که بسیار تاثر برانگیز است و تصویربرداری و انتشار آن، نشان از رخدادی غیراخلاقی در لایههای زیرین جامعه دارد. لایههایی که وقتی پای سخنشان مینشینی همگان داد از قبیح بودن این اعمال سر میدهند اما تا آخرین مرحله چنین فیلم هایی را به اشتراک میگذارند و دربارهاش نظر میدهند و کمتر پیش میآید کسی همان لحظه محکوم و فیلم را حذف کرده و معترض شود. این یعنی بخش قابل توجهی از مردم حریم خصوصی را فقط برای خود محترم شمرده و اگر برای دیگران نقض شد به آن ایرادی وارد نمیکنند و این رویه ریشه در نوعی خودخواهی و بعضا بیاخلاقی دارد. فردی که این روزها لحظات پایانی زندگی پاشایی را فیلمبرداری کرده و در شبکههای اجتماعی منتشر کرده است، مستحق برخوردی در خور توجه است.
پرده سوم:
در این پرده روی سخن با جنابان مسوولان محترم است! همانهایی که بسیاری از رفتارهای اجتماعی نشات گرفته از عملکرد و سیاستگذاریها و تساهل و تسامحهای آنان است. همانهایی که گاهی از در دروازه تو نمیروند اما گاهی از سوراخ سوزن داخل میشوند و این تناقض را مردم به خوبی درک کردهاند.
جناب آقایان مسوول! به خاطر داشته باشید ندیدن به معنای نبودن نیست و این را تجربه ی سالهای اخیر به خوبی نشان داده است. اگر ما ترجیح میدهیم بگوییم هنوز معنویت در بین مردم به ویژه جوانان جایگاه ویژهای دارد ولی نگاهی به بطن جامعه چیز دیگری را نشان دهد، دلیل بر کمرنگ شدن این مهم نیست و ندیدن آن دلیل بر نبودنش نیست.
جناب آقایان مسوول! اگر ما موسیقی را به عنوان یک نیاز در نظر نگرفته و مرتب در صدد حذف و نادیده گرفتن آن و دستاندرکارانش باشیم، افکارعمومی منتظر شما نمیماند و قطعا از راههایی نیاز خود در این بخش را برطرف خواهد کرد. واکنش امروز جوانان به فوت مرتضی پاشایی را نمیتوان ناشی از جوزدگی دانست و شاید این جزو معدود دفعاتی است این میزان تاثر برای از دست دادن یک هنرمند را شاهدیم و این یعنی ندیدن این بخش از سلیقه ی مردم توسط شما دلیل بر نبودنش نیست.
برادران مسوول! اینکه مولفههای نشاندهنده ی یک جامعه ی اخلاقی در کشورمان کمرنگتر از گذشته شده است غیر قابل انکار نیست و این را از کلیپهایی که دست به دست میشوند میتوان به راحتی فهمید و راه جلوگیری از آن هم حذف شبکههای اجتماعی نیست. راه آن ترمیم باور و اعتماد عمومی است. ندیدن این بیاخلاقیها دلیل بر نبودش نیست.
پس باید کمی واقعبین بود و برای احیای آنچه از دست داده یا در حال از دست رفتن است گامهای موثری برداشت.
انتهای پیام




