خرید تور نوروزی

نکاتی درباره‌ی مصاحبه‌ی جنجالی ظریف

سید هادی برهانی در خبرآنلاین نوشت: ‘جواد ظریف’ وزیر امور خارجه کشورمان در مصاحبه تازه ای با هفته نامه فرانسوی لوپوئن اظهار داشت: ما چه موقع گفتیم که اسرائیل را نابود می کنیم؟ فقط یک نفر را پیدا کنید و به ما نشان دهید که این حرف را زده باشد. هیچ کس چنین حرفی نزده است.

همچنانکه پیش بینی می شد بلافاصله پس از انتشار خبر این مصاحبه واکنشهای مختلف و متعددی نسبت به این اظهارات مطرح شد. برخی رسانه های خارجی، به ویژه رسانه های صهیونیستی، از فرصت استفاده نموده با استناد به برخی موضع گیریهای مقامات کشور در این باره ظریف را به پینوکیو تشبیه نموده و تصاویری از دماغ دراز وی به نمایش گذاشتند.چندی پیش یکی از آگاهان مسائل بین الملل که ناظر هنرنمایی های ظریف در کنفرانس دوحه بود او را بزرگترین سرمایه بین المللی ایران خواند. مخدوش شدن اعتبار این سرمایه ارزشمند نه فقط برای دیپلماسی کشور بلکه برای تمامیت آن در شرایط حساس کنونی خسارت سنگینی است.کاملا قابل درک است چرا آقای ظریف تن به چنین مخاطراتی می دهد. ایشان، بعنوان مرد بین المللی نظام، بیش از هر شخص دیگری به خطرات و چالشهای بزرگ ناشی از موضع گیری رسمی کشور به نفع نابودی اسرائیل واقف و آگاه است و تلاش می کند این خطرات را خنثی نماید اما فضای بین المللی پس از این اظهارات نشان می دهند سخنانی این چنین نه تنها این هدف را برآورده نمی سازد بلکه میتواند ضربه سختی به اعتبار ایشان وارد نماید.شاید زمان آن فرارسیده است که موضع گیری رسمی مبتنی بر نابودکردن اسرائیل و هزینه های هنگفت آن برای کشور و نظام مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.این موضع گیری قبل از هرچیز می تواند فرصتهای ویژه ای برای اقدام علیه کشور در اختیار اسرائیل قرار دهد: با استناد به این موضع گیری اسرائیل میتواند اقدامات خصمانه خود علیه ایران را توجیه نموده و تجاوزگریهای خود علیه کشور را دفاع از خود بنامد.

آخرین نمونه های چنین اقداماتی عملیات خرابکارانه اسرائیل در تاسیسات هسته ای کشور و یا حملات مکرر و متعدد آن علیه مواضع نیروهای ایرانی مستقر در سوریه است. بخش بزرگی از دنیا، چه بخواهیم چه نخواهیم، به این تجاوزات خصمانه اسرائیل به عنوان دفاع اسرائیل از خود در برابر تلاش رسمی ایران برای نابودی اسرائیل می نگرد.علاوه بر این، اسرائیل، با پشتیبانی دستگاه تبلیغاتی قدرتمند صهیونیسم بین الملل، نابودکردن اسرائیل را به مثابه تلاشی برای انهدام مجدد قوم یهودی معرفی می نماید و با توسل به روایت هولوکاست از تاریخ جنگ جهانی دوم موضع ظلم ستیزانه و حق طلبانه جمهوری اسلامی ایران در قبال مسئله فلسطین را لکه دار و سیاه نموده و به نیاتی جنایتکارانه و بیرحمانه منتسب می نماید.مشخص است هدف جمهوری اسلامی ایران نابود کردن فیزیکی اسرائیل و یا کشتار ساکنان آن نیست. اولین دلیل آن این است که در صورت پیگیری چنین سیاستی قبل از نابودی اسرائیل و ساکنان آن، مسجدالاقصی، اولین قبله مسلمانان و جان مسلمانان فلسطینی در معرض خطر قرار خواهد گرفت. مغز و محتوای اصلی سیاست کشور در قبال اسرائیل تغییر رژیم نژادپرست حاکم بر این کشور است.تغییر رژیم (Regime Change)، به عنوان موضعی رسمی، در عین اینکه خواسته، راستین جمهوری اسلامی ایران در قبال رژیم صهیونیستی را به نمایش می گذارد، بری از افاده معنایی دال بر نابودی فیزیکی و کشتار است و بدینوسیله مانع سوء استفاده رژیم صهیونیستی و حامیان آن خواهد شد.

همچنین تغییر رژیم اصطلاحی جاافتاده و قابل قبول در محافل بین المللی است و یادآور تعامل دنیا با رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی است که به سقوط این رژیم نژادپرست منجر شد. شماری از اساتید دانشگاه و فعالان عرصه فلسطین در کشورهای غربی از همین تعبیر علیه اسرائیل استفاده نموده و به فعالیت خود ادامه می دهند در حالیکه تداوم فعالیت آنها در این کشورها با مواضعی چون نابودی اسرائیل قابل تصور نیست.پیشنهاد چنین تطوری در موضع گیری رسمی نظام ملهم از قاعده عزت، حکمت و مصلحت مقام معظم رهبری است و با فرمایشات ایشان در زمینه راه حل مسئله فلسطین، راهکار رفراندوم، همخوانی و موافقت دارد. روشن است برگزاری رفراندوم هیچ اشاره ای، چه تلویحی و چه تصریحا، به نابودی اسرائیل ندارد. آنچه در افق این راهکار ارزشمند دیده می شود تغییر رژیم صهیونیستی است که زمینه را برای احقاق حقوق از دست رفته ملت فلسطین فراهم می آورد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا