وارونه سازیهای فضای مجازی و تخریب ارزشهای ملی
محمدرضا اسدزاده در یادداشتی با عنوان «وارونه سازیهای فضای مجازی و تخریب ارزشهای ملی» نوشت:
یکی از محققان یونسکو که استاد باستانشناسی دانشگاه تاریخ بغداد است میگفت: “تصور میکنم جامعه نخبگان ایرانی امروز درکی از پیروزی ایران در هشت سال جنگ تحمیلی ندارد و فضای مجازی در ایران تفسیرهای وارونه ای درباره تاریخ این جنگ ارائه می دهد”
دو سالی ست که در مسیر مطالعه درباره ساختارهای فرهنگ و هنر در نخستین مدل شهری در تمدن سومر، مدت های زیادی را در بغداد تا ناصریه سپری کرده ام.
یک ماهی بود که در بغداد با چهره هایی از روسای دانشگاه های تاریخ و هنر تا مورخان و حتی برخی چهره های محافل کمونیستی فعال در بغداد دیدار و گفت وگو داشتم.
در این دیدارها همواره یکی از مباحث حاشیه ای مطرح، وضعیت ایران و عراق و ساختار مدیریت در دو کشور بود که بحث ما به عملکرد صدام و نتایج جنگ ایران و عراق می انجامید.
در این دوسال با کتاب ها و مقالات زیادی در بغداد آشنا شدم که محور همه آنها این بود:
چرا صدام شکست خورد؟ چرا پس از تحمیل هشت سال جنگ به ایران، جمهوری اسلامی ماند و با همه تحریم های بین المللی پیش رفت اما عراق همچنان دچار ویرانی و عقبگرد ماند؟
شاه بیت همه این مباحث در بسیاری از محافل روشنفکری بغداد یک سخن بود: جنگ تحمیلی هشت ساله به ایران، با رویکردهای درست مدیریت در رهبری، عامل فروپاشی ایران نشد بلکه فرصتی برای مقاوت ملی و توسعه دستاوردهای تازه شد. اما همین جنگ تحمیل شده، عامل ورشکستگی حزب بعث و فروپاشی صدام شد و عامل پیروزی جمهوری اسلامی ایران در حفاظت از مرزهای ملی.
می دانم البته فهم این گزاره سیاسی- تاریخی برای بسیاری دشوار است و قابل مناقشه.
میدانم این گزاره البته برای بخش جدیای از روشنفکران و اصلاح طلبان و هنرمندان ایرانی (خصوصا جامعه نخبگانی با ذهنیت های آسیب دیده کنونی) قابل نقد است و حتی قابل پذیرش نیست.
میدانم این گزاره در میان بخشهای جدی از نسل جدید جوانان ایرانی که تکلیف فکر تاریخی و اجتماعی شان را میلیشیای فضای مجازی تعیین میکند – نه مطالعه کتابهای عمیق – قابل فهم نیست.
اما تاریخ همواره گویای حقایقی ست.
وقتی با دکتر حمدانی، استاد تاریخ و باستانشناسی صحبت میکردم، ماجرای این بازی جدید فضای مجازی برایش جالب بود.
جالبتر این بود که او میگفت: نخبگان و دولتمردان و روشنفکران ایرانی خیلی زود «فریب» این بازی جدید وارونه سازی فضای مجازی را خوردند که به اسم نقد واژه «فریب» در یک عملیات، خواسته یا ناخواسته کلیت دستاوردهای یک تاریخ مقدس ملی را زیر سوال ببرد.
راستش البته وقتی به استاد تاریخ گفتم برخی تحلیلگران ما در آثارشان، درباره دستاوردهای جنگ تحمیل شده به ایران، نگاه انتقادی به کلمه «دستاورد» داشتهاند، بسیار مشتاق شد تا درباره این متن مقاله سید مرتضی آوینی بیشتر فکر کند:
«… وقتي کسي ميانگارد هرچه را که نبينند و لمس نکنند، باور کردني نيست و از تو ميپرسد: «دستاورد ما در جنگ چه بوده است»؟ از کلمه «دستاورد» بدت نميآيد؟ من بدم ميآيد. اگرچه کلمه که گناهي نکره است. اما مگر همه چيز ر ا بايد به همين دستي بدهند که از اين کتف گشتي و استخواني بيرون زده است و به پنج انگشت بند بند ختم گشته است؟ «دستاورد» کلمهاي است که آدم را فريب ميدهد. با کلمه «دستاورد» که نميتوان حقيقت را گفت….»
آنچه این روزها به نام بازخوانی و تفسیر تاریخ دفاع مقدس، از سوی بسیاری رسانه ها و نخبگان و دولتمردان و گردانندگان فضای مجازی حاکم شده، نتیجهاش در فضای پر تنش اجتماعی ما، تخطئه و زیر سوال رفتن اصل اقدامات و مقاومت ملی آزادمردان هشت سال دفاع مقدس ایران است.
آنچه تاسف بارترست، غفلت حاکم بر نوشتههایی ست که هدفشان تخریب یا تفسیر یا نقد یک چهره سیاسی – انتخاباتی ست؛ اما غرض و نتیجه این نوع موضعگیریها، چیزی نیست جز فضاسازی تخریبی علیه اصل دفاع مقدس و مقاومت جوانمردانه ملت ایران. گرچه برخی چهره های فرهنگی هوشیار به درستی نتیجه این فضای حاکم را “حراج عزت تاریخساز دفاع مقدس” نامیدند.
مراقب وارونه سازی های فضای مجازی با هدف تخریب ارزش های ملی باشیم.
انتهای پیام