“ناگفتههای سردار کوثری” از حوادث پس از انتخابات۸۸
رجانیوز در گزارشی با عنوان “ناگفتههای سردار کوثری جانشین قرارگاه ثارالله از فتنه ۸۸، ادعای تقلب و سناریوی کشتهسازی؛” نوشت: متن پیش رو، مکتوب بخشی از سخنان کوثری در ارتباط با فتنه ۸۸ است که برای اولین بار رجانیوز اقدام به انتشار آن میکند. سردار کوثری هماکنون جانشین قرارگاه ثارالله سپاه است:
«ساعت حوالی ده و نیم شب خبر رسید که آقای موسوی در قیطریه خبرنگاران داخلی و خارجی را جمع کرده و در نشستی که با حضور آنها داشته است، گفته است که «من برنده قطعی انتخابات هستم.»
پس از این، رهبر انقلاب از آقای موسوی پرسید بر چه اساسی مدعی این هستید که در انتخابات پیروز شده اید؟ درحالی که تا ساعت حدود یک و نیم رای گیری ادامه داشت.
روز بعد که نتایج غیر رسمی انتخابات اعلام شده بود، احمدی نژاد در میدان ولیعصر تجمعی برای جشن پیروزی ترتیب داد.
بعد از تجمع موسوم به سکوت بود که رهبر انقلاب در جلسه ای که با موسوی تشکیل دادند و به موسوی تاکید کردند که اگر به چنین آشوب هایی ادامه دهد، نخواهد توانست که قضیه را جمع کند و به مشکل بر میخورد.سپس روز دوشنبه، موسوی برای تجمع در خیابان انقلاب اسلامی و آزادی، فراخوان داد.
در نماز جمعه پیش روی این ماجرا که به امامت خود رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد، حضرت آقا صریح و شفاف در رابطه با حواشی پیش آمده مطالبی را گفتند. پس از آن، آقایان موسوی و کروبی دوباره اقدام به انتشار بیانیه کردند.
تشکیل جلسه کمیسیون امنیت ملی
یک شنبه پس از نماز جمعه مقام معظم رهبری، کمیسیون امنیت ملی برای اتفاقات پیش آمده تشکیل جلسه داد.
نتیجه جلسه این شد که کمیسیون امنیت ملی وظیفه دارد برای ختم غائله، با این آقایون صحبت کند که چرا در صدد ایجاد نا امنی و اشوب هستند؟ ادله شان برای تقلب در انتخابات چیست؟
دیدار و گفتگو با کاندیدا ها
اولین کسی که پس از جلسهمان با او تماس گرفتیم محسن رضایی بود. اول تیر ماه با محسن رضایی صحبت کردیم. گفتیم از شما گله داریم. بالاخره باید با انتشار یک بیانیهای به حمایت از رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی میپرداختید.
پس از جلسه با محسن رضایی، روز چهارشنبه به گفتگو با آقای موسوی. گفتیم آقای مهندس حرف شما چیست. علت چنین اقداماتی چیست؟ چرا دست به آشوب علیه کشور میزنید؟
گفتیم ما نمایندگان ملت هستیم و باید پاسخگوی ملت باشیم که چرا چنین کارهایی از جانب شما سر میزند.
جلسهمان با آقای موسوی، از ساعت 6 صبح تا یک ربع به هشت طول کشید. ایشان گفت که من نه شورای نگهبان و و نه وزارت کشور را قبول دارم. به ایشان عرض کردم که برخی هستند که اصلا نظام را هم قبول ندارند. اما زندگی خود را ادامه میدهند و قصد تبدیل شدن به نفر دوم نظامی که مورد قبولشان نیست را ندارند. گفتیم شما میخواستید با شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نفر دوم این نظام شوید. آنهم با تایید شواری نگهبان و وزارت کشور.
گفتیم شما چرا ساعت ده و نیم شب در حضور خبرنگارانی که اکثرشان خارجی بودند، اعلام کردید که برنده قطعی انتخابات هستید. دلیلتان چه بود؟
چه عاملی باعث شد که موسوی در آن ساعت که هنوز رای گیری به اتمام نرسیده بود، اعلام پیروزی در انتخابات را کنند؟
مشاوران آقای موسوی یک ستادی تشکیل داده بودند و این ستاد معاونت های مختلفی داشت. یکی از این معاونت ها برای بحث نظر سنجی بود و مسئولیت آن معاونت نیز با آقای مهدی هاشمی رفسنجانی بود.
این معاونت بجای نظر سنجی، به نوعی نظر سازی میکرد و در نتیجه به آقای موسوی اینطور القا میکرد که برنده انتخابات شده است.
در نهایت ما به موسوی گفتیم شما که میگویید من این نهاد ها را قبول ندارم، نباید برای انتخابات کاندیدا میشدید. کسی هم اگر میپرسید چرا کاندید نشدید، پاسخ میدادید من شواری نگهبان را قبول ندارم و شرکت نمیکنم.
پس حالا که وارد انتخابات شدید، یعنی شورای نگهبان را قبول داشتید و حالا که متوجه شدید انتخاب نشدید، میگویید من شورای نگهبان را قبول ندارم.
من به ایشان گفتم که شما در مناظره ها دائم به آقای احمدی نژاد میگفتید که بر خلاف قانون عمل میکند. خب اگر ایشان(احمدینژاد) خلاف قانون عمل کرده باشد، شما هم خلاف قانون عمل کردید.
پرسید چرا؟ گفتم مگر شما مجوز داشتید که برای تجمع در خیابان انقلاب و آزادی فراخوان دادید؟ چون مجوز نداشتید، پس خلاف کردید و اینها دلیل نمیشود که شما ادعا کنید در انتخابات تقلب صورت گرفته و از ما هم انتظار داشته باشید که ادعای شما را بپذیریم.
به موسوی گفتم شما که تایید میکنید برای تجمع مجوزی نداشتید، به چه دلیل به این تجمع غیر قانونی رفتید؟ گفت من رفتم مردم را به آرامش دعوت کنم. گفتیم اگر برای این امر رفته بودید، پس چرا مردم را کنترل نکردید و به پایگاه بسیج حمله شد. آنهم مسلحانه که نتیجهاش کشته شدن تعدادی از هموطنان بود؟
اصرار موسوی بر لجبازی
در نهایت و در آخر جلسه آقای موسوی گفت که «اگر این 13 میلیون و خورده ای که به من رای دادن، بگویند تقلب نشده، باز هم من میگویم تقلب شده است».
ما هم گفتیم پس شما هیچ منطق و استدلالی ندارید و خداحافظی کردیم.
پس از جلسه با موسوی رفتیم نزد آقای هاشمی و گفتیم حاج آقا شما که مدعی رفاقتی 50 ساله با رهبر انقلاب هستید، چرا در حمایت از رهبر و انقلاب اسلامی، یک بیانیهای صادر نمیکنید؟
آقای هاشمی رفسنجانی گفت که من تحت فشار هستم و نمیتوانم بیانیه صادر کنم. خب دو هزاری ما افتاد که منظورش چیست. منظورش این بود که دخترش فائزه را دستگیر کرده بودند.
به آقای هاشمی گفتم که خب فائزه را هم آوردن تحویل دادند. اصلا در آن شلوغی و آشوب ها چه میکرد؟ عین جمله آقای هاشمی به من این بود: «به من گفتن که ما(فائزه هاشمی به همراه دختر دایی و زن داییاش) اونجا رفته بودیم ساندویچ بخوریم.»
در آخر جلسه به آقای هاشمی گفتیم پس شما در حمایت از رهبر بیانیه صادر میکنید؟ گفتند بله. یکی دو روز دیگر. تا دو روز ما پیگیری کردیم و فهمیدیم که بیانیه ای ندادن. روز جمعه بود که از دفتر مقام معظم رهبری گفتند یک بیانیه ای صادر شده است، منتهی قابل انتشار نیست!.
جلسه با نفر آخر انتخابات
هفته بعد از جلسه با مرحوم هاشمی، رفتیم به ملاقات آقای کروبی و گفتیم دلایل شما برای وقوع تقلب در انتخابات چیست؟
کروبی گفت به این دلیل تقلب شده است که در انتخابات قبلی (انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸) من چهار میلیون رای آوردم. اما در این انتخابات سیصد هزار رای بیشتر ندارم. گفتیم خب این مشخص است. حتی نزدیک ترین فرد به شما، به جنابعالی رای ندادند. انتظار دارید مردم رای بدهند؟ گفت چه کسی نزدیک من است؟ گفتیم کرباسچی که مشاورتان بود.
اعتراف خاتمی به عدم تقلب در انتخابات
به جلسه با آقای خاتمی نتوانستم بروم.. اما چند نفر از همکاران رفتند. بعد که نتیجه جلسه با خاتمی را پیگیر شدم و گفتیم نتیجه چی شد؟ گفتند که آقای خاتمی میگوید «من قبول دارم که تقلب نشده است.»
گزارشات این جلسات و گفتگو با این اشخاص جمع بندی شد و فرستادیم برای رهبر انقلاب. و ایشان هم گفتند اگر آقای خاتمی قبول دارد که تقلبی صورت نگرفته است، چرا برای ختم غائله، اعلام عمومی نمیکند؟»
کشتهسازی های دروغین!
همچنین سردار کوثری با اشاره به کشته سازی های طرفداران موسوی گفت: «حتی در مجلس آقای الویری و محمدرضا بهشتی لیستی آوردند و مدعی شدند که 69 نفر کشته شدند. گفتیم لیست اسامی را بدهید تا تحقیق کنیم. لیست را که تحویل گرفتیم، دیدیم بعنوان مثال در قسمت اسامی فقط نوشته است حسین، رضا. خب گفتیم اینها فامیلی ندارند؟ قرار شد دوباره اسامی را با نام خانوادگی و مشخصات کامل بیاورند. اسامی لیستشان به 72 نفر رسید. به تعبیری میخواستند از تعداد 72 تن شهدای کربلا، سوءاستفاده کنند.
رفتیم تحقیق کردیم و به این نتیجه رسیدیم که از این تعدادی که برای ما لیست کرده بودند، 39 نفر قطعی است. آن 39 نفر را هم که بررسی کردیم، 13 نفرشان شهدای بسیجی و سپاهی بودند که به دست فتنه گران به شهادت رسیده بودند. 13نفرشان نیز از مردم عادی بودند. مابقی هم از طرفداران آقای موسوی بودند.»
سردار کوثری در ادامه به آسیبشناسی رفتار خواص در صدر اسلام پرداخت و با مرور برخی حوادث در دورانهای مختلف انقلاب اسلامی، توصیههایی به حضار ارائه نمود.
انتهای پیام
شهامت صداقت انتشارهمه ملاقات ها ونشست هاست…همین…واگرنه یکطرف امپراطوری ….راه بیاندازد طرف مقابل حق کوچکترین پاسخی نداشته باشد اینقدر سایرین را ….نگیرید..
شرط کاندیداتوری التزام به قانون اساسی عنوان شده :
حالا سئوال اینه :
چطور اون نهادها میتونن قانون اساسی رو قبول نداشته باشند و نگهبانش هم باشند (برای نمونه : فراتر از قانون اساسی دانستن رهبری (منتخب طبق قانون اساسی) ! توسط اقای مومن از شورا ) اما کسی که اون نهادها رو قبول نداشته باشه نمی تونه کاندید شه؟، حتا اگه مردم قبولش داشته باشند بر عکس اون نهادها ؟
مگه احمدی نژاد مجوز داشت برای تجمع میدان ولیعصر ؟ اونهم از وزیر کشور خودش !
وقتی رئیس جمهور رقیب فرد عادی شه، وزارت کشور اون رئیس جمهور رای ها رو بشماره، شورای نگهبان به گفته خودشون بهش ارادت داشته باشه، وزیر خودش مجوز بده ، قبل از تایید نهایی نتیجه پیام تبریک شخص اول بهش گفته بشه ، … مشکل قابل حل نیست
مگر با تغییر قوانین مربوطه منجر به اینهمه امکان اعمال نظر
کوثری : حتی نزدیک ترین فرد به شما، به جنابعالی رای ندادند. انتظار دارید مردم رای بدهند؟ گفت چه کسی نزدیک من است؟ گفتیم کرباسچی که مشاورتان بود.
این آقا که به دیگران میگه خلاف قانون ! بگه :
چطور و به چه وسیله ای بر خلاف قانون مخفی بودن رای ، رای کرباسچی رو می دونه ؟