یادداشت زیدآبادی دربارهی اظهارات اسماعیل بخشی
احمد زیدآبادی دربارهی اظهارات اخیر اسماعیل بخشی در یادداشتی تلگرامی با عنوان “راهی که کشف شده است!” نوشت:
“اظهارات اسماعیل بخشی در مورد بدرفتاری با وی در زندان، بار دیگر موضوع شکنجه در نظام جمهوری اسلامی را در رأس اخبار شبکههای فارسی زبان خارج از کشور قرار داده است.
طبیعتاً در چنین شرایطی، بازار اصرار و انکار از سوی دو طرفِ ماجرا داغ میشود. دلیلاش هم این است که شکنجه در هر گوشهای از دنیا، معمولاً در برابر چشم غیر و در محیطی عمومی اتفاق نمیافتد و بنابراین به جز موارد منجر به جرح شدید و یا فوت، شاهد یا شاهدانی برای اثبات آن در میان نیست.
این در حالی است که بسیاری از قضات نیز در برابر ادعای هرگونه بدرفتاری یا شکنجه، ابتدا به ساکن از درِ انکار در میآیند و در نرمترین برخورد، خواهان اثبات آن میشوند. اما از آنجا که این پدیده اغلب از راههای مورد نظر قضات قابل اثبات نیست، آن را به مثابۀ نشر اکاذیب تلقی کرده و حکم تازهای علیه مدعی صادر میکنند.
از نقطه نظر عقلانی، قاعدتاً نه میتوان هر ادعای شکنجهای را پذیرفت و نه رد کرد. پس راه چاره برای احراز صحت و سقم ادعای شکنجه چیست؟ به نظرم اگر واقعاً حسن نیتی برای پایان دادن به این ماجراها در میان باشد؛ سالیان درازی است که بشر راه آن را کشف کرده است:
دسترسی بیقید و شرط متهم به وکیل انتخابی در تمام مراحل تحقیق و بازجویی یعنی از همان لحظۀ بازداشت تا مختومه شدن پرونده. بدون این دسترسی، وسوسۀ شکنجه دادن از یک طرف و ادعای شکنجه شدن از طرف دیگر همواره پا برجا خواهد بود.
در چنین شرایطی از قضا طرف بازنده، حکومتهایند چرا که ای بسا شکنجههای موردی در نزد افکار عمومی به عنوان روشی فراگیر و سیستماتیک معرفی شود و مبانی مشروعیت حکومت را به چالش کشد.
به نظرم مورد اسماعیل بخشی فرصت مناسبی است تا در بارۀ قانون دسترسی به وکیل تعیینی در بازداشتهای سیاسی یا اصطلاحاً امنیتی تجدید نظر شود.”
انتهای پیام
دورد بر تو ای جوانمرد جناب زید آبادی عزیز ، با وجود درد و رنجی که برتو رفت و ما نوعی ( مخاطب ) فقط اشک ریزان میتوانستیم با تو همدردی کنیم و حالا این چنین با سعه صدر و بدور از بغض و کینه ، چنین دیدگاهی و تحلیلی منطقی و درست رو ارائه میدهی.
سلام…در این ک در بخشهایی از ارگانهای امنیتی ما با متهمین رفتارهای تحقیر امیز و حتی شکنجه های روحی روانی و شاید فیزیکی صورت میگیرد نبایست شک کرد.مگر نوع دیالوگهای بسیار سخیف و زشت و غیر اخلاقی با متهمین قتلهای زنجیره ای و همسر سعید امامی را یادمان رفته است.بنده با نظر علی مطهری کاملا موافقم ک در بخشهایی از مجموعه وزارت اطلاعات نیروهایی حضور دارند ک ابروی نظام و اسلام و انسانیت را برده اند…مگر همین بخش از نیروهای چفیه ب گردن نبودند ک بخاطر دیدار اتفاقی وزیر در مجلسی ک ان “سید” حضور داشت در وزارت تظاهرات علیه وزیری کردند ک متاسفانه او نیز ب مانند دری نجف ابادی فاقد سابقه اطلاعاتی و امنیتی می باشد…متاسفانه ان “شخمی” ک ب وزارت در زمان مصلحی و احمدی نژاد ب وزارت زده شده اثارش سالهای سال نمود خواهد داشت و اگر اتفاقاتی مثل این نماینده کارگران رخ داده باشد ناشی از همان تفکر و بخشی از نیروهاست ک سر سوزنی با اخلاقیات دینی و انسانی اشنا نبوده و نیروهای صرفا سخت افزاری هستند ….و بنده شک ندارم اگر دو سال دیگر همان افراد تندرو سر کار ایند تتمه خادمین وزارت را نیز شخم خواهند زد.