خرید تور تابستان

تأملی بر عملیات فریب و غافلگیری در کربلای ۴ و ۵

یادداشت حسین مینایی، معاون آموزش و تحصیلات تکمیلی دافوس آجا را که در وبسایت مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری منتشر شده را در ادامه می‌خوانید:

چند روزی است که در مطبوعات، فضای مجازی و رسانه‌های کشور عملیات‌های کربلای 4 و 5 مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در این خصوص دیدگاه‌های مختلفی از سوی فرمانده‌هان عملیات‌های ذکر شده و نیز کارشناسان حوزه رسانه و جنگ ارائه شده است. صرف نظر از هرگونه قضاوتی بر آن شدم تا در خصوص فریب و غافلگیری در عملیات‌های نظامی، مطالبی را جهت تنویر افکار کارشناسان این حوزه و علاقمندان به مطالعات جنگ ارائه نمایم.

مفاهیم «غافلگیری» و «فریب» در اغلب ارتش­‌های دنیا در دو موضوع مورد بحث و بررسی قرار گرفته­‌اند. در اکثر کشورهای جهان (بالای ۹۰ درصد) غافلگیری به عنوان یک اصل از اصول جنگ شناخته شده است. مفهوم فریب نیز در آیین­‌نامه عملیات مورد بررسی قرار گرفته است. در انواع عملیات آفندی در بند عملیات آفندی خاص یکی از انواع تک­‌ها، تک فریبنده و تظاهر به تک ذکر شده است. با توجه به این مقدمه در زیر به توضیح این دو مفهوم می­پردازم.

فریب:

« فریب عبارت است از اقداماتی که برای به اشتباه انداختن دشمن، از طریق حقیقی جلوه دادن فعالیت­‌های غیر واقعی صورت می­‌گیرد. مانند تهیه مواضع فریبنده.»

انواع عملیات فریب عبارتند از:

تک فریبنده.نمایش نیرو.نیرنگ (حیله جنگی)فریب دید.( شامل تقلیدکردن، تغییر شکل دادن، وانمود کردن)

کاربرد پوشش و فریب از دوران کهن تاکنون متداول بوده است.[1]

تعریف دیگری از فریب: فریب نظامی به اقداماتی گفته می­‌شود که با هدف گمراه کردن تصمیم گیرندگان دشمن نسبت به توانمندی­‌ها، اهداف و عملیات نیروهای خودی اجرا می­‌گردد تا باعث شود دشمن مبادرت به اقدامات خاص(یا عدم اقدام)کند و به موفقیت ماموریت نیروهای خودی کمک نماید[2].

تک فریبنده:

تک فریبنده و تظاهر به تک، دشمن را از قصد و نیت واقعی آفند کننده فریب می‌­دهد. این دو عمل باعث می­‌شود تا اینکه دشمن در موضع باقی مانده و توجه خود را به آن محل معطوف نموده و درنتیجه امکان موفقیت عملیات واقعی و اصلی افزایش یابد. چنانچه این عمل موجب کشف نقاط ضعف دشمن شود ممکن است فرمانده با اجرای تک تعجیلی و یا هماهنگ شده به نقاط ضعیف کشیده شده و از موفقیت پیش آمده بهره­‌برداری نماید.

تک فریبنده با هدف­‌های کوچک و محدود که قبل و یا در خلال آفند اصلی به­ منظور گمراه کردن و منحرف کردن توجه دشمن نسبت به منطقه تلاش اصلی صورت می­‌گیرد. معمولاً یگان­‌هایی به اندازه تیپ و یا کوچکتر تک فریبنده را اجرا می­‌نمایند. انتظار فرمانده از یک تک فریبنده وصول به نتایج زیر است[3]:

دشمن در کاربرد احتیاط خود دچار اشتباه شود.دشمن آتش­‌های خود را به منطقه تک فریبنده هدایت کند.دشمن موضع جنگ­‌افزارها و نیروهای خود را آشکار کند.دشمن گیج و مشوش شود.

منظور(کارکردهای) فریب نظامی: منظور از فریب نظامی، شرح خلاصه آن چیزی است که باعث می­گردد، تا دشمن اقدام خاصی را انجام دهد یا انجام ندهد. نمونه­‌ای از فریب نظامی شامل “فریب دشمن به هدایت غلط امکانات شناسایی و مراقبت خود در خارج از منطقه مورد تهاجم نیروهای خودی و دفاع از منطقه کاذب” می­‌گردد. ممکن است سایر منظورها از فریب نظامی به شرح زیر باشد:

فریب فرمانده دشمن با استفاده از نیروها و امکانات خود به طریقی که به نفع نیروهای مشترک(خودی) باشد.وادار کردن دشمن به آشکار نمودن نقاط قوت، جابه­‌جایی نیرو و نیات خود.وادار کردن دشمن به حفظ ذخایر راهبردی خود تا زمانی که نیروهای خودی ماموریت خود را با موفقیت به پایان برسانند.هدایت(ذهن) دشمن به سمت الگوهای خاص رفتار با نیروهای خودی با هدف تاثیرگذاری بر ادراک دشمن به طوری که در زمان خاص و توسط نیروهای مشترک قابل بهره­‌برداری باشد.وادار کردن دشمن به اتلاف توان رزمی خود با انجام اقدامات نامناسب یا تاخیری.ایجاد ابهام، سردرگمی یا فهم غلط در برداشت دشمن از اطلاعات حیاتی نیروهای خودی که ممکن است شامل این موارد گردد: هویت واحدها، موقعیت، حرکات، جابه­جایی، نقاط ضعف، توانمندی­ها، نقاط قوت، وضعیت آماد و نیات.

اصول فریب نظامی[4]

تمرکز

فریب باید توان تصمیم­‌گیری فرماندهان و مقامات مسئول دشمن را هدف قرار دهد.

منظور

وادار کردن دشمن به اقدام یا عدم اقدام خاص و نه صرفاً باور برخی نکات خاص.

طرح­ریزی و نظارت تمرکزی

عملیات فریب باید به صورت تمرکزی، طرح­‌ریزی و هدایت گردند.

امنیت

خودداری از آگاهی دشمن از هدف عملیات فریب نیروهای خودی و اجرای این هدف علیه دشمن.

زمان بندی

عملیات فریب نیازمند زمان­‌بندی دقیق است.

یکپارچگی

هر عملیات فریب نظامی را با عملیاتی که از آن پشتیبانی می­‌کند، یکپارچه نمایید.

توقف عملیات فریب نظامی:[5]

خاتمه عملیات فریب به روشی است که موجب حفاظت از منافع فریب دهنده می­‌شود. هدف از توقف موفقیت آمیز شامل خاتمه عملیات فریب، بدون آشکار ساختن آن برای دشمن است. هسته طرح­‌ریزی فریب، بر پایان عملیات کلی فریب و نیز پیچیدگی­‌های موجود در هر رخداد فریب، توجه دارد. چگونگی پایان دادن به هر رخداد فریب، به روشی که هیچ نشانی از تردید و ظن در عملیات فریب بر جای نماند، از ویژگی­‌های ذاتی آماده‌­سازی رخداد فریب نظامی محسوب می­‌شود. دلایل توقف فریب را می­‌توان در شکل زیر مشاهده کرد.

هنگامی که فرمان توقف صادر می‌­شود، دیدگاه توقف مورد نظر به زیربنایی برای اقدامات توقف نهایی تبدیل می­‌شود. این اقدامات عملیاتی را که در راستای رخدادهای فریب مورد اجرا، وضعیت آگاهی سنجیده شده هدف و اهداف خاص فرمانده ذی­ربط می­‌باشند پایان می­‌دهند.اقدامات متوقف کردن باید منعکس کننده تمایل و تعصب دشمن باشد. اقدامات توقف، ارائه آن چیزی است که فریب دهنده تمایل دارد دشمن با در نظر گرفتن کل عملیات فریب از آن برداشت کند. ممکن است گستره توقف از طریق سکوت، پذیرش، انکار یا عملیات خاص فریب جهت انحراف، یعنی فریبی در فریب دیگر، بیان شود. با ادامه اجرای عملیات فریب، برخی از گزینه‌­های قبلی توقف، غیر موثر و برخی دیگر بسیار موثر می‌گردند که نشان دهنده نیازهای طرح‌­ریزی بیشتر است.توقف عملیات فریب به هماهنگی نیاز دارد. طبق قانون، فرمانده عملیات، اختیار متوقف کردن عملیات را فقط زمانی دارد که بخشی از عملیات فریب گسترده نباشد. در این زمینه، برای حفاظت از منابع یا جنبه­‌های حیاتی عملیات بزرگ­تر نیاز به توقف فوری می­‌باشد. در غیر این صورت، فرمانده آغاز کننده، قبل از اقدام به توقف با فرماندهی بالاتر هماهنگی­‌های لازم را انجام می­‌دهد. این اقدام به این دلیل که جنبه­‌های طرح پیشنهادی توقف، مانند خود فریب نظامی می‌­تواند منابع و عملیات نیروهای خودی را به خطری بیندازد که فراتر از اختیارات فرمانده آغاز کننده باشد، بسیار ضروری است.توقف عملیات فریب شامل ارزیابی و گزارش نیز می­‌گردد. ارزیابی پس از اقدام، باید توسط هسته طرح­‌ریزی فریب انجام شود. این ارزیابی برای فرمانده ذی­ربط، زیربنای اصلی تعیین درصد موفقیت ماموریت و نیز بهبود عملیات آتی فریب نظامی را فراهم می­‌کند. از آنجایی که ممکن است در طولانی مدت، اطلاعات مهم مربوط به عناصر مختلف فریب نظامی در دسترس گیرند، لذا قبل از انجام ارزیابی نهایی به چند گزارش پس از اقدام نیاز خواهد بود. این نوع گزارش، دیدگاهی جامع را از فریب نظامی را که منطبق با هدف اصلی و چگونگی تداوم اجرای واقعی آن است را برای فرمانده فراهم می­آورد.

اصل غافلگیری:[6]

غافلگیری یعنی ضربه زدن به دشمن در زمان و مکان و به طریق و روشی که انتظار و آمادگی پذیرش آن را ندارد. ما باید برای دسترسی به اصل غافل‌گیری، فرصت عکس­‌العمل را از دشمن سلب کنیم. او باید وقتی از عملیات ما آگاه شود که دیگر زمان برای عکس­‌العمل دیرشده باشد ما باید« فضا» و« زمان » را از دشمن سلب کنیم، یعنی نه فضا برای تغییر گسترش و جابه­‌جایی و تغییر حالت و نه زمان برای اجرای جابه­‌جایی مذکور در اختیار داشته باشد. لازمه دسترسی به اصل غافلگیری، رعایت درست اصل تامین است که دشمن را در بی‌­اطلاعی کامل یا لااقل در شک و تردید نگهداشته و نگذاریم از نیات و توانایی­‌های خودی آگاه گردد. غافلگیری به­‌گونه­‌ای تعیین کننده، توازن توان رزمی را برهم می­‌زند و به وسیله آن می­‌توان کمبود نیرو را جبران نمود. امروزه نیل به غافلگیری راهبردی، مشکل است: زیرا باپیشرفت فناوری وسایل دید و مراقبتی و مخابراتی و ماهواره‌­ای، مخفی کردن حرکات و جابه­‌جایی نیروها و وسایل و منابع در مقیاس وسیع، تقریباً غیرممکن است. اصل غافلگیری در بعد عملیاتی و تاکتیکی، به خاطر تاثیر قطعی در نتیجه نبردها، بسیار مهم تلقی می­‌شود. با رعایت اصل غافلگیری، موفقیت به نسبتی فراتر از تلاشی که صرف آن می­‌گردد، عاید می­‌شود.

اقداماتی که موجب دسترسی به اصل غافلگیری می­گردند، به شرح زیر هستند:[7]

۱. در اختیار داشتن اطلاعات دقیق از جوّ و زمین و دشمن(عملیات اطلاعاتی) :

نیرویی که قصد تک دارد، باید بداند، دشمن در کدام منطقه و در چه زمـانی انتظار تک ما را ندارد و در کدام محـل و چـه زمانی منتظر حمله ما می­‌باشد، تا از این دو موضوع آگاهی حاصل نکنیم، قادر به غافلگیر کردن دشمن نخواهیم شد. بنابراین، سیستم اطلاعات خودی باید حتی از طرز تفکر دشمن و زمینه‌­های فریب وی نیز آگاهی حاصل نماید تا بتوان موازنه فکری، عقلی و عصبی او را برهم زده و وی را گیج و گمراه کرد.[8]

۲. پنهان نگهداشتن نیات، طرح­‌ها و دستورات(حفاظت اطلاعات):

برای این‌که بتوانیم دشمن را غافلگیر نماییم، باید نیت، وضع موجود و موقعیت حقیقی قوای خودی را از دشمن پنهان کنیم و به عبارت دیگر، باید چشم­‌ها و گوش­‌های دشمن را بسته و مهر و موم کنیم.

سیستم حفاظت اطلاعات خودی باید کاری کند که نیات، طرح­‌ها و دستورات، جابه­‌جایی­‌ها، استعداد و تغییر گسترش‌­ها، غیرقابل کشف و نفوذناپذیر گردند. در چنین صورتی می­‌توان دشمن را با وصف تفوق عددی، دستپاچه و شتاب‌زده نموده و با وادار کردن وی به کاربرد عجولانه نیروهایش، قدرت عکس­‌العمل منطقی و به موقع را از وی سلب کرد.

۳. عملیات فریب در تمام زمینه­‌ها:

برای اینکه بتوانیم دشمن را غافلگیر کنیم، لازم است سامانه مغزی(تصمیم­‌گیری) و سلسله اعصاب دشمن را به صورت کلافی سردرگم در آورده و قدرت تعقل و تشخیص را از وی سلب نماییم. بنابراین، برای به اشتباه انداختن، سردرگم نمودن و پرت کردن حواس و جلوگیری از تمرکز فکری دشمن، باید مبادرت به اجرای فریب نمود. باید برای اغفال و پرت کردن حواس دشمن، عملیات متعددی را در دستور کار خود ترتیب دهیم. باید خود را در باختر نشان دهیم و دفعتاً ازخاور سر درآوریم. او را به سوی شمال بکشانیم و غفلتاً در جنوب ضربه خود را بر سر او فرود آوریم. باید تلاش کنیم که دشمن را دستپاچه کنیم و طوری نیروی تفکر و قوه تشخیص او را فلج نموده و تنظیم دستگاه مغزی او را بهم بزنیم که او نیروهای خودرا به عوض تمرکز، با آشفتگی و بی­نظمی کامل، پراکنده و متفرق سازد. هنگامی که نیروهای دشمن پراکنده هستند، باید باکاربرد فریب، از تمرکز موثر آن­ها جلوگیری کرد و یا وقتی که متمرکز و منسجم­‌اند، با اجرای فریب، بذر ازهم گسیختگی و بی­‌نظمی را درمیان آنها افشاند. باید طوری دشمن را فریب داد که وی نتواند که حدس بزند که درکدام محل و چه موقع باید منتظر حمله ما باشد، و در نتیجه قادر به آماده کردن خود برای قبول نبرد نباشد. هنگامی که دریافتیم بر دشمن برتری داریم، باید طوری وانمود کنیم که نسبت به او در وضع نامساعدی قرار داریم و این اوست که برما برتری و تفوق دارد و او را از این طریق به خودبزرگ بینی و در نتیجه لاف­‌زنی و غرور کاذب تشویق و ترغیب کنیم. باید باریختن دانه دشمن را به تله بکشیم ودفعتاً او را با ضربه محکم بکوبیم.[9]

۴. چالاکی و سرعت در حرکات :

در غافلگیری باید ضربه را در زمان و مکان و به روشی بر دشمن فرود آوریم که او فرصت عکس­‌العمل موثر را دراختیار نداشته باشد. حال اگر نواخت این ضربه آنچنان سریع و چابک نباشد که دشمن فرصت یابد بلافاصله یا به مرور خود را بازیابد و عکسالعمل مناسبی از خود نشان دهد، در این صورت، ما به غافلگیری موردنظر دسترسی پیدا نکرده­‌ایم. پس لازمه این ضربه، وجود سرعت و چالاکی درآن است. به عبارت دیگر، آهنگ ضربات خودی بایستی از قدرت و سرعت واکنش دشمن بیشتر و برتر باشد. به نحوی که تا به خود آید، کار او یکسره شده باشد.

هراندازه تیزبینی و چالاکی حرکات و ضربات بیشتر باشد به همان میزان درجه موفقیت نیز افزایش می­‌یابد.

۶. تنوع و تغییر دادن تاکتیک­‌ها و ایجاد روش­‌ها و شیوه­‌های نو در عملیات:

ضرورت دارد روش‌­ها و تاکتیک­‌های به­‌کارگرفته در هر عملیات، مجدداً در عملیات بعدی تکرار نگردد. برای پاسخگویی به وضعیت­‌های جدید، روش و طرز عمل را مرتباً عوض کرد. تا بتوان از راه تغییر دادن تاکتیک­‌های خود به اقتضای وضعیت دشمن، پیروزی را به دست آورد. در جنگ تحمیلی، شیوه­‌ها و ابتکارات رزمندگان خودی، بارها موجب غافلگیر نمودن نیروهای عراقی گردید.[10]

۶. کاربرد عوامل غیر منتظره (حضور سلاح­‌ها و تجهیزات جدید در صحنه کارزار)

تاریخ جنگ­‌ها حاکی از آن دارد که هرگاه سلاح و تجهیزات جدید و ناشناخته­‌ای در جنگ به­‌کارگرفته شده، موفقیت به همراه داشته است. به عنوان مثال: نبرد آژن کور،[11] سال ۱۴۱۵ – پلاسی[12] سال ۱۷۵۷ – ام دورمان،[13] سال ۱۸۹۷ )[14]

درعملیات طوفان صحرا (۱۹۹۰-۹۱) ورود هواپیمای بمب افکن اف- ۱۱۷ (استیلث) به مفهوم درخفا، و ایجاد شکاف در دیواره پدافند هوایی عراق، راه برای ورود هواپیماهای متعارف دیگر بازشد. این مسئله به همراه سرعت عمل هواپیماهای آمریکا، سبب غافلگیرشدن عراق درمقابله با تک­‌های هوایی متحدین گردید.

عملیات حفاظت اطلاعات و ضدشناسایی:

یکی دیگر از اقداماتی که در هر عملیات آفندی یا پدافندی بایستی مورد توجه قرار گیرد تا عملیات فریب و نیز اصل غافلگیری را محقق نماید موضوع ضدشناسایی و عملیات حفاظت اطلاعات می­‌باشد. تشکیلات اطلاعات نظامی و اطلاعات رزمی هر کشوری با در اختیار داشتن تجهیزات و وسایل لازم و با استفاده از شیوه­‌های مدرن و حتی با کمک دستگاه­‌های اطلاعاتی کشورهای دوست و هم­‌پیمان خود، درصدد کسب جزیی­‌ترین اخبار و اطلاعات و آخرین تغییرات از وضعیت ترتیب نیروی طرف یا طرف­‌های مورد نظر هستند. حفاظت اطلاعات هر یگان، موظف است با بکار بستن شیوه­‌های حفاظت اطلاعات، جلو فعالیت­‌های جمع­‌آوری خبر دشمن را مسدود و از اشاعه اخبار خودی به عناصر غیرمجاز، جلوگیری نماید تا بدین وسیله میزان خطری که نیروهای خودی را تهدید می­‌کند به حداقل ممکن برساند. همچنین در مورد پیشگیری از خرابکاری، جاسوسی و براندازی، پیش­‌بینی لازم را معمول دارد.

عملیات حفاظت اطلاعات و ضدشناسایی شامل موارد زیر است:

الف) حفاظت اسرار عملیات و پنهان نگهداشتن طرح­ها و دستورات.

برای این که اسرار عملیات فاش نشود، باید در طرح­‌ریزی­‌های عملیاتی، همواره جواب‌گوی چهار سئوال زیر باشیم:

اطلاعات را به چه کسانی باید گفت؟چه مقدار باید گفت؟چه زمانی باید گفت؟به چه نحو باید گفت؟

نتیجه­گیری:

با توجه به موارد فوق چنین نتیجه می­گیریم که:

فریب نظامی با هدف گمراه کردن تصمیم گیرندگان دشمن نسبت به توانمندی­‌ها، اهداف و عملیات نیروهای خودی اجرا می­‌گردد تا باعث شود دشمن مبادرت به اقدامات خاص (یا عدم اقدام) کند و به موفقیت ماموریت نیروهای خودی کمک کند، در غیر این صورت فریب صورت نگرفته است.عملیات فریب در صورت شکست، لو رفتن تغییر وضعیت، تغییر زمان­‌بندی بایستی متوقف گردد.غافلگیری یعنی ضربه زدن به دشمن در زمان و مکان و به طریق و روشی که انتظار و آمادگی پذیرش آن را ندارد. ما باید برای دسترسی به اصل غافلگیری، فرصت عکس­‌العمل را از دشمن سلب کنیم. او باید وقتی از عملیات ما آگاه شود که دیگر زمان برای عکس­‌العمل دیرشده باشد ما باید« فضا» و« زمان » را از دشمن سلب کنیم، یعنی نه فضا برای تغییر گسترش و جابه­‌جایی و تغییر حالت و نه زمان برای اجرای جابه­‌جایی مذکور دراختیار داشته باشد. لازمه دسترسی به اصل غافلگیری، رعایت درست اصل تامین است که دشمن را در بی اطلاعی کامل یا لااقل در شک و تردید نگهداشته و نگذاریم از نیات و توانایی­‌های خودی آگاه گردد. غافلگیری به گونه­‌ای تعیین کننده، توازن توان رزمی را برهم می­‌زند و به وسیله آن می­‌توان کمبود نیرو را جبران نمود.در غافلگیری بایستی به نکات زیر توجه کنیم: در اختیار داشتن اطلاعات دقیق از جوّ و زمین و دشمن(عملیات اطلاعاتی) -پنهان نگهداشتن نیات، طرح­‌ها و دستورات(حفاظت اطلاعات)- عملیات فریب در تمام زمینه­‌ها- چالاکی و سرعت در حرکات- تنوع و تغییردادن تاکتیک­‌ها و ایجاد روش­‌ها و شیوه­‌های نو در عملیات- کاربرد عوامل غیر منتظره (حضور سلاح­ها و تجهیزات جدید در صحنه کارزار)اگر دشمن در عملیات فریب اقدامات زیر را انجام ندهد فریب صورت نگرفته است:

الف) در کاربرد احتیاط خود دچار اشتباه شود.

ب) آتش­‌های خود را به منطقه تک فریبنده هدایت کند.

ج) موضع جنگ­‌افزارها و نیروهای خود را آشکار کند.

د) دشمن گیج و مشوش شود.

برای این که اسرار عملیات فاش نشود، باید در طرح­ریزی­های عملیاتی، همواره جوابگوی چهار سئوال زیر باشیم:اطلاعات را به چه کسانی باید گفت؟چه مقدار باید گفت؟چه زمانی باید گفت؟به چه نحو باید گفت؟عملیات فریب باید ذهن دشمن را به سمت الگوهای خاص رفتار با نیروهای خودی هدایت کند. و دشمن را وادار به اتلاف توان رزمی خود با انجام اقدامات نامناسب یا تاخیری نماید. در غیر این صورت فریب صورت نگرفته است.تک فریبنده با هدف­‌های کوچک و محدود که قبل و یا در خلال آفند اصلی به­‌منظور گمراه کردن و منحرف کردن توجه دشمن نسبت به منطقه تلاش اصلی صورت می­‌گیرد. معمولاً یگان­‌هایی به اندازه تیپ و یا کوچکتر تک فریبنده را اجرا می­‌نمایند. بنابراین اگر در عملیاتی هدف کوچک نباشد و فریب در خلال تک اصلی صورت نگیرد و استعداد یگان اجرایی فریب مدنظر قرار نگیرد، در واقع عملیات فریب مورد نظر نبوده است.

[۱] – معین وزیری، نصرت­ا…، آیین نامه عملیات، ۲/۰۱ -۳م –جلد۱-۱۳۷۹-ستادمشترک ا.ج-ص ۲۹.

[۲] – گروه مترجمان دانشکده و پژوهشکده پدافند غیرعامل، فریب نظامی، انتشاراتی دانشگاه امام حسین(ع)۱۳۸۹ص ۲

– [۳] معین وزیری، نصرت­ا…، آیین نامه عملیات، ۲/۰۱ -۳م –جلد۱-۱۳۷۹-ستادمشترک ا.ج-ص ۴۳۶

[۴] – گروه مترجمان دانشکده و پژوهشکده پدافند غیرعامل، فریب نظامی، انتشاراتی دانشگاه امام حسین(ع)۱۳۸۹:ص ۸

[۵] – گروه مترجمان دانشکده و پژوهشکده پدافند غیرعامل، فریب نظامی، انتشاراتی دانشگاه امام حسین(ع)۱۳۸۹:ص ۸

[۶]-معین وزیری، نصرت­ا…، آیین نامه عملیات، ۲/۰۱ -۳م –جلد۱-۱۳۷۹-ستاد مشترک ا.ج-ص۴۲

[۷]- معین وزیری، نصرت­ا…، آیین نامه عملیات، ۲/۰۱ -۳م –جلد۱-۱۳۷۹-ستاد مشترک ا.ج-صص۴۲ تا۴۶

[۸] همان- ص۴۳

[۹] معین وزیری، نصرت­ا…، آیین نامه عملیات، ۲/۰۱ -۳م –جلد۱-۱۳۷۹-ستاد مشترک ا.ج-ص ۴۴

[۱۰] معین وزیری، نصرت­ا…، آیین نامه عملیات، ۲/۰۱ -۳م –جلد۱-۱۳۷۹-ستادمشترک ا.ج-صص ۴۶ الی ۴۸

[۱۱] – ajin cour

[۱۲] – plassy

[۱۳] – om durman

[۱۴] . معین وزیری، نصرت­ا…، آیین نامه عملیات، ۲/۰۱ -۳م –جلد۱-۱۳۷۹-ستادمشترک ا.ج-ص-۴۵

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا