نظر سه فعال سیاسی اصلاحطلب دربارهی اظهارات اخیر واعظی
جهانبخش خانجانی، فعال سياسي اصلاحطلب و عضو شوراي مرکزي حزب کارگزاران سازندگي نوشت:
سخنان اخیر محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهوری در خصوص نسبت اصلاحطلبان و دولت روحانی، واکنشهای سیاسی-رسانه ای را به همراه داشت و بسیاری نسبت به صحبتهای وی موضعگیری کردند. البته در ادامه این موضعگیریها با پاسخ مجدد واعظی همراه شد. او مصاحبه قبلیاش را سوءبرداشت عنوان کرد و با تأکید بر اینکه بارها از همکاری اصلاحطلبان برای پیروزی دولت دکتر روحانی قدردانی کردهام بر موضع اعتدالی دولت تأکید کرد و گفت: نه با اصولگرای تند و نه با اصلاحطلب تند هیچ ائتلافی نداشتهایم. در این خصوص ذکر نکاتی ضروری است که در ادامه به آن پرداخته میشود. آقای واعظی به دلیل آنکه در فرآیندهای انتخاباتی و سیاسی کمتر حضورداشتهاند و بیشتر در فضای دیپلماتیک و اقتصادی حضورداشتهاند نوع ادبیاتشان بهگونهای است که مجموعه سیاسی کشور را دچار ابهام کرده است و بهنوعی ایجاد سوءتفاهم شده است. صحبتهای ایشان در خصوص اینکه در انتخابات همراهی داشتهایم و ائتلافی نداشتهایم را شنیدیم. اینجانب بهعنوان کسی که در فضای انتخابات بودم به یاد دارم که روی این واژگان که ما ائتلاف میکنیم و یا همراهی میکنیم بحثی نمیشد. طبیعی است که برای هر انتخاباتی یک شرایطی مهیا میشود و فردی کاندیدا میشود و از جریانات مختلف سیاسی دعوت به عمل میآید و از آنها کمک خواسته میشود. بهعنوانمثال وقتی آقای شریعتمداری بهعنوان رئیس ستاد انتخاباتی آقای روحانی انتخاب شدند ایشان از همه جریانات سیاسی اصلاحطلب و اصولگرای معتدل هم دعوت کردند و هم از همراهیشان استقبال کردند. اینکه به فرآیند سیاسی دو و یا چندین جریان سیاسی قبل از انتخابات مؤتلف شوند و سهم خواهی کنند اصلاً در فرآیند انتخابات ما تاکنون سابقه نداشته است و در سایر انتخابات هم به اینگونه بوده است. در سال92 هم که ایشان گفتند فقط حزب اعتدال توسعه بوده به نظر میرسد گزارش غلطی به ایشان دادهشده است زیرا در همان انتخابات هم ابتدا حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی کاندیدا بودند که بعدازاینکه رد صلاحیت شدن به دستور ایشان کلیه ستادهای انتخاباتی حضرت آیتالله رفسنجانی در جهت حمایت از آقای روحانی عمل کردند و من هم در همان ستاد مرکزی بااینکه بههرحال شناسه من اصلاحطلبی و اصلاحگرایی است در همان ستاد مرکزی فعال بودم و در کارگروههای تدوین برنامهها عمده اصلاحطلبان بودند. بهعنوانمثال در کارگروه تدوین سیاست داخلی، 90 درصد افرادی که در آن کارگروه بودند عمدتاً اصلاحطلبان بودند و عمدتاً از احزاب سیاسی اصلاحطلب بودند..
درعینحال اساساً در سال 92 بعدازاینکه آیتالله هاشمی رفسنجانی توصیه به حمایت از آقای روحانی کردند آن موقع بود که کل ستادها به حمایت از آقای روحانی پرداختند. بعد از نظرسنجیهایی که بین آقای عارف و آقای روحانی صورت گرفت این جریان اصلاحطلبان بودند که وقتی دیدند آقای روحانی درصد بسیار کمی از آقای عارف بیشتر رأی دارد و از طرفی امید به حمایت اصولگرایان معقول بود جریان اصلاحطلب به این جمعبندی رسید که از آقای روحانی حمایت کند و این حمایت هم سبب پیروزی آقای روحانی در انتخابات شد و درصدهای آرای انتخابات و اتفاقاتی که در ستاد انتخابات در آن زمان افتاد مؤید این است که اگر جریان اصلاحطلب نبود هرگز آقای روحانی به پیروزی نمیرسید و در انتخابات سال 96 که خود من رئیس ستاد خبری انتخاباتی دکتر روحانی بودم و کمیته ستاد انتخاباتی ایشان دست من بود بیش از 95درصد خبرنگاران و اصحاب رسانه از اصلاحطلبان بودند درنتیجه به نظر میرسد بیان این حرفها کمکی به فرآیند توسعهیافتگی ما و روند خدمترسانی دولت به مردم نمیکند بلکه یک نوع نگاه و گسست بین جریانات سیاسی حامی دولت ایجاد میکند. اگر نقدی از دولت است باید این نقد مشفقانه صورت بگیرد و اگر حمایتی است باید در چارچوب پروتکلهای سیاسی صورت بگیرد و به نظرم در حال حاضر زمانهای نیست که به این مسائل دامن بزنیم و دولت باید زمینه پذیرش آراء و تمام تفکرات سیاسی را مهیا کند و حرفهایشان را بشنود آنوقت شاید آنها همنظرهایی داشته باشند که به آنها باید به دیده احترام نگریسته شود و ضمن اینکه با اصولگرایان و اصلاحطلبان معتدل ارتباط دارند ارتباط خوبی است اما این ارتباط هم باید در چارچوب فرآیندهای حزبی باشد و در فرآیندهای گفتمانی یک معنا و مفهوم سیاسی را متبادر کند.
زهرا صدراعظم نوری, عضو شورای مرکزی زنان اصلاحطلب و رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران نوشت:
در چند روز گذشته شاهد واکنشهای مختلفی نسبت به سخنان رئیس دفتر رئیسجمهور بودیم. باید به این نکته توجه داشت در شرایط فعلی که مسائل داخلی و بینالمللی در کشور تأثیرگذار است دولت و نظام باید بهگونهای عمل کنند که انسجام و وحدتبخشی بیشتر در داخل ایجاد شود زیرا مشکلات داخلی امروز باعث شده مردم تا حدودی بیانگیزه و نگران باشند. در حال حاضر میزان اعتماد مردم پایین آمده است بنابراین باید تلاش کنیم باسیاستهای درست و منطقی امید را به مردم برگردانیم و به انتظارات مردم پاسخ دهیم بهگونهای که باعث ایجاد وحدت در کشور شود و وحدت در سایه شفافیت و صداقت با مردم به وجود میآید.
در شرایط موجود، احزاب و گروههای سیاسی میتوانند در انسجام و همچنین وحدت و همدلی بیشتر آحاد جامعه مؤثر باشند. دولت نیز باید از تمام ظرفیتهایی که در کشور وجود دارد استفاده کند و قدردان تمام کسانی که در موفقیتهای دولت و به قدرت رسیدن آن مؤثر بودند؛ باشد. آنهایی که تا امروز یاور دولت با همه فراز و نشیبها بودند. دولت نباید با بعضی گفتارها و سخنهای خود باعث رنجش، دلخوری و دلسردی دلسوزان خود شود.
اصلاحطلبان نقش مؤثری در به قدرت رسیدن دولت داشتند و تا امروز هم علیرغم نقدهایی که دارند، دولت را حمایت کردهاند و علاقهمند به موفقیت دولت هستند بنابراین نباید بهگونهای عمل شود که این طیف آزده خاطر شده و احساس ناامیدی و دلسردی کند.
از طرف دیگر انسجام داخلی هراندازه بیشتر شود، اثر فشارها و مشکلات خارجی و بینالمللی کمتر خواهد شد. در حال حاضر کشور در شرایطی قرار دارد که بهشدت تحتفشارها و هجمههای مختلف سیاسی و اقتصادی است بنابراین باید تلاش کنیم در داخل از دلسوزان و آنهایی که برای این کشور دلسوزی کرده و افق بلندتری برای کشور متصور هستند، حمایت و آنها امیدوار کنیم. باید ازنظر و پیشنهادها و حتی نقدهای آنها استفاده کنیم تا بتوانیم به یک اجماع بهتر و وحدت بیشتر دستیابیم تا بتوانیم در مقابل فشارهای بیرون و آسیبهایی که از بیرون به کشور تحمیل میشود، مقاومت کرده و آن را خنثی کنیم.
بر همین اساس، ازآنجاییکه آقای واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور، از لفظ اصلاحطلبان تندرو استفاده کردهاند و نقدهایی را به همراه داشته، بهتر است ایشان توضیح دهند که منظورشان از اصلاحطلب تندرو چه کسانی است. آیا هرکسی که نقدی به دولت میکند و یا اشکال را بیان میکند اصلاحطلب تندرو است و یا تعریف دیگری از این اصطلاح دارند؟
بهطورکلی در شرایط فعلی بهجای آنکه جبهه اصلاحطلبان به این صورت تفکیک شود، باید از سخنان وحدتبخش استفاده کرده و بهگونهای عمل کنیم که بیشتر بتوانیم اعتماد را افزایش دهیم.
بهتر است دولت از تمام دلسوزان چه در جبهه اصلاحطلبی و چه جبهه دیگر در جهت همگرایی بیشتر استفاده کند. گاهی برخی از سخنان نهتنها مشکلی را حل نمیکند بلکه باعث ناراحتی و نقد بیشتر میشود.
فریده اولاد قباد، رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی نوشت:
در حال حاضر کشور با مسائل مختلفی روبروست. تحریم های اقتصادی، خروج آمریکا از برجام و شرایط سخت اقتصادی مردم وضعیت را سخت کرده است بنابراین اولویت اول مسوولان باید تامین معیشت مردم باشد. در این اوضاع بیش از هر موضوع دیگری به وحدت و انسجام ملی و همبستگی نیاز داریم.
باید مسوولان از هر جناحی که هستند هدف اساسی شان وحدت و انسجام ملی باشد. وحدت و انسجام ملی یک شعار نیست بلکه یک ضرورت ملی است و باید در این شرایط از پتانسیل و ظرفیت تمام افراد صاحبنظر و اثرگذار برای برون از مشکلات استفاده کرد. باید نگاهمان به مسائل در جهت حفظ منافع ملی و همچنین حفظ مصالح عمومی مردم باشد.
برای مثال برای تصویب بودجه نیز باید نگاهمان ملی باشد و نه منطقه ای به گونه ای که براساس ضرورت ها و نیازها آن را اولویت بندی کنیم.
به طورکلی در این شرایط باید از تمام صاحبنطران و افرادی که منشا خیر برای کشور هستند بهره مند شویم و اولویتمان معیشت مردم و هماهنگی سه قوه در تعاملی سازنده با هم، باشد.
توجه مردم به عملکرد مسوولان است اگر تعامل سازنده باشند و تمام تلاش مسوولان در جهت بهبود وضعیت مردم از جمله ایجاد اشتغال و رفع بیکاری پیش رود، جو آرامش در جامعه به وجود می آید. در این شرایط نباید صحبت هایی را بیان کنیم که تنش ایجاد می کند.
آقای روحانی رئیس جمهور تمام مردم ایران است و همه مردم از ایشان و کابینه شان مطالبه گر هستند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز باید به مردم پاسخگو باشند بنابراین نباید مسائل را خط کشی کرد.
انتهای پیام