از جنتی‌ ها عبور کنید…

مهدی دادویی‌نژاد در یادداشتی با عنوان “از جنتی‌ ها عبور کنید…”” در  “راهبرد” نوشت:

۱۳دی ماه ۱۳۹۵: “فضای مجازی جوانان را به انحراف می‌کشاند و خطر آن از مواد مخدر، سرقت و دیگر مسائل اجتماعی بیشتر و مهمتر است”.

۵بهمن ۱۳۹۶: “فضای مجازی بلایی است که به جان ما افتاده است و اگر جلوی آن را می‌گرفتند، کار به اینجا نمی‌رسید”.

۲۷دی ۱۳۹۷: “وقتی رادیو و تلویزیون آمده بود، همه وحشت کردند که مبادا دین مردم از دست برود، ولی بعدا دیدند که بهترین استفاده‌ها را می‌توان از آن کرد؛ فضای مجازی نیز همینطور است. فضای مجازی می‌تواند فرصتی برای ما باشد و ما باید تهدیدات فضای مجازی را به فرصت تبدیل و از فرصت‌های آن به نفع اسلام، انقلاب و مملکت استفاده کنیم”.

این سخنان و جملات به فاصله دو سال از زبان آیت‌الله جنتی بیان شده است. به‌راستی از سال ۹۵ تا ۹۷ چه اتفاقی افتاده که این چرخش در مواضع نسبت به یک موضوع خاص اتفاق می‌افتد؟

اگر این تغییر موضع را هم‌سنگ تغییر موضع احسان طبری (فارغ از جبر و اختیار تغییر) بگیریم، گزافه نگفتیم.

افراد هم‌سن جناب جنتی به دلیل کهولت سن دچار نوعی پافشاری فزاینده بر موضوعات می‌شوند؛ حال و با این وضع چه اتفاقی افتاده است؟ آیا تغییری عمیق ناشی از آگاهی و علم نسبت به موضوع موجب تغییر عقیده شده یا موضوع دیگری در میان است؟

از نگاه نگارنده این سطور بالعکس تغیّر گفتاری، در حیطه فکری هیچ تغییری در آقای جنتی حاصل نشده است و نخواهد شد؛ این تغییر صورت‌گرفته در گفتار تنها نتیجه صریح‌ترین بیان رهبری در مورد حضور در فضای مجازی است، همین و بس!

تا پیش از این دال گفتمانی رهبری در مورد فضای مجازی بیشتر بر محوریت دشمن و دشمن‌شناسی بود و تاکید به اینکه دشمن در فضای مجازی بسیار فعال است و باید مراقب بود، البته در سخنرانی‌های خود هم گاهی به مساله حضور جوانان در این فضاها نیز می‌پرداختند.

آنچه لازم بود که از بیانات رهبری استنتاج شود، مطابق معمول مغفول می‌ماند و تمام سخنان ایشان به کناری وانهاده می‌شد و مساله دشمن پررنگ می‌شد و مستقیما امثال آقای جنتی سراغ گزاره بگیرببند و فیلتر و حذف می‌رفتند و هیچ راه دیگری به ذهنشان خطور نمی‌کرد، همچنان هم خطور نمی‌کند و خطور هم نخواهد کرد.

رهبری در بیانات اخیرشان با تاکید بر فضای مجازی و گفتن این جمله که جوانان با هوشمندی، فضای مجازی را به ابزاری برای زدن تودهنی به دشمنان تبدیل کنند؛ به‌نوعی عملکرد سابق متولیان و تصمیم‌گیران را در قبال فضای مجازی به چالش کشید.

چون جوانان همان جوانان هستند و فضای مجازی هم همان فضاست!

در این مساله اما سوالی که در ذهن جوانان شکل گرفته، این است که مسئولانی مانند جناب جنتی آیا سخنی قائم بالذات خود برای گفتن دارند؟ اگر بیانات صریح رهبری نبود، در سال جاری ایشان قرار بود فضای مجازی را خطرناک‌تر از کدام ابتلای جامعه معرفی کنند؟ به‌راستی چه اتفاقی افتاده است؟

آیا پشت ادعای پیرو رهبر و ولی بودن، باید عقل و اندیشه را تعطیل کرد و به انتظار نشست و پژواک بود؟ آیا این مصداق تنها گذاشتن رهبر و ولی‌فقیه نیست به بهانه حرکت پشت سر او؟

متاسفانه مساله‌ای که در دهه اخیر با شدت هرچه تمام‌تر در این کشور و تحت عنوان پیرو رهبر بودن اتفاق افتاده، تعطیلی اندیشه و تفکر و در نتیجه خالی از منطق ماندن بسیاری از سخنان و رفتارهای امثال جناب جنتی است؛ کاری که چه در منظومه دینی اسلام و چه در منظومه تفکری جامعه ایرانی پذیرفته نیست!

اگر قرار بر پیروی بود و ادعای پیروی داشتن هیچ گاه باب اجتهاد در فقه باز نمی‌شد و سخن همان می‌ماند که هزاروچندصد سال پیش گفته می‌شد.

با بهانه فوق‌الذکر، امثال جناب جنتی به هرکسی که اهل فکر و نظر بود، برچسبی زدند و ضدولایتش خواندند و گاهی به بند و زندانش کشیدند.

سخن اخیر رهبری در مورد لزوم حضور در فضای مجازی را چندین سال قبل افراد متفکر و اهل نظر فریاد می‌زدند؛ البته که راهی ندادند و ارجی ننهادند.

قلع و قمع و فیلترینگ و ایجاد مانع برای دسترسی به فضای مجازی عملا پروژه‌ای است که به بن‌بست رسیده و مضحکه فیلتر تلگرام آخرین میخ بر تابوت بحث فیلتر بود؛ موضوعی که حتی تاثیر و پژواکش را در سخنان شخصی مثل اقای جنتی هم مشاهده می‌کنیم.

البته این آخرین تلون در رای در مورد یک مساله خاص نبوده و آخرینش هم نخواهد بود.

جریان حاکم برای حل معضلات جامعه باید از افرادی مانند آقای جنتی گذر کند، جامعه نیازمند افرادی است که قبل از رهبری بتوانند مسائل را رصد کنند و به ایشان مشاوره بدهند تا مضحکه‌ای مثل فیلتر تلگرام اتفاق نیفتد.

جامعه امروز نیارمند افراد آزاده و معتقد به حق رای و بیان است؛ نه افرادی که پژواکی باشند و بس.

انتهای پیام