نظرات اهالی رسانه دربارهی استعفای معاون مطبوعاتی
استعفای محمد سلطانیفر از سمت معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ روز گذشته پذیرفته شد تا این نهاد رسانهای سومین معاون مطبوعاتی را هم در دولت یازدهم و دوازدهم تجربه کند. این تغییر اگرچه هنوز با معرفی فرد جایگزین تکمیل نشده است اما پرسشهایی را از این دست به ذهن متبادر میکند که اصولا قوانین تصویب شده در این نهاد رسانهای چه میزان ضمانت اجرایی دارد و اختیارات و وظایف معاونت مطبوعاتی تا کجاست و اینکه رویکردهای رسانهای در کشورمان تا چه اندازه قائم به شخص معاون مطبوعاتی است.
خبرنگار ایسنا در گفتوگوهایی مجزا با بهروز بهزادی (روزنامهنگار باسابقه و رییس شورای سیاستگذاری روزنامه «اعتماد»)، فریدون صدیقی (استاد روزنامهنگاری)، رضا قویفکر (روزنامهنگار باسابقه)، بیژن نفیسی (پیشکسوت عرصه رسانه)، عباس صفاییفر (دبیر انجمن دفاع از آزادی مطبوعات) و مهدی رحمانیان (مدیرمسوول روزنامه شرق) این پرسشها را مطرح و پاسخ خود را دریافت کرده است.
در چنین فضایی انتظار استعفا شوکآور است
فریدون صدیقی در گفتوگویی با ایسنا گفت: در شرایط بحرانی کنونی، استعفای محمد سلطانیفر خیلی اتفاق مثبتی برای فضای رسانهای ما نیست. در چنین فضایی انتظار این استعفا شوکآور است. امیدواریم یک معاون آگاه به فضای رسانهای ما و آگاه به زیست رسانهای ما معرفی شود که بیش از پیش رسانههای ما از بحرانهای موجود آسیب نبینند.
وی درباره ضمانت اجرایی قوانین تصویب شده در معاونت مطبوعاتی، با یادآوری اینکه به جایگاه معاونت مطبوعاتی از دو زوایه میتوان نگاه کرد، نخست به زوایهای که مربوط به دولت، وزارت ارشاد و مجموعهای از نظام بالاسری رسانهای است اشاره کرد و گفت: دولت، وزارت ارشاد و … مجموعهای از نظام بالا سری رسانهای هستند که به خودشان حق قضاوت، داوری، تعیین سرنوشت و بود و نبود رسانهها را میدهند. حتی قوه قضاییه، مقننه، خود دولت و نهادهای ذینفع دیگر هم خودشان را در قبال چگونه کار کردن رسانهها صاحبنظر میدانند.
این استاد روزنامهنگاری سپس با اشاره به زاویهی دیگری که میتوان به قضیه نگاه کرد، گفت: زاویه دوم این است که رسانهها چه توقع و انتظاری از معاونت مطبوعاتی دارند. اگر منظر اول یعنی متولیان و مسوولان نهاد و غیره توقعشان این است که هیچ روزنامه و مجلهای حق ندارد از جایگاه و رسالتی که دارد، تخطی کند، خب از این سَمت هم همه رسانهها این انتظار و توقع را دارند که معاونت مطبوعاتی در برابر همان انتظارات و توقعات ایستادگی کند و پاسخگو باشد. بحرانی که رسانهها دامنگیر آن هستند. در این میان این پرسش پا به میدان میگذارد که آستانه وظایف و اختیارات معاونت مطبوعاتی تا کجاست.
وی در پاسخ به اینکه آیا آستانه مسوولیت با اختیار همخوانی دارد و اختیار خود معاونت مطبوعاتی چیست؟ مطرح کرد: در فضای کنونی که رسانههای ما دچار بحران کاغذ، تیراژ و ریزش مخاطب هستند معاونت مطبوعاتی چه اختیاراتی دارد و چه امکاناتی در پیش رویش است که پاسخگوی رسانهها باشد تا آنها بتوانند مشروعیت خود را در برابر مخاطب از دست ندهند و همچنان مرجع باشند و کارکرد ارجاعی داشته باشند. چقدر بودجه در اختیار معاونت مطبوعاتی است که بتواند به هنگام، وارد عمل شود.
صدیقی با تاسف از وعدههایی که داده شده و عملی نشده است، نوک پیکان این انتقادات را بیش از معاونت مطبوعاتی به خود دولت نسبت داد و گفت: دولت در حالی که خودش باید تامینکننده آزادی مطبوعات باشد، خودش را در جایگاه مخاطب عادی قرار میدهد و میپرسد که چرا اینها وجود ندارد؛ در حالی که اینها پرسشهایی است که رسانهها و مردم دارند.
***
معاونت مطبوعاتی تابعی از اوضاع مطبوعات فعلی ماست
بهروز بهزادی از روزنامهنگاران قدیمی هم معتقد است: معاونت مطبوعاتی تابعی از اوضاع مطبوعات فعلی ماست. از نظر اقتصادی مطبوعات ما در حال افت هستند. یکی از مهمترین مشکلات مطبوعات مسئله کاغذ است که هزینههای آن سه برابر افزایش پیدا کرده است و هیچ راهی برای فرار از آن نیست. زمانی که مصوب میشود حقوقها ۲۰ درصدی افزایش پیدا کند، باز هم گرفتاری در رسانهها شروع میشود که چطور بتوانند حقوقها را اضافه کنند.
رییس شورای سیاستگذاری روزنامه «اعتماد» ادامه داد:فشاری که بر مطبوعات وارد میشود، این است که وزارت ارشاد که تا به حال یارانه میداد دیگر قادر به دادن این تسهیلات نیست. تمام این مسائل دست به دست هم داده است و به ویژه اینکه یک شرایط تکنیکی در مطبوعات حاکم شده است و آن این که مردم خبرهایشان را از رسانهها و مطبوعات نمیخوانند. متاسفانه بزرگترین روزنامههای دولتی ما الان با مشکل مواجه شدهاند. شرکتهای تبلیغاتی خوابیده است، صنایع مشکل دارد و چون مشکل دارند نمیتوانند آگهی و تبلیغ به مطبوعات بدهند. در واقع یک بیماری و آفت به جان رسانههای ما افتاده است. در کنار این، رسانههای ما مرجعیت خود را هم از دست دادهاند، آنهم بخاطر تلویزیونی که به وظایف ذاتی خودش در این سالها عمل نکرده است؛ در واقع مردمی که باید پای تلویزیون مینشستند به ماهواره و رسانههای خارجی روی آوردهاند.
بهزادی در پایان گفت: به عقیده من اساتید علوم اجتماعی و ارتباطات باید پروپوزالی بنویسند که این وضعیت را چگونه باید درست کرد. معاونت مطبوعاتی هم تحت فشار است و هر کسی که در این جایگاه قرار بگیرد تحت فشار فزاینده قرار می گیرد و به هر کسی پیشنهاد دهند حاضر نیست بپذیرد.
***
مساله فراتر از حوزه مطبوعات است
رضا قویفکر از روزنامهنگاران باسابقه درباره اینکه معاونت مطبوعاتی در دوران مختلف تا چه میزان اختیارات داشته است؟ به ایسنا گفت: واقعیت این است که مطبوعات ما بیمارند، بالاخره باید بتوانند با این بیماری مبارزه کنند، برای درمان آن هم باید بودجه و وسیله داشته باشند تا بتوانند به جنگ این بیماری بروند. مطبوعات ما نیازمند حمایت هستند. آقای سلطانیفر انسان موجهی بودند. البته ایشان زمانی که آمدند یکسری وعدههایی را مطرح کردند که اکثر آنها محقق نشد؛ به عنوان مثال خبر وام ۲۰ تا ۷۰ میلیونی در شرایطی که روزنامهنگاران ما وضعیت خوبی ندارند و امنیت شغلی برای روزنامهنگار وجود ندارد، خبر بسیار خوشحالکنندهای بود و یا مسئله کاغذ که مشکل پدیدهای است و حل نشد. بحث آدمها و آقای سلطانیفر نیست. مطبوعات باید مستقل باشند و کار خودشان را انجام دهند و معاونت مطبوعاتی هم باید مسیر را برای آنها هموار کند تا چرخه این ماشین مطبوعات در این راه به خوبی حرکت کند.
وی ادامه داد: تنها عوض کردن آدمها و اسم آدمها مشکل را حل نمیکند. آقای انتظامی بسیار محبوب بودند و خیلی خوب کار کردند ولی اگر ایشان هم حالا حضور داشتند، شاید در این شرایط با مشکلات عدیدهای روبهرو میبودند.
این روزنامه نگار قدیمی با اشاره به اینکه مهم است که وظایف معاونت مطبوعاتی در چهارچوب سازمانی که محول شده است، به وقوع بپیوندد، یادآور شد: اگر قرار است معاونت مطبوعاتی عوض شود و کاری انجام نشود، آن معاونت مطبوعاتی دیگر هیچ اثری در جامعه مطبوعات نخواهد داشت. به نظرم مسئله فراتر از حوزه مطبوعات است باید یک نگرش کلی صورت بگیرد. پیش از این قرار بود بیانیهای منتشر شود که اصلا مطبوعات چه عملکردی دارد و چگونه باید از آن حمایت کرد. مطبوعات در همه جای دنیا کارشان را میکنند. در ژاپن نشریه ای داریم که بیش از یک میلیون تیراژ دارد. بنابراین آنها راهکارهایی دارند که باید ما با توجه به شرایطمان از آنها الگو بگیریم. به نظرم باید بررسی کرد که معاونت مطبوعاتی به چه دلیل تشکیل شده است اگر اهدافی که از قبل متصور میشود اجرایی شود، موفق خواهد بود.
***
درک نادرست رسانه از سوی دولتمردان
عباس صفاییفر ـ دبیر انجمن دفاع از آزادی مطبوعات و مدرس حقوق ارتباطات ـ درباره حوزه اختیارات معاونت مطبوعاتی و لزوم حمایت این معاونت از رسانهها و اینکه در دورههای مختلف چگونه بوده و در حال حاضر چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟ اظهار کرد: حدود اختیارات سازمانهای دولتی از جمله معاونان وزارتخانهها محدود و نوشته شده است اما در بستر همین قوانین معاونان میتوانند اقداماتی انجام دهند و از آن اختیارات حداکثر استفاده را ببرند. چنانچه ما در دوره آقای بورقانی شاهد این اقدامات بودیم. در آن دوره اقداماتی که انجام میشد در بستر قانون بود. او با شناخت فضا، اقداماتی که میتوانست را انجام داد.
صفاییفر در ادامه با اشاره به مشکلات ریشهای و اساسی مطبوعات یادآور شد: از جمله این مسائل و مشکلات میتوان به مسائل اقتصادی و خودسانسوری حاکم در رسانهها و همچنین محدودیتهایی که گاهی خود نوشته و گاهی نانوشته است اشاره کرد. مجموعه این مسائل شرایطی را پدید آورده است که کار رسانهای را بیش از پیش سختتر کرده است. در حوزه مطبوعات مکتوب و فضای مجازی باید شبکههای اجتماعی و پایگاههای خبری را هم اضافه کرد که بیشترین نیاز مالی در این حوزه است. به عنوان کسی که سالهاست آقای سلطانیفر را میشناسم، ایشان جزو قدیمیهای رسانه است و مشکلات را میداند. او برای حل مشکل اقتصادی مطبوعات تلاش زیادی کرد، اما عدم همکاری و عدم درک درست جایگاه رسانه از سوی دولتمردان، عاملی بود که ایشان استعفا کردند.
دبیر انجمن دفاع از آزادی مطبوعات با بیان اینکه پاشنه آشیل سقوط و بدنام شدن دولتها به مطبوعات برمیگردد، یادآور شد: اگر یک دولت بداند با رسانهها و مطبوعات چگونه باید رفتار کند، ۲۰ درصد خدمات دهد، 90 درصد تبلیغات شاملش میشود. در دولت اصلاحات گاهی اوقات اقدامات دولت ۲۰ درصد بود اما در ذهن مردم ۹۰ درصد شکل میگرفت. دولت آقای روحانی گاهی اوقات خدمات ۷۰ درصدی دارد اما در ذهن جامعه ۲۰ درصد هم نمینشیند. بیشترین و بیشترین فشار روی این دولت است، علت آن هم این است که دولت شناخت درستی از مطبوعات و رسانهها ندارد، رابطه درستی هم با جراید و عناصر جامعه مطبوعات و رسانهای ندارد.
***
معاونت مطبوعاتی چگونه میتواند به فضای رسانه کمک کند؟
بیژن نفیسی، مدرس روزنامهنگاری و روزنامهنگار پیشکسوتنیز درباره حوزه اختیارات معاونت مطبوعاتی در دورههای مختلف با بیان اینکه افرادی که در معاونت مطبوعاتی به جایگاه میرسند باید افرادی باشند که مشکلات مطبوعات برایشان ملموس باشد، یادآور شد: به همین دلیل است که برخی افراد زمانی که به معاونت مطبوعاتی میآیند، وقتی احساس میکنند توقعی که مطبوعات از آنها دارند فراتر از توقعی است که میتوانند آنها را برآورده کنند، مواجه میشویم با این مساله که زودتر از افرادی که نسبت به مسائل مطبوعات و رسانه آگاهند، کنارهگیری می کنند. این مساله را در طول دوران مختلف دیدهایم و به کرات هم میبینیم.
وی ادامه داد: مطبوعات در حال حاضر دچار مشکلات عدیدهای هستند؛ مشکلاتی که بیش از گذشته بروز پیدا کردهاند دلیل آن هم بالا رفتن هزینههای انتشار است و یا برخیها متوسل به این میشوند که از تعداد صفحاتشان کم کنند و یا برخی از آنها پرسنل خود را کاهش میدهند و یا موارد دیگر. خود به خود این مساله متوجه معاونت مطبوعاتی دروزارت ارشاد هم است؛ اینکه چگونه میتواند به این فضا کمک کند تا فشار کمتر شود.
این روزنامهنگار باسابقه در ادامه با اشاره به استعفای محمد سلطانیفر از سمت معاون مطبوعاتی به ایسنا گفت: او یک اختیارات و محدودیتهایی داشته است که به مشکل برخورده است؛ طبیعتاً اگر نتواند درست عمل کند کنارهگیری میکند. فکر نمیکنم فرقی داشته باشد، هر فردی دیگری هم که بیاید مشکلات همچنان سر جایش است و باید برای رفع آن مشکلات اندیشهای دیگر کرد.
نفیسی در پایان گفت: تغذیه روحی و روانی جامعه بسیار مهم است برای ادامه حیات رسانهها باید برنامه داشته باشیم و مثل کالای استراتژیک به آن توجه کنیم.
***
دستهای بسته سلطانیفر
مهدی رحمانیان ـ مدیر مسوول روزنامه شرق ـ نیز در گفتوگو با ایسنا درباره وضعیت فعلی معاونت مطبوعاتی، اظهار کرد: از اسم معاونت مطبوعاتی پیداست که قرار است معاونت کند؛ یعنی در حقیقت به مطبوعات کمک کند. یعنی همان معاضدت؛ اما در این سالها اینکه قانون چه میگوید یک بحث، اینکه آدمها چه کردهاند بحث دیگری است. هر فردی آمده است، بنا به سلیقه خودش کاری کرده است.
او ادامه داد: بهترین معاون مطبوعاتی در این سالها آقای احمد بورقانی بوده است چراکه او فردی رسانهای بود. به هر حال خاک رسانه را خورده بود. درد رسانهها را میشناخت و بر اساس همین نوع رفتارش با رسانهها، از رسانهی چپ یا راست با همه یک رفتار کاملا منصفانه و همراه با معاضدت داشت و حتی رسانههای اصولگرا هم کسانی که منتقدند این را قبول دارند که ایشان بهترین معاون مطبوعاتی بوده است. آقای سلطانیفر هم از جنس رسانه بودند ولی کاملا دستشان بسته بود و در این یک سال و یک ماهی که حضور داشتند واقعا نتوانستند کاری کنند به دلیل اینکه کاملا یک مسیر ناهموار بر سر راهشان بود. ایشان چند روز پیش به من میگفتند که هنوز در حال پرداخت بدهیهای طرح اشتراک هستند طرحی که واقعاً نادرست بود.
مدیر مسوول روزنامه شرق در ادامه با اشاره به اینکه این طرح آسیب جدی به رسانهها وارد کرد یادآور شد، علیرغم اینکه در سه دوره وزیر گذشته تلاشهای فراوانی کردیم که این طرح که آسیب زننده بود از میان برداشته شود متاسفانه چندان گوش شنوایی وجود نداشت. آقای صالحی امیری هم زمانی که آمدند، متوجه آسیبهای این طرح شدند اما ایشان نیز تغییر کردند. بالاخره این طرح برچیده شد ولی آفات آن تا چندی پیش دامنه مطبوعات را گرفته بود. آقای سلطانیفر در مطبوعات فرد تربیت شدهای بود اما هیچ ابزاری برای کار در اختیارش نبود و همین باعث شد ایشان از معاونت استعفا بدهد.
رحمانیان در پایان گفت: به نظرم کسی باید معاون وزیر شود که از جنس رسانه باشد و به دور از منفعتطلبی به قصد کمک، موانع را از سر راه مطبوعات بردارد. هر کسی غیر از این باشد وضعیت بدتر و بدتر خواهد بود.
انتهای پیام