روایت مسجدجامعی از ساخت مجتمع فرهنگی در مجاورت تئاتر شهر
روزنامهی سازندگی نوشت: احمد مسجدجامعی که در سالهای گذشته در کنار شخصیتی فرهنگی، بهعنوان تهرانشناس هم شناخته میشود، تاریخ شفاهی پررنگی از محدوده تئاتر شهر دارد. وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی و عضو سه دوره شورای شهر تهران در گفتوگو با «سازندگی» روایتی از آنچه در دهههای ۷۰ و ۸۰ بر محدوده تئاتر شهر و تصمیم به ساخت مجتمع فرهنگی گذشت، ارائه میدهد.
متن کامل این گفتگو را در ادامه می خوانید:
سابقه سامان بخشیدن به پهنه رودکی، ظاهراً به دولت آقای خاتمی برمیگردد، چرا تاکنون این طرح به نتیجه نرسیده است؟
در برنامه چهارم دولت، همزمان با ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی، سندی را تهیه کردیم که یکی از بندهای آن این بود که محوطه تالار رودکی تا تئاتر شهر به «پهنه فرهنگی- هنری» تبدیل شود. طراحی فاز اول آن به این شکل بود که از ابتدای تقاطع خیابان حافظ و خیابان شهریار آغاز و به تئاتر شهر وصل میشد. در فازهای بعد ضلع شمالی آن تا خیابان انقلاب و ضلع جنوبی آن تا نوفللوشاتو را در بر میگرفت و از شرق و غرب خیابان حافظ و ولیعصر را پوشش میداد. در این طرح تکتک پلاکها شناسایی شد و چون بناهای ارزشمندی هم به لحاظ معماری و هم به لحاظ ساکنان وجود داشت پیشبینی مجموعهای فاخر در دل شهر تهران طبیعی بود. مجموعه تالار وحدت و رودکی و تئاتر شهر در ۴۰ سال گذشته مهمترین مرکز فعالیتهای فرهنگی و هنری پایتخت بودند و در این محوطه علاوه بر تئاتر شهر، تالار رودکی و تالار وحدت و تالار فرهنگ، سالنها، گالریها و کافیشاپها و تئاترهای بخش خصوصی وجود دارد و به همین دلیل این محوطه از اهمیت فراوانی برخوردار است. اما دولت پس از خاتمی این ایدهها را پیگیری نکرد و برنامه چهارم را کنار گذاشتند و گفتند این برنامهها لیبرالیستی است.
در همان سالها وارد شورای شهر شدید. شما در شورا در این باره چه کار کردید؟
بله در همان دوره به شورای شهر، که سومین دوره فعالیت خود را آغاز کرده بود راه یافتم و طرحی را که توسط دولت وقت متوقف شده بود، به صورت یک سند در شهرداری تصویب کردیم و شناساییها و مطالعاتش این بار توسط شهرداری انجام شد. آقای محسن هاشمی، رئیس مترو بود. طرحی برای خط مترو در کنار تئاتر شهر (در مسیر انقلاب و مسیر ولیعصر) اجرا شد و گفته میشد لرزشهای ناشی از عبور خط مترو به ساختمان تئاتر شهر آسیب خواهد رساند. اما مطالعاتی با پیگیری کمیسیونهای فرهنگی و عمران در همین زمینه انجام دادیم و بر اساس آنها مشخص شد که عبور خط مترو به تئاتر شهر آسیبی نخواهد زد. با این حال موافقتنامهای با آقای هاشمی نوشتیم و با زندهیاد عزتالله انتظامی و آقای ایرج راد در خانه تئاتر و کمیسیون فرهنگی جلساتی برگزار شد و درباره موضوع مورد بحث به توافق رسیدیم.
در آن جلسه بحثی هم درباره این پهنه و تئاتر شهر مطرح شد؟
بله، حتی مصوبات دیگری هم داشتیم. ضمناً قرار گذاشتیم که کارگاه مترو، که آن وقت در خیابان مظفر پایینتر از خیابان انقلاب بود، بعد از اتمام ساخت مترو برای ساختمان تکیه شهر در اختیار قرار گیرد. علاوه بر آن بحث ایستگاه مترو تئاتر شهر پیش آمد و قرار شد که طراحی و معماری داخلی ایستگاه تئاتر شهر با نظر خانه تئاتر صورت پذیرد و نام ایستگاه روبهروی پارک دانشجو تئاتر شهر باشد. ضمناً سازه ایستگاه در این محل، مانع دیدن ساختمان تئاتر نباشد.
این شلوغی و رفتوآمد نامعمولی که در کنار تئاتر شهر شاهدیم، ناشی از چیست؟
اتفاق نامعمولی که در کنار تئاتر شهر و چهارراه ولیعصر روی داد، احداث زیرگذر برای عابر پیاده بود. اگر به آنجا رفته باشید میدانید که چقدر دسترسی به بیرون سخت است، با راهپلههایی که به دسترسیهای متعدد ختم میشود. بماند که هزینه نگهداری، روشنایی، نظافت، پلههای برقی و آسانسورها چقدر بالاست. علاوه بر آنکه برای معلولان جسمی و حرکتی دشواریهای دوچندان دارند. درحالیکه در همه جای دنیا ماشین به زیرگذر راه پیدا میکند و پیاده از سطح خیابان و پیادهرو میگذرد. میدانیم که چهارراه ولیعصر دو شاهراه و ستون فقرات شمال به جنوب و شرق به غرب را به هم وصل میکند و بناهای فاخر، از جمله تئاتر شهر در کنارههای آن وجود دارد. در زمانی که آقای نجفی شهردار شدند، با اطلاعاتی که از شورای سوم و مصوبات پیرامون این موضوع داشتند، اعتبار مصوبه «پهنه رودکی» را ابلاغ کردند. هر چند که اقدامات خوبی توسط بخش خصوصی در بخشهایی از این پهنه و با حمایت شهردار منطقه انجام شد اما اجرای کامل طرح باز هم زمان میخواهد.
آیا سیاستی در پیش بوده که تئاتر شهر بهعنوان مهمترین ساختمان فرهنگ و هنر در ۴۰ سال گذشته به حاشیه رانده شود و از اهمیتش کاسته شود؟
با این صحبت موافق نیستم، در طول این سالها این منطقه به مهمترین منطقه برای انجام فعالیتهای فرهنگی و هنری تبدیل شده است و از گالریها، کافهها و انجمنها و تماشاخانههای خصوصی پر شده است. در واقع نقطه کانونی توسعه فرهنگ و هنر در این پهنه در برنامه دولت درست انتخاب شده بود. شاید تئاتر شهر فعلاً روزهای اوج خود را نداشته باشد اما آن منطقه همچنان شاهراه فرهنگی-هنری به حساب میآید.
ساخت بنای مجتمع فرهنگی- هنری حضرت ولیعصر(عج) در کنار تئاتر شهر از چه زمانی مطرح شد؟
در ابتدا آنجا یک زمین خالی و محل پارک وسایل نقلیه به ویژه ماشینهای مراجعان تئاتر شهر بود، پیشنهاد من این بود که آن جا به تکیه شهر تبدیل و با الگوی امروزی شده تکیه دولت که نقشههای آن موجود است ساخته شود. آقای مهندس موسوی آن زمان در فرهنگستان هنر بود و میتوانست با گروهی نقشههای تکیه دولت را روزآمد کند. قرار بود که تکیه شهر، نمایشهای آئینی و مذهبی را حمایت کند و تئاتر شهر هم فعالیتهای خود را داشته باشد و حتی بحث بود که در مکان تکیه شهر، موزه هنرهای نمایشی سنتی مانند تعزیه، پردهخوانی و نمایشهای آئینی راهاندازی شد. زیرا با توجه به گستردگی ادوات بهکاررفته در این نمایشها، همچنان این حوزه از داشتن موزه و کتابخانه تخصصی محروم است. سند موزه و کتابخانه حضرت سیدالشهداء علیهالسلام در شورای چهارم به تصویب رسید.
آیا بنای مسجد در دوره سوم شروع شد؟
نه، شروع بنا در دوره دوم شورای شهر بود. کلنگ این بنا در زمان آقای احمدینژاد بر زمین زده شد و گفتند به همان میزانی که فضا برای پارک وسایل نقلیه وجود داشت، در طرح جدید فضایی برای آن در نظر گرفته خواهد شد. ولی عملا در زمان آقای قالیباف ساخت آن جدی شد و نقشه موجود به تصویب معاون فنی و ریاست وقت مرکز رسیدگی به امور مساجد هم رسید. روحیه آقای قالیباف هم این نبود که برخلاف نظر برخی نهادهای سیاسی و مذهبی رفتار کند، بنابراین با همهجا برای ساختن آن بنا هماهنگی شد و همان زمان ساخت آن به پایان رسید اما افتتاح و بهرهبرداری نشد.
مسجد و مجتمع فرهنگی و مذهبی ولیعصر (عج) با چه عنوانی مجوز گرفته است؟ آیا ساختن آن برای این بود که تئاتر شهر به حاشیه رانده شود؟
آن مکان با عنوان مسجد کلنگزنی شد، اما اینکه شما میگویید سیاستی برای به حاشیه راندن تئاتر شهر وجود داشته، من تصور میکنم نمیتوان این نظر را به همه دستاندرکاران نسبت داد.
چرا مسجد حضرت ولیعصر (عج) مناره و گنبد ندارد؟
بسیاری از مساجد هستند که مناره و گنبد ندارند. مسجد از نظر شرعی نیازی به گنبد و مناره ندارد و از نظر معماری گنبد و مناره لزوماً از اجزای مسجد نیست.
اما آن محدوده به پاتوق دستفروشهای بدل شده است.
آن بحث دیگری است؛ هر فعالیتی که منجر به سد معبر شود ممنوعیت دارد اما مقصود این نیست که با دستفروشان رفتارهای خشن انجام شود زیرا سدمعبر دستفروشان جرم تلقی نمیشود و قابلیت مدیریت دارد. پیشترها دور تئاتر شهر و پارک دانشجو نرده داشت، همان زمانی که نردههای پارکها را برداشتند به وضع کنونی درآمد. مدتی بعد آقای خسروجردی طرحی ارائه کرد که با درختچهها و نگرشهای هنری، فضای حائلی میان پارک دانشجو و پیادهرو ایجاد شود که آن هم عملی نشد و میتوان دوباره به آن پرداخت.
انتهای پیام