چند پرسش از منتقدان فعالیت هسته ای ایران
گزارش انصاف نیوز، رضا نصری حقوقدان ایرانی عضو واحد حقوق بینالملل موسسه ی عالی مطالعات بینالمللی ژنو، در فیسبوک نوشت:
پروندهی هستهای ایران از همان اول هم رنگ و بوی “ژئوپولینیک” داشت. یعنی بهانهای بود برای تضعیف موقعیت ایران در منطقه و تقویت محور تلآویو – ریاض. چند سالی طول کشید تا بسیاری از تحلیلگران ایرانی و غیر ایرانی این حقیقت را قبول کنند. اما امروز – با ظهور داعش و آشکار شدن جنگ نیابتی قطبهای مهم منطقه – و همچنین با مطالعه ی دقیق رفتار بازیگران مختلف در جریان مذاکرات – دیگر کمتر کسی در اینکه پرونده ی هستهای ایران محل نزاع و رقابت ژئوپولیتیک شده است تردید دارد.
چرا فرانسه سال گذشته در ابتدا مانع انعقاد توافق ژنو شد؟
نقش عربستان در روند مذاکرات هستهای چیست؟ اصولاً چرا باید عربستان نقش داشته باشد؟
اسرائیل در شکلدهی به مواضع کشورهای غربی چه نقشی ایفا میکند؟
چرا از میان این همه کشور جهان ترکیه و برزیل میانجی حل مساله شدند؟
چرا مساله ی موشکهای بالیستیک ناگهان وارد پرونده ی هستهای شد؟
چرا علیرغم رویه ی شورای امنیت در سایر پروندهها، ناگهان ایران مورد “تحریم تسلیحاتی” (Arms embargo) قرار گرفت حال اینکه هیچیک از شرایط لازم برای وضع چنین تحریمی مهیا نبود؟
بحران اوکراین چه تاثیری بر پرونده ی هستهای دارد؟
تحریم گاز روسیه توسط اروپا چه تاثیری دارد؟
آیا جنگ داخلی سوریه تاثیری بر روند مذاکرات هستهای داشته است؟
آیا ظهور داعش رسیدن به توافق را آسانتر خواهد کرد؟
آیا کاهش قیمت نفت بر مواضع کشورها اثر خواهد گذاشت؟
پاسخ هر چه باشد، صِرف اینکه این پرسشها در سالهای اخیر در بالاترین سطوح تصمیمگیری مطرح شده نشان از “ژئوپولیتیک” بودن و “ژئوپولیتزیه” شدن تدریجی پرونده ی هستهای دارد.
کسانی که در این میان، با انتشار مقاله و ایراد سخنرانی “هزینه سنگین اقتصادی” رسیدن به “انرژی هستهای” توسط ایران را زیر سوال میبرند و یا با استناد به برتری انرژی خورشیدی و بادی و با اشاره به زیانهای محیط زیستی نیروی هستهای، نتیجه میگیرند که پافشاری ایران بر موضع خود فقط میتواند دلیلی بر “نظامی بودن” برنامه ی آن باشد، در واقع تمام این کانتکست را نادیده میگیرند.
در مثل جای مناقشه نیست، اما اینها کسانی هستند که احتمالاً در دهه ی ۶۰ مینوشتند “مقاومت و هزینه کردن برای بازپسگیری خرمشهر مقرون به صرفه نیست چرا که خاک خرمشهر به اندازه ی کافی حاصلخیز نیست”!
انتهای پیام