خرید تور تابستان

پس از دستور رهبری درباره توقف “یکسان‌ سازی قبور شهدا” چه اتفاقی رخ داد؟

مریم شاهسمندی، روزنامه نگار در گزارشی درباره‌ی طرح یکسان‌ سازی قبور شهدا” در “سازندگی” نوشت:  هر مزار یک قاب شیشه‌ای دارد؛ برای جای دادن خاطره‌های کوچک و بزرگ خانواده‌ای که طی سال‌های پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی عزیزی را از دست داده‌اند. نگاه کردن به قاب‌های شیشه‌ای و وسایل کوچکی که در آن جای گرفته روحت را نوازش می‌کند.

با همه شلوغی آرامش خاصی اینجا برقرار است. می‌شود ساعت‌ها در این مزار‌ها بگردی و با خانواده‌هایشان خاطرات روزهای بودنشان را مرور کنی. خاطراتی که گاهی شیرین است و گاهی تلخ. کافی است به قاب‌های شیشه‌ای بالای هر مزار نگاه کنی؛ چیزهای زیادی هست، از آینه و شمعدان گرفته تا چراغ‌های کوچک نفتی، عکس خانوادگی، پارچه‌های سبز که حتما سوغات کربلا یا مکه است، جانماز و تسبیح و عکس پدر و مادری که به دیدار فرزند شتافته‌اند و حالا در جایی دیگر و زمانی دیگر گرد هم آمده‌اند. اینها تصاویری بکر است از سالیان دراز؛ تصاویری بکر که طی طرح یکسان‌سازی قبور شهدا در معرض تهدید و فروپاشی قرار داشت؛ طرحی که خوشبختانه با نظر رهبر انقلاب اجرایی نشد.

یکسان‌سازی قبور شهدا از کی شروع شد؟
کارگروه ساماندهی گلزار‌های شهدا، سال ۸۳ به تصویب هیئت وزیران رسید. طبق این دستورالعمل، جلسات کارگروه به‌ریاست استاندار یا معاون عمرانی استاندار و ۱۷ دستگاه مرتبط، در استانداری‌های کشور برگزار شد. برای همین می‌توان شروع رسمی کار مستمر برای ساماندهی گلزار‌ها را سال ۸۳ دانست.
پیش از آن هم در دهه ۷۰ اقداماتی تحت عنوان بهینه‌سازی گلزار‌های سطح کشور در چند نقطه محدود انجام شده بود و پس از تأیید بنیاد شهید و امور ایثارگران نامشان در زمره گلزار‌های ساماندهی‌شده ثبت شد. در سال ۸۳ و قبل از تصویب کارگروه‌ها، کار ساماندهی ۳۳۸ گلزار و ۷۸۲۶ مزار شهید پایان یافته بود، اما ساماندهی به‌صورت مستمر از سال ۸۳ قوت گرفته و ادامه پیدا کرد.

هر وقت که حرف از این طرح بود، بعضی از مسئولان می‌گفتند قبور را یکسان‌سازی کنیم، بعضی‌ها هم از زیباسازی گلزار حرف می‌زدند. اما چه فرقی می‌کند، مسئله که نام و نشان نیست. هرچند که مدیران بنیاد شهید تاکیدشان این بود که منظور از ساماندهی گلزار شهدا بهینه‌سازی فضای گلزار‌ها و رسیدگی به معابر آن بوده است؛ نتیجه‌ای بنابر گفته‌های خیلی از خانواده‌ها محقق نشد.

با این حال در بسیاری از گلزار‌های شهدا در سراسر کشور طرح یکسان‌سازی قبور اجرا شد و طی آن سنگ مزار شهدا و ویترین‌های بالای سر هر مزار، به‌یک‌باره نابود شد و جای آن را به سنگ‌های هم‌اندازه و همرنگ داد. هویت قبلی که هر کدام نشان از شهیدی و خانواده‌ی آن داشت از میان رفت و همه مزارها به یک شمایل درآمد. شمایل یکدست که غربت این گوشه از زمین بیشتر می‌کرد.

این اتفاق در اکثر گلزارهای شهدا در استان‌ها و شهرهای مختلف رخ داد اما کار به تهران که رسید خیلی از خانواده‌ها با اعتراض‌های پیاپی خود مانع از ادامه اجرای این طرح شدند، هر چند که در سال ۸۷ بدون دریافت رضایت از خانواده شهدا در قطعه ۲۴ گلزار شهدا طرح یکسان‌سازی شروع شد و تا جایی هم ادامه یافت اما زمانی که خانواده‌های معترض هر روز بر تعدادشان افزوده شد این طرح به طور موقت متوقف شد تا این که هفته گذشته مقام معظم رهبری طی حضور در گلزار شهدا به اجرای طرح اعتراض کردند.

ایشان پس از زیارت مزار شهدای بهشت زهرای تهران با بیان اینکه یکی از کارهای بدی که بعضی از مدیران گلزارهای شهدا انجام می‌دهند، این کار غلط یکسان‌سازی قبور شهداست گفتند: «این [جا] خوب است؛ همین درست است، بیایند صاحبان این شهدا، پدرانشان، مادرانشان، فرزندانشان، همسرانشان، علامتی داشته باشند، عکسی داشته باشند، این خوب است. این شکل، شکل طبیعی است. هیچ لزومی ندارد که ما این [علامت‌ها] را صاف کنیم، به خیال اینکه می‌خواهیم زیباسازی کنیم. زیبایی هر جایی و هر چیزی به حَسَب خودش است؛ زیبایی انسان، زیبایی باغ، زیبایی قبرستان، زیبایی هر چیزی را باید به حَسَب خودش محاسبه کنیم».

پس از تذکر رهبر انقلاب و در راستای تحقق منویات مقام معظم رهبری؛ شهردار تهران به مدیرعامل سازمان بهشت زهرا دستور داد مزار شهدا به صورت طبیعی و طبق سلیقه خانواده‌های آنان حفظ شود. پس از این دستور مدیر عامل سازمان بهشت زهرا اعلام کرد: «همین ابراز رضایت رهبر معظم انقلاب از وضعیت بهشت زهرا (س)، باعث دلگرمی ما بود و بنده هم تازمانی که در این مسئولیت و خدمت هستم یک آجر از قطعات مطهر شهدا جابه‌جا نخواهد شد».

شورای شهر؛ مخالف طرح یکسان‌سازی
طرح یکسان‌سازی قبور شهدا در زمان شهرداری قالیباف به شدت جدی شد. در حالی که اعضای شورای شهر با این طرح موافق نبودند و برخی از اعضای این شورا در نشست‌هایی که با خانواده‌های شهدا داشتند به این نتیجه رسیده بودند که انجام این کار می‌تواند میراث معنوی آنها را از بین ببرد.

اقبال شاکری، عضو شورای شهر دوره چهارم در این‌باره به «سازندگی» می‌گوید: ما از مخالفان سر سخت این طرح بودیم. البته اشتباه بزرگ این بود که یک قطعه از گلزار شهدا بدون اطلاع خانواده‌ها و البته بدون هماهنگی با شورای شهر دستخوش تغییر شد؛ اتفاقی که باعث شد صدای اعتراض خانواده شهدا بلند شود. ما معتقد بودیم که گلزار شهدا یک میراث معنوی است و مصداق رشادت‌ها و فداکاری‌هایی است که از این عزیزان در اذهان مردم نقش بسته و تغییر دادن آن می‌تواند به عظمت و بزرگی یاد و خاطره این عزیزان خدشه وارد کند.

او می‌گوید: البته شهرداری به این هدف که دسترسی به قبور شهدا را برای خانواده‌هایشان که دیگر پا به سن گذاشته بودند راحت‌تر کند، دست به این اقدام زد،‌ اما در نشستی که ما با خانواده شهدا داشتیم آنها عنوان کردند که از این بابت هیچ مشکلی ندارند و دلشان نمی‌خواهد که مزار فرزندان و همسرانشان دستخوش تغییر شود. ضمن این که وقتی از قطعه ۲۴ که طرح همسان‌سازی در آن اجرا شده بود، دیدار کردیم، متوجه شدیم که دیگر از آن شکوه و عظمت قبلی هیچ خبری نیست. ضمن اینکه برخی از خانواده‌ها معتقد بودند مزار عزیزانشان جا‌به‌جا شده است.

خانواده‌هایی از جنس عشق و خاطره
وقتی وارد گلزار شهدا می‌شوی، هر روز از هفته یا هر ساعتی از روز که باشد، کسانی هستند که سر مزار عزیزانشان نشسته‌اند، دعا می‌خوانند، ذکر می‌گویند و گاهی درددل می‌کنند، خیلی از این افراد همان کسانی هستند که وقتی خبر یکسان‌سازی گلراز شهدا را شنیدند، دلشان شکست. بغضشان ترکید و آه از نهادشان بلند شد. شنیده بودند جایی که سال‌های سال با آن خاطره ساخته بودند، جایی که سرشار از عشق بود، ممکن است یکباره به مزارهایی یکدست تبدیل شود. این خبر برای خیلی از آنها تلخ‌تر از آن چیزی بود که وقتی مسئولان این طرح را تصویب می‌کردند به آن فکر کرده بودند؛ حالا حتی یادآوری آن هم برایشان سخت بود.

اینجا تنها جای آشنا برای من است
فاطمه سادات، زن ۸۵ ساله‌ای است که روی یک صندلی تاشو کنار مزار پسرش نشسته و خیلی تمایل به صحبت کردن ندارد، اما در مورد طرح همسان‌سازی گلزار شهدا با صدایی بغض‌آلود به «سازندگی» می‌گوید: من اینجا را چشم‌بسته پیدا می‌کنم، می‌دانی چند سال است که هفته‌ای دو بار به اینجا می‌آیم، کنار مزار پسرم. دستش را به قاب شیشه‌ای می‌زند و می‌گوید، ذره‌ذره وجودم را اینجا گذاشتم. حالا می‌خواستند همه را از ریشه بکنند، خدا را خوش می‌آید من با این سن و سال تازه دنبال مزار پسرم بگردم.

من اینجا برای پسرم تولد می‌گیرم، عروسی می‌گیرم، در خیالم نوه‌ام را در آغوش می‌کشم. ساعت‌ها اینجا می‌نشینم و تمام اتفاق‌ها را برایش تعریف می‌کنم. اگر شکل و فرم اینجا عوض شود برای من غریبه می‌شود. می‌گویم این طرح متوقف شد؛ چشمانش برقی می‌زند و دست به آسمان بلند می‌کند و می‌گوید: خدا را شکر.

دفترچه خاطرات پدر و دختر
آمنه سر مزار پدرش نشسته و آرام قرآن می‌خواند. سلام که می‌کنم با چشمان خیس نگاهم می‌کند، درباره طرح مناسب‌سازی از او هم می‌پرسم و می‌گوید: خدا را شکر که مقام معظم رهبری مانع این کار شدند، من خیلی کوچک بودم که پدرم شهید شد، مادرم هر هفته مرا به اینجا می‌آورد. از جایش بلند می‌شود و با کلید کوچکی قفل قاب شیشه‌ای را بازمی‌کند و دفترچه‌ای را از آن بیرون می‌آورد. این دفتر خاطرات من و پدرم است، من می‌نویسم و او می‌خواند.

هر اتفاق تازه‌ای که می‌افتد، از قبولی در دانشگاه تا سرکار رفتن و حتی ازدواج برادرم و خواستگاری خودم همه را برایش می‌نویسم. دفتر را از دستش می‌گیرم. برگ‌های کاهی دفترچه زرد شده است. نمی‌گذارد از دفتر عکس بگیرم، می‌گوید: ببخشید اما این فقط برای پدرم است قرار نیست کس دیگری هم این دفتر را ببیند.

اینجا پر از خاطره است
سر مزار دیگری سه زن نشسته‌اند و زیر لب ذکر می‌گویند. آنها هم با این طرح مخالفند. عاطفه می‌گوید: اینجا مزار برادرم است. همیشه با مادر و پدرم اینجا می‌آمدیم سال گذشته آنها هم به رحمت خدا رفتند. عکس پدر و مادرش را که در قاب شیشه‌ای گذاشته‌اند، نشانم می‌دهد. اینجا برای ما پر از خاطره است. خیلی وقت‌ها ما سه خواهر می‌آییم اینجا و با برادرمان درددل می‌کنیم، از سختی‌ها و خوشی هایمان می‌گوییم.

اصلا این متفاوت بودن است که اینجا را دوست داشتنی می‌کند. هر کسی در این قاب‌های شیشه‌ای یک دنیا خاطره جای داده چه فایده دارد که می‌خواستند همه را به یک تابلو سرد و بی‌روح تبدیل کنند. ‌ای کاش قبل از این که دست به این کار بزنند کمی به دل خانواده شهدا و ارتباط عاطفی که ما با اینجا برقرار کرده‌ایم، فکر می‌کردند. خدا را شکر که این طرح متوقف شد.

داغ پسرم را تازه نکنید
پیرمرد به سختی دستش را به قاب شیشه‌ای بالای مزار می‌گیرد و از جایش بلند می‌شود. عکس پشت شیشه را می‌بوسد و آرام می‌گوید: خداحافظ باباجان. با پشت دست اشک گوشه چشمش را پاک می‌کند. می‌خواهد برود که در مورد این طرح و احساسی که نسبت به آن دارد می‌پرسم. دستش را به قاب شیشه‌ای حائل می‌کند و می‌گوید: من از کسانی بودم که به این طرح اعتراض کردم. به مسئولان بهشت‌زهرا و بنیاد شهید گفتم داغ پسرم را تازه نکنید. من به اینجا عادت کرده‌ام. دلم اینجا آرام می‌گیرد. حالا شما می‌خواهید برای زیبا‌سازی خاطرات ما را از بین ببرید. این همه جا برای اجرای طرح زیبا‌سازی هست بروید سراغ همان‌ها. دست از سر گلزار شهدا بردارید. ما نمی‌خواهیم اینجا را زیبا‌سازی کنید. اینجا با همین شکل و شمایل زیباست.

اجرای طرح، بدون هماهنگی با خانواده شهدا
ماجرای یکسان‌سازی گلزار شهدا تنها به تهران مربوط نبود و در بسیاری از شهرها و استان‌ها این طرح انجام شد؛ آن هم بدون هماهنگی با خانواده شهدا. البته که مسئولان هم اجرای آن را با سرافرازی خبررسانی کرده بودند. بسیاری از خانواده شهدا معتقد بودند که این کار توهین به خاطره‌ها و آرمان‌های آنها و شهیدانشان است اما کسی گوشش به این حرف‌ها بدهکار نبود. همه‌چیز به تدریج و بدون هماهنگی با خانواده‌های داغدیده اجرا شد. این قصه‌ی شهرهای دیگر بود؛ اما در تهران این طرح فقط در یک قطعه اجرایی شد، آن هم در سال ۹۵ اما بعد از آن خانواده‌های شهدا اعتراض‌های گسترده‌ای کردند و باعث شد که طرح به طور موقت متوقف شود.

قطعه ۲۴ گلزار شهدا که قبلا یکسان‌سازی شده بود، دیگر آن حال و هوای سابق را نداشت، خانواده‌ها ناراحت بودند، انگار یادگار باارزشی را از آنها گرفته باشی و در ازایش چیز  دیگری به آنها بدهی. البته این ماجرا هم تمام شد و در باقی قطعه‌های گلزار همیشه همان عطر و حضور و حال و هوای همیشگی خواهد ماند.

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا