خرید تور تابستان

دکتر مصطفی معین: 16 آذر باقی می‌ماند

آرمان نوشت: 16 آذر، روز دانشجو هیچ‌گاه فراموش نمی‌شود. روزی که دانشجویان برای حفظ استقلال کشور در مقابل ظلم ایستادند و در این مسیر، سه دانشجو خون خود را به وطن اهدا کردند. این روز را باید روز اثبات نقش دانشجو در تحولات کشور دانست که هر ساله از سوی دانشگاهیان و مسئولان پاس داشته می‌شود. بیشتر تاکیدات در این روز بر جلوگیری از انحراف جنبش‌های دانشجویی و تاکید بر حفظ اصول این جنبش است. تاکید بر این است که دانشگاه نباید ابزار دست سیاسیون برای رساندن آنها به قدرت باشد بلکه مهم‌ترین نقش دانشجو علم آموزی برای پیشرفت کشور در حوزه‌های مختلف است. دکتر مصطفی معین از افرادی است که به‌خوبی به فلسفه نامگذاری 16 آذر به نام روز دانشجو آگاه است و آن را در کتاب تاریخ شفاهی آموزش عالی تشریح کرده است. او در زمانی که وزیر علوم بود همواره به دانشجویان توصیه می‌کرد فعالیت سیاسی را نباید حذف کرد اما علم آموزی دارای نتایج بیشتری برای کشور است. گفت‌وگوی دکتر‌معین درباره روز 16 آذر را در ادامه می‌خوانید: 
 چطور شد 16 آذر را به نام روز دانشجو نامگذاری کردند؟
همانطور که سابقه تاریخی روز 16 آذر را می‌دانید، این روز مهم‌ترین نماد مبارزات دانشجویی و سمبل قدرت دانشجواست. نماد مقابله با انواع استبداد و استعمار است. در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب، دانشگاه‌ها از همان اوایل سال تحصیلی تا بعد از 16 آذر، احساس ثبات و آرامش نمی‌کرد. از چند هفته قبل از آن تا مدت‌ها بعد از این روز، برنامه‌ها، جلسات مخفی، تظاهرات و انواع و اقسام اعتراض‌ها وجود داشت. گروه‌های مختلف هم می‌خواستند این روز را به خودشان منتسب کنند؛ به‌ویژه گروه‌های چپ و مارکسیستی و تا حدودی هم گروه‌های اسلامی. بنابراین خواستیم از فضای انقلابی بعد از جنگ استفاده کنیم و قبل از اینکه فرصت از دست برود، روز دانشجو را با 16 آذر پیوند دهیم و وارد تقویم کشور کنیم. 
 بالاخره می‌خواستید روز دانشجو داشته باشید یا از 16 آذر استفاده کنید؟
هر دو. 16 آذر باقی می‌ماند اما با یک رویکرد هدفمند، مسئولانه و مثبت تا بتوانیم از این سرمایه تاریخی و انقلابی استفاده کنیم و اجازه ندهیم در دست هر گروهی برای استفاده‌های سیاسی خاص مطرح شود. نوعی منزلت دادن به دانشجو و جایگاه و تاریخ جنبش دانشجویی هم بود. اگر ما در آن دوره این کار را نمی‌کردیم در دوره‌های بعد امکانش میسر نبود. این بود که ماه‌های اول دوره وزارت در سال 1368 با دوستان صحبت کردیم تا برای این کار برنامه‌ریزی شود. در آن زمان شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرده بود که وزارت ارشاد، مناسبت‌ها را به صورت سالانه بررسی کند و بعد از تایید شورای فرهنگ عمومی در جلسه شورای عالی مطرح کند و اعضا درباره آن نظر بدهند تا در صورت تایید نهایی در تقویم قرار بگیرد. قبل از آن هم ما درخواست مکتوب خود را به شورای فرهنگ عمومی داده بودیم. ریاست این شورا که مانند شورای عالی برنامه‌ریزی و شورای پژوهشی از شوراهای اقماری شورای عالی انقلاب فرهنگی بود، برعهده وزیر ارشاد گذاشته شده بود. عده‌ای از افراد حقیقی و حقوقی عضو شورا بودند که نماینده ما، آقای‌دکتر داوری اردکانی هم جزو شخصیت‌های حقوقی آنجا بودند. 
  گزینه دیگری برای روز دانشجو بود؟
نه به‌طور جدی. البته نیروهای بسیج و سپاه سالگرد شهادت سید حسین علم الهدی را که دانشجوی دانشگاه شهید چمران بود و همراه یک گروه دانشجو در هویزه به شهادت رسیده بود، پیشنهاد داده بودند و پیگیری می‌کردند. اما ادله ما قوی‌تر بود و مخالفت جدی هم نشد. بنابراین روز شانزدهم آذر به عنوان روز دانشجو در جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسید. فضای شورای عالی انقلاب فرهنگی به گونه‌ای بود که این پیشنهاد با مخالفت جدی روبرو نشد و به تصویب رسید. فضای دانشجویی هنوز فعال نشده و ترکیب اعضا هم متفاوت بود. آقای خاتمی وزیر ارشاد بود و آقای‌هاشمی هم با آن سوابق انقلابی که داشتند مخالفتی نکردند. ضمن آنکه احساس خطر جدی هم نسبت به جنبش دانشجویی وجود نداشت. 
 موضع کلی شما در برابر تشکل‌های دانشجویی غیر همسو با وزارت چه بود؟
اتفاقا در دوره وزارت بیشتر جلسه‌ها با جامعه اسلامی دانشجویان و بچه‌های راست بود تا دفتر تحکیم. البته آنها خودشان وقت نمی‌خواستند و شاید احساس نیاز نمی‌کردند، این طور نبود که وقت بخواهد و وقت داده نشود. جناح راست خواسته‌هایش را مطرح می‌کرد و من هم از معاونانم می‌خواستم که بدون سوگیری کمکشان کنند. دلیلی برای کمک نکردن نداشتم، چون ما از تکثر فعالیت‌ها و واحدهای فرهنگی، سیاسی و صنفی در دانشگاه حمایت می‌کردیم. چند باری هم با اعضای انجمن‌های اسلامی دانشجویان در دانشگاه‌ها جلسه گذاشتم و به آنها گوشزد کردم که فعالیت اصلی‌شان تحصیل است و باید حداقل 70 درصد وقت خود را صرف آموختن علم کنند تا بتوانند در مرحله بعد مفید و در خدمت جامعه باشند. در ضمن بقیه وقتشان را صرف بالا بردن آگاهی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود کنند، نه آنکه شعبه‌ای از یک حزب باشند یا بازیچه فعالان سیاسی. از آنها می‌خواستم که از جامعه خود تحلیل و شناخت علمی داشته و به مسائل آن حساس باشند. آنها را تشویق می‌کردم تا هم‌زمان در سه عرصه علم، سیاست و اجتماع فعال باشند. اینکه ما وقت نداریم یا نمی‌شود یا نمی‌گذارند توجیه افراد تنبل است. دانشگاه زمان و محل تمرین مدنیت، تلاش علمی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی است البته تحصیل علم هدف اصلی است. می‌دانم که جمع کردن اینها سخت و فهم آن مشکل است ولی امکان‌پذیر نیز است!
 آن سه دانشجو که مقابل معاون رئیس‌جمهور آمریکا شهید شدند، متناسب با فضای ضد آمریکایی آن دوره بود؟
در آن زمان خود مسئولان می‌خواستند فضای دانشجویی فعال‌تر باشد، چون مدتی دانشگاه تعطیل بود، بعد هم جنگ شروع شد و بعد از جنگ فضا همچنان راکد بود. اما مطمئن هستم که اگر در دوره دوم آقای هاشمی با آن ترکیب جدید دولت و اعضای شورای یا حتی در دولت اصلاحات این پیشنهاد مطرح می‌شد، با آن مخالفت جدی می‌کردند. 
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا