تحلیل زیدآبادی از “پشت و روی کنفرانس ورشو”
احمد زیدآبادی در یادداشتی تلگرامی با عنوان “پشت و روی کنفرانس ورشو” نوشت: “سخنرانی مقامهای آمریکایی در کنفرانس ورشو لحن تند و بسیار گزندهای در برابر ایران داشت اما سخنان آنان چندان هم بیسابقه نبود. در واقع چند ماهی است که رهبران آمریکا از هر فرصتی برای حمله به سیاستهای جمهوری اسلامی و مسئولان بلند پایۀ آن استفاده میکنند به گونهای که این حملات لفظی به صورت امری عادی در واشنگتن در آمده است.
از این رو، اهمیت کنفرانس ورشو را صرفاً نباید در نوع مواضع علنی مایک پنس و مایک پمپئو که در مجموع حاوی افشای نکتۀ تازهای از استراتژی آمریکا در برابر ایران و یا به طور کلی خاورمیانه نبود، جستجو کرد. بر این اساس، به نظر میرسد هدف اصلی کنفرانس نه در اظهارات و سخنرانیهای علنی و روی پرده بلکه در جلسات و کارگروههای محرمانه و پشت پرده پیگیری شده است.
جزئیات سخنرانیها و مذاکراتِ پشت درهای بسته در کنفرانس ورشو به عمد انتشار عمومی پیدا نکرده است، اما از همان مقدار اطلاعات اندکی که محافل آمریکایی و اسرائیلی به بیرون درز دادهاند؛ میتوان نتیجه گرفت که حرف اصلی طرفهای شرکت کننده در کنفرانس این بوده است که کشورهای عرب و اسرائیل خواهان دستیابی به صلح با یکدیگرند، ولی ایران در مسیر آنان مانعتراشی و کارشکنی میکند. با این حساب، به زعم آنان ایران با نوع فعالیتهای خود و بخصوص از طریق حمایت از گروههایی مانند حماس، جهاد اسلامی و حزبالله لبنان مانع اصلی صلح و ثبات پایدار در خاورمیانه است و از این جهت، باید در اولویت برخورد مشترک آنان قرار گیرد تا راه صلح گشوده شود.
البته این نوع داوری در بارۀ رفتار ایران هم به نوبۀ خود حرف تازهای در بر ندارد و تا کنون نیز بارها به نحوی تلویحی از سوی طرفهای درگیر در مناقشه مطرح شده است. در واقع مسئلۀ مهم در این میان این است که حاضران در کنفرانس ورشو برای مقابله با ایران بر روی چه موارد خاصی تفاهم کردهاند و یا قرار است بر اساس توصیههای کارگروه تعیین شده از سوی کنفرانس بر روی آن تفاهم کنند.
این بخش از کار کنفرانس را به نظرم باید جدی گرفت و بیاهمیت شمردن آن بخصوص از سوی رسانهها و دلخوش داشتن به اینکه اروپاییها در سطحی پایین در آن شرکت داشته و یا در بیانیۀ پایانی کنفرانس نامی از ایران برده نشده است، چشم بستن به روی واقعیتهاست.
واقعیت این است که حضور پنج همسایۀ جنوبی ایران در کنار مغرب و مصر و اردن در کنفرانس که ائتلافی را با هم تشکیل دادهاند، از جهاتی مهمتر از حضور اروپائیان است چرا که جمع این کشورها توان لابیگری مؤثری در جامعۀ بینالمللی دارد و برخی از آنها به دلیل موقعیت همسایگی، میتوانند در تنگتر کردن حلقۀ محاصرۀ اقتصادی ایران نقش جدی بازی کنند.
آنچه اما در این میان به ایران مربوط میشود این است که آیا میخواهد همچنان خود را به عنوان مخالف سرسخت هرگونه راه حل سیاسی و مسالمتآمیز برای مسئلۀ فلسطین معرفی کند؟ به نظرم مادامی که ایران بر این نکته اصرار داشته باشد، حرف آمریکا و متحدان منطقهایاش در سطح جامعۀ جهانی گوش شنوایی خواهد داشت. ولی اگر ایران همانطور که محمد جواد ظریف نیز یک بار اشاره کرد، نابودی اسرائیل را به عنوان تنها راه حل مشکل فلسطین در عمل دنبال نمیکند، بهتر است آن را به زبانی رسمی اعلام کند. در آن صورت نه فقط فضای جهانی علیه آن تغییر خواهد کرد بلکه راستگرایان اسرائیلی که خود مانع اصلی دستیابی به هر گونه صلح با فلسطینیهایند، آماج فشارهای بینالمللی قرار خواهند گرفت و آمریکا هم امکان دفاع از آنان نخواهد داشت.
اینکه فردی مانند نتایناهو که در پی تداوم اشغال کرانۀ باختری و مخالف تشکیل کشور مستقل فلسطینی و در نتیجه مانع استقرار صلح واقعی در منطقه است، با توسل به برخی مواضع ایران خود را در موقعیت صلحخواهی نشان دهد، دردی است که درمان آن فقط با یک جملۀ کوتاه و صریح و رسمی از طرف ایران یعنی اعلام “حمایت از تأسیس کشور مستقل فلسطینی در سراسر کرانۀ باختری و بیتالمقدس شرقی” امکانپذیر است!”
انتهای پیام