زاویهای از شخصیت فکری آیت الله مومن
حجت الاسلام هادی سروش، مدرس حوزه، در یادداشتی با عنوان «زاویهای از شخصیت فکری آیت الله مومن» به بهانهی درگذشت آیت الله محمد مومن، عضو شورای نگهبان قانون اساسی نوشت:
🔰در مورد شخصیت فکری آیت الله مومن “رحمه الله علیه” به مطالبی در آثارشان برمیخوریم که قابل دقت است.
📌در نوشتههای فقهیاش بر این باور است:
“در حاکمیت حکومت اسلامی رضایت شهروندانش نقشی ندارد و ولی فقیه درصورت عدم رضایت مردم حق اِعمال حکومت دارد و میتواند در شئون زندگی خصوصی و عمومی آنان ورود کند”.
📌در کتاب خاطرات ایشان که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ شده، وقتی به ماجراهای انتخابات دوره سوم مجلس میرسند؛ با ذکر مطالبی به صورت کنایه و اشاره چنین القا میکنند که؛
“حضرت امام تحت تاثیر اطرافیان قرار داشتند و بعضی از آنها گزارشهای غلط به ایشان می دادند و ایشان بر طبق آن گزارش های غلط تصمیم می گرفتند بعد هم برای تایید اظهارات خویش از مرحوم آیت الله احمدی میانجی مطلبی نقل می کنند که در طول تاریخ هم این چنین بوده و حتی در اثر گزارش های غلطی که به حضرت امیر (ع) در مورد محمد بن ابی بکر دادند حضرت او را از استانداری مصر عزل و توبیخ کرده و به جایش مالک را فرستادند که در اثر این گزارش غلط ، هم محمد بن ابی بکر از دست رفت هم مالک کشته شد و هم مصر از دست رفت”.
🔻پینوشت:
در مورد مطلب اول؛
در عین احترام به نظریهی اجتهادی ایشان، اما باید توجه داشت که همخوانی با نظریه حضرت امام (ره) ندارد.
و در مورد مطلب دوم؛
شناخت ایشان از امام محل تاسف است!
و مهمتر؛ در مورد تحت تاثیر بودن حضرت امیر (ع) از گزارشات نابجائی که به ایشان ارائه میشده است! که باید عرض کنم؛
اگر در نسبت اینچنین تحلیلی به آیت الله احمدی میانجی (ره) تردید نداشته باشیم! حتما دارای تاملات جدی تاریخی و کلامی شیعه است.
منابع:
منبع مورد اول که بحث ولایت فقیه و رضایت است، کتاب الولایة الهیة، جلد سوم ص ۴۷۸ و جلد اول ص ۳۲۷
مورد بعدی که در مورد امام است: خاطرات آیه الله مومن، صفحه ۱۹۸ و ۱۹۹ چاپ شده بوسیلهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی
انتهای پیام
مهم انست که چنین افکاری سالها بر سرنوشت مردم این دیار حاکم بوده است…….اهمیت موضوع انستکه چنین افرادی ایمانشان وتقوای نشات گرفته از این اعتقاداثرات اجنماعی خودرادارد…….کفی بالموت واعظا…..
با سلام
نکته ای که اول میخوام عرض کنم اینه که چرا آقای هادی سروش همیشه حالت انتقادی داره؟ به عبارت دیگه در نوشته هایی که از ایشون دیده ام همیشه دنبال یک نکته ای از دیگران هست که یک حاشیه ای بهش بزنه؟ این چنین حالتی در مسائل علمی گرچه لازمه ولی نشانه خوبی نیست، چون به هر کسی میشه یک سری اشکالاتی وارد کرد. یعنی این همه مطالبی که آقای مومن کتبا و شفاها از خودش به جای گذاشته هیچ مورد خوبی نداشته که آقای هادی سروش نقل کنه فقط این دو تا نکته بوده؟
نکته بعدی اینکه در مورد مطلب اول ایشون گفته که همخوانی با نظریه امام نداره. میخوام عرض کنم که خب منطبق با نظریه امام نباشه، مگه اولین باره که در فقه شیعه نظری مخالف نظر امام داده شده؟ مگه نظر امام خمینی ملاک صحت و سقم نظریات دیگرانه؟
در مورد مطلب دوم هم ایشون گفته که دارای تاملات تاریخی و کلامی شیعه است. خب وقتی که اشکالی میکنید کامل اشکال کنید، یعنی چی که میگید که تاملاتی داره ولی اشکال رو مطرح نمیکنید؟ شما مطلب رو بگید شاید اصلا اون جوری نباشه که شما فکر کرده اید.
چرا شما اصل م.ضوع را مطرح نمیکنید؟؟چرا این زوایای فکری که مورد عمل یک فقیه تاثیرگذار در شورای نگهبان بوده است درزمان حیاتش طرح نشده است؟؟؟شایداگر ان فتاوی مورد نقد واشکال میشداینقدر عموم مردم از واقعیت های جاری مطلع میشدند…..بهر حال اورفت به انجاییکه به سئوالات بیشماری پاسخ دهد……
گزارش هاى غلط به اميرالمؤمنين (ع) و امام خمينى (ره) !
عجب آيه اللهى كه بر خلاف نص صريح قرآن امير المؤمنين (ع) را معصوم نميداند !
و عجب مركز اسنادى ! كه هر پرت و پلائى را عليه امام اول و رهبر انقلابش منتشر ميكند !
“در حاکمیت حکومت اسلامی رضایت شهروندانش نقشی ندارد و ولی فقیه درصورت عدم رضایت مردم حق اِعمال حکومت دارد و میتواند در شئون زندگی خصوصی و عمومی آنان ورود کند”. عجب نظريه اي است اين نظريه!!! جناب مومن، چه کرده اي با اين نظريه فقهي!!
اللهم اجعل عاقبت امورنا خیرا……