خرید تور تابستان

“آینده افغانستان را طالبان تعیین می‌کند”

شفقنا نوشت: این روزها صلح برای افغانستان دغدغه سیاسی بسیاری از سران کشورها شده است؛ قطعاً پیگیری روند صلح برای افغانستانی که ۴۰ سال است روی آرامش را ندیده، می تواند در آینده سیاسی این کشور نقش اساسی داشته باشد. از سوی دیگر زمزمه بازگشت طالبان به صحنه سیاست و قدرت در افغانستان و خروج نیروهای خارجی و انتخابات آتی ریاست جمهوری مردم افغانستان را مجدد دچار نگرانی هایی کرده است. شفقنا افغانستان در گفت وگویی با دکتر سیدوحید حسینی ظهوری، کارشناس سیاسی افغانستان، استاد دانشگاه و رئیس مرکز هماهنگی تشکل های فرهنگی افغانستان، به بررسی چگونگی مهندسی انتخابات، نتایج پیگیری روند صلح و آینده افغانستان با بازگشت طالبان به صحنه قدرت را مورد بررسی قرار داد.

او معتقد است: ترامپ با توافقی که از طریق خلیل زاد با طالبان به وجود آورده، مردم افغانستان را تهدید می کند که با طالبان به توافق می رسند و ممکن است طالبان در قدرت شریک شوند؛ از طرفی اگر دولت افغانستان رسمیتی نداشته باشد، آینده را تا حدود زیادی طالبان تعیین خواهند کرد چون به عنوان یک قدرت به مذاکره آمده اند.

متن کامل گفت وگوی شفقنا افغانستان با دکتر ظهوری را می خوانید:

 

شفقنا افغانستان- خلیل زاده نماینده آمریکا برای گفت وگوهای صلح افغانستان چندی پیش احتمال تشکیل دولت موقت افغانستان را اعلام کرد، اگرچه اشرف غنی مخالفت خود را با تشکیل دولت موقت بیان کرد، اما به نظرتان در نهایت آمریکایی ها موفق خواهند شد از اشرف غنی در جهت مهندسی انتخابات استفاده کنند و اشرف غنی به خواسته آمریکایی ها تن خواهد داد؟

به دلیل دخالت های خارجی تا به امروز تلاش ها برای صلح در افغانستان با شکست مواجه شده است

افغانستان کنونی وضعیت ناهمگونی دارد و شرایط بسیار شکننده است و جنگ در افغانستان دوام دار شده است؛ ما در آستانه چهل سالگی جنگ در افغانستان هستیم در این راستا تلاش های زیادی برای صلح انجام شده است که همه این تلاش ها به دلایل مختلف با شکست مواجه شده است و عمده ترین این دلایل دخالت های خارجی است. افغانستان از ابتدای تجاوز شوروی در آن زمان دچار تنش شد و خارجی ها در این چهار دهه وارد افغانستان شدند و با مجاهدت و قهرمانی های مردم توانستند افغانستان را آزاد کنند. بعد از این آزادی افغانستان مورد توجه کشورهای زیادی مخصوصاً آمریکا قرار گرفت که به هیچ وجه دوست نداشتند افغانستان را مأمنی برای حکومت اسلامی ببینند؛ به این فکر کردند که دخالت ها را بیشتر کنند، از طرفی مجاهدین نتوانست درست پیشرفت کند و دچار اختلافات داخلی شد و شاهد حاکمیت طالبان بودیم. طالبان بهانه ای بود برای حضور آمریکایی ها و امروز بعد از بیست سال ما رسیدیم به نقطعه ای که آمریکایی که قصد داشت طالبان را حذف کند، اما حالا به شکست خود معترف است و اذعان دارد که باید با طالبان بر سر یک میز به مذاکره بنشیند.

پشت پرده ای در توافق میان طالبان و آمریکا وجود دارد

خلیل زاد خود چون افغان است و شرایط افغانستان را بهتر می تواند درک کند، وارد قضیه مصالحه ملی در افغانستان شد. ما شاهد این قضیه هستیم که خلیل زاد سعی بر این داشت وضعیت غیر قابل کنترل افغانستان را به دست بگیرد و همان طور که ما شاهد تشکیل دولت مصالحه ملی بودیم و با حضور جان کری این دولت تشکیل شد و حال نیز شاهد قضایای جدیدی هستیم که باز با دخالت آمریکا شرایط به نتایج دل خواه آن ها برسد، خلیل زاد با تلاش هایی که کرد و نهایتاً با طالبان به یک توافق هم رسید، اما این توافق یک توافق شکننده است و به هیچ وجه نهایی نیست. با وجود اینکه طالبان تقریباً موافقت کرده اند با آمریکا کنار بیایند و آمریکایی ها نیز پذیرفته اند نیروهایشان را از افغانستان خارج کنند اما در پس این پرده موضوعات دیگری نیز وجود دارد.

اشرف غنی احساس کرده که در این دوره از انتخابات رأی نخواهد آورد

اشرف غنی تحصیل کرده آمریکاست و سالیان متمادی در آمریکا زندگی کرده است و درد و آلام مردم افغانستان را کمتر درک  نموده و با کمک آمریکا و توسط تحصیلاتی که در آمریکا داشته، توانسته است خود را در افغانستان جای دهد. و از طرفی نفس تشکیل دولت ملی توسط جان کری نامشروع است و غیر قانونی ‌و همان طور که به یاد داریم در حالی که آقای عبدالله در انتخابات برنده بود آمدند یک نفر دیگر مثل اشرف غنی را شریک ساختند و توسط آمریکایی ها این موضوع انجام شد که باید حتما پشتون ها در افغانستان حاکم باشند این بحث یک طرف قضیه و طرف دیگر اینکه دولتی که دو رئیس داشته باشد به خودی خود دولت ناموفقی خواهد بود. اشرف غنی احساس کرده است که در این دوره از انتخابات رأی نخواهد آورد و مشکلاتی خواهد داشت مگر اینکه آمریکا حمایت کند همان طور که در گذشته با این حمایت به قدرت رسید. سعی بر این دارد که هم توانایی و قدرت مردم افغانستان را نادیده بگیرد و هم دعوت کند از آمریکایی ها که در افغانستان حضور داشته باشند. آمریکایی ها در انتخابات اخیرشان شخصی را انتخاب کردند که تاجر است و کمتر به مسائل سیاسی می پردازد و بیشتر تجاری فکر می کند و با این افکار تجاری ترامپ آمریکا در همه جا سعی می کند که بُعد تجاری و اقتصادی موضوع را مد نظر بگیرد. تنش های آمریکا با چین و دیگر کشورها و در کنفرانس های بین المللی محیط زیست و آب و هوا شاهد هستیم که آمریکا درگیر است. در این راستا احساس می شود ترامپ با توافقی که از طریق خلیل زاد با طالبان به وجود آورده، مردم افغانستان را تهدید می کند که ما با طالبان به توافق می رسیم و ممکن است طالبان در قدرت شریک شوند و وقتی طالبان در قدرت شریک باشند و از طرفی دولت افغانستان نیز رسمیتی نداشته باشند، آینده را تا حدود زیادی طالبان تعیین خواهند کرد چون به عنوان یک قدرت به مذاکره آمده اند.

 

آمریکایی ها در طول این بیست سال با عنوان عامل ساقط کردن طالبان در افغانستان حضور داشتند، ولی همچنان از این گرده حمایت می کردند حتی زمانی که کمک های بین المللی به افغانستان صورت گرفت این کمک ها بیشتر در دسترس طالبان قرار می گرفت تا دولت افغانستان به این موضوع برسد که آن ها در فکر افغانستانی آزاد و مستقل نیستند و طالبان را خود وارد افغانستان کرده و بعد به بهانه ساقط کردن این گروه وارد افغانستان شدند. حضور آمریکایی ها در افغانستان باعث این موضوع شد که به نحوی شرایط شکننده باشد و در طول این بیست سال به این مرحله برسد که امروز آمریکایی ها با آنها به مذاکره بنشینند و در پشت پرده این قضیه این است که آمریکا در تلاش است تا مردم و دولت افغانستان را به این باور برساند که اگر آمریکا در افغانستان نباشد ممکن است وضع از زمان حضور طالبان در افغانستان بدتر شود و یا شرایطی حاکم گردد که با نبود آمریکا طالبان حاکم شوند و دولت نیز قدرتی ندارد و مردم دوباره درگیر یک گروه ضاله وهابی شوند که بر ضد ارزش های مردم است، و مردم خود خواهان حضور آمریکایی ها در افغانستان شوند و این بار با توجه به تقاضایی که اشرف غنی از آمریکا کرده این موضوع پیش می آید؛ چون ما خواهان هستیم پس باید هزینه آن را نیز بپردازیم گرچه که سالیان متمادی آمریکا تمام معادن افغانستان مثل مس، اورانیوم و طلا به غارت برده است و حال مدعی این شود که هزینه ماندن خود در افغانستان را بخواهند و این هم راستا با تفکر تجاری ترامپ است. حال این هزینه از طرف دیگر کشورها پرداخت شود خواه به صورت قرض باشد. و در نهایت اگر امنیتی در افغانستان بود از جانب خود بداند و پایگاه های نظامی خود را نیز داشته باشد و بر حضور خود در آمریکا مشروعیت ببخشد.

اشرف غنی مشتاق است که مجدداً انتخاب شود

شفقنا افغانستان- با توجه به همکاری هایی که اشرف غنی با آمریکا برای ماندن بر سر قدرت دارد، آینده سیاسی رییس جمهور فعلی افغانستان را چطور پیش بینی می کنید؟

اشرف غنی مشتاق است که مجدداً انتخاب شود و احتمالا دوباره انتخاب می شود و در روزهای اخیر دیدیم که تغییراتی ایجاد شد و اشرف غنی در رابطه با حتی معاونت های خود تجدید نظر کرد، دوستم چندین مرتبه قهر کرد و برای چندین ماه در صحنه نبود و از طرفی معاونت اجرایی عبدالله عبدالله عملا طبق قانون جهت کاندید شدن باید استعفاء دهد و اشرف غنی از این چالش و فرصت استفاده کرد.

شفقنا افغانستان – به نظرتان در دوره جدید دولت افغانستان شاهد بازآفرینی پست هایی نظیر معاونت اجرایی خواهیم بود؟ علت پیدایش این پست های سیاسی را چه می دانید؟

در قانون اساسی افغانستان داریم که مردم طبق قانون به تیم انتخاباتی رییس جمهور مورد نظر رأی می دهند؛ اما ریاست اجراییه یک پدیده جدید است که در قانون اساسی نیامده و طبق توافق نامه آقای جان کری انتخاب شد و بعد طبق همان قانون و موافقت نامه قرار بود ریاست اجراییه قانونی شود و عبدالله نیز بحث اینکه حکومت افغانستان از ریاستی به پارلمانی تبدیل شود و زمانی که پارلمانی می شود نمایندگان حق رأی دارند و پارلمان نیز اشراف دارد و حکومت دست یک نفر نیست. در این راستا طرحی را تدوین می کردند که نهایتاً دولت افغانستان به نخست وزیری یا صدر اعظمی تبدیل می شد که پارلمانی بود و عبدالله در نقش صدر اعظم بود و عملاً رییس جمهور یک نقش تشریفاتی بود، اما آمریکا مایل به این قضیه نبود و اشرف غنی نیز مسلماً با این طرح مخالف بود زیرا از اختیاراتش کاسته می شد، اما حتی مدعیان این طرح یعنی عبدالله و مجاهدین سابق نسبت به این موضوع اغماض و چشم پوشی کردند و بحث اداره حکومت افغانستان به شکل پارلمانی را فراموش کردند و عملاً وقت گذشت. و حال به مرحله ای رسیده ایم که با برگزاری انتخابات و تشکیل دولت جدید دوباره نقش ریاست اجرایی به شکل غیر قانونی را خواهیم داشت که سبب بی اعتمادی است. تغییراتی را که اخیراً اشرف غنی ایجاد کرده است سوء استفاده از فرصت هاست. فرصت هایی که دیگران سهل انگاری کردند و قدرت خود را گسترش می دهد. زمانی که محقق را عزل می کند در حیطه اختیارات ایشان نیست اگر بر اساس قدرت اشرف غنی باشد فقط نفوذ بر دو معاون خود دارد و عزل و نصب معاون ریاست اجراییه مربوط به ریاست اجراییه است؛ با این حال طبق قانون نیز نمی توانند این کار را کنند زیرا این تیم آن هاست که رأی آورده و تا آخر دوره باید تیم باقی بماند؛ به هیچ وجه نمی شود که حتی آقای دوستم توسط اشرف غنی کنار گذاشته شود چون تیم اشرف غنی و دانش و دوستم باهم رای آورده اند و کار اشرف غنی خلاف قانون بوده است. در مجموع ما شاهد خواهیم بود که انتخابات با ثبت نام تعداد بسیار محدودی از مردم آغاز شود و عقب انداختن انتخابات و تغییر و تحولات و تذکره های الکترونیکی حاکی از این است که اشرف غنی به دنبال قدرت گرفتن خود است و از موقعیت ها استفاده کند و شرایط را کنترل نماید و آمریکایی ها نیز همکار او برای به قدرت رسیدن هستند. اشرف غنی با قدرتی بسیار ضعیف و آراء بسیار کم دوباره روی کار خواهد آمد و ممکن است دوباره پست غیر قانونی ریاست اجراییه مطرح شود. البته خواست آمریکا این است که اشرف غنی با قدرتی ضعیف در آمریکا بماند و منتظر دستورات خارجی ها مخصوصا آمریکایی ها باشد.

شفقنا افغانستان – توزیع شناسنامه های الکترونیک در طی حکومت اشرف غنی به تعویق افتاد، این در حالی است که این شناسنامه ها می توانند از تقلب های احتمالی گسترده جلوگیری کنند، آیا اشرف غنی در تعویق انداختن توزیع این شناسنامه ها هدفی را دنبال می کند و قصد دارد در انتخابات آینده از آن به نفع خود استفاده کند؟

در این دوره از انتخابات نیز استفاده از شناسنامه های الکترونیک امکان پذیر نیست

توضیح شناسنامه های الکترونیک در واقع یک پروژه وسیعی است و وضعیت افغانستان به گونه ای نیست که به سادگی بتوانند این پروژه را پیش ببرند و در این مدت کم از سیستم الکترونیکی شناسنامه ها استفاده کنند. ما در انتخابات پارلمانی شاهد این قضیه بودیم؛ قرار بر این بود برای شمارش آراء از سیستم الکترونیک استفاده شود، اما در این دوره نیز از این سیستم استفاده نشد لذا بحث توزیع شناسنامه های الکترونیک با صیانت از آراء ارتباط مستقیم دارد و می تواند این موضوع مطرح باشد که از ابتدای کار دولت اشرف غنی خواهان اینکه یک شفافیت در انتخابات باشد، نبوده و نهایتاً پروسه توزیع شناسنامه ها را متوقف کرد و حال زمانی برای استفاده از شناسنامه های الکترونیک نداریم.

شفقنا افغانستان-با توجه به اینکه مردم در انتخابات ریاست جمهوری دوره قبل و انتخابات پارلمانی، اعتمادی به نتیجه انتخابات نداشتند و عده ای معتقد به تقلب در نتیجه انتخابات بودند، به نظر شما در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو، شاهد حضور مردم پای صندوق های رأی خواهیم بود؟

انتخابات پارلمانی در افغانستان با یک تاخیر چهارساله برگزار شد که خود یک تقلب بزرگ و غیر قانونی است

قبل از اینکه انتخابات صورت بگیرد وضعیت انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بر طبق قوانین طوری است که باید ثبت نام ها صورت پذیرد و هم مردم و هم کاندیداها طبق قانون برای خود میزان و تعداد مدونی دارند که باید حداقل بتوانند صد هزار تذکره مردم را جمع کنند تا بتوانند کاندید شوند و از طرفی کسانی باشند که برای انتخابات ثبت نام کرده باشند لذا بحث جمع آوری این تعداد تذکره برای هر کسی میسر نیست، مگر اینکه با تقلب و پرداخت پول و هزینه کردن بتوانند همراهانی برای خود به دست بیاورند وگرنه شرایط افغانستان طوری نیست که همه مردم بتوانند به شکل خود جوش وارد پروسه انتخابات شوند در روستاها و مناطق دور افتاده شرایط بسیار سخت است. موضوع اینکه آیا در انتخابات تقلب صورت می گیرد بحثی کاملاً واضح است و تقلب همیشه وجود داشته و وجود خواهد داشت و اینکه در انتخابات پارلمانی ما شاهد تقلب بودیم و ادعاهایی که توسط کاندیداها مطرح شده است و شفافیت آن محرز نشده، شاهد این قضیه است که تقلب وجود داشته است؛ ما در کابل که مرکز و پایتخت هست، شاهد ابطال انتخابات بودیم و با وساطت تغییراتی ایجاد شد تا آراء دوباره شمارش شود؛ این مسائل در جامعه افغانستان که اکثریت مردم حتی تذکره ندارند یک مساله عادی است و راه های دور و صعب العبوری وجود دارد که دسترسی به آن سخت است نیز تقلب را عادی می کند. اینکه پروسه انتخابات در افغانستان در روز رای گیری مشخص نمی شود و باید قبل از آن ثبت نام انجام شود یک مشکل مشخص هست که ممکن است بر تقلب بیفزاید. روی هم رفته انتخابات پارلمانی در افغانستان با یک تاخیر چهارساله برگزار شد که خود یک تقلب بزرگ و غیر قانونی است و تمام کسانی که در پارلمان افغانستان حضور دارند یک دوره به صورت غیر قانونی در این پارلمان حضور داشتند و تمام این موارد در اثر عدم اتکا بر قدرت توانایی ها مردم و دولت افغانستان به وجود آمده و این عدم توانایی نیز توسط نیروهای خارجی دیکته شده است و در رابطه با سایر مسائل سیاسی افغانستان نیز ما این مساله را داریم من جمله در گفت و گوهای صلح که تلاش بود گفتگوها بین الافغانی باشد، اما دولت و شورای عالی صلح به حاشیه رانده شد و طالبان اعلام کردند که دولت افغانستان را مشروع نمی دانند.

شفقنا افغانستان- کمیسیون های انتخاباتی نهادهایی هستند که از سوی حکومت انتخاب شده اند، این کمیسیون ها چگونه می توانند بر انتخاباتی که دولت فعلی تلاش می کند به نفع خود تمام کند، نظارت داشته باشد؟

استقلال کمیسیون ها عملاً زیر سوال رفته است

یکی از مهم ترین مسائلی که در رابطه با کمیسیون های انتخاباتی مطرح است، بحث استقلال آن هاست؛ استقلالی که همیشه ذکر می شود کمیسیون مستقل انتخابات عملاً زیر سوال رفته و مسائل زیادی دارد و شرایط در رابطه با انتخابات به گونه ای است که این ها ممکن است از استقلال کافی برخوردار نباشند زیرا ریاست های آن ها توسط خود دولت انتخاب شده گرچه دادستانی کل بر این موضوع دخالت دارد و دادستانی کل خود باز منصوب شده رییس جمهور است. بر این اساس عملاً استقلال اینها زیر سوال می رود و من فکر می کنم اگر مستقیماً اعمال نفوذ نکند، افرادی را در آنجا نفوذ خواهند داد و توسط افرادی توصیه خواهد شد که عملاً از استقلال این کمیسیون ها؛ هم کمیسیون مستقل انتخابات و هم کمیسیون شکایات انتخاباتی، خواهد کاست.

شفقنا افغانستان – بازگشت طالبان به صحنه قدرت افغانستان و مشارکت در دولت، چه تأثیری بر دستاوردهای ۱۸ ساله گذشته مردم افغانستان خواهد داشت؟

عملاً آمریکا به دنبال این بود که یک گروهی تحت امر خود را در افغانستان حاکم بسازد و این گروه چه بهتر  است گروهی مثل طالبان باشد که تجربه حاکمیت نیز داشته است. در واقع طولانی شدن جنگ در افغانستان و انفجار و انتحارها در افغانستان با میزبانی طالبان از شرایطی بود که آمریکا می خواست ببیند طالبان چقدر وفادار به آمریکا هستند. در قدم بعدی این ها را تسویه کرد و سرانی که خیلی متعصب بودند را حذف کرد؛ در حالی که آن ها خودشان آمریکایی بودند و اهداف وهابیت را در افغانستان اجرا می کردند. آمریکا با آن ها نیز میانه خوبی نداشت. در پاکستان و افغانستان از مولا عمر شروع و تا ملا مسعود و غیره و غیره ترور شدند در واقع یک طالبان بی در و پیکر و یک شیر بی شاخ و دم باقی ماندند که نامی به نام طالبان دارند، اما عملاً از طالبان سابق چیزی باقی نمانده است؛ ما شاهد بودیم که طالبان گذشته با تعصب زیاد وارد افغانستان شدند و آزادی زنان را محدود کردند و با مردم بدترین رفتارها را داشتند و زنان را به عنوان برده محسوب می کردند با مذاهب و با بسیاری از کسان دیگر برخوردهای آن چنانی داشتند و باعث حضور داعش در افغانستان شدند، این ها اکنون در واقع یک طالبان تکنوکرات هستند، طالبانی هستند که کروات پوش هستند و اخیراً مصاحبه ای که در رابطه با گروه مذاکره کننده در قطر برگزار شد، سخنگوی طالبان مدعی بود که با زنان مشکلی نداریم و در گذشته نیز مشکلی نداشتیم؛ این توطئه دیگران بود که به نام ما تمام می شد. حتی مولوی های طالبان نیز دیگر مولوی های سابق نیستند که به سنت های اسلامی اعتقاداتی داشتند در واقع افراطی گرایی می کردند، امروز عملاً شده اند یک آمریکایی، شده اند طالبان دست آموز آمریکا که زبان می دانند و در آمریکا تحصیل کرده اند و با فرهنگ آمریکا می خواهند در افغانستان خدمت کنند.

دستاوردهای افغانستان پس از سقوط طالبان تا به امروز به بند کشیدن بشریت در کشور بوده است

دستاوردهایی که از زمان سقوط طالبان تا به امروز به وجود آمده آزادی واقعی نبوده، آزادی دینی و مذهبی نبوده، آزادی انسانی نبوده بلکه همه این ها به بند کشیدن بشریت در افغانستان بوده، عملاً این ها بر ضد بشریت عمل کرده اند، جوانان افغانستان از دین، مذهب، فرهنگ و آبا و اجدادی خود دور مانده اند و فاصله گرفته اند. در این دو سه دهه اخیری که آمریکا در افغانستان حضور دارد، فرهنگ غرب حاکم شده و این فرهنگ آزادی لجام گسیخته بی در و پیکر ضد بشری را در پی دارد لذا آنچه که ارزش های اعتقادی، انسانی و اسلامی است همه در قالب آموزه های دینی گنجانده شده و آزادی ها در حد آزادی هایی که دین و مذهب اجازه می دهد در افغانستان ارزش دارد.

زنان و جوانان نگران حضور پر رنگ تر طالبان در افغانستان نباشند

زنان و جوانان افغانستان نباید نگران این قضیه باشند که در افغانستان اگر طالبان آمد همه چیز از بین می رود و یا اگر طالبان نبود در واقع آزادی لجام گسیخته زیاد می شد؛ اگر در نظر بگیریم که طالبان می خواهند این چنین در افغانستان حاکم شوند به معنی این نیست که طالبان واقعاً به دین و مذهب پشت کرده اند و یا به تمام خواسته های آمریکا عمل می کنند بلکه موضوع به این شکل است که طالبان به عنوان وسیله، به آزادی ها را تاجایی که به آمریکا و فرهنگ غرب برخوردی نداشته باشد کاری ندارد اما اگر کوچکترین مورد سیاسی و اعتقادات استقلال طلبانه برای حضور خارجی ها در افغانستان مطرح شد به نام اسلام، دین و طالبان قلع و قمع کنند و سر ببرند و بگویند طالبان بود و اسلام این را می خواهد.آمریکا از طالبان در دو وجه استفاده می کند .یک دسته بگویند طالبانی است که می خواهند اسلام را در افغانستان پیاده کنند و هر زمانی که جنایت شد، انتحار شد یا بعدا اگر حاکمیتی به وجود آمد در چارچوب های سیاسی خاص خودشان بگویند که اینها مسلمانان هستند و اینها طالبان هستند و اگر آزادی هایی بود و مساله ای ایجاد نشد بگویند اینها طالبان آزاد هستند. من فکر می کنم آمریکا در مدت طولانی که در افغانستان حضور دارد و طالبان را پروراند خوب دست آموزی برای طالبان کرده است که آن ها بتوانند هر دو ماموریت شان را انجام دهند.

شفقنا افغانستان- برخی از کارشناسان یکی از عوامل ناامنی و تداوم آن در افغانستان را نقش پر رنگ پاکستان در تجهیز و حمایت کنونی طالبان در حمایت اخیر از طالبان می دانند؛ امروز نا امنی افغانستان چه منفعتی برای این کشور دارد؟

پاکستان از ابتدا با افغانستان میانه خوبی نداشت. اختلافات افغانستان و پاکستان نزدیک به یک قرن می رسد. از زمانی که پاکستان استقلال پیدا کرد تا به امروز، خط دیورند و اختلافات بین افغانستان و پاکستان توسط استعمار پیر انگلیس باقی مانده و هست لذا همیشه پاکستان نسبت به افغانستان حساسیت داشته و سعی بر این داشته که از افغانستان به عنوان حیاط خلوت خودش از افغانستان به نام از غنیمت هایی که از جنگ هایی که به دست می آورد استفاده کند و سعی کند که افغانستان حاکمیت قوی نداشته باشد.

کشورهای همسایه نمی خواهند حاکمیت قوی در افغانستان به وجود آید

حاکمیت قوی در افغانستان موضوعی است که کشورهای همسایه نمی خواهند به وجود آید. هم پاکستان و هم کشورهای دیگر مثل چین ‌و بعضی کشورهای آسیای میانه معتقدند که اگر افغانستانِ قدرتمند داشته باشیم، همه امکانات به افغانستان سرازیر خواهد شد لذا کشورهای همسایه باید به عنوان مشتری به افغانستان مراجعه کنند؛ اما اگر افغانستان نا امن باشد کشورهای زیادی از آن سود خواهند برد. افغانستان از منابع زیر زمینی نفت، گاز، طلا، مس و بسیاری از فلزات گرانبهای دیگر غنی است و اگر این معادن استخراج شوند افغانستان مستقل تر خواهد بود در حالی که به خاطر گاز و یا برق و یا لوله نفت که از شمال و یا بعضی کشورهای آسیای میانه که می خواهند به پاکستان برسد ما چه وضعیتی داریم و حتی چین هم که مایل است تجارت با پاکستان داشته باشد یا با دریاهای آزاد و یا هند باید از افغانستان که نزدیکترین راه است اقدام کند و حال می بینیم که از طریق پاکستان و از طریق راه های صعب العبور اقدام می کند. لذا کشورهای همسایه به دلایل اقتصادی، حاکمیتی و سیاسی سعی بر این دارند که افغانستان قدرتمند و مستقل نباشد و از طرف دیگر بسیار دیگر از کشورهای قدرتمند جهان این پروسه را دنبال می کند و آن ها را تشویق می کند تا آن ها نیز از این شاهراه اقتصادی جهان دستی به آب داشته باشند و از طرف دیگر بحث همسایه غربی افغانستان یعنی ایران است که اگر خواسته باشند ایران  را محدود کنند افغانستان نزدیکترین منطقه خواهد بود.

 

شفقنا افغانستان -ایران به طور رسمی اعلام کرد که از طالبان حمایت خواهد کرد، حمایت ایران از این گروه، چه میزان به بازگشت امنیت به افغانستان کمک می کند؟ ایران در حمایت از این گروه به دنبال چه هدفی است؟

ایران سعی می کند طالبان را از وابستگی به آمریکا و دشمن افغانستان و اسلام بر حذر دارد

عملاً حمایتی توسط ایران صورت نخواهد گرفت، اما ایران امنیت و صلح را در افغانستان تعقیب می کند و به هر شکلی که در افغانستان صلح ایجاد شود به نفع ایران خواهد بود. ایران بیشتر به دنبال تامین امنیت منطقه ای خود است؛ اگر در افغانستان امنیت برقرار باشد همان طور که اقبال لاهوری می گوید از صلح او آسیا در صلح است و از جنگ آن آسیا در جنگ خواهد بود. لذا افغانستان مانند قلب آسیاست؛ اگر صلح و امنیت آن تامین شود این امنیت به سایر کشورها نیز سرایت خواهد کرد. اینکه موضوع ایران با طالبان وارد یکسری مذاکرات شد، بحث امروز نیست بلکه از زمانی که دیپلمات های ایرانی در مزار شریف به دست طالبان افتادند و شهید شدند ایران با طالبان به مذاکره پرداخت و این مذاکرات با خود جرقه هایی را ایجاد کرد تا ارتباطی بین ایران و طالبان حفظ شود و این رابطه زمینه ساز مذاکراتی باشد که به صورت علنی مطرح شد. به هر نحوی ایران سعی می کند طالبان را از وابستگی به آمریکا و دشمن افغانستان و اسلام بر حذر دارد و سعی کند طالبان از جنایت هایی که در افغانستان صورت می دهند جلوگیری کند و آن ها را از این حملات و انتحارها باز دارد. لذا در برهه ای از زمان که داعش در افغانستان نفوذ پیدا کرد و بعد از شکست داعش در عراق و سوریه ما شاهد حضور بیشتر داعش در افغانستان بودیم، این احساس خطر قوی تری را ایجاد کرد که ایران باید عملاً وارد سیستم اطلاعاتی و همکاری های نزدیک با طالبان شود تا بهتر بتواند درک کند و اگر خواست بین بد و بدتر را انتخاب کند.

طالبان نیروهای بومی افغانستان هستند

به هیچ وجه ایران طرفدار حاکمیت طالبان در افغانستان نیست

طالبان نیروهای بومی خود افغانستان هستند بنابراین با طالبان ارتباط دارند، اما با داعش هیچ سرنخ و ارتباطی ندارند و در واقع سنخیتی نیست و هیچ رابطه ای نمی توانند با داعش داشته باشند چون داعش عملاً دشمن مستقیم و رو در رو است و از سوریه و عراق شکست خورده و ممکن است از افغانستان اقداماتی علیه ایران انجام دهند که به ایران ضربه بزنند لذا بهترین راه این بود که طالبان حفظ شوند و داعش محدود و محصور شوند. اینکه تا به حال داعش بسیار در افغانستان محدود شده اند علی رغم اینکه طرح دارند که در افغانستان پایگاه داشته باشند و در افغانستان مستقر باشند بحث طالبان می تواند کمک خوبی باشد که هم به داعش ضربه بزند و هم جلوی نفوذ داعش را بگیرد هم امکانات اطلاعاتی خوبی را از طریق طالبان به دست بیاورد تا اگر داعش حرکتی در افغانستان داشته باشد بهترین منبع اطلاعاتی خود طالبان هستند و اگر هیچ ارتباطی نباشد مشکلات بیشتر خواهد بود. لذا به هیچ وجه ایران طرفدار حاکمیت طالبان در افغانستان نیست و حمایت طالبان را نخواهد نمود، اما اینکه نشست هایی انجام شده زمینه اینکه طالبان افغانستان را تقدیم داعش نکنند وجود دارد و بگویند ما نیز با شما هستیم. وقتی که ایران با طالبان رابطه ای داشت آمریکا نیز حساس شد و ارتباطی گرفت و در واقع در افغانستان هم ما دیدیم که تعدادی از نیروهای داعش تهدید شدند و محدود شدند و از طرفی ما شاهد انتخابات و شکنندگی اوضاع افغانستان و در گیری های قومی و نژادی و انتخابات هستیم که داعش در این حیطه از ابتدای ثبت نام ها شاهد بودیم که چندین حوزه انتخاباتی تهدید شد و عملیات ها انجام شد. خوب اینجا دیدیم که فعلاً یک مقدار شرایط بهتر شده و وضعیت می تواند به این منوال بیشتر و بهتر پیش برود. آمریکا نیز تلاش خود را کرده و به نام اینکه با طالبان صلح کند سعی می کند که در واقع افغانستان را مدیریت کند یا حداقل شرایط را به سمتی ببرد که امنیت نسبی در افغانستان باشد تا انتخابات به نفع کاندید مورد نظرشان به پایان برسد و اگر اوضاع به نفع شان نبود شرایط را تغییر دهد. وضعیت طالبان متعلق به یک گروه نیست؛ در درون طالبان شاخه هایی است که این شاخه ها به نام طالبان می توانند در دو بعد مورد استفاده آمریکا قرار گیرند در رابطه با حاکمیت و هم متعصبین مذهبی و وهابی که نزدیک به داعش هستند و از طرفی می بینیم که تقریبا طالبانی که واقعا طالب بودند و درس خواندند طلبه هستند و اهل تسنن در درون این گروه وجود دارند که حتی در زمان حاکمیت شان با شیعیان رابطه خوبی داشتند. طالبان در زمانی که حاکمیت داشتند با شیعیان در قندهار مراوده داشتند. خوشبختانه در حال حاضر قدرت های خارجی مانند انگلیس و آمریکا نتوانستند توطئه تفرقه شیعه و سنی را به وجود بیاورند البته ممکن است که در افغانستان اختلافات قومی باشد، اما وحدت در بین شیعه و سنی حفظ شده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا