خرید تور تابستان ایران بوم گردی

پزشکیان: زبان، نژاد و جنسیت معیار برتری نیست

چند وقت پیش جمله‌ی تحریف شده‌ی «وقتی میبینم تُرکم اما در حاکمیت جایی ندارم شما نمی‌توانی بگویی حق نداری حرف بزنی!» به نقل از مسعود پزشکیان در شبکه‌های اجتماعی به صورتی گسترده منتشر شد و واکنش‌هایی را به دنبال داشت. اما جمله‌ی دقیق او چه بود؟

به گزارش انصاف نیوز، دکتر پزشکیان نایب رییس مجلس که نماینده‌ی تبریز است در بخشی از مصاحبه‌ای تفصیلی با ایرنا به پرسشی درباره‌ی برخی اظهارات قوم گرایانه پاسخ داده است که متن و تصویر بخشی از آن به صورت دقیق در زیر می‌آید.

او در این مصاحبه مانند گذشته که بارها گفته است، هر گونه بی عدالتی از جمله تبعیض بر اساس زبان و اقوام و جنسیت را ریشه‌ی بسیاری از اختلافات در کشور می‌داند و تاکید می‌کند که «اگر بر اساس آن چیزی که خدا گفته عمل کنیم و برتری بر اساس تقوا باشد نه بر اساس زبان و نژاد و رنگ و پوست و جنسیت، هیچ این اختلافات بوجود نمی‌آید».

پزشکیان در این مصاحبه وقتی می‌خواهد مثال بزند، چند بار می‌گوید من ترک، من لر، من کرد، من بلوچ، من عرب. جمله‌ی تحریف شده‌ی او که بازتاب زیادی پیدا کرده، بر اساس همین مثال او متهم شده که با وجود مسوولیت‌هایی که داشته است گفته ترک‌ها نمی‌توانند مسوولیت بگیرند. متن کامل این مصاحبه نشان می‌دهد که منظور او از این مثال‌ها، «من نوعی» و یا هر کسی است که به خاطر قومیت یا جنسیت و یا عقیده‌ی خود مورد تبعیضی قرار گرفته باشد.

متن این بخش از مصاحبه را در زیر می‌خوانید.

خبرنگار ایرنا: اظهارات برخی نمایندگان موجب بحث و گفت‌وگو شده، به ویژه صحبت‌های آقایات حضرت‌پور و قاضی‌پور. از صحبت‌های اینها برداشت شده که قوم‌گرایانه است. می‌خواستم نظر شما را بپرسم.

پزشکیان: چی گفته‌اند؟

ایرنا: آقای حضرت‌پور درباره‌ی ملت آذربایجان، از یک چیزی به نام «ملت آذربایجان» صحبت کرده‌اند.

پزشکیان: نمی‌دانم چی گفته‌اند، تصور می‌کنم واژه‌هایی که در صحبت‌ها به کار می‌بریم به آن معنی که از نظر ادبی برمی‌گردد تصور می‌کنم آن طوری نیست. مثلا وقتی می‌گوید که کی از یک قومی یا نژادی می‌گوید، مثلا گاهی می‌گوید «ملت ما». ولی این که ملت ایران مجموعی از این قومیت‌هاست یا ملت‌ها یا هر چی می‌خواهید اسم آنها را بگذارید، در آن شکی نیست. کندروی یا تندروی راه غلطی است. ما اگر قانون را در چهارچوبی که هست بپذیریم و قومیت‌ها را هم در چهارچوب، اختیاراتشان را به آنان واگذار کنیم و در چارچوب قانون میدان به آنها بدهیم، ما در چهارچوب قانون یک امت و ملت و یک قوم و یک مردم هستیم، اصلا از 2500 سال ما با هم هستیم. چیزی که الان آمریکا و دشمن می‌خواهد این است که ما را از هم جدا کند، قومیت‌ها را جدا کند، قبیله‌ها را جدا کند، حتی جناح‌ها را به جان هم بیاندازد. رسول خدا وقتی آمد و این امت‌ها را باهم وصل کرد و کنار هم قرار داد، در حقیقت بر اساس همین بود که گفت: «إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَیٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ». خدا ما را این جور خلق است، خدا من را ترک، آذری خلق کرده، آن یکی را کرد، آن یکی را خوزستانی و عرب، این یکی را بلوچ، این یکی را مازندرانی، گیلکی و غیره. این کاری است که خدا کرده؛ وگرنه هیچ فرقی بین آدم‌ها نیست؛ سفید، سیاه، کرد، ترک، لر. آن تفکری که یکی را برتر می‌کند آن تفکر است که باعث می‌شود عناد و یا مقاومت در مقابل قومیت دیگر بوجود بیاید.

ما اگر بپذیریم که این اختیارات را به سیستم‌ها بدهیم هیچ کسی جرئت نمی‌کند از این فضای کمبود یا خلائی که در کشور وجود دارد سوءاستفاده کند و باعث تفرقه و جدایی قومیت‌ها بشود. یعنی گیر اینجاست که ما حقوق اولیه‌ی قومیت‌ها را نمی‌دهیم، اجازه نمی‌دهیم، برای اینکه می‌گوییم همه باید فارسی حرف بزنند، حتی هر پیامی که روی مغازه‌ای می‌نویسی اگر فارسی نباشد با تو برخورد کنند! کی گفته، کجای دین و مذهب گفته که اگر من پیامی که اینجا نوشتم فارسی نبود باید با من برخورد کنند؟ وقتی این تندروی‌ها در این طرف اتفاق می‌افتد، تندروی‌ها در آن طرف بروز و ظهور پیدا می‌کند.

اگر بر اساس آن چیزی که خدا گفته عمل کنیم و برتری بر اساس تقوا باشد نه بر اساس زبان و نژاد و رنگ و پوست و جنسیت، هیچ این اختلافات بوجود نمی‌آید. این بهانه‌هایی که البته من نمی‌دانم آقای حضرت پور چه گفته، آقای قاضی پور چه گفت، ولی بهانه‌هایی ما در جامعه ایجاد کرده‌ایم، چون از این خبر دارد که بحث‌هایی در قومیت‌های کرد و ترک عرب و غیره دارد بوجود می‌آید و بوجود آمده و اگر انکار هم کنیم آن واقعیت از بین نمی‌رود؛ ریشه‌ی این وجود آمدن بهانه‌ها، نوع نگاه و نوع برخورد و نوع تعامل ما با اینهاست.

ایرنا: حالا یک راهکار برای این مشکل وجود دارد که ما این هویت‌های مختلف قومی بیشتر فضا بدهیم. اما از یک طرف هم بعضی جامعه شناس‌ها می‌گویند که حقوق شهروندی اینها کما اینکه در قومیت‌های دیگر مثل فارس و امثالهم، به اندازه‌ی کافی محقق نشده است. اگر ما حقوق شهروندی را بر اساس قانون اساسی محقق کنیم توسل به این هویت‌ها کم‌رنگ‌تر خواهد شد. نظر شما چیست؟

پزشکیان: ما اگر براساس عدالت و قانون عمل کنیم، مشکل حل است ولی وقتی فراتر از قانون تصمیم می‌گیرم و فراتر از عدالت اعمال قدرت کنم این [مساله] از بین نخواهد رفت. حالا جامعه شناس می‌گوید حقوق شهروندی؛ اگر حقوق شهروندی را براساس عدالت تعریف کردیم، بله. ولی وقتی که من می‌بینیم مثلا ترکم، کردم، عربم، بلوچم، هر چی هستم، در دولت در حاکمیت جایگاهی ندارم، شما نمی‌توانی به من بگویی که تو حق نداری حرف بزنی، یعنی بگویی هم نمی‌پذیرند چون برخوردی ناعادلانه است. من توان این را دارم که یک مدیر خوبی باشم اما چون از فلان قوم هستم حق ندارم بشوم! چون از فلان قوم هستم نمی‌توانم استخدام بشوم و یا رتبه‌ی آخرم. این بی عدالتی است. این بی عدالتی است که باعث می‌شود من صدایم دربیاید. اگر صدایم درنیاید یعنی زنده نیستم برای اینکه بالاخره من حقی دارم در این جامعه. اگر حق من را بخورند من مجبورم یک جور دیگر صدایم را بلند کنم. حالا یکی از این راه‌ها این است که به آن روند‌هایی می‌رویم که جدایی است، یعنی شما می‌گویی حالا که اینطور است ما شما را نمی‌خواهیم. اگر با هم منصفانه و عادلانه برخورد کنیم و منافع‌مان را در هم گره بزنیم، منفعت من منفعت شما باشد و منفعت شما منفعت من باشد، و به همدیگر توهین نکنیم احترام بگذاریم و همدیگر را مسخره نکنیم، هیچ وقت این اتفاق‌ها نمی‌افتد.

ویدیوی این بخش از گفت‌وگو را می‌بینید:

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. با سلام و احترام خدمت استاد عزیز دکتر پزشکیان نایب رئیس مجلس که و نماینده مردم شریف و بسیار مهمان نواز تبریز : سخنان شما بسیار درست و منطقی است . مخصوصا که شما یک آیه بسیار زیبا از قرآن کریم و مجید بیان کردید . خلاصه کلام در دو جمله کوتاه : اولا من خودم متولد مشهد هستم ولی پدر و مادر پدرم و مادرم اهل اردبیل هستند . ثانیا رهبر معظم انقلاب هم که یک جوان طلبه ساده بودند راه پیشرفت بسیار شگفت انگیز را پیمودند . شایان ذکر است بیان نمایم ایشان هم مانند من متولد مشهد هستند و ترک هم هستند در تبریز ایشان در دیدار با مردم شعر ترکی هم خواندند . ثالثا قسمت سوم دیدگاه من از دانشنامه آزاد بنام ویکی پدیا تقدیم شما می شود . خانواده
    جد بزرگ وی سید محمد حسینی تفرشی از سلسله سادات افطسی است. شجره وی به سلطان سید احمد می‌رسد که با پنج واسطه از اخلاف علی بن الحسین، پیشوای چهارم شیعیان، است.[۲۸] پدر سید علی خامنه‌ای، سید جواد و پدربزرگ پدریش سید حسین خامنه‌ای از روحانیان آذری مقیم نجف بودند و نیایش از تفرش به آذربایجان هجرت کرده‌بود. سید حسین خامنه در شمار فقها و مدرسان برجسته حوزه علمیه نجف به‌شمار می‌آمده‌است. سید حسین همچنین از مدرسان مدرسه علمیه طالبیه تبریز بوده‌است و امامت مسجد جامع آن شهر را نیز به عهده داشته‌است.[۲۸] پدر وی سید جواد خامنه‌ای زاده نجف است. وی در کودکی از نجف به تبریز آمده‌است. پس از به پایان رساندن دروس مقدماتی حوزه در نجف، در بازگشت به ایران در مشهد اقامت می‌گزیند و در کنار تدریس، به عنوان امام جماعت مسجد صدیقی‌های بازار مشهد فعالیت می‌کند. وی امام جماعت مسجد گوهرشاد نیز بود.[۲۸] عموی وی، سید محمد خامنه‌ای، و شوهر عمه‌اش، محمد خیابانی، از طرفداران جنبش مشروطه ایران بوده‌اند.[۲۸][۲۹]

    مادرش خدیجه میردامادی (۱۲۹۱–۱۳۶۸)،[۳۰] تنها دو ماه بعد از شروع رهبری او درگذشت. وی دربارهٔ مادرش چنین گفته‌است: «مادرم خانمی بود بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری، حافظشناس –البته نه به معنای علمی، بلکه به معنای مأنوس بودن با دیوان حافظ–، با قرآن کاملاً آشنا بود».[۳۱] او دختر هاشم میردامادی بود، که اصالتاً اصفهانی و مقیم مشهد بود. سید هاشم نجفی میردامادی از مفسران قرآن و امام جماعت مسجد گوهرشاد بوده‌است، که در زمان رضا شاه به علت اعتراض به کشتار مردم در واقعه مسجد گوهرشاد، به سمنان تبعید می‌شود.[۲۸] به گفته علی اکبر ولایتی در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی سلسله نسب سید علی خامنه‌ای از سوی مادر به امام جعفر صادق، پیشوای ششم شیعیان، می‌رسد.[۲۸] بنابر گفته برخی منابع، پدر بزرگ مادری وی، زاده و بزرگ‌شدهٔ نجف و دانش‌آموختهٔ حوزهٔ علمیهٔ نجف و نیز از سادات میردامادی اصفهانی و مشخصاً نجف‌آبادی بود. او حدوداً در ۴۰ سالگی به ایران مهاجرت کرد و در مشهد به تبلیغات مذهبی و تحصیل و تدریس و نوشتن کتاب‌های اسلامی مشغول بود. وی سالیان بسیار امام جماعت مسجد جامع گوهرشاد بود و به تفسیر قرآن اشتغال داشت و کتاب تفسیر قرآن خلاصةالبیان را نوشت. او در زمان کشف حجاب در حکومت رضاشاه در مسجد گوهرشاد مشهد مبارزاتی کرد و پس از مخالفت با این طرح به سمنان تبعید شد.[۳۲]

  2. اصولا چرا برتری جناب پزشکیان ، مگر تساوی چه اشکالی دارد ، تقوا که ملک طلق حاکمان است و تقواسنج هم در دستانشان !

  3. سلام،

    به ایشان بگویید اگر جنسیت معیار برتری نیست، چرا شما نایب رئیس مجلسی هستید که بر اساس قوانین مصوب آن حقوق اجتماعی و مدنی زنان نصف مردان است!

  4. کی گفته زبان و نژاد و جنسیت معیار برتری نیست ؟ پس چرا کمتر از 7 درصد زنان توانسته اند مدال نوبل بگیرند و باقی را همه مردان گرفته اند ؟ پس چرا 17 میلیون یهودی بیش از 190 مدال نوبل گرفته اند و 1/7 میلیارد مسلمان تنها 12 مدال نوبل گرفته اند ؟ چرا اکثر آثار مهم فلسفی به زبان آلمانی است ولی فارسی نه ؟
    اگر بخواهیم واقع نگر باشیم و اخلاق مدارانه نگاه نکنیم زبان و نژاد و جنسیت معیار برتری هست .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا