خرید تور تابستان

انصار حزب الله چه سرنوشتی پیدا کردند؟

روزنامه شرق درباره‌ی سرنوشت انصار حزب الله نوشت: محمدعلی ابطحی روزی گفته بود: «ما در کار خودمان موفق بوده‌ایم؛ چراکه چماق‌دار سابق به کارگردان تبدیل شده و این روند خوبی است.» این روایت بسیاری از چهره‌های گروه فشار نه‌تنها در سال‌ها و دهه‌های گذشته بلکه همین سال‌ها و ماه‌های اخیر است. گزارش ما به بررسی برخی از این چهره‌ها پرداخته است و این که این روزها کجا هستند؟ چه می‌کنند و شغلشان چیست؟

در سینما

مسعود ده‌نمکی در دهه ۷۰ به همراه حسین الله‌کرم در قالب جمعیت انصار حزب‌الله پرچم‌دار حمله به جمع‌ها یا برنامه‌هایی بود که باب میلش نبود. هر از گاهی هم تجمعات خیابانی برگزار می‌کردند. آنها در آن زمان به گروه فشار معروف بودند. ده‌نمکی سال‌هاست از انصار حزب‌الله جدا شده و به فیلم‌سازی روی آورده است. او بر خلاف همتایش یعنی حسین الله‌کرم که هنوز گاهگاهی در خیابان دیده می‌شود، دیگر به خیابان بازنگشت؛ گرچه گفته شده از وادی فیلم‌سازی نیز خداحافظی کرده است اما هیچ اطلاعی مبنی بر قصدش برای بازگشت به خیابان نیز در دست نیست. ابطحی گفته بود: «خوشحالم ده‌نمکی از آتش‌زدن سینما به فیلم‌سازی رسیده است.» او از مستند «فقر و فحشاء» و «کدام استقلال، کدام پیروز» به ساخت سه‌گانه اخراجی‌ها و رسوایی و معراجی‌ها و زندانی‌ها رسید. ده‌نمکی گویا علاقه زیادی هم به ارائه واج‌آرایی در نام‌گذاری فیلم‌هایش دارد؛ فیلم‌هایی که بیشتر در رده فیلم‌های عامه‌پسند قرار می‌گیرند. او در زمینه اسارت نیز کتاب‌هایی چاپ کرده است.

در سوریه

صادق اشک‌تلخ، مسئول انصار حزب‌الله کرمانشاه است. به تازگی فیلمی از یکی از مدافعان حرم در سوریه منتشر شد که اشک‌تلخ هم در آن دیده می‌شود. مقر و دفتر اصلی انصار حزب‌الله کرمانشاه در میدان آیت‌الله کاشانی شهر کرمانشاه قرار گرفته و «حیدریه» نام دارد؛ محلی که از سوی شورای شهر و بعد از یک سری ماجرا به آنها واگذار شد. ابتدا مراسم مذهبی آنجا برگزار می‌کردند اما آن طور که منابع موثق محلی می‌گویند، حالا آنجا را غرفه‌بندی کرده‌اند. بخشی از آن زورخانه است، بخشی نمایشگاه عکس و باقی غرفه‌ها نیز ساندویچی، نانوایی، خوراکی‌فروشی، پارکینگ و… که اجاره داده می‌شوند. حمله به سخنرانی آقاجری در سال‌های دور و مخالفت با برگزاری کنسرت در سال ۸۹ در کوله‌بار کاری انصار حزب‌الله کرمانشاه دیده می‌شود.

در خانه

عبدالمجید محتشم، دبیر کل انصار حزب‌الله تهران است. او از پایه‌گذاران انصار حزب‌الله به همراه الله‌کرم بود. محتشم مدیرمسئول هفته‌نامه معروف یالثارات نیز بود. یالثارات که از سوی هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف شده بود، مدتی با دستور قضائی به صورت موقت منتشر می‌شد اما در نهایت در سال ۹۵ از سوی هیأت نظارت لغو مجوز شد. این طور که شنیده شده، محتشم فعلاً شغل خاصی ندارد و بی‌کار است. او که جانباز جنگ نیز هست، این روزها گویا درگیر مسائل درمانش است. دبیر کل انصار حزب‌الله گفته بود «اگر نشریه را ببندند و دایره را تنگ‌تر کنند، یک راهش این است که ما خودمان جلوی این قضیه بایستیم و اگر این مسئله اقتضا کند، ما این کار را انجام می‌دهیم.» اما حالا ۲۰ سال از دهه ۷۰ گذشته و احتمالاً دیگر هم شرایط سنی و هم جسمی به محتشم این اجازه و امکان را نمی‌دهد که مانند گذشته سفت و محکم جلوی خیلی از چیزها بایستد.

یک پا در دانشگاه، یک پا در خیابان

حسین الله‌کرم شاید مشهورترین چهره جریان «انصار حزب‌الله» بود که از آنها جدا شد و رئیس کنونی شورای هماهنگی حزب‌الله است. برخی ریشه این جدایی را اختلافات فکری می‌دانند اما محتشم گفته «آقای الله‌کرم اکنون کارهای دیگری دارد. ایشان در هیأت رزمندگان بود و نمی‌توانست برای همیشه با ما باشد. او این روزها کمتر در خیابان و بیشتر در دانشگاه است. مدتی هم در کرواسی بود. پس از روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد در اوایل سال ۸۶ به عنوان وابسته نظامی ایران در این کشور برگزیده شد. الله‌کرم بامداد روز سه‌شنبه بیستم فروردین ۱۳۸۶ تهران را به مقصد زاگرب ترک کرد تا چند سالی هیچ فعالیت ویژه‌ای در ایران نداشته باشد و به گونه‌ای از فضای سیاسی ایران دور نگه داشته شود. با این حال این روزها هر از گاهی در تجمعات خیابانی دیده می‌شود؛ اگر چه دیگر مانند دهه ۷۰ محوریت این تجمعات با او نیست و رقیبان دیگری هم برای او پیدا شده‌اند. الله‌کرم در رفت‌وآمد به «زاگرب» بود که خبر رسید او دکترای علوم سیاسی می‌گیرد؛ آن هم از تهران. سال ۸۸ در دانشگاه علوم‌وتحقیقات از رساله دکترای خود با عنوان «توسعه سیاسی در دوم خرداد» دفاع کرد؛ الله‌کرم که در جناح راست متهم به رفتارهای تندروانه در دهه ۷۰ بود، داشت اصلاح‌طلبی را در رادیکالیسم سیاسی تئوریزه می‌کرد. استادانش به او نمره ۱۹ دادند. دکتر ساعی، دکتر زیباکلام، دکتر متقی، دکتر ازغندی و دکتر طاهری استادان و داوران حاضر در جلسه بودند. این روزها او مسئول برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی در دانشگاه آزاد است و در برخی واحدهای دانشگاهی دانشگاه آزاد و دانشگاه‌های دیگر نیز تدریس می‌کند.

مجتمع‌سازی برای اهل حق

حمید استاد، مسئول انصار حزب‌الله مشهد است و آن طور که خودش گفته، بعد از جدایی الله‌کرم از محتشم، او به الله‌کرم نزدیک شده است. او گفته بود: الله‌کرم هیچ‌وقت از حزب‌الله نرفت، بلکه به خاطر کارکردهای جدید حزب‌الله و این که حزب‌الله باید برنامه‌های مختلفی داشته باشد، گروه‌ها و جریان‌های دیگر را به وجود آورد و به آنها ملحق شد. آن طور که گفته شده، از سوی انصار حزب‌الله به او مأموریت داده‌اند به کرمانشاه برود. می‌گویند از بعد از زلزله به آنجا رفته و در کار سازندگی است.

اگر چه خودش به این که این مأموریت شخصی اوست یا مربوط به حزب‌الله، اشاره نمی‌کند ولی درباره این که این روزها کجاست و چه می‌کند، می‌گوید: «من طلبه هستم و حوزه می‌روم. یک‌سال‌و نیم است اینجا هستم. به منبع درآمدش هم اشاره نمی‌کند و می‌گوید موضوعی شخصی و خصوصی است.» استاد درباره این که در کرمانشاه چه می‌کند، می‌گوید: «ما از زمانی که زلزله رخ داد، عازم کرمانشاه، سر پل ذهاب و دشت ذهاب شدیم. شروع به کار کردیم. از کمک‌های مالی گرفته تا توزیع اقلام. نیاز منطقه را بررسی می‌کردیم و بر اساس آن کمک می‌کردیم؛ مانند ساخت خانه‌های اسکان موقت یا حمام و دستشویی و شروع کردیم و حتی کمک به ساخت خانه‌های مردم.» او می‌گوید الان در حال ساخت یک مجتمع مذهبی، فرهنگی، آموزشی برای جامعه بزرگ اهل حق منطقه هستیم.»

صاحب چند نشریه

کمیل کاوه مسئول انصار حزب‌الله اصفهان است که در جریان اکران فیلم آدم‌برفی در اصفهان و حمله به سینماهای اکران‌کننده این فیلم، متهم و محکوم شد. اسفند ۷۹ به ایسنا گفته بود که به ‏خاطر اخلال در نظم، به ۴۵ روز حبس و ۳۰ ضربه شلاق محکوم شده است. اگر‬ چه خودش گفته بود که این حکم همراه با تعهدنامه‏‌اش مبنی بر اعتراف به اشتباه خویش در آغاز درگیری با عناصر حزب‌اللهی به دادگاه محترم تسلیم شده بود. او با اشاره به این‬ که من به‏‌‬ عنوان سردمدار حمله به سینما معرفی شده بودم، گفته بود: «اصلا در آن روزها اصفهان نبودم و به‏ خاطر مسافرت به مشهد مقدس توفیق حضور و همراهی با برادران حز‏ب‌اللهی در این اعتراض را نداشته‌ام.» امیرحسین کاوه، برادر کمیل کاوه که دبیر سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران است، درباره این که برادرش این روزها چه می‌کند، به «شرق» می‌گوید که برادرش طلبه است و این روزها در حوزه انتشارات کار می‌کند و چندین نشریه برای مقاطع مختلف تهیه می‌کند. از مقطع کودکستان تا دانشگاه و حتی برای حوزه علمیه هم در اصفهان نشریه منتشر می‌کند!

صاحب یک فست‌فود

حجت‌الاسلام حسن کردمیهن یکی از لیدرهای حمله به سفارت عربستان بود؛ اگر چه او به لحاظ تشکیلاتی ارتباطی با جریان حزب‌الله نداشت اما به لحاظ کنشی و فکری به نظر می‌رسد که بسیار به هم نزدیک هستند. او از نزدیکان قالیباف هم هست. خودش گفته که شهرداری تهران و آقای قالیباف از کار فرهنگی ما در تهران حمایت زیادی کرد. او که الان در کرج یک فست‌فود راه‌اندازی کرده، به نشریه خیمه متعلق به محمدرضا زائری گفته است: «چون بی‌کار بودم و به درد نظام نمی‌خوردم و نظام به ماها نیازی ندارد، رفتم و فست‌فود راه انداختم. گاهی انگار هر کسی چاپلوس‌تر باشد، در جای بالاتری قرار می‌گیرد. ما اهلش نیستیم. من پنج فرزند دارم. یکی، دو تا نیستند و ما خانواده بسیار پرخرجی هستیم و سفره داریم و اداره آن با پول‌های مسخره ما ممکن نیست. من هم می‌خواستم از جایی پول دربیاورم. پس اول برای معاش و دوم از سر بیکاری.»

مدتی بعد از حمله به سفارت عربستان سخنگوی وزارت کشور سرنخی از آمر حمله به سفارت عربستان داد و از فردی گفت که در شهر کرج زندگی می‌کرده است. ایلنا همان زمان نوشت که پیگیری‌هایش او را به فردی به نام «حسن کردمیهن» رسانده؛ فردی که برای خود بروبیایی دارد و مغز متفکر حمله به سفارت عربستان خود او بوده است. اگرچهکردمیهن به خیمه گفته است که «من به بچه‌ها نگفتم به آنجا (سفارت عربستان) بروند. من به هیچ کسی نگفتمکوکتل‌مولوتف درست کند. به هیچ‌کس نگفتم اتوبوس بگیرید. من به هیچ کسی نگفتم نیروی انتظامی را کنار بزنید و بروید داخل! وقتی بچه‌ها به خانه‌های‌شان برگشته و خواب بودند، من در حمص سوریه آنلاین شدم. دیدم ۳۰۰ پیام در گروه شهید خلیلی آمده است.»

کردمیهن بعد از بازگشت از سوریه به ایران بازداشت و پس از مدتی هم آزاد شد.

کارشناس صداوسیما

به تازگی دو عکس در فضای مجازی از فردی منتشر شده است. این فرد با اسم و هویت واقعی در توئیتر هم اکانت دارد. در عکس دوم، او در حال حمله است و در عکس اول به عنوان کارشناس رسانه در صداوسیما حاضر شده. در توضیحات عکس دوم آمده بود که او یکی از حمله‌کنندگان به سفارت عربستان بوده که بعداً به عنوان کارشناس در صداوسیما هم دیده شده اما خودش در توئیتر با بازنشر این عکس‌ها نوشته که آن عکس مربوط به عاشورای ۸۸ است و نه سفارت عربستان. سیدپویان حسین‌پور در توضیحات بیشتری در توئیتر نوشته است: «پرونده‌سازی می‌کنند که یکی از عوامل حمله به سفارت عربستان شناسایی شده و…. این عکس برای حمله به سفارت عربستان که من از مخالفانش بودم، نیست و مربوط به عاشورای ۸۸ است.»

بعد هم درباره عکس اول نوشته است: «عکس حضور بنده در شبکه افق، در کل یک بار در سال ۹۴ اتفاق افتاده؛ نه الان.»

بعد هم در توضیح بیشتری درباره عکس دوم نوشته است: «اگر درست یادم مانده باشد، جایی حوالی خیابان بهار و خیابان سمیه… عکس اصلی که بزرگ‌تر و کامل‌تر هم بود، عکسی حرفه‌ای و شبه‌پانوراماست که روز بعدش منتشر شد و کل عرض خیابان و جزئیات زیادی را ثبت کرده بود….»

انتهای پیام

 

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا