صدای انجمن حجتیه از کدام تریبون؟!
حجتالاسلام هادی سروش در یادداشتی تلگرامی نوشت: نام “انجمن حجتیه” از معدود نامهایی است که به طول کل نهضت وانقلاب و برقراری نظام ؛ یعنی بیش از۵۰سال است که مطرح است.
اگرتادیروز میگفتیم؛ “صدای پای حجتیه ای ها” میآید ولی باید اعتراف کنیم اکنون صدای ظهور و حضورشان در پشت تریبون ها می آید!
عجباچه زودشعله قلم آتشین امام راحل درباره این گروه دارد به خاموشی میرود!
که نوشت:
《حواستان را جمع کنید که نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیهایها همه چیزتان را نابود کردهاند》.
نه ؛ بعید است فرزندان فکری امام چنین اجازه ای دهند.
طبیعی است که دوستان جوان از پیشینه این گروه بی اطلاع باشند ، بجاست گزارشی مختصر را ملاحظه کنید :
انجمن حجتیه گروهی هستند که در سال ۱۳۳۲ تاسیس شده و برای مبارزه با بهائیت شروع بکار کرد.
و ابتدا” از میان گروه فرهیخته جامعه مانند فرهنگیان یار گیری نمود و بعدها در همه مراکز علمی و مذهبی ورود پیدا کرد و عمده تفکرات و تئوری های خود را در دو نقطه متمرکز نمود دیگری در مورد حضرت ولیعصر(ع) و دیگری جدائی دین از سیاست ، متمرکز نمود.
بعد از سخنرانی مهم امام و اشاره مستقیم به این گروه ، اینان با کسب اجازه از رهبر فکریشان اقای شیخ محمود حلبی به کار خود در صورت ظاهری پایان داد.
متن سخن امام (ره) در تیرماه ۱۳۶۲ این بوده :
«یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید، حضرت صاحب مگر برای چی میآید؟ حضرت صاحب میآید معصیت را بردارد ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این اعوجاجات را بردارید، این دستهبندیها را برای خاطر خدا اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان اگر ملی هستید، .. برخلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست.»
انجمن ، دربیانیه رسمی آورد:
《محرز شد که مخاطب امام ، این انجمن میباشد؛ لذا موضوع توسط مسئولان انجمن به عرض مؤسسه و استادآقای حلبی رسید و فرمودند: در چنین حالتی وظیفه شرعی در ادامه فعالیت نیست. کلیه جلسهها و برنامهها باید تعطیل شود》.
اما این اعلام چیزی غیر از سیاسی بازی و خدعه نبود ، چرا که همواره در فعالیت بوده اند البته با تابلویی دیگر ! که در ذیل این مدعا را اثبات خواهیم نمود.
مهمترین خصوصیات فکری و رفتاری انجمن حجتیه
۱ ) نگرشهای ارتجاعی و تحجر مآبانه به منابع دینی
در واقع “اخباری گری” یعنی صِرف توجه و اصرار به عمل به ظواهر روایات ، بدون توجه به هر گونه اقتضاء زمانی و مکانی و یا مصالح امت اسلامی ، از اصول مهم فکری آنها است.
بعنوان نمونه ؛ درست براساس همین گمان باطل ، به خاطر یک حدیث غیر مستند که میفرماید ؛ “هر قیامی قبل از قیام حضرت بقیه الله روا نیست ” ! آمدند و قلم بطلان بر ده ها آیه قرآن و صدها حدیث درباب “امر به معروف و نهی از منکر” کشیدند !
از این رهگذرست که فقط خود را به ظاهر یک حدیث مناسب با عقایدشان پای بند میدانند ، و هیچ کاری به قرآن و عقل ندارند و حتی به احادیث متفاوت دیگر هم ، نظری نمیکنند !
از روی همان تحجر ؛ به شدت با “عرفان و فلسفه” مخالفند و بلکه بالاتر ؛ هر نظریه فقهی که متمرکز بر تاثیر عنصر زمان و مکان باشد ، که گفتمان جدی امام خمینی بود ، مخالفند و در برابر ابراز هر بروز و ظهوری غیر از اندیشه دگم خود “فریاد وااسلاما” سر میدهند !
ما نمونه این برخورد را در زمان امام راحل دیدیم که چگونه با فتوای حلیت بازی با شطرنج قیام کردندو چقدر نامه پراکنی نمودند !
و امروز به طرز دیگر ، با فتواهای دیگر و قوانین موضوعه کشور مواجه میشوند !
اگر میبینیم با هر نوآوری در صحنه های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی مانند ؛ مسائل دقیق و کارشناسانه پول و یا فضای مجازی و یا حضور زنان و یا هنر و فیلم و یا روابط و قرار های بین المللی و … مخالفت میکنند و انگ ضددینی به آن میچسبانند ، دور از ان نگاه های متحجرانه نبود و نیست.
۲ ) تغییرات تاکتیکی در امور اجتماعی و سیاسی
ابتداء فقط بنای مبارزه با بهائیت را داشتند ، اما در دوره بعدی از ایشان هیچ عکس و العملی در این موضوع دیده نمیشود!
و وقتی شناسنامه سیاسی این گروه را مورد دقت قرار میدهیم میبینیم ؛ امام در پیام به وزیر وقت کشور تصریح میکند که 《اینان با شاه همکاری میکردند》!
در دوره ابتدای نهضت بر این گمان باطل اند که ” مبارزه با شاه شیعه حرام است” !
متاسفانه در رفتارشان با بی اعتنای به مبارزات نفس گیر مردم ، شکنجه های رژیم گذشته در زندان ها ، فقط غصه کم رنگ شدن جشن نیمه شعبان را دارند ! و بر خلاف نظر صریح و روشن امام بر عدم برقراری جشن نیمه شعبان ، رسما اقدام میکنند و جشن به پا میکنند.
در تاکتیک دیگر بعد از پیروزی انقلاب ، وقتی که ملت شریف ایران مورد تجاوز صدام قرار گرفته ، برای عدم ادامه دفاع مقدس و ختم جنگ ، همه همت خود را بکار میگیرند و داعیه شان این است :
《جواب این خون ها چه کسی میدهد》؟!
و در برنامه ای دیگر ؛ به بهانه برخی نارسایی های اقتصادی و یا برخی از تخلفات شرعی در گوشه و کنار کشور؛《حسرت زمان شاه را خورده و آرزوی آن روزها را میکنند!》
حضرت امام به صراحت از آن رهگذر که حکیم ژرف بین است ، همه تاکتیک ها و اهداف آنان که مورد رصدش بوده ، تمام نیات سوء ایشان را بخوبی بر ملاء کرد و فرمود :
《دیروز حجتیهایها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی تر از انقلابیون شدهاند! ولایتیهای دیروز که در سکوت و تحجّر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریختهاند، در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکستهاند و عنوان ولایت برایشان جز تکسّب و تعیّش نبودهاست، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه رامیخورند!》
۳ ) توجه وافر به مناسبات “قدرت”
به روز بودن در تناسبات با قدرت از روش های مهم ایشان در کار فرهنگی و مدیریتی است.
درست همین گزاره در اساسنامه شان آمده :
«تبصره ۱: موضوع و هدف انجمن، ثابت و تا زمان ظهور حضرت بقیه الله امام زمان «ارواحنا فداه» لایتغیر خواهد بود، اما برنامه های آن با توجه به شرایط زمان و نیاز جامعه، می تواند بر اساس حفظ هدف ملی و رعایت مقررات این اساسنامه تغییر و یا تعمیم شود.»
امام راحل که از برنامه و اهداف آنان مطلع است ، در دستوری به جناب اقای ناطق وزیر وقت کشور دستور فرمود:《به آنها پست کليدي ندهيد،خطرناکند》.
و البته اینان ساکت ننشسته و در دوره ای دیگر ؛ بشکل مرموزی وارد عرصه سیاست شدند و با نزدیک شدن به برخی از یاران امام ، توانستند به استراژی خود جامه عمل بپوشانند!
بله ؛ در عین اینکه دلخوشی از امام نداشتند ، اما با نزدیک شدن به برخی از عناصر انقلابی و خصوصا بعضی از اعضاء شورای نگهبان وقت ، از روزنه های بسیار ناشناخته ای بر صاحبان تصمیم در کشور نفوذ پیدا میکردند!
ریشه برخی از عتاب های حضرت امام در دهه شصت را باید در این نقطه جستجوکرد.
و امروز برای آنان که اینان را میشناسند و نهیب های امام را در موردشان را شنیده اند؛ ناشناخته نیست که میبینند ؛ عناصر شناخته شده انجمن حجتیه که “قاعدین” دیروز بودند ، امروز با دست یابی به بوجه های کلان دولتی ؛ بلندگودار و حامی چند آتشه از ولایت و ارزش ها شده اند و برای مانند برجام و یا دیگر قراردادهای بین المللی کنوانسیونی که تایید و تشخیص و تصویب آن به عهده مراکز تقنینی است و نه ایشان ؛ سخنرانی میکنند و سر و صدا به راه می اندازند و صد البته برخی از جوانان پاک و خوش نیت که دهه شصت امام خمینی را ندیده اند ، ناخداگاه متوجه اینان میشوند !
نشانی برخی از تفرقه ها بین نیروهای وفادار انقلاب اعم از اصولگرا و یا اصلاح طلب را باید در یکی از عبارات امام راحل جستجو کرد ، آنجا که در ادامه به آقای ناطق فرمود:
《وقتي آمدند بين شما تفرقه ايجاد مي کنندو برادران را به جان هم مي اندازند، آنها کار ديگري دارند، دنبال مسئله ديگري هستند》.
کلام آخر ، همان کلام جاودانه امام راحل است که امام (ره) از آنان به مار خوش خط وخال نام برد که هرگز خاموش نیستند :
《روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند … لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند.》
انتهای پیام
چکنیم؟؟؟؟؟انانیکه بایدبدانند وبفهمند وعمل کنند….بفهمند……
طبق گفته همین مطلب، مسئولین انجمن حجتیه پایان فعالیت خود را اعلام کرده اند. اما در طول این سالها درباره بسیاری از مسئولین گفته شده که عضو انجمن حجتیه هستند ولی هیچ سندی ارائه نشد.
اگر این انجمن انقدر قدرتمند است که به بالاترین مسئولین رسیده و ارکان اطلاعاتی متوجه نشده اند (هرچند ظاهرا نویسنده محترم متوجه شده) بهتر نیست که کار اداره کشور به همان ها واگذار شود.
اما در حقیقت این انجمن وجود خارجی ندارد و برچسب انجمنی به سبک کانال های مجازی، هر از گاهی از جعبه در می آید و برای کوبیدن طرف مقابل استفاده می شود.
نام وراه ورسم خمینی کبیر ره درتاریخ تا ظهور دولت کریمه صاحب حق وعدالت ،چراغی فروزان درتاریکی های مطلق جهل وخرافات تحجر وظلمت وجنایات استکبارجهانی ، برای تمامی انسانهای آزادیخواه وعدالت طلب است که گروه گروه به این راه ومنش خمینی کبیر ره می پیوندند .وهرکه را غیر از این باشد جز تباهی چیزدیگری دربر ندارد ..