یک گزارش: متجاوز است اما آزاد و رها
نسترن فرخه، خبرنگار انصاف نیوز: «امیرعلی شاگرد خوب ما بود اما بعد از اینکه در پارک اصلی محل دو نفر به او تجاوز کردند به پسر دعوایی و پرخاشگری تبدیل شد که چاقو کشی میکند، این پسر ده، دوازده ساله گاهی هم خودزنی میکند. حتی بعد از تجاوز مقعدش خونریزی داشت اما در آخر خانوادهی امیرعلی از ترس آبرو بی نام و نشان از محل رفتند و پروندهی رسیدگی به ماجرا همچنان باز ماند، حالا متجاوز به راحتی در محل تردد میکند و کاری از ما ساخته نیست چون دیگر شاکی خصوصی وجود ندارد.»
اینها صحبتهای یک مددکار و فعال حقوق کودک با خبرنگار انصاف نیوز است که بیشتر زمان خود را با کودکان آسیب دیده و در معرض آسیب سپری میکند. براساس ماده 71 قانون آیین دادرسی کیفری درصورتی که بزه دیده طفل یا مجنون باشد و ولی او اقدام به شکایت نکند، دادستان موضوع را تعقیب میکند.
امیرعلی قربانی یک جامعهی ناامن شد
امیرعلی قربانی فضای ناامن حاشیههای شهر شد، مناطقی که هرروز باردار معضلی جدید در بطن خود هستند و قربانی اگر در همان قالب قربانی باقی بماند همچون ویروس برای جامعه خطرآفرین میشود؛ حالا امیرعلی همان کودکی که سرکلاس معلم از او راضی بود در محل چاقو به دست میگیرد و گاهی خود زنی میکند، اما وقتی که خانواده به جای دفاع از حقوق کودکش فرار را بر قرار ترجیح میدهد درد را چند برابر میکند.
یکی از مددکارهای جمعیت امام علی ماجرا را اینطور شروع میکند: «در محل پسری هست که به دلیل خلافهای زیادی که داشته همه او را میشناسند و برای خودش برندی شده است، همین شخص عضو باند سه، چهار نفرهای است که چند سال پیش یک نفر از آنها به جرم اذیت و آزار زندان بودند ولی حالا آزادند.
روش کار این گروه در سالهای قبل اینطور بود که سراغ دختر بچههای افغان میرفتند آنها را اذیت میکردند، از آنها فیلم و مستند تهیه میکردند تا اخاذی کنند در آخر هم تهدید میکردند که اگر چیزی به کسی بگویید فیلمها را پخش میکنیم و با این دیالوگ که «ما ایرانی هستیم و شما افغان پس غلطی نمیتوانید بکنید» ترس آنها را بیشتر میکردند.
مدت زیادی بود که دختر بچههای ما مجذوب یکی از این پسرها شده بودند و او با این دخترهای دوازده، سیزده ساله دوست میشد، آنها را گول میزد و از آنها سواستفاده میکرد که بعد از مدتی دخترها متوجه شدند با همهی آنها دوست بوده است. این پسر خانواده ندارد، در خانه مجردی زندگی میکند و دخترها را آنجا میبرده است.
بعد از مدتها که از این ماجرا گذشته بود یک روز ظهر در پارک اصلی محل همین پسر همراه یک پسر دیگر به امیرعلی ده، دوازده ساله تجاوز کردند که این صحنه را چند نفر از بچهها دیده بودند و به سرعت به مادر پدر امیرعلی خبر دادند. کار به پلیس و شکایت رسید و حتی مقعد پسر بچه هم خون ریزی داشت و پزشکی قانونی رفتند اما از این دو نفر فقط یک نفر را میگیرند و اصل کاری فرار کرد.
حکم این پرونده به سرعت صادر شد اما کسی که اصل کاری بود سه ماه غیب شده تا اینکه دیدیم در محل تردد میکند که متوجه شدیم در بیابانهای اطراف پنهان بوده تا آبها از آسیاب بیفتد. در همین زمان خانوادهی پسر بچه از ترس آبرو از محله رفتند ولی بعد از چند وقت کلا منطقه را ترک کردند؛ ما میتوانیم این خانواده را پیدا کنیم ولی دیگر نمیخواهند پرونده را پیگیری کنند.
امیر علی جزو بچههای خوب خانه ایرانی ما بود که درسخوان بود اما بعد از ماجرای تجاوز به یک پسر دعوایی و شر که چاقو کشی میکند تبدیل شد و گاهی هم خودزنی میکند. ما هر کاری کردیم که به روانپزشک مراجعه کنیم ولی موافقت نکرد در آخر هم بی نام و نشان از محل رفتند.
خانواده که از محل رفت حکم جلب در کلانتری ماند و کلانتری هم در جواب پیگیریهای ما گفت باید شاکی خصوصی پیگیر پرونده باشد در صورتی که این فرد تعدد جرم داشته است که در کلانتری هم ثبت شده است.
حتی ما یک جلسه با رییس کلانتری داشتیم که این موضوع را مطرح کردیم رییس کلانتری هم قول پیگری داد که از طرف دادستانی پیگیری خواهد کرد اما اتفاقی نیفتاد و حالا سه ماه از این موضوع گذشته است.
بعد از آن من در توییتر نسبت به این ماجرا توییتی کردم که از پلیس امنیت با من تماس گرفتند و من رفتم تا حضوری صحبت کنیم و جالب آنکه پلیس امنیت هم این فرد را به دلیل تخلفاتش میشناخت و از ما خواست تا آدرس محل زندگی و محل کارش را پیدا کنیم و تحویل پلیس بدهیم، ما هم این کار را کردیم در صورتی که اینها وظیفهی ما نبوده، از این موضوع هم یک ماه و نیم میگذرد که هنوز خبری نشده است.
در چند روز گذشته هم یکی از اعضا در اطراف خانه ایرانی او را میبیند و به سرعت به داخل ماشین می اندازدش تا به کلانتری برسد ولی بین راه فرار میکند.»
قانون چه میگوید؟
خانوادهی امیرعلی از ترس بیآبرویی از محل رفتند و بدون آنکه فرد متجاوز را به سزای اعمالش برسانند عطای این ماجرا را به لقایش بخشیدند؛ این جوان به بهانهی آنکه دیگر شاکی خصوصی وجود ندارد تا او را مجازات کند در محل رفت و آمد دارد تا شاید تجاوز دیگری صورت گیرد که شاکی خصوصی از او شکایت کند؛ اما بر اساس ماده ۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری در مواردی که تعقیب کیفری منوط به شکایت شاکی است، اگر بزهدیده طفل یا مجنون باشد و ولی قهری یا سرپرست قانونی او با وجود مصلحت مولّیعلیه اقدام به شکایت نکند، دادستان موضوع را تعقیب میکند. همچنین در مورد بزهدیدگانی که به عللی از قبیل معلولیت جسمی یا ذهنی یا کهولت سن، ناتوان از اقامه دعوی هستند، دادستان موضوع را با جلب موافقت آنان تعقیب میکند. در اینصورت، در خصوص افراد محجور، موقوف شدن تعقیب یا اجرای حکم نیز منوط به موافقت دادستان است.
پایان
شاکی خصوصی !!! پس وظیفه پلیس و مدعی العموم این وسط چیه ؟؟
پارسال توی مهاباد چهار تا جوون دوستشون رو کشتند و آتش زدند و از تمام مراحل جنایتشون فیلم هم گرفتند و حالا خانواده داغدار سعید برمکی باید برای اجرای حکم اعدام 3 نفر از قاتلین تفاضل دیه ای پرداخت کنند از توانشون خارجه ! آخر این چه قانون و عدالتی است …..
این مشکلات زیاد شده بهتره یک وزارتخانه کوچک و جمع و جور ولی چابک و پویا به نام وزارت سلامت رفتاری و مقابله با آسیب های اجتماعی تاسیس بشه تا به عنوان مغز متفکر جامعه به چاره اندیشی و برنامه ریزی و اجرای طرح های لازم برای مقابله با آسیب های اجتماعی بپردازه
… چنین چیزی هیچ تعجب ندارد
…
حالا اگر متجاوز نبود و فقط یک اعتراض سیاسی کرده بود …
… مجازات متجاوز به عنف نیاز به شاکی خصوصی ندارد !
آیا وقت آن نشده که با این همه محدودیت های اعمال شده در جامعه فکری هم برای پاسخگوئی به عطش جنسی جوانان شود تا کی باید قربانی از هر دو طرف بدهیم آنکه مورد تجاوز قرار گرفته مادام العمر بی آبرو و سر افکنده است و آن هم که متجاوز است اگر به دام بیفتد نابود شده و اگر نیفتد قربانی های دیگری خواهد داشت خانه عفاف طرح تقریبا مناسبی است، هزینه ازدواج هم سر به فلک کشیده پس تصمیم سازان کشور چه می کنند؟