امکان سنجی تحقق عدالت انتخاباتی در طرح استانی شدن انتخابات
دکتر سیدحمید حسینی یزدی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی امکان سنجی تحقق عدالت انتخاباتی در طرح استانی شدن انتخابات نوشت:
عدالت انتخاباتی یکی از مفاهیم نسبتا جدیدی است که در زمینه نظام های انتخاباتی مطرح شده است و مفهوم کلی آن این است که کرسی های پارلمان به نحوی بین نامزدها توزیع گردد که تمامی رأی دهندگان با گرایشهای سیاسی مختلف سهمی در پارلمان داشته باشند و رأی هیچ گرایشی هدر نرود و بدون نماینده باقی نماند. در بند اول سیاست های کلی انتخابات ابلاغی توسط مقام معظم رهبری نیز بر حوزه بندی انتخاباتی به نحوی که بیشترین عدالت انتخاباتی محقق شود تأکید شده است.
سوال اصلی این است که عدالت انتخاباتی در کدام نظام انتخاباتی محقق می شود؟ دو مدل نظام انتخاباتی اصلی در دنیا تجربه شده است: یکی نظام انتخاباتی اکثریتی و دیگری نظام انتخاباتی تناسبی.
نظام انتخاباتی اکثریتی همان چیزی است که تابحال در انتخابات مجلس شورای اسلامی در کشورمان تجربه کرده ایم. در این مدل معمولا امکان رأی به لیست های انتخاباتی وجود ندارد و به اشخاص و نامزدها رأی داده می شود و هر نامزدی که اکثریت آرا(اکثریت نسبی یا مطلق) را بدست بیاورد انتخاب خواهد شد. در این نظام، عدالت انتخاباتی کمتر محقق خواهدشد مخصوصا اگر حوزه بندی انتخاباتی بزرگ باشد. به عنوان مثال در حوزه انتخابیه تهران که دارای 30 کرسی است ممکن است لیست الف با 30 درصد آرای مردم تمامی کرسی های تهران را از آن خود کند و 70 درصد دیگر بدون نماینده بمانند که قطعا با عدالت انتخاباتی مغایر است. در نظام های اکثریتی دنیا مانند آمریکا و انگلستان برای تحقق بیشتر عدالت انتخاباتی، حوزه های انتخابیه را تک نماینده کرده اند. در اینگونه نظام هرچقدر حوزه بندی انتخاباتی بزرگتر باشد تحقق عدالت انتخاباتی ناممکن تر است.
نظام انتخاباتی تناسبی بدین معناست که لیست های انتخاباتی احزاب و گروهها به تناسب رأیی که کسب میکنند از کرسی های پارلمان سهم می برند و گرایشات مختلف سیاسی دارای کرسی در پارلمان خواهند بود. در نظام های تناسبی نامزدی از طریق لیست های انتخاباتی است و رأی به عناوین لیستها جایگزین رأی به نامزدها میشود. در اینگونه نظام ها حوزه های انتخاباتی هرچقدر بزرگتر باشند عدالت انتخاباتی بیشتر محقق خواهد شد. حوزه انتخابیه تهران را اگر در نظام تناسبی تصور کنیم اینگونه می شود که مثلا لیست الف که 50 درصد رأی مردم را میگیرد 50 درصد کرسی های تهران(15 کرسی از 30 کرسی)، لیست ب که 30 دردصد رأی دارد 30 درصد کرسی ها(9 کرسی از 30 کرسی) و لیست ج که 20درصد رأی دارد 20درصد از کرسی ها(6 کرسی از 30 کرسی) را از آن خود خواهد کرد. همانطور که مشاهده میشود بجای اینکه لیست الف کلیه 30 کرسی را ببرد(در فرض نظام اکثریتی) به تناسب رأی خود کرسی خواهد برد و سایر لیست ها نیز به تناسب آرای خود و بدینگونه هیچ طیف رأیی بدون نماینده باقی نمی ماند.
با نوجه به توضیحات فوق سوالی که مطرح میشود این است که طرحی که هم اکنون در دستور کار مجلس است و به طرح استانی شدن انتخابات مشهور شده است عدالت انتخاباتی را محقق می کند با خیر.
در طرح مذکور حوزه های انتخابیه استانی شده اند و حوزه های انتخابیه فعلی نیز تحت عنوان حوزه های انتخابیه فرعی باقی مانده اند. کاندیداها از حوزه های انتخابیه فرعی نامزد می شوند و رأی دهندگان استان میتوانند به آنها رأی دهند. کسانی که 15 درصد رأی حوزه انتخابیه فرعی را بدست بیاورند و درمیان نامزدهای همان حوزه فرعی بالاترین رأی را در سطح استان داشته باشند به عنوان نماینده انتخاب میشوند. البته احزاب و گروهها هم همچون گذشته میتوانند لیست بدهند و هم میتوان به عنوان لیست رأی داد و هم به اسامی نامزدها.
سوال اساسی این یادداشت این است که آیا چنین طرحی میتواند عدالت انتخاباتی مصرح در سیاست های کلی انتخابات را محقق کند؟
طرح استانی شدن همچنان بر اساس نظام انتخاباتی اکثریتی پایه ریزی شده است. همانگونه که آمد در اینگونه نظام ها هرچقدر حوزه بندی انتخاباتی بزرگتر باشد، تحقق عدالت انتخاباتی ناممکن تر است و کرسی های کمتری بین تمامی گرایشات موجود در انتخابات تقسیم خواهد شد. طرح استانی شدن دقیقا در جهت بزرگتر کردن حوزه های انتخاباتی درعین اصرار بر نظام اکثریتی درحرکت است و این به معنای دور شدن از عدالت انتخاباتی است. این طرح در حال تکثیر جوزه انتخابیه تهران است که امکان بردن کل کرسی ها توسط یک لیست با حداقل آرا و بی نصیب ماندن سایر آرای مردمی از کرسی های مجلس را فراهم میکند.
اگر میخواهیم انتخابات استانی بشود باید به سمت نظام تناسبی حرکت کنیم. خوشبختانه کمیسیون امورداخلی کشور که کمیسیون مرتبط با طرح انتخابات است مأمور شده است تا پیشنهادی را جهت تناسبی شدن انتخابات به صحن علنی ارائه کند.
اما نکته ای که حائز اهمیت است این است که نظام انتخاباتی تناسبی نیاز به مقدمات و پیش زمینه هایی دارد. اول اینکه باید فرهنگ حزبی و نظام حزبی قوی وجود داشته باشد بدین معنا که عدم فعالیت حزبی در فرهنگ عمومی فضیلت تلقی نگردد و همچنین احزاب واقعی که دارای دفاتر استانی و شهرستانی و فعالیت های مستمر فکری و آموزشی هستند موجود باشند و دوم اینکه برگه های رأی صرفا بصورت رأی به لیست ها طراحی گردد.
اگر این دو مقدمه محقق نباشد که به نظر میرسد فقدان مقدمه اول بدیهی است و ایجاد آن نیاز به زمان و کار فرهنگی در جامعه دارد، نظام تناسبی نیز نمی تواند اهداف خود را محقق کند و احزاب موسمی و موقتی در آستانه هر انتخابات سربرمی آورند و با همکاری مراکز قدرت و ثروت لیست های انتخاباتی را تنظیم خواهند کرد و انتخابات را از معنای اصلی خود که همانا گزینش فضائل ملت است تهی خواهند کرد.
انتهای پیام
در شرایط موجود این طرح بازگشت به عهد پهلوی است.