پروژه حذف فردوسی پور و برآمدن طبقه جوانان مومن انقلابی!
سلمان کدیور، دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
ماجرای درگیری قدیمی آقای فروغی، مدیر شبکه سه، با عادل فردوسی پور بیش از آنکه حاصل نگاه تخصصی و علم رسانه یا حتی ورزش باشد؛ حاصل یک نگاه ایدئولوژیزده سیاسی است. نگاهی که همه رسانه و صحابه آن را “بله قربانگو” و همگن میخواهد و تاب تحمل مخالفی را ندارد.
آقای فروغی، چکیده و نماد طیفی از جوانانی است که رسانههای رسمی، از آنان بعنوان “جوان مومن انقلابی” یاد میکند. طبقهای خاص و رسمی، که قرار است با تابلوی ایدئولوژیک، وارد عرصه مدیریت کشور شوند و کم کم جای پیرمردان محافظهکار سنتی را بگیرند.
ملاک انتخاب و به قدرت نشاندن این جوانان، نه تخصص و توان مدیریتی و نخبگی، که سرسپردگی سیاسی و تعهد به حفظ وضعیت موجود است.
اموری که در انتصاب آقای فروغی به وضوح رویت شد تا ایشان از مسئولیت در بسیج بدون کارنامه قابل توجهی در عرصه رسانه، به مدیریت یکی از پربینندهترین شبکههای سیما برسد و موفق شود در اندک زمانی انبوهی حاشیه و نارضایتی خلق کند.
کسی که پس از رسیدن به این مقام، ناگهان فرایند کازینوسازی از تلویزیون از شبکه تحت امر ایشان به نحو افسارگسیختهای رشد میکند و رسانه ملی در انحصار اسپانسرها و بازیهای بختآزمایی و مسابقات پیامکی و سلبریتیزاسیون غوطه میخورد.
آنجاست که پای شرکتهای عظیم تبلیغاتی مانند “توسکا” به میان میآید که با برگزاری مسابقات تلویزیونی چون “برنده باش” جیب مردم را خالی میکنند و ثروتهای چندصدمیلیاردی به جیب میزنند و بعد کاشف به عمل میآید.
این شرکت توسکا، متعلق به فلان نهاد و فلان سازمان منتسب به انقلاب است که از انتصاب آقای فروغی حمایت کرده است.
حالا مدیرعامل این شرکت توسکا که جیب مردم را با تبلیغات خاص تحت شمارهگیری #3* خالی میکند؛ کیست؟ آقای کاوه اشتهاردی. مدیر سابق خبرگزاری دفاع مقدس و مجله “رمز عبور”، عضو کمیته رسانهای جمنا. یکی دیگر از خیل جوانان مومن انقلابی.
آنها “جوان” هستند، منتها فکر و چهارچوب نظریشان، متعلق به همان پیرمردهای پیش از خودشان است. آنها فاقد تفکری جوان، نو و تازهاند. پیرهای کم سن و سال اند.
“مومن” گفته میشوند؛ چراکه ظواهر مذهب و عمل به مناسک و تعظیم شعایر را بهخوبی بلد هستند.
و “انقلابی” مینامندشان؛ چراکه در جریانها و احزابی که انقلاب را سرقفلی خود میدانند و مابقی را “انحرافی” “التقاطی” لقب میدهند؛ عضویت دارند و پیوسته در حال اثبات وفاداری خود به نهادهای حاکمیت هستند.
بله. این غایت پروژه تزریق جوانان مومن انقلابی به سیستم مدیریت کشور است. افراد سرسپردهای که بتوانند منابع کشور را در لوای شعارهای انقلاب، برای حفظ و تقویت اولیگارشی نوظهور مذهبی در خدمت بگیرند و مابقی عقیدهها را سرکوب نمایند و خب، حقالزحمه خود را هم با رشد و تعالی در سازمان مدیریتی کشور دریافت میکنند.
و کسی نیست بپرسد در این مملکتی که چند ده ملیون جوان دارد، چرا باید منابع رسمی و غیررسمی قدرت در اختیار یک طیف حداکثر چندهزار نفره قرار گیرد و به آنان به چشم “سوگلیهای حاکمیت” نگاه و توجه شود؟
چرا این طیف در رسیدن به مناصب، در اولویتی نانوشته قرار دارند؟ چرا مابقی جوانان این مرزوبوم که عاشق وطن و ملت خویش هستند را رسما نادیده میگیرند؟
این رویه آیا سبب تعمیق شکافهای ایجادشده میان ملت و حاکمیت از سویی و تاسیس یک طبقه صاحب قدرت و ثروت با یک تیپ فکری خاص از سوی دیگر نمیشود؟ آیا کشور را سمت استبداد سوق نمیدهد؟
انتهای پیام
این فروغی ر… تو شبکه ۳
این فروغی رو نمیشناسم ، ولی یادمه همین چند سال پیش بحثای بسیار جدی بود که فردوسی پور هر کاری که عشقشه داره با فوتبال میکنه تو 90 و هیچکسم جلودارش نیست حالا یه نفرم اومده بهش گفته بالا چشت ابرو یهو همه ریختن به هم و جناحبندی کردن مسئله رو ، خدایی فوتبال ما نسبت به 20 سال پیش چقدر پیشرفت کرده ؟؟ اگه کیروش هم نبود که الان ما واقعا به افغانستان هم می باختیم
انتظار داری بقیه چی رو تائید کنن؟! ناشناسی یا کارشناسی فروغی رو؟!