پیشبینی بورس در سال 98: عامل مهم، تصویب FATF
/ گفتوگوی انصاف نیوز با حمید میرمعینی، کارشناس بورس /
پریسا صالحی، خبرنگار انصاف نیوز: بازار بورس یکی از بازارهایی است که میتواند شاخصی برای رشد اقتصادی کشور باشد. با اینکه بازار بورس در سال گذشته با رشد بیش از ۷۰ درصد رشد همراه بود اما حمید میرمعینی، کارشناس حوزهی بورس معتقد است این رشد فقط بازی با ارقام است و عایدی برای اقتصاد کشور نداشته است.
میرمعینی در گفتوگو با خبرنگار انصاف نیوز در مورد بازار بورس در سال ۹۸ گفت که اوضاع این بازار قابل پیشبینی نیست اما به هرحال با توجه به تغییرات سیاسی که پیشرو است بورس دچار تحول مثبت یا منفی خواهد شد.
او بازار بورس را تحت تأثیر چهار فاکتور کلان عوامل سیاسی، سیاستگذاری اقتصادی دولت، بازارهای جهانی و عملکرد داخلی بورس میداند.
میرمعینی در مورد بازار بورس در سال 98 میگوید: «با توجه به اینکه ابهامات زیادی وجود دارد و هیچکدام از ابعاد سیاسی و اقتصادی آن قابل اندازهگیری نیستند شاید حتی نتوان یک ماه آینده را پیشبینی کرد.
بازار سرمایه در کل تحت تأثیر چهار مؤلفه اصلی است که هرکدام از آنها میتوانند زیرشاخههای مختلفی داشته باشند. این مولفههای کلان روند بازار سرمایه و روند اقتصادی کشور را تعیین میکنند».
اهمیت پذیرش یا نپذیرفتن FATF
او در مورد مولفهی اول میگوید: «اولین مؤلفه، فاکتورهای سیاسی هستند، چه سیاست داخلی و چه سیاست بینالملل. بزرگترین و مهمترین موضوع در سیاست بینالملل نحوهی برخورد با برجام و چگونگی ادامهی برجام است که به پذیرش FATF و سازوکار مالی که اتحادیهی اروپا تعیین کرده که یا توافق جدیدی حاصل میشود یا تشدید تحریمها اتفاق میافتد.
اوضاع سیاسی داخلی هم اهمیت زیادی دارد. تنشهای داخلی از جمله مبارزه با مفاسد که الان به طور تقریبی اتفاق افتاده، تنشهای بین گروههای سیاسی را افزایش میدهد.
عامل سیاسی با این زیرشاخهها اهمیت زیادی دارد و هیچکدام هم قابل پیشبینی نیست حتی خود مسوولان هم نمیتوانند پیشبینی کنند. یک سیاست گام به گام پیش میرود و معلوم نیست نتیجهی انتخابات چه میشود یا استیضاح آقای ترامپ به کجا میرسد یا بقیهی اتفاقاتی که میتوانند در تقویت یا تضعیف موقعیت ایران تاثیرگذار باشند چگونه پیش خواهند رفت».
کسی نمیتواند پیش بینی کند
میرمعینی در توضیح عامل دوم گفت: «مولفهی دوم مربوط به شاخصهای اقتصادی و سیاستگذاریهای اقتصادی دولت است. بخشی از این سیاستگذاری، متأثر از سیاست است برای مثال برجام در هر مسیری پیش برود، سیاستگذاری اقتصادی را تحت تأثیر قرار میدهد.
۵، ۶ ماه آخر سال ۹۷ تحت تأثیر تحریمها قرار گرفت؛ در این سال چند معافیت تحریمی داشتیم اما انواع و اقسام سیاستگذاریهایی که دولت کرد مثل بستههای حمایتی یا نرخگذاری دچار ایراد و نقص بودند، نتیجهی آن هم تورم بسیار سنگین شد. از طرف دیگر هم کاهش ارزش پول ملی بهشدت اتفاق افتاد. همهی اینها منجر به این شد که سال ۹۷ سال خوبی برای اقتصاد نباشد.
این موضوع در ابتدا ناشی از ساختارهای اقتصادی ناقصی که در کشور هست و بعد از آن ناشی از سیاستگذاریهای غلطی بود که اتفاقات ناخوشایند سال ۹۷ را تشدید کرد».
این کارشناس در مورد اینکه آیا بورس هم وضعیت مشابهی را تجربه کرد، گفت: «بورس اینطور نبود. علی رغم اینکه ما روی شاخص رشد حدود ۷۳ درصدی را تجربه کردیم، اما این رشد صرفاً بازی با اعداد و ارقام روی تابلوی بورس بود و هیچ عایدی از لحاظ تقویت بازار سرمایه نداشت و اینطور نبود که این رشد به خاطر فعالیت داخلی خود بورس باشد. این شاخص گویای همهی مطالب نیست.
درست است که بازار بورس رشد کرد اما نسبت به دیگر بازارها مثل بازار مسکن یا خودرو یا طلا و ارز، کمتر رشد کرد و نمیشود به آن نمرهی عملکرد خوبی داد یا به این رشد افتخار کرد».
تحول خیلی مثبتی در بازار جهانی نداریم
حمید میرمعینی دربارهی سومین مولفهی تاثیرگذار در بورس توضیح داد: «عامل سوم هم بازارهای جهانی است. این بازارها به شاخصهای اقتصاد دنیا مثل جنگ تعرفهای آمریکا و چین یا رشد اقتصادی چین یا رشد اقتصادی بازارهای نوظهور و تنشهایی که اتفاق میافتد و همینطور به عنوان مهمترین عامل به قیمت نفت بستگی دارد.
بانک جهانی گزارشی داده که در آن احتمال کاهش رشد اقتصادی چین را داده است. از طرف دیگر تحلیلگران میگویند که سال ۲۰۱۹ سال رکود اقتصادی خواهد بود. چند روز اخیر تحت تأثیر آمارهای اقتصادی چند کشور تاثیرگذار دنیا، بعضی شاخصها رشد کرده و باعث شده دوباره خوشبینی ایجاد شود که اقتصاد جهانی دوباره پا میگیرد.
از طرف دیگر نرخ دلار نسبت به ارزهای مختلف تقویت شده و نرخ طلا کاهش پیدا کرده است. اگر اینها تداوم داشته باشد شاید بتوان گفت که اقتصاد دنیا از حالت فعلی خارج میشود. توافق تجاری بین آمریکا و چین هم خیلی اهمیت دارد و باعث میشود پیشبینی کاهش رشد چین اتفاق نیافتاد. اگر اقتصاد چین وارد فاز کاهش نشود، اقتصاد جهانی دچار مشکل نمیشود.
تأثیر بارزهای جهانی روی بازار سرمایهی ما از راههای مختلفی است، برای مثال از طریق قیمت جهانی کالاها یا شرکتهای صادراتمحور که بتوانند صادرات کنند و خیلی تحت تأثیر تحریمها قرار نگیرند این چه در مورد محصولات پتروشیمی و چه در مورد بقیهی محصولات تاثیرگذار است.
به نظر میرسد پیشبینی بازهار جهانی خیلی سخت نباشد و به احتمال زیاد ما شاهد تحول خیلی مثبتی در بازار جهانی نخواهیم بود».
توجه به بورس جلب نشد
او در مورد آخرین مؤلفه گفت: «چهارمین عامل، عملکرد بورس اوراق بهادار و عملکرد متولی سازمان بورس و بازار سرمایه است. متاسفانه در سالهای اخیر ما نتوانستیم به طور منفرد از طریق بازار سرمایه بتوانیم اثرگذاری روی اقتصاد داشته باشیم چراکه نتوانستیم توجه مسوولان اقتصادی را به بورس جلب کنیم و نتوانستیم کاری کنیم که در آینده بازار سرمایه بتواند تأثیر مثبت روی اقتصاد کشور داشته باشد و جذب نقدینگی کند و امنیت سرمایهگذاری را ایجاد کند و نقدینگیهای مختلفی که وجود دارد را بتواند به سمت خود جذب کند و به سمت فعالیتهای مولد هدایت کند و باعث شود چرخهی اقتصادی به نحوی بچرخد و کمبود نقدینگی که بانکها عامل آن بودند را جبران کنند.
بانکها نتوانستند جریان نقدینگی را مدیریت کنند و ماموریتی که درمورد تأمین نقدینگی بنگاههای اقتصادی بر دوششان بود را انجام دهند. ما میتوانستیم از این فرصت استفاده کنیم که این کار را نکردیم».
میرمعینی در ادامه افزود: «تا الان برنامهای نبوده که سهم بازار سرمایه را از تأمین مالی بنگاههای اقتصادی افزایش دهیم یا آنقدر بازارمان را عمیق کنیم که سرمایهگذاریهای جدید را جذب و ماندگار کنیم که در اندازههای اثرگذار وارد شوند و بمانند. اگر برنامهای به وجود بیاید و به بازار سرمایه نگاه ویژهای شود، بازار سرمایهی ما هم تحت تأثیر قرار میگیرد و در آن تحول رخ میدهد.
اگر بتوان این چهار عامل را پیشبینی کرد میتوان وضعیت را در سال آینده پیشبینی کرد. اما اگر وضعیت به همین منوالی باشد که الان وجود دارد ما بازار سرمایهی خوبی را نخواهیم داشت».
این کارشناس بورس در پاسخ به این سؤال که با توجه به تحولات سیاسی پیشرو مثل انتخابات آیا میتوان گفت بورس در سال آینده دچار تحول مثبت یا منفی خواهد بود، گفت: «بله، ولی نمیتوان به طور مستقل پیشبینی کرد. بازار سرمایهی ما باید یک مسیری را در سال آینده انتخاب کند، یا مسیر منفی که به خاطر رد شدن لوایح FATF و پالرمو یا تنشهای داخلی و خارجی یا کاهش قیمت جهانی کالاها یا افزایش تورم خواهد بود؛ همهی اینها باعث روند کاهشی خواهد بود.
اگر توافقی صورت بگیرد یا FATF تصویب شود، اولین و بزرگترین تأثیر مثبت را روی بازار سرمایه خواهد داشت، بازار طلا و خودرو و مسکن افت خواهند کرد و ارزان خواهد شد چراکه به دلایل کاذب و تنشآلود شدن فضای سیاست داخلی و خارجی به این وضعیت دچار شده است. بازار سرمایه تحت تأثیر اتفاقات واقعی اقتصادی است، بازار سرمایه به عنوان یک بازار پیشرو تاثیرگذار خواهد بود».
انتهای پیام
به نام خدا
موضوع: درخواست خروج از برجام
سلام علیکم
تنها راه موفقیت ما، مقاومت در برابر دشمنان زورگو، تکیه بر توانمندی و ظرفیت های داخلی و ارتباط با کشورهای غیر مستکبر است. آمریکا و این سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان حتی اگر در مقابل چشم ما، جنگ زرگری هم راه بیاندازند باز دو روی یک سکه اند. مگر یادمان رفته که امام راحل (ره) فرمود: «آمریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر.»
امام خامنه ای قبل از روی کار آمدن دولت ترامپ فرمودند: «برجام را ابتدائاً نقض نخواهیم کرد این را همه بدانند … آن ها اگر پاره کردند ما آتش می زنیم.»
ایشان سال گذشته، پس از خروج آمریکا از برجام در جلسه خصوصی با هیأت دولت فرمودند: «در روزنامه خواندم که ترامپ گفته که من می خواستم به ترزا مِی سفارش کنم راجع به سختگیری نسبت به ایران، [امّا] او به من سفارش کرد دربارهی سختگیری راجع به ایران! اینها این [جور] هستند دیگر. آنوقت تلفن می زند به آقای دکتر روحانی و اظهار ارادت و اخلاص هم به ایشان می کند. اینها را بایستی اینجوری و با این چشم نگاه کرد؛ بدند اینها، اینها خیلی بدند. بنده یک سینه حرف دارم در زمینهی اروپاییها – نه بهخاطر سیاستهای امروزشان - بهخاطر ذات خبیثی که حکومتهای اروپایی در طول این چند قرن از خودشان نشان دادهاند؛ خیلی حرف گفتنی اینجا زیاد است، نمیخواهیم حالا وارد آن مسائل بشویم.»
سپس در یک جلسه عمومی فرمودند: «حالا گفته میشود که برجام را میخواهیم با این سه کشور اروپایی ادامه بدهیم؛ من به این سه کشور هم اعتماد ندارم. من میگویم به اینها هم اعتماد نکنید؛ [اگر] میخواهید قرارداد بگذارید، … تضمین به دست بیاورید، تضمین واقعی، تضمین عملی، والا فردا اینها هم همان کاری را خواهند کرد که آمریکا کرد، [امّا] به یک شیوهی دیگر.»
علیرغم تمام این نصایح متأسّفانه دولت پس از گذشت نزدیک به ده ماه از خروج آمریکا از برجام منتظر وعده سر خرمن اروپایی ها ماند! آن هم وعده ای که از SPV به اینستکس تنزّل یافت. این در حالی بود که اروپایی ها خود اعتراف کردند، هیچگاه تحریم های آمریکا را دور نمی زنند، بلکه فقط در چارچوب آنچه ارباب آمریکایی به آن ها اجازه داده است، فقط به ایران کمک های انسان دوستانه می کنند، یعنی غذا و دارو را در برابر فروش نفت می دهند و همزمان بارها ما را تحت فشار می گذاشتند که در برابر همین وعده های ننگ آور توخالی بدون تضمین، به برجام های 2، 3، 4 و 5 ( خود تحریمی مالی FATF، موشکی، منطقه ای و حقوق بشر) بپیوندیم.
بالاخره رهبر معظم انقلاب در ابتدای امسال در حرم رضوی فرمودند: « در مورد ایران، از اواسط قاجار، اروپاییها به ما ضربه زدند. در جنگهای ایران و روس، انگلیسها به ایران خیانت کردند؛ به عنوان واسطه وارد میدان شدند، امّا از پشت خنجر زدند. در قضیّهی امتیاز تنباکو، در قضیّهی امیرکبیر و رفتاری که با امیرکبیر کردند؛ فشارهای انگلیسها و سفارتخانههای اروپایی در تهران بود که پادشاه ابله قاجار را وادار کرد خون امیرکبیر را بریزد و او را که می توانست ایران را متحوّل کند، کنار بگذارد. [همچنین] رفتار اروپاییها در روی کار آوردن حکومت دیکتاتوری رضاخان، رفتار اروپاییها و آمریکاییها در ساقط کردن دولت مصدّق، رفتار آنها در قضایای گوناگون اقتصادی و سیاسی و امنیّتی ما و رفتار آنها در قضیّهی جنگ تحمیلی و بعد هم رفتار آنها در قضیّهی تحریم؛ اینها را ما نباید از یاد ببریم. غربیها با ما همیشه همین جور رفتار کردهاند؛ نمیتوانیم به آنها هیچ امیدی داشته باشیم. در همین قضیّهی اخیر، در قضیّهی برجام، وظیفهی اروپاییها چه بود؟ خب یک قرارداد هفتجانبهای بسته شده بود -شش کشور و ایران این طرف؛ هفت کشور- یک طرف که آمریکا است خارج شد؛ وظیفهی طرفهای دیگر چه بود؟ وظیفهی اروپاییها این بود که میایستادند در مقابل آمریکا، میگفتند ما به تعهّد خودمان پایبندیم؛ تعهّد آنها این بود که تحریمها به طور کلّی برداشته بشود؛ باید محکم میایستادند، [امّا] با بهانههای مختلف نَایستادند. علاوه بر اینکه در مقابل آمریکا نَایستادند، خودشان هم در عین اینکه مدام به ما تأکید کردند و می کنند که «نبادا از برجام خارج بشوید»، عملاً از برجام خارج شدهاند؛ یعنی حتّی تحریمهای جدیدی را علیه ایران به وجود آوردهاند. این رفتار اروپاییها است؛ از اینها می شود توقّع داشت؟ این کانال مالیای هم که اخیراً مدام گفته میشود یک کانال مالی درست کردهاند، این به شوخی شبیهتر است؛ البتّه شوخی تلخی است. این هیچ معنیای ندارد؛ آن چیزی که وظیفهی آنها است با آنچه آنها دارند مطرح میکنند زمین تا آسمان فرق میکند. در آخرین مسئلهی بینالمللی ما، باز اروپاییها مثل گذشته از پشت خنجر زدند، به ما خیانت کردند. از اینها توقّع نمی شود داشت؛ هیچ توقّعی نمی شود داشت.»
در واقع این به اصطلاح کانال اینستکس، دامی برای بلوکه کردن درآمدهای ارزی کشور، جهت افزایش فشار بیشتر بر ماست. لذا لازم است علاوه بر رد اینستکس، صادرات و واردات خود را با هر پول دیگری غیر از دلار آمریکا و در قالب پیمان های دو جانبه با کشورهای غیر مستکبر غربی انجام داده؛ و در یک اقدام انقلابی از برجام خارج شویم؛ ضمن آن که از تصویب لوایح استعماری پالرمو و CFT ممانعت به عمل آورده و اجرای الزامات FATF را خاتمه دهیم.
اگر عایدی برای اقتصاد کشور نداشته باشد هم ، به درد دم زدن از پیشرفت های کشور که میخورد ، به همراه نانوتکنولوژی !