خرید تور نوروزی

“اگر دلایل مخالفان منطقی است چرا لبنان و سوریه به FATFپیوسته‌اند؟”

علیرضا رحیمی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: مخالفان FATF می‌گویند: اگر ما به FATF بپیوندیم سپاه و حزب‌الله تحریم شده و سردار سلیمانی محدود می‌شود، این مسائل با واقعیت کنوانسیون‌ها کاملا متفاوت است و به هیچ وجه مبنا و اساسی ندارد، اگر این دلایل مخالفت منطقی و عقلانی است چرا کشورهای لبنان و سوریه که حز‌ب‌الله در آنجا پایگاه و جایگاه دارد به FATFپیوسته‌اند؟

مشروح  مصاحبه “خانه ملت” با این نماینده مجلس را در ادامه بخوانید:

*چه شد آن نوجوان اسیر که در رویارویی با خبرنگار هندی شعری که می‌گوید “زیبنده‌ترین زینت زن حفظ حجاب است” را خواند به عوالم سیاست کشیده شد؟

انقلاب سال 57 حادثه بسیار بزرگی بود، بر چندین نسل اثر گذاشت و بالاترین تأثیر آن بر نسل نوجوان دهه 60 بود که با انقلاب و جنگ توامان مواجه شدند، درواقع نوجوانی ما با مسائل انقلاب، جنگ و سیاست عجین شد. نمی‌گویم ناخواسته اما عملا به سمت مسائل سیاسی کشیده شدیم، شاید یک نوجوان 15 – 16 ساله در شرایطی دیگری به ندرت در این سن به سراغ روزنامه رود، اما زندگی من حداقل از سن 10 سالگی همزمان با انقلاب با خواندن روزنامه‌های مختلف عجین شد چراکه هر روز این روزنامه‌ها را در مساجد و پایگاه‌های فرهنگی آن زمان مطالعه می‌کردم، البته کاریزمای حضرت امام در انتخاب این راه تاثیر فزاینده‌ای داشت، هرچند آن زمان پختگی، اشراف و اطلاعات اکنون را به عرصه سیاست نداشتیم اما در حد خودمان برای مسائل سیاسی دارای انگیزه بودیم.

*در ادامه آن شور و شوق و انگیزه برای فعالیت سیاسی چه شد که از لیست امید سر در آوردید و جناح اصلاح‌طلب را انتخاب کردید؟

اصلاح‌طلبی برای من انتخابی نبود بلکه در بطن زندگی شخصیم ساری و جاری است، بنابراین اصلاح‌طلبی علاوه بر یک رویکرد سیاسی به برخی ویژگی‌های شخصیتی افراد نیز مرتبط می‌شود

من انتخاب نکردم، بحث رویکرد و شخصیت خود فرد مطرح است، درواقع اصلاح‌طلبی برای من انتخابی نبود بلکه در بطن زندگی شخصیم ساری و جاری است، بنابراین اصلاح‌طلبی علاوه بر یک رویکرد سیاسی به برخی ویژگی‌های شخصیتی افراد نیز مرتبط می‌شود، همچنان که  سنت و مدرنیته، محافظه‌کاری و جسارت یا شهامت در ابراز عقیده تفکیک قائل می‌شوند در حوزه اصلاح‌طلبی نیز به همین صورت است.

*چرا از میان تمام عرصه‌های سیاسی نمایندگی در مجلس را انتخاب کردید؟

درواقع هر نوع فعالیت سیاسی و خدمت برایم جذاب بود اما نمایندگی مجلس را مسیر مردمی‌تر دیدم به‌همین دلیل در دوره ششم به‌صورت مستقل از تهران کاندید شدم، هرچند سراغ همه لیست‌ها و گروه‌ها رفتم چراکه انگیزه‌ام بسیار قوی بود اما حدود سن 28سالگی در هیچ لیست مطرحی قرار نگرفتم با این وجود منصرف نشده و توانستم 157هزار رأی در تهران به‌طور مستقل بیاورم، مجددا برای مجلس هشتم درلیست رسمی اصلاح‌طلبان با نام “یاران خاتمی” قرار گرفتم اما به دلیل سرد و یخ بودن فضای سیاسی آن زمان از لیست 30 نفره اصلاحات تهران فقط آقای “علیرضا محجوب” آن هم در دوره دوم وارد مجلس شد. با این اوصاف برای نامزدی در مجلس دهم دیگر چهره ناشناس برای گروه‌های سیاسی نبودم لذا جای گرفتنم در لیست امید دور از انتظار نبود.

شما اصلاح‌طلبی را در زندگی و تفکر خود ساری و جاری دانستید یعنی این طور نبوده که از یک جایی به بعد بخواهید اصلاح‌طلب شوید، با این وجود چرا برای ورود به مجلس به همه لیست‌ها اعم از اصولگرایی و غیره متوسل شدید، درحالی که می‌دانستید در کنار افرادی قرار خواهید گرفت که شاید روحیه‌شان با شما بسیار متفاوت باشد

بیشتر نگاهم به توانمندی خودم بود، درواقع می‌دانستم با اتکاء به اعتماد به نفسم با هر گرایشی به مجلس وارد شوم می‌توانم مواضع خود را بیان کنم و قاعدتا مواضع من به اصلاح‌طلبان نزدیک بود، اما پس از پیروزی آقای خاتمی در دوم خرداد موج گرایش عام و خاص به لحاظ سیاسی به سمت اصلاح‌طلبی رفت لذا قرار گرفتن در لیست‌ اصلاح‌طلبی کار ساده‌ای نبود، ضمن آنکه گروه‌های مرجع نیز شناخت کاملی از من نداشتند با این وجود به دلیل انگیزه‌ قوی برای حضور در عرصه سیاست و استفاده از این فضا برای خدمت به مردم پس از قرار نگرفتن در لیست اصلاح‌طلبان از انتخابات انصراف نداده و مسیر را ادامه دادم.

*سوالم را طور دیگر می‌پرسم چرا تا این حد برای ورود به مجلس انگیزه داشتید؟

نگاهم این بود که می‌توانم نقشم را در مجلس به‌خوبی ایفا کنم، ضمن آنکه رشته‌ تحصیلی من حقوق است، همچنین آن زمان تصور می‌کردم با نگاهی که به مسائل و مشکلات جامعه دارم می‌توانم در مجلس موثرتر باشم مخصوصا اینکه تنش‌های مجلس، بیشتر از نوع سیاسی و جناحی بود لذا تصور می‌کردم مجلس به یک فکر نو نیاز دارد که فارغ از درگیری‌های سیاسی بتواند بیشتر به مشکلات اجرایی و مسائل قانونگذاری کشور بپردازد.

*یعنی صرفا آن زمان این احساس -که مجلس با یک “فکر نو” متحول می‌شود را داشتید- و اکنون دیگر چنین احساسی ندارید؟

خیر، اکنون نیز همین‌طور است اما با این تفاوت که پس از دو الی سه دوره تجربه قانونگذاری و قرار گرفتن در فضاهای سیاسی به یک رویکرد جدید رسیده‌ایم، همچنان که در برخی موارد نیز فراکسیون‌های مختلف سیاسی مجلس اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب می‌توانند بیانیه مشترک صادر کنند یا در برخی موارد دیگر مانند “لایحه حمایت از خانواده” یا “لایحه هوای پاک” یا بعضی موارد غیرسیاسی با هم کار مشترک انجام دهند، این موارد قبلا کمتر اتفاق می‌افتاد.

*پس به‌نوعی معتقدید دعواهای سیاسی در این دوره مجلس کمتر و همفکری‌ها بیشتر شده است؟

بله دقیقا

*با توجه به اینکه گفتید فضای جدیدی در مجلس ایجاد شده، برای دوره بعد هم کاندید می‌شوید، درواقع گمان می‌کنید همچنان به ایده‌های شما نیاز است؟

نوآوری و خلق ایده‌های نو در جوانان موج می‌زند و فضای مجلس نیز باید فضای نخبگی، نوآوری، تسلط به مسائل حقوقی و اشراف به مسائل اجرایی با هدف گره‌گشایی از مشکلات کشور باشد لذا یک شخص می‌تواند با تلفیق تجربیات انباشته و دانش خود در مجلس موفق شود به شرطی آنکه صداقت، صراحت و شهامت را در خودش حفظ کند و به مرور زمان به محافظه‌کاری روی نیاورد، البته اکنون زود است که بگوییم برای دوره بعد کاندید می‌شویم یا نه، اما شرایط کشور به شکلی است که هر جا نیاز باشد حتما برای خدمت باید حاضر باشیم.

*شما در سن 14 سالگی اسیر شدید و 3 سال در اسارت بودید، اگر ممکن است بفرمایید چه خاطره تلخ و شیرینی از آن دوران در ذهن دارید؟

شفاف‌ترین خاطره‌ای که از دوران اسارتم دارم، مصاحبه با آن خبرنگار هندی بود که جهانی شد و تلخ‌ترین خاطره هم مربوط به شکنجه‌های نوجوانان، بچه‌های دبیرستانی و راهنمایی است

خاطرات که بسیار است، شفاف‌ترین آن مصاحبه با خبرنگار هندی بود که جهانی شد و تلخ‌ترین خاطره هم مربوط به شکنجه‌های نوجوانان، بچه‌های دبیرستانی و راهنمایی است که این شکنجه‌ها تنها به دلیل مسائل سیاسی و حتی مسائل عبادی نبود بلکه بچه‌ها به دلیل حضور در نماز جماعت نیز شکنجه می‌شدند.

*شما هم شکنجه شده‌اید؟

فضای آنجا به لحاظ روانی و به لحاظ سبک زندگی شکنجه‌آور بود.

*فکر می‌کردم از مجروحیت‌تان به‌عنوان تلخ‌ترین اتفاق دوران جنگ نام ببرید

خیر، از مسیر رفته هیچ وقت هم پشیمان نشدم چراکه مسیر فداکاری برای کشور و مردم با هر انگیزه‌ای افتخارآفرین است و مهم این است با نگاه به گذشته هیچ وقت از این حرکت پشیمان نشویم.

*اگر به جای یک پا هر دو پای‌تان را هم از دست می‌دادید باز هم چنین نگاهی داشتید؟

بله چراکه در پشت این کار دیدگاه و نگاه اعتقادی نهفته نه هیجان آنی.

*پس از آزدی‌ از اسارت با امام دیدار کردید و امام رادیوی معروف‌شان را به شما هدیه دادند، آن رادیو را هنوز دارید؟

(با خنده) بله، ممنونم از شما که تحقیق کردید. پس از آزادی ازسوی نخست وزیر وقت دیدارهای رسمی برای ملاقات با امام ترتیب داده شد، در نخستین دیدار رسمی با امام(ره) دست ایشان را بوسیدم، خدمت‌شان نشستم، گزارش کوتاهی از وضعیت اسرا به ایشان دادم و بعد که ‌خواستیم مرخص شویم امام در اطراف‌شان به‌دنبال یک چیزی می‌کشت اما جزء چند کتاب و یک رادیو چیز دیگری وجود نداشت، که امام رادیوشان را به من هدیه دادند. آن زمان 16 سال داشتم، بسیار خوشحال شدم (با خنده) منتهی در عالم نوجوانی و بچگی فکر می‌کردم امام یک جین رادیو کنارش دارد که هر کس دست‌شان را می‌بوسد یک رادیو به او هدیه می‌دهد، یک سال بعد یکی از اعضای بیت امام را دیدم و گفت؛ “هنوز آن رادیو را داری یا نه؟ آن رادیوی شخصی امام بود که همه جا با خودشان می‌بردند، بعد از اینکه رادیو را به شما هدیه دادند خودشان یک هفته بدون رادیو ماندند” و گفته‌اند؛ “از همین رادیو برایم تهیه کنید” و من پس از اطلاع این ماجرا، رادیو را با افتخار بیشتری نگه داشتم.

در نخستین دیدار رسمی پس از اسارت با امام(ره)، خدمت‌شان نشستم، گزارش کوتاهی از وضعیت اسرا به ایشان دادم و بعد امام رادیوی شخصی‌شان را به من هدیه دادند

*اهل خرید برای خانه هستید؟

کم و بیش، قبل از نمایندگی مجلس بیشتر وقت داشتم اما اکنون کمتر.

*تازگی‌ها سری به خیابان ها زده‌اید و در جریان قیمت‌های افسارگسیخته اقلام اساسی مردم قرار گرفته‌اید؟

بله.

*خب پس چرا در جریان بررسی برنامه بودجه 98 با افزایش حقوق کم درآمدها مخالفت کردید و گفتید همه حقوق‌ها 20 درصد افزایش پیدا کنند در حالی که می‌دانید 20 درصد برای کسی که 20 میلیون تومان حقوق دریافت دارد 4میلیون و برای کسی با حقوق یک میلیون و  100 تومان حدود 200 و بیست و پنج تومان می‌شود.

من با پیشنهاد 400 هزار تومانی مخالف بودم چراکه در آن ناعدالتی ‌دیدم، درواقع میان افراد با حقوق بالا و حقوق پایین عدالت مالیاتی دیده نمی‌شود و اکنون نیز به دولت اختیار داده شده 10درصد به صورت پلکانی به کم درآمدها پرداخت کند در این شرایط اگر افزایش حقوق کارگری به صورت محسوس 400 هزار تومان در نظر گرفته شود و این مبلغ برابر با کارمند دیگر با درآمد متفاوت باشد، در اینجا عدالت مهمتر از احساس تبعیضی است که در میان طبقات پایین‌تر احساس ‌شود.

*پس شما به دلیل ضرورت رعایت عدالت مالیاتی میان همه اقشار با این طرح مخالفت کردید؟

بله. برای افزایش حقوق کارمندان می‌توانست طرح‌های پخته‌تری آورده شود.

اما حتی اگر از پردرآمدها هم مالیات دریافت شود کسی که 20 میلیون تومان دریافت می‌کند، افزایش حقوقش 3 میلیون تومان می‌شود بنابراین توجیه مالیاتی از نظر برخی قابل پذیرش نیست.

به غیر از توجیه مالیاتی، برابری نیز وجود ندارد، به‌عنوان مثال در مقام مقایسه افزایش حقوق 400 هزار تومانی با نرخ تورم کنونی برای فردی با دریافتی 10میلیونی اصلا احساس نمی‌شود و برای فرد کم درآمد نیز  افزایش 400 هزار تومانی اصلا رقمی به حساب نمی‌آید.

اگر افزایش حقوق افراد کم درآمد دو برابر بود به نحوی که  قدرت خریدشان بالا می‌رفت این مصوبه کمی توجیه داشت البته نگاه من بیشتر معطوف به عدالت مالیاتی است چراکه یک فرد با حقوق بالا اصلا این افزایش حقوق را احساس نمی‌کند و شخصی که حقوقش در سطح پایین است نیز به دلیل افزایش کم دریافتی و فاصله با نرخ تورم کنونی، این افزایش حقوق را احساس نمی‌کند.

اما عدالت از پایه وجود ندارد چراکه اگر وجود داشت به شخصی که حقوقش بالاست مبلغی اضافه نمی‌شد

دقیقا به همین دلیل می‌گویم باید افزایش حقوق فرمول‌های بهتری در نظر گرفته می‌شد.

*مثلا چه فرمولی؟

به نظرم باید کمیته مشترکی میان مجلس و دولت تشکیل می‌شد تا راهکار عملیاتی‌تر و نزدیک‌تر به عدالت پیدا می‌کردند تا به‌صورت هیجانی تصمیم‌گیری نشود چراکه همین افزایش حقوق 400هزار تومانی صرفا برای کارمندان مصوب شد و این افزایش برای حقوق کارگران بر عهده دولت و مجلس نیست چراکه “شورای حقوق و دستمزد” معمولا افزایش حداقلی را برای کارگران در نظر می‌گیرد تا کارفرمای بخش خصوصی قدرت پرداخت آن را داشته باشد چراکه در غیر این صورت کارگران اخراج خواهند شد درواقع تبعات عدم توازن افزایش حقوق بسیار بسیار مهلک‌تر است.

*از آنجا که دولت با این مصوبه مجلس مخالف است پیشنهادتان به مسئولان برای تامین منابع آن چیست؟

فکر می‌کنم بهتر است حداقل در سال 98 برای بخش خصوصی منابعی را در نظر گیرند مثلا کاهش هزینه‌های بخش انرژی، آب، برق، سوخت یا اینکه 50درصد از مبلغ 400هزار تومان افزایش حقوق کارمندان برای بخش خصوصی نیز در نظر گرفته شود، برای من مهم این است که هیچ کارگری اخراج و بیکار نشود.

* ابرچالش‌های سال 98 چه هستند؟

موضوع هدفمندی یارانه‌ها به نوعی منابع دولت را می‌بلعد در عین حال نیز تأثیر مستقیم و محسوس کمتری در زندگی مردم دارد، شاید 4 سال گذشته 45هزار تومان مبلغ قابل‌توجهی بود اما اکنون با آن فقط می‌توان چند کیلو میوه خریداری کرد. درواقع زمانی که قدرت خرید مردم و ارزش پول ملی کاهش یافته به‌یقین پرداخت یارانه‌ها به صورت انبوه و سلولی تأثیری بر زندگی مردم ندارد اما در مقابل یارانه‌ها حجم قابل توجهی از درآمد دولت را به خود اختصاص می‌دهد. از این رو ملت که شامل بخش خصوصی، بازار، سبک زندگی، نگاه مردم به اقتصاد می‌شود، باید در سال 98 با دولت هم جهت شده تا این سال سپری شود البته این هم‌جهتی به معنای تنگی معیشت و کاستن از رفاه مردم نیست بلکه به معنای آن است که از هزینه‌های غیرضرور در زندگی فردی و محافل دولت در همه سطوح پرهیز شود.

دکتر روحانی در 3 ماهه نخست سال 97 دستور داد یک سوم سفرهای دولتی کاهش یابد که ما هم با نگاه به سفرهای ضروری، سفرهای غیرضرور را کنار گذاشتیم و در هیأت رئیسه مجلس نیز تصمیم گرفته شد سفرهای غیرضروری نمایندگان کاهش یابد

*دولت چه قدمی برای کاهش هزینه‌های غیرضرور خود برداشته است؟

به‌عنوان عضو ناظر در هیأت سفرهای خارجی از طرف مجلس در جریانم که دکتر روحانی در 3 ماهه نخست سال 97 دستور داد یک سوم سفرهای دولتی کاهش یابد که ما هم با نگاه به سفرهای ضروری، سفرهای غیرضرور را کنار گذاشتیم و در هیأت رئیسه مجلس نیز تصمیم گرفته شد که سفرهای غیرضروری نمایندگان کاهش یابد و اگر رویکرد و نگاه به سمت صرفه‌جویی باشد حتما فضای بهتری را خواهیم داشت. از طرفی بخشی از اقتصاد تعاملات بین‌ا‌لملل پیوند خورده است و اگر ‌مناسبات بین‌المللی روان‌تر و گسترده‌تر باشد حتما می‌توانیم مسائل اقتصادی را با نگاه بهتر حل کنیم.

*از مناسبات بین‌المللی گفتید، میخواستم بدانم بالاخره ایران در پیوستن یا نپیوستن بهFATF چه باید بکند؟

FATF یک ضرورت برای کشور به حساب می‌آید این در حالی است که ایران به‌عنوان یک عضو جامعه جهانی قبل از تاسیس این کنوانسیون‌ها، در حوزه مبارزه با پولشویی مخصوصا در حوزه مقابله با تروریسم پیشرو بوده و علاوه بر اینکه قربانی تروریسم است بیشترین قربانی را برای مقابله با ترویسم داده‌ است، لذا با داشتن کارنامه پرافتخار در حوزه مبارزه با تروریسم، نپیوستن به این کنوانسیون سیگنال منفی به جامعه جهانی می‌دهد گویی از فضای شفافیت برای مقابله با تروریسم ابا داریم در صورتی که به هیچ وجه اینطور نیست.

*پیوستن به FATF چه مزایایی و نپیوستن چه معایبی برای کشور دارد؟

گاهی مخالفان این لوایح، استدلال‌های‌شان را با یک “تغییر تعبیر” و “تغییر اصطلاحات” به کف خیابان بردند، تا جایی که برای بخشی از جامعه قلب واقعیت اتفاق افتاد که همچنان می‌گویند اگر ما به FATFبپیوندیم سپاه و حزب‌الله تحریم شده و سردار سلیمانی محدود می‌شود، این مسائل با واقعیت کنوانسیون‌ها کاملا متفاوت است و به هیچ وجه مبنا و اساسی ندارد، اگر این دلایل مخالفت منطقی و عقلانی است چرا کشورهای لبنان و سوریه که حز‌ب‌الله در آنجا پایگاه و جایگاه دارد به FATFپیوسته‌اند؟ بنابراین پیوستن به این لوایح یک ضرورت بین‌المللی است ضمن آنکه اگر روزی در ایران حادثه تروریستی اتفاق افتد و بخواهیم تروریست و عامل حادثه را در افغانستان یا فرانسه یا کشور دیگر ردیابی کنیم، کشورها به بهانه نپیوستن ایران به این کنوانسیون‌ها چنین درخواستی را نمی‌پذیرند ولو اینکه اطلاعات کامل هم داشته باشند.

*آیا به نظر شما روند بررسی CFT طولانی نشده است؟

از مجمع تشخیص مصلحت انتظار می‌رفت باوجود داشتن نظر کارشناسی مجلس و شورای نگهبان بتواند در یک بازه زمانی کوتاه‌تر به نتیجه و تصمیم در این مورد رسد چراکه تمام نظرات کارشناسی موافقان و مخالفان از طرف دولت، وزارت امور خارجه، شورای امنیت ملی، وزارت اطلاعات در آنجا وجود دارد، از طرف مجلس نیز نماینده کمیسیون امنیت ملی آنجا حضور پیدا کرده، همچنین دکتر لاریجانی و دکتر عارف از مجلس در جریان همه مطالب است، معاونت حقوقی نیز دولت در آنجا دفاعیات لازم را داشته و استدلال مخالفان و موافقان به اندازه کافی در آنجا گفته شده است.به نظر می‌رسد مجمع تحت فشار بیرونی است و مخالفینی که مخالفت‌ها را به کف خیابان برده‌‌اند نظر برخی از اعضای مجمع را با تردید جدی مواجه کرده‌اند و برخی از اعضای مجمع هنوز به‌یقین درخصوص مخالفت یا موافقت نرسیده‌اند، هرچند موافقان این لوایح در مجمع تکلیف‌شان روشن است بنابراین مخالفان باید تکلیف‌شان را روشن کنند و بتوانند با درک ملاحظات و مصلحت کشور اظهارنظر یقینی و تصمیم قطعی داشته باشند.

*ممکن است مجمع لوایح را رد کند؟

گرفتن هر تصمیمی امکان‌پذیر است اما به نظرم صرف این میزان از زمان برای رسیدگی به لوایح لازم نبود.

*آیا مجمع لوایح را رد کند کار تمام است یا تلاش و رایزنی دیگری را آغاز می‌کنید؟

ظرفیت ورود رهبری وجود دارد اما نمی‌توان در مورد اینکه عملی می‌شود یا خیر اظهارنظر کرد.

*مخالفان اینستکس می‌گویند که قراردادی مساوی با نفت در برابر دارو و غذا است این تحلیل را قبول دارید؟

خیر، این تبلیغاتی بود که بیشتر مخالفان دولت در مسیر سیاه‌نمایی برجام و  اقدامات دولت در حوزه سیاست خارجی به راه انداختند و به همان نسبت  ادبیات موضوع و توافقات را قلب واقعیات کردند، بنابراین موضوع نفت در مقابل غذا مطرح نیست. اینستکس یک کانال مالی است که بنا دارد با یک مکانیسم خاص میان 3 کشور اتحادیه اروپا و ایران راه‌اندازی شود که اولویت نخست یا فاز مقدماتی آن در حوزه مواد غذایی، پزشکی، تجهیزات پزشکی و دارویی عملیاتی می‌شود و فازهای بعدی به تدریج راه‌اندازی خواهد شد، اما مخالفان از مواد غذایی به‌عنوان نفت در برابر غذا سوءاستفاده کردند تا فلش‌بک به وضعیت عراق در زمان صدام بزنند چراکه تحریم‌ها را برای عراق به حدی افزایش دادند که نفت را در برابر غذا از آن‌ها می‌گرفتند.

*آیا یکی‌دیگر از دلایل مخالفت مخالفان می‌تواند ورود آسیب‌های اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی به کشور در طولانی مدت در پی این قرارداد باشد؟

خیر، اینستکس به دنبال باز کردن راه‌هایی برای برون‌رفت از این وضعیت است.

*به نظر شما پس از جنگ کدام دولت در مبارزه با فساد اقتصادی موفق‌تر عمل کرد؟

مبارزه با فساد اقتصادی دو بخش دارد، یک بخش مربوط به دولت و بخشی دیگر به قوه قضاییه مربوط می‌شود، درواقع نمی‌توان فقط دولت را در نظر گرفت اما به‌نظرم دو دولت آقای خاتمی در مبارزه با فساد عزم جدی‌تر داشته و فضای مناسب‌تری را ایجاد کرده بودند تا بدون مماشات مدیران سالم و صالح انتخاب شوند و در ادامه کار نیز با فساد مبارزه کنند.

*برخی می‌گویند استارت فساد اقتصادی در دوره دولت سازندگی خورد، قبول دارید؟

قضاوت قطعی در مورد اینکه استارت فساد از کی خورد سخت است. دوران پس از جنگ، فضای سازندگی و توسعه‌ همه جانبه نبود و به نوعی گام‌های اولیه توسعه اتفاق ‌افتاد که قدم اول هم ترمیم خرابی‌های جنگ، زیرساخت‌ها، پالایشگاه‌ها، ریل‌ها و جاده‌ها بود، این موارد سبب شد تا کشور یک مرتبه با هجم بزرگی از پروژه‌ها، پیمان‌ها و قراردادها مواجه شد و قاعدتا روزنه‌‌ای هم برای انحراف از مسیر سالم اقتصادی ایجاد می‌شد.

*از زیرساخت‌های شهری گفتید، به نظر شما آقای حناچی چقدر می‌تواند در حوزه شهری و کاهش فساد شهرداری موفق باشد چه ابزاری برای موفقیت لازم است که در حال حاضر ندارد؟

آقای حناچی شناخت خوبی از حوزه عمرانی و مهندسی و فنی دارد چراکه سال‌ها معاونت فنی و عمرانی شهر بوده و شناخت کاملی از زیرساخت‌ها دارد و ازسوی دیگر دانش تئوری و دانشگاهی را نیز دارد، با این وجود به نظر می‌رسد آقای حناچی هنوز تسلط لازم را به مجموعه شهرداری تهران پیدا نکرده اما رویکرد او کاملا یک رویکرد عملگرا است و نگاه حرفه‌ای به موضوعات شهری دارد.

نکته اول اینکه تمام عملکرد قالیباف قابل‌دفاع نیست و نکته دوم اینکه قالیباف 12 سال شهردار بوده و حناچی هنوز 6 ماه است که به‌عنوان شهردار انتخاب شده لذا این مقایسه متوازن نیست. به طورحتم تسلط آقای حناچی به حوزه شهرداری زمان می‌برد و این زمان‌بری نیز طبیعی است، اما اینکه مردم آقای قالیباف را یک شهردار موفق بدانند یا ندانند نیز باید ارزیابی دقیق شود چراکه به همان نسبت که گاهی یک مدیریت در کارنامه‌اش موفقیت‌هایی داشته، شکست‌ها و انحرافاتی نیز دارد لذا باید تمام این موارد را در نظر گرفت و سپس قضاوت کرد، البته سلامت آقای حناچی و رویکرد حرفه‌ای وی به شهر قابل‌ توجه است مخصوصا که نگاه شورای شهر به شهرداری یک نگاه تعاملی است.

*به نظر شما آقای حناچی می‌تواند در مقابل واگذاری املاک شهرداری بایستد؟

به هرحال املاک شهرداری، املاک مردم، بیت‌المال و حق‌الناس است و متر به متر، آجر به آجر و ریال به ریال آن حق و حقوق مردم است، شهرداری که نتواند در مقابل حق و حقوق مردم امانتداری کند و شهرداری که بی‌مبالات با اموال مردم برخورد کند و شهرداری که دغدغه حفظ اموال مردم را نداشته باشد قاعدتا در امانتداری‌اش باید تردید کرد و اگر در امانتداری شهرداری تردید شود، صلاحیتش برای تصدی پست شهرداری از بین می‌رود البته کار حساسی است اما آقای حناچی آیینه‌ای از گذشتگان جلوی چشم خود دارد تا خطاها و انحرافات گذشته تکرار نشود.

*ایستادن جلوی فسادهای نجومی را در توان آقای حناچی می‌بینید؟

به هرحال آقای حناچی با علم به اینکه در شهرداری چه اتفاقاتی افتاده و چه روزنه‌هایی برای انحراف و فساد وجود دارد ریاست شهرداری را پذیرفته است و علاوه بر توانمندی خودش می‌تواند از تیم‌های امین و سالم در حوزه‌های بازرسی و حقوقی‌ استفاده کند تا این انحرافات تکرار نشود.

*فضای انتخاباتی سال آینده را چطور می‌بینید؟ اینکه می‌گویند مشکلات اقتصادی سبب می‌شود مردم پای صندوق رأی نیایند را قبول دارید؟

به سختی می‌توان از حالا برای انتخابات سال آینده اظهارنظر قطعی کرد، اما به‌نظر می‌رسد نارضایتی مردم از مسائل معیشتی و اقتصادی خواه ناخواه در انگیزه سیاسی‌شان تأثیر گذاشته است چراکه نگاه عامه مردم ‌به معیشت و زندگی معمولی و طبیعی است و از دولت انتظاراتی دارند، با این وجود مردم هم فراموش نمی‌کنند که غیر از انتخابات هیچ راهی برای اصلاح امور وجود ندارد.

*اکنون اصلاح‌طلبان یک یا چند سرمایه اجتماعی برای رو کردن در انتخابات ریاست‌جمهوری ندارند اما گفته‌اند در بزنگاه، یک سرمایه اجتماعی را از بالقوه تبدیل به بالفعل می‌کنیم، فکر می‌کنید این اتفاق بیفتد؟

صحبت کردن در مورد ریاست‌جمهوری زود است، کسب اقبال مردم بستگی به بهبود شرایط دارد.

به سختی می‌توان از حالا برای انتخابات سال آینده اظهارنظر قطعی کرد، اما به‌نظر می‌رسد نارضایتی مردم از مسائل معیشتی و اقتصادی خواه یا ناخواه در انگیزه سیاسی‌شان تأثیر گذاشته است چراکه نگاه عامه مردم ‌به معیشت و زندگی معمولی و طبیعی است

آیا هنوز هم از دولت روحانی حمایت می‌کنید؟

به هرحال دولت آقای روحانی گزینه‌ای برای گذار از شرایط سخت بود و در فضای سیاسی آن روزهای کشور خوب جواب داد چراکه دولت امید مانع از ایجاد انسداد و بستن فضای تنفس در فضای سیاسی کشور شد، بنابراین معتقدم دولت روحانی نیاز به کمک دارد ضمن آنکه به‌هیچ‌وجه به سمت تقابل با دولت نمی‌روم هرچند منتقد آن به لحاظ کلی و بخشی هستم، بدین معنا که نقدهایی به بخش‌های صنعت، بازار و فرهنگ وجود دارد اما نگاه و رویکرد کلی باید رو به آینده باشد، معتقدم هرگونه تخریب دولت، تخریب یک رکن از ارکان نظام است و هرگز منفعتی برای کشور نخواهد داشت، تغییر باید موجب تحول و شکوفایی شود به‌ویژه اگر تغییر همراه با تخریب و سیاه‌نمایی باشد به‌هیچ‌وجه منطقی و قابل‌قبول نیست.

*فرمودید دولت روحانی فرصتی برای گذر بود، گذر از احمدی‌نژاد یا از چیز دیگر؟

گذر از فضای محدود سیاسی یا فضای محدود مدیریتی یا فضای بسته مدیریتی و اینکه مناصب خدمت و مدیریت بین حلقه‌های خاص در حال جریان بود اما در دولت‌های یازدهم و دوازدهم گردشی در پست‌های مدیریتی اتفاق افتاد، دولت و مجلس امکان تعامل با یکدیگر را دارند، یکشنبه سیاه که در دوره احمدی‌نژاد اتفاق افتاد به‌هیچ‌وجه در چنین مجلس و دولتی قابلیت تکرار ندارد، با این اوصاف علیرغم اینکه دولت با یک تیم مخالف سرسخت رقیب مواجه است که از هیچ سیاه‌نمایی ابا ندارد در عین حال طرفداران دولت به حدی از پختگی و نگاه رویکردی برخوردارند که با حفظ نقدهای‌شان، حمایت‌شان را از دولت قطع نکنند.

*از عملکرد فراکسیون امید راضی هستید؟

فراکسیون امید در حد مقدورات خود حرکت کرده و در فضای سیاسی مجلس و فضای قانونگذاری توانسته موثر واقع شود، به‌خصوص در سال سوم که به‌نوعی خودش را بیشتر پیدا کرد، همچنین توانسته در هیأت رئیسه مجلس، هیأ‌ت رئیسه کمیسیون‌ها و روسای کمیسیون‌ها تأثیرگذاری مثبت و چشمگیری داشته باشد، به نظرم فراکسیون امید در حد مقدورات خود عملکرد قابل‌توجهی داشته اگرچه یکی از نقدها این است که می‌توانست بهتر عمل کند و در فراکسیون امید نیز ایده‌هایی وجود دارد که با اتکاء به آن‌ها می‌توانستیم بهتر عمل کنیم اما تلاش فراکسیون امید پرهیز از افراط و تفریط است، درواقع به همان نسبت که از دولت حمایت می‌کنیم، به همان نسبت هم اجازه نمی‌دهیم فضای داخل مجلس به یک فضای ملتهبِ افراطی تبدیل شود.

*شما جزو نمایندگان فعال در توییتر هستید، موافقان فیلتر می‌گویند این محدودیت‌ها براساس عقلانیت بوده، شما فکر می‌کنید در جهان گسترده ارتباطات کنونی، این محدودیت‌ها جایز است؟

هر جا محدودیت‌های بی‌مبنا برای جامعه گذاشته شود جامعه واکنش منفی نشان می‌دهد، نمونه آن را قبل از انقلاب داشتیم مانند محدودیت در فعالیت‌های فرهنگی، فعالیت‌های سیاسی و فعالیت‌های پژوهشی که جامعه واکنش منفی نشان داد. پس از انقلاب نیز محدودیت‌هایی در برخی موارد ایجاد شد که مبنا نداشت چراکه درک واقعی از تکنولوژی‌های رو به رشد و آینده‌ تکنولوژی نداشتیم به همین دلیل در مجلس سوم یا چهارم قانون ممنوعیت ماهواره تصویب شد اما اکنون به لحاظ قانونی فقط روی کاغذ معتبر است وهیچ تأثیری ندارد، به‌مثابه “لَمْ یَکُن شَیْئاً مَذْکُوراً” و گویا این قانون هرگز وجود نداشته است لذا این واقعیت در علم حقوق وجود دارد که وقتی زمینه‌ قانونی در جامعه وجود ندارد ابتدا باید زمینه‌ را ایجاد کرد و سپس به سمت وضع قانون رفت، محدودیت‌ها در حوزه فضای مجازی نیز زمانی که به محدودیت بهره‌برداری کاربران تبدیل شود، حتما با واکنش منفی جامعه مواجه خواهد شد.

قانون ممنوعیت ماهواره تصویب شد اما اکنون به لحاظ قانونی فقط روی کاغذ معتبر است وهیچ تأثیری ندارد،گویا این قانون هرگز وجود نداشته است

بنابراین محدود کردن دسترسی یک طیف وسیعی از جامعه به بهانه مسائل پرنوگرافی یا مسائل اخلاقی یا حفاظت از جامعه عقلانی نیست، همچنین همان‌طور که حیا، جزو فطرت انسانی است، این‌طور نیست که مردم بی‌حیا و یا علاقمند به فضای بی‌حیایی باشند بنابراین همان‌طور که خانواده‌ها و افراد خودشان را کنترل می‌کند و نیازی به آقا بالاسر ندارند، در حوزه استفاده از فضای مجازی، این آزادی‌های اساسی هم آزادی‌های مبنایی است.

*تاکنون به  استادیوم رفته‌اید؟

بله

*پرسپولیسی هستید یا استقلالی؟

پرسپولیسی

*شما که استادیوم رفتید زیرساخت‌ها را برای حضور بانوان در ورزشگاه فراهم می‌بینید؟

فضا و زیرساخت‌ها برای حضور زنان چندان فراهم نیست و وزیر ورزش نیز نتوانست به وعده‌هایش برای رفع مشکل حضور زنان در ورزشگاه عمل کنند اما معتقدم حضور هر قشر از جامعه در استادیوم‌های ورزشی حق شهروندی و موضوعی عادی است که متاسفانه در ایران به تابو و دوقطبی حضور و عدم حضور بانوان در استادیوم‌ها تبدیل شده است، ضمن آنکه دراین خصوص بیشتر مباحث فرهنگی مطرح است و متأسفانه به دلیل فرآیندی که پس از انقلاب طی کردیم زمینه‌های فرهنگی حضور بانوان در ورزشگاه مهیا نیست، به‌عنوان‌مثال هیچ زمینه‌ای در جامعه برای تماشای مسابقات بانوان وجود ندارد علیرغم اینکه این مسابقات در شرایط طبیعی برگزار می‌شوند و بانوان باحجاب هستند.

*تفریح خاص و مورد علاقه شما چیست؟

گاهی اوقات پینگ پنگ بازی می‌کنم و به شنا علاقه دارم.

*اهل سینما هستید؟

بله

&آخرین فیلمی که دیدید چه فیلمی بود؟

آخرین فیلم “رد خون” بود البته تعدادی از فیلم‌های جشنواره فیلم فجر را هم دیده‌ام. گاهی به اکران ویژه دعوت شدم و در بعضی موارد نیز خودم بلیت تهیه و به سینما رفتم.

*تئاتر هم می‌بیند؟

بله. نمایش “خانه برناردا آلبا” اثر دکتر علی رفیعی آخرین نمایشی بود که در در تالار وحدت به تماشا نشستم.

*اگر وارد سیاست نمی‌شدید، دوست داشتید چه کاره شوید؟

عکاس. هم ذوقش را دارم و هم انگیزه.

*سیاستمدار مورد علاقه شما در داخل و خارج از کشور کیست؟

در داخل کشور آقای خاتمی، در خارج از کشور نخست وزیر ژاپن، رئیس جمهور چین، آقای پوتین از چهره‌های تأثیرگذار هستند منتهی اینکه خیلی به ضرس قاطع نمی‌توان گفت؛مورد علاقه من باشند.

*از جناح مقابل برای کدام یک از مخالفان کلاه از سر برمی‌دارید؟

آقای خاتمی در خارج از کشور نخست وزیر ژاپن، رئیس جمهور چین، آقای پوتین در خارج از کشور سیاستمدارن مورد علاقه من هستند

به این موضوع چندان فکر نکردم اما خود بزرگ‌بینی و بی‌انصافی نسبت به طرف مقابل در برخی جناح‌ها در حد بسیار بالایی است و همین مسائل سبب شده تا کمتر فضایی ساخته شود که بتوان کلاه برای کسی برداشت.

*در مجلس می‌توانید نام کسی را از جناح مقابل ببرید؟

آقای فلاحت‌پیشه در جناح مقابل ما نیست و ایشان انتخاب امیدی‌ها برای فراکسیون امید هستند اما آقای فلاحت‌پیشه نمونه مثال‌زدنی از افرادی هستند که برایشان احترام  قائل هستم.

*چند اسم می‌گویم لطفا نظرتان را در عبارتی کوتاه درباره آن‌ها بگویید

مهندس باهنر: چهره پارلمانی جاافتاده

دکتر علی لاریجانی: مدیر تصمیم‌گیری‌های سخت

دکتر احمدی‌نژاد: اجازه دهید چیزی نگویم!

مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی: مرد صبوری در بحران‌ها

*و اما سخن پایانی

امیدوارم سال جدید سال رفاه و معیشت برای مردم باشد

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. به نام خدا
    موضوع: درخواست مخالفت با تصویب لوایح استعماری پالرمو و CFT
    سلام علیکم
    بار دیگر در این لحظه حساس به این جملات مقام معظم رهبری در مذمت کنوانسیون هایی نظیر پالرمو و CFT توجه فرمایید: « همین‌جا من اشاره کنم به این مسائل کنوانسیون‌ها و این معاهدات بین‌المللی. ببینید؛ این معاهدات بین‌المللی که به آن در لغت فرنگی گفته میشود کنوانسیون، در اصل در یک نقطه‌ای پخت ‌و پز می شود که اطراف قضیّه، مِن‌ باب مثال آن ۱۰۰ کشور یا ١۵۰ کشور که بعداً به آن می پیوندند، هیچ تأثیری در آن پخت‌ و پز اوّلیّه ندارند. یک جایی بالاخره چند قدرت بزرگ در مجموعه‌های هیئتهای فکری‌شان – به قول خودشان اتاق فکرشان- می‌نشینند برای یک منافعی و مصالحی که برای خودشان تعریف کردند، یک چیزی را پخت‌ وپز می کنند، بعد این را به‌ وسیله‌ی دولتهایی که همسوی با آنها هستند یا مرعوب آنها هستند یا دنباله‌رو آنها هستند و خیلی منافعی هم در این کار ندارند، تصویب می کنند؛ اگر یک دولت مستقلّی هم پیدا بشود – حالا مثل جمهوری اسلامی- که مثلاً بگوید «من این را قبول ندارم؛ این کنوانسیون را، این معاهده‌ی بین‌المللی را قبول ندارم»، سرش می ریزند که «آقا! ۱۲۰ کشور، ١۵۰ کشور، ۲۰۰ کشور این را قبول کردند؛ شما چطور قبول نمی کنید؟» کنوانسیون‌ها غالباً این[جور] است.»
    حال به گفتگوی برخی مسئولان آمریکایی توجه فرمایید: «من می خواهم در مورد دو مسأله دیگر در رابطه با اقدامات وزارت خزانه داری برای مقابله با فعالیت های بی ثبات کننده مالی ایران بحث کنم. در ماه اوت مجلس یک لایحه تحریمی جدید را تصویب کرد تا ابزار لازم برای مقابله با فعالیتهای موشکی، حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشرتوسط ایران را در اختیار دولت ترامپ قرار بدهد. من معتقدم ایران به تلاش خود برای دور زدن تحریمهای آمریکا ادامه خواهد داد تا به گسترش نفوذ خود در جهان ادامه دهد. برای همین سؤال من این است که چگونه فشار را بر روی رهبران ایران و مؤسسات مالی حفظ کنیم تا مطمئن شویم سپاه و مؤسسات مالی مرتبط با آن در تحریمها رخنه ایجاد نکنند و آنرا دور نزنند؟» مارشال بیلینگزلی دستیار وزیر خزانه‌داری آمریکا که ریاست گروه ویژه اقدام مالی یعنیFATF را بر عهده دارد در پاسخ به سؤال فوق می گوید: « دو راه وجود دارد که من اولی را می گویم و دومی را اسمیت بیان می کند. در رابطه با حفظ فشارها بر روی حکومت ایران یکی از کارهایی که آنها (ایرانیها) باید انجام دهند این است که باید یک چارچوب قانونی ایجاد کنند و برای توقف تأمین مالی تروریسم پاسخگو باشند. آنها به اندازه کافی قانون ندارند و من هم نمی دانم که آن قوانین را اگر داشتند رعایت می کردند یا نه؟ اما آنها این چارچوب قانونی را ندارند و ما آنقدر اصرار خواهیم کرد تا قوانین مقابله با پولشویی را تصویب و اجرا کنند. باید علیه بخش مالی آنها اقدام مقابله ای انجام دهیم.» سپس آقای اسمیت می گوید: «من می خواهم بگویم که ما باید به کار خودمان ادامه بدهیم، فشار را افزایش دهیم، هر فعالیت بد آنها را دیدیم افشا کنیم و ما هر کجا آنرا می بینیم بدون توجه به کشوری که در آن نقش داشته و بدون توجه به نوع شرکتهای دخیل در فعالیت افشا می کنیم.»
    این تصور که در تدوین لایحه ی الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو یا CFT قید حق تحفظ و تطابق با قوانین داخلی در متن قانون گنجانده شده و در بیانیه نهایی ایران هم این قیود درج شده و اگر اعضای کنوانسیون نسبت به آن اعتراضی نکنند، حق تحفظ رعایت می‌شود، تصور ساده‌انگارانه است. چرا که براساس تجربه سایر کشورها باز هم در صورت بروز مساله‌ای یا اقدامی برخلاف مفاد کنوانسیون، آنچه که ملاک عمل و اقدام باید قرار گیرد، مقررات کنوانسیون است و نه قوانین داخلی کشورها و حتی مسائل ایران قابل طرح در مجامع بین‌المللی است که قطعا این اقدام استقلال قضایی و حاکمیتی کشور را تحت تاثیر قرار داده و بخشی از اختیارات خود را به این کنوانسیون ها و دادگاه‌های بین‌المللی می‌دهد.
    آثار و پیامد‌های زیانبار پیوستن جمهوری اسلامی ایران به این کنوانسیون‌ها از جمله «نقض حاکمیت ملی»، «مداخله بیگانگان در امور کشور»، «اشراف اطلاعاتی دشمن به نظام بانکی و مالی کشور و اعمال دقیق‌تر تحریم‌ها در آینده»، «مخدوش شدن استقلال سیستم قضایی»، «تسلیم شدن در برابر خواسته‌های مخرب نظام سلطه در حوزه اقتصادی و ضربه‌های جبران‌ناپذیر به سیستم اقتصادی کشور» و «شکستن خط مقاومت در منطقه» است.
    از طرف دیگر با وجود این همه خطرات و لطمات، وعده هایی که در قبال پذیرفتن الحاق به چنین کنوانسیون هایی داده می شود نه فقط هیچ گونه ضمانت اجرایی ندارد بلکه قطعا فریبی بیش نخواهد بود، چرا که افرادی چون «مارشال بیلینگزلی»، دستیار وزیر خزانه‌داری آمریکا یعنی شیطان بزرگ، ریاست «گروه ویژه اقدام مالی» FATF را بر عهده داشته و خواهند داشت و طبق نص قرآن کریم وعده شیطان جز فریب نیست.
    لذا به جد درخواست می گردد ولایی بودن خود را در عمل با مخالفت با تصویب این لوایح اثبات نموده و قاطعانه جلوی تصویب این لوایح استعماری که با فشار و تهدید از طرف دشمنان بر جمهوری اسلامی تحمیل گردیده است بایستید و در این امتحان بزرگ قاعده نفی سبیل را که مظهر اراده الهی است به منصه ظهور رسانده و نگذارید پس از تجربه تلخ برجام که ناشی از عدم توجه به هشدارهای مکرر امام خامنه ای و صاحبان بصیرت بود، برجام های 2، 3، 4 و 5 (مالی، منطقه ای، موشکی و حقوق بشر) بر امت مسلمان ایران و سایر گروه های مقاومت منطقه تحمیل گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا