وقتی «دزدگیر 2009،2005» قلابی از آب درآمد
خبرگزاری برنا در گزارشی نوشت:
پیچ های موتور ماشین را در حالیکه شل و سخت می کند می پرسد: «آقا شما که خبرنگاری و سرت تو کار است، می توانی بگویی هزار میلیارد چند تا صفر دارد؟» من لبخند می زنم و او آچار را از پیچ های موتور ماشین خلاص می کند، می رود آن طرفتر و دست های روغنی اش را با یک دستمال پاک می کند و دوباره می پرسد: «آن کسی که سه هزار میلیارد بالا کشیده بود را اعلام کردند، بابک زنجانی هم که در زندان است، شنیدم یکی هم 12 هزار میلیارد پول مردم را خورده، تازه یکی از مشتری ها می گفت که چندتای دیگر هم هستند که هنوز افشا نشده است، من چند روزی می شود که فکر می کنم با هزار میلیارد چه کارهایی می شود انجام داد.»
سال 1384 حامیان محمود احمدی نژاد در خیابان ها شعار می دادند «دزدگیر 2005 آمد» آن ها معتقد بودند با حضور محمود احمدی نژاد در ریاست جمهوری دیگر در هر گونه دزدی تخته خواهد شد و کشور روزهای سالمی را پیش رو دارد. بسیاری از منتقدان رئیس جمهور نهم در سال 88 و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم، معتقد بودند او به دلیل بی توجهی به قانون و عدم اشراف کامل به کار اجرایی، مسیری را می رود که منجر به فساد اقتصادی خواهد شد.
آغاز دولت دهم، یکه تازی رئیس جمهوری وقت را به دنبال داشت، او که با عزل وزیر اطلاعات وقت قصد داشت به طور کامل نهادهای نظارتی را هم در اختیار بگیرد، برای «دور زدن تحریم ها» دست عده ای فرصت طلب و سودجو را باز گذاشت. دوره وام های با پشتوانه پایین چند سالی می شد که شروع شده بود و حالا در چهار سال دوم رونق بیشتری پیدا می کرد، توصیه های نامه های برخی افراد دولت پای درخواست های غیرقانونی و غیرمنطقی می نشست، خلاهای قانونی دست مفسدان اقتصادی را باز می گذاشت تا در فضای اقتصادی کشور جولان دهند. یک روز صبح، خبرگزاری ها خبر از یک فساد «سه هزار میلیاردی» دادند، فسادی که زلزله ای به پا کرد تا بسیاری از مردم به این فکر کنند که هزار میلیارد چند صفر دارد و چگونه یک نفر می تواند چنین مبلغی را «بالا بکشد؟» قبح فساد که بریزد، دیگر به یک عادت تبدیل می شود و متاسفانه هم چنین شد تا به فاصله چند سال فردی به نام بابک زنجانی ظهور کند و 8 هزار میلیارد از پول نفت این مردم را در روزهایی که بخش بزرگی از مردم به دلیل تحریم ها در مشکلات معیشتی بودند در حساب های ناشناس خارجی «احتکار» کند.
بابک زنجانی حاصل یک ادعای رئیس جمهوری وقت بود، محمود احمدی نژاد که تحریم ها را کاغذپاره می دانست و می گفت: «آنقدر تحریم کنند که تحریم دانشان پاره شود» ادعا کرد راه های دور زدن تحریم ها را بلد است و می تواند به راحتی هم نفت ایران را بفروشد و هم نشان دهد این تحریم بلااثر هستند. نتیجه این ادعا، محصولی به نام بابک زنجانی بود. این جوان که تا پیش از «ادعای دور زدن تحریم ها» یک تاجر معمولی بود ناگهان به چنان ثروتی رسید که شاید حتی در آرزوهایش هم تصورش را نداشت.
بابک زنجانی را آن روزها فقط یک اتفاق می دانستند، یک اتفاق ناشی از بی تدبیری دولت های نهم و دهم، فردی که حتی ابایی نداشت از ارزش ها سوء استفاده کند و خود را «بسیجی اقتصادی» بنامد، در ذهن مردم پس از آن سه هزار میلیارد، یک اتفاق دیگر تلقی می شد غافل از اینکه مفاسد «هزار میلیاردی» فقط این دو اتفاق نبودند. همین چند هفته پیش معاون اول رئیس جمهوری از فسادی بزرگتر پرده برداشت، فسادی که از سه هزار میلیارد و هشت هزار میلیارد به مراتب بزرگتر بود. جهانگیری فساد 12هزار میلیاردی را افشا کرد تا افکار عمومی به این نتیجه برسند «نهضت فسادهای هزار میلیاردی» ادامه دارد. دو روز پیش هم مجددا جهانگیری از فساد 1.5 هزار میلیاردی خبر داد تا کلکسیون فسادهای «هزار میلیاردی» کامل شود.
«دزدگیر 2005» قلابی از آب درآمد تا در سایه قانون گریزی ها و قانون ستیزی های دولت مهرورز، هزار میلیارد، هزار میلیارد از جیب مردم خارج شود و به جیب یک عده خاص بریزد، عده ای که اگر در آن هشت سال احساس کذب امنیت داشتند حالا با عزم دولت و قوه قضاییه، هر چه خورده اند را باید پس دهند. عزم دو قوه درگیر با فساد برای مقابله با آن جزم است، مجلس هم باید قوانین لازم برای جلوگیری از این اتفاقات زشت را تصویب کند، در رأس نظام، حساسیت ویژه رهبری سال هاست دیده می شود. اما در بطن جامعه، مردم نباید به شنیدن این مفاسد عادت کنند، آن ها دیگر نه ظرفیت شنیدن فساد را دارند و نه می پذیرند کسی به جای حمایت از مبارزه با فساد، هر روز در رسانه ای به توصیه فساد و مفسد بپردازند. مردم باور دارند، دولت فسادپرور، دورانش در 22 خرداد 92 به سر آمد.
انتهای پیام