چگونگی حضور انبیاء در گستره گیتی
حجتالاسلام هادی سروش، مدرس حوزه علمیه در یادداشتی تلگرامی نوشت:
پاسخ به سوال ؛
چگونگی حضور انبیاء در گستره گیتی
از : هادی سروش
پرسش ارسال شده :
آیا همیشه نبوت همراه انسان بوده ؟
چرا برای مناطقی مانند چین قدیم نامی از پیامبری برده نشده ؟
آیا سامان یافتگی در غرب و نابسامانی ها در شرق ، معلول وجود انبیاء در این مناطق است ؟
با سلام
با استفاده از برخی پژوهش های انجام شده در این حوزه ، پاسخ مبسوط ذیل تقدیم میگردد؛
۱) اصولاً نبوت از بشریت جدا نمیشود وممکن نیست در عصرى یا نسلى نبوت نباشد. یا خود پیغمبر در یک جامعه حضور دارد و یا نماینده و جانشین او و یا کتاب و تعالیمش.
در قرآن آمده؛
« و ان من امّة الا خلا فیها نذیر، (فاطر۲۴ ) در هر امتی نذیر و هشدار دهنده ای وجود دارد».
نیز:« لقد بعثنا فی کلّ أمة رسولاً أنِ اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت؛ (نحل ۳۶) در هر امتی پیامبری فرستادیم (تا به مردم بگویند) که خدا را بپرستید و از بت دوری کنید ».
۲) این که در غرب پیامبرى ظهور کرده است یا نه؟ باید گفت ممکن است در آن قسمتها جمعیتى نبوده و یا اگر بوده ما دلیلى نداریم که خداوند براى آنها انبیایى نفرستاده است.
شاهد این ادعا سخن رابرت هیوم در کتاب ادیان زنده جهان میباشد.
او مینویسید:
در تاریخ بشر هرگز قبیله ای وجود نداشته که به گونه ای دین نداشته باشد. دین وجه امتیاز اصلی بشر (با حیوانات) است. طبیعتا باید میان ادیان زنده جهان و دین هایی که امروزه از بین رفته اند فرق گذاشت. وی می گوید: آسیا محل تولد تمام ادیان زنده جهان است. اما از تعدادی از ادیان مرده در بقیه نقاط جهان نام می برد که نشان می دهد انبیا به عنوان دارندگان دین الاهی در همه مکان هایی که انسان هایی زندگی کرده اند وجود داشته اند.
۳) ما از اسامی همهی انبیای الهی و محل و زمان نبوت و رسالتشان نیز خبر نداریم.
مثلا در قبرستان تخت فولاد اصفهان ۵ قبر منسوب به انبیاء است و به رغم آن که مزارشان مشخص است، اکثر مردم نمیدانند.
پس نام و زمان و عصر و شهر همه انبیاء برای ما روشن نیست و با خبر نیستیم .
در خود قرآن تصریح شده که بسیارى از پیامبران نام شان در قرآن نیامده:
《و رسلاً لم نقصصهم علیک(نسا۱۲۴) ؛ پیامبرانی که داستان آن ها را برایت بازگو ننمودیم 》.
از على (ع) نقل شده كه خداوند پيامبرى را مبعوث كرد كه سياه پوست بوده و داستان آن به ما نرسيده است. (مجمع ۳۸۰/۸)
۴) چه بسا از برخی از انبیاء به عنوان دانشمند، نابغه، منجی، شخصیت ملی و اسطورهای یاد میشود.
حضرت آیت الله جوادی آملی میفرماید: 《گروهی از عارفان و حکیمان به استناد برخی از تواریخ، حضرت ادریس را همان هرمس پنداشتند، هم چنان که حضرت شیث را همان آغاثا ذیمون دانستند..》
۵)برخی از اقوام دنیا دارای سنت های دینی و اذکار و اورادی نظیر عبادات سایر ادیان دارند که به احتمال قوی ناشی از تعالیم انبیایی است که در گذشته در آن مناطق زیسته اند.
همانطوریکه بسیاری از آیین های فعلی آسياي دور مانند بودا و … و سرخ پوستان و تمدن های آمریکای جنوبی مانند تمدن مایا و اینکا و… به نوعی متاثر از تعالیم انبیای آن ها بوده که برای ما ناشناخته است .
پس نمی توان گفت اثری از تعالیم این انبیا باقی نمانده است ؛ اما در هر حال گذشت زمان باعث تغییر و تحریف بسیار دراین آیین ها شده ، حقیقت این تعالیم امروزه چندان با تعالیم اسلامی منطبق نیست .
۶) پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت و کتاب آسمانی، از شرق میانه برخاستند. مانند نوح(ع) از عراق برخاست ، و ابراهیم(ع) از عراق و در شام بود و به مصر و حجاز نیز سفر کرد. موسی(ع) از مصر برخاست.
این حضور بدین جهت بوده که در زمان ظهور پیامبران، منطقه مسکونى عمده انسانها مناطق آسیایى بود و خاور میانه در مهد تمدن قرار داشته.
تمدن مصر باستان ، تمدّن بابل در عراق، تمدن یمن در جنوب حجاز، تمدّن ایران و شامات، تمدن های معروف بشری هستند.
درست وجود همین رابطة نزدیکی میان تمدن انسانی و ظهور پیامبران بزرگ است، زیرا انسان های متمدن نیاز بیش تری به آیین های الهی دارند، تا هم قوانین حقوقی و اجتماعی را تضمین کرده، جلو تعدیات و مفاسد را بگیرد، و هم فطرت الهی آن ها را شکوفا سازد.
۷) اما چرائی نا آرامی های شرق و خاورمیانه که مهد نبوت بوده ، و آرامش غرب ؛
واقعش غرب هم آرامش بسر نمیبرد و خبرهایی که حاکی از ترور و تهدید و تضییع حقوق اگر بیشتر از دنیای شرق نباشد کمتر نیست .
اضافه براین اینکه آنان روزگارهایی را سپری کرده اند که در دو جنگ جهانی نزدیک به ۹۰ میلیون آدم را کشتند !!
بله امروز یک نوع نا آرامی در شرق دنیا میبینیم ، این نیست مگر اینکه سردمداران ظلم و تعدی به این بخش حساس و مهم دنیا چشم طمع داشته و دارند و این نا آرامی را از دین و شریعت دانستن ، انصاف نیست.
انتهای پیام