««احمدی نژاد» سیاستمداری که از دست رفته است!»؟
سایت عصر امروز در یادداشتی با تیتر ««احمدی نژاد» سیاستمداری که از دست رفته است!» دربارهی محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری اصولگرای دولتهای نهم و دهم نوشت:
نام احمدی نژاد از جمله نامهای سیاسمداران فعال در عرصه های سیاسی است که برای هر رسانه ای جذابیت های خاص خود را دارد. هم در میان سیاستمداران و هم در میان هواداران حساست ها چنان بالاست که کافی است نقدی برای رفتارها و مواضع او بر زبانها جاری شود تا هم حامیان و هم منتقدان فضای رسانه ای را “بر له و یا علیه ” او سفید سفید و یا سیاه سیاه ” کنند. در این نوشتار به منتقدان فقط اشاره ایی کوتاه خواهیم داشت و منظورمان مواضع و سخنان یاران دیروز و امروز محمود احمدی نژاد خواهد بود.
گذری کوتاه به عملکرد دوران 8 ساله حضور احمدی نژاد در پاستور درست است که خاطراتی را از حضور فعال انقلابیون در بخشی از این دوران در راس هرم قدرت در دفترچه تاریخ پر افتخار انقلاب به ثبت رسانید اما دوره دوم حضور این جریان در راس قوه مجریه نتوانست جلوی خاموشی این حضور فروزان را بگیرد. احمدی نژاد در چند جا فرمان هدایت سیاسی استراتژیهایی که برای از میدان بدر کردن رقبا در نظر گرفته و با همراهی رفقای گرمابه و گلستانش مشایی و بقایی طرح ریزی کرده بود از دستتش خارج شد و دچار خطای محاسباتی بعدی شد:
* در مورد اول اشاره و تذکر مقام معظم رهبری به جریان انتخابات ریاست جمهوری و افراط احمدی نژاد در نام بردن از سیاستمداران و روابط اقتصادی فرزندان ایشان در ساختار اقتصادی کشور بود که با سکوت و ناراحتی رقبا و به نفع جریان احمدی نژاد رخ داد.
* در مورد دوم نیز احمدی نژاد قصد داشت تا مشایی را به معاون اولی دولت دهم منصوب کند که با تذکر رهبری معظم از این اقدام منصرف شد البته بنظر این راقم در آنجا نیز ولایت پذیری احمدی نژاد لکه دار شد زیرا احمدی نژاد با دستور رهبری و مستقیما مشایی را برکنار نکرد بلکه به زعم خود ابتدا مشایی استعفا داد و سپس او قبول کرد و این را به رهبری اعلام کرد. آیا این امر را حامیان دو اتیشه او می توانند توجیه و یا انکار کنند؟
*در مورد سوم یازده روز خانه نشینی اوست. جدای از تمام تحلیل هایی که تا به امروز از این سلسله سونامی های سیاسی فردی و فرقه ایی برای وی اتفاق افتاده است شاید بتوان این مورد سوم را تیر خلاص بر تمام شعارهای ولایت مدارانه و کم رنگ شدن خدمات برجسته او در دور اول ریاست جمهوری دانست. سه حادثه سیاسی را می توان از عوامل مهم این حرکت اعتراضی او به اقدامات مصلحانه و بجای مقام معظم رهبری در مجموعه دولت دانست: موضوع برکناری مصلحی از سمت وزارت اطلاعات، سعیدجلیلی از شورای عالی امنیت ملی و همانگونه که اشاره شد معاون اولی مشایی بود. (1)
*در مورد چهارم نیز بیان ایستادگی یک جریان سیاسی در رابطه با اقدامات فرا قانونی محمود احمدی نژاد خالی از لطف نیست. این جریان در رابطه با مجلس دوره هفتم شورای اسلامی است. مجلس هفتم را گرچه بسیاری به مماشات با دولت احمدی نژاد می شناسند اما همین مجلس بود که در نهایت در مقابل قانون گریزی های رییس دولت نهم مجبور به نامه نگاری با رهبر انقلاب شد. چه آنکه دولت محمود احمدی نژاد اعلام کرده بود که برخی از مصوبات مجلس را به دلیل مغایرت با قانون اساسی اجرا نخواهد کرد. این اختلافات میان دولت و مجلس در مسئله اجرای برخی از جداول برنامه چهارم توسعه به اوج خود رسید. آنجا که مجلس، دولت را موظف به گازرسانی به روستاهای کشور کرده بود و دولت به دلیل نبود بودجه شفاف در این زمینه از این کار امتناع می ورزید و آن را بر خلاف قانون اساسی می دانست.(2)
تمام این عوامل موجب گردید تا به مرورزمان وی در میان عناصر ارزشی انقلاب به نماد فرد و جریانی زاویه دار با رهبری معظم انقلاب و انقلابیون شناخته شود و امروز آنچنان این زاویه گیری شدید شده است که اخبار متناقضی درباره رفتارهای سیاسی وی در فضای رسانه ای منتشر می شود که علیرغم اینکه عناصر میدانی و فعال رسانه ای هوادار وی تلاش می کنند تا این مطالب را با تهدید به شکایت و صدور تکذبییه از حول و حوش احمدی نژاد دور سازند لاکن حتی اگر این مطالب را شایعات بپنداریم اما اثرات سیاسی آن جای خود را باز کرده است.
در واقع ازهمان روز خانه نشینی، ولایت فقیه را برای همیشه گذاشتند لب طاقچه. ای کاش می فهمید که حب المشایی خسر الدنیا و الاخره. هر چند که حجتالاسلام اميريفر مصاحبه با انصاف نیوز را تکذیب کرده و وکیل محمود احمدی نژاد اعلام کرده است که شکایتی در قوه قضائیه تنظیم خواهد کرد اما باید با توجه به جمیع جوانب یاد شده احمدی نژاد را سرمایه ای سوخته دانست که تمام سرمایه های اجتماعی خود را در یک خطای محاسباتی غلط از دست داد و عدم استقبال از لیست بهاریون در انتخابات مجلس و درخواست تجمع از مردم بمناسبت های مختلف در تهران و شهرستانها همگی موید این امر است.
بنظر میرسد تلاش فعلی این جریان و نماد آن این است که در فضای رسانه ای و تبلیغی بتوانند خود را مطرح در جریانات سیاسی نشان دهند در نتیجه سخنان منتسب به وی چه درست باشد و چه غلط مزیت آن این است که ایشان همچنان به هدف مطرح شدن در جامعه می رسند اما اینکه دوباره بتوانند به سطحی از محبوبیتی که قبلا داشته اند برسند بنظر بعید می رسد لذا اگر احتمال پوشیون لباس “اپوزیسیون و اتخاذ مواضع تندتر و نزدیک شدن به جریانات استحاله طلب و برانداز” بیشتر به واقعیت نزدیک می شود تا بازگشت به آغوش جریانات ارزشی و انقلابیون.
رضا احمد زاده
* منبع :
1- جزئیات عزل مصلحی به روایت خودش / خبرگزاری فارس / 16 اردیبهشت1393
2- نامه نیوز 24 ابان / 83506کدخبر 01392
انتهای پیام
بابا جمعش کنین…..از اولش (سال58 وانتشار جیغ وداد)هوچی وعوامفریب بود اساسا برکشیدن وی امری خطا وهزینه سوزان بود….