اخلاق آفرینی عرفی در مدرسه سعدی
دکتر عباس نعیمی جورشری، جامعه شناس و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی به مناسبت روز سعدی نوشت:
ساختار اجتماعی بشر را می توان ذیل سه برساخت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به بحث نهاد. جامعه شناسی متاخر در تحلیل وضعیت معاصر همچنان از این سه گانه بهره می برد. بخشی از موجودیت کنونی هر جامعه ارتباط عمیق دارد با آنچه که سنن فکری و کهن آن جامعه شناخته می شود. در این الگوی نظری، ایران معاصر، وارث متفکرانی است که غالبا در ساحت شعر تجلی داشته اند و در زیست مدرن کمتر محل تاکید می باشند. مدعای این نوشتار عبارت است از اینکه “سعدی” در نسبت با سایر مشاهیر ادب ایران، قدرت اخلاق افرینی اجتماعی بالاتری برای ایران کنونی دارد. این مدعا در زیر تشریح خواهد شد.
١. اختلاف تقویمی ما با سعدی اختلافی هفتصد ساله است. ابومحمد مشرف الدین مصلح بن عبداله بن مشرّف ملقب به سعدی در در کودکی پدرش را از دست داد. او در زمان حاکمیت اتابکان فارس می زیست که تبعیت خوارزمشاهیان را پذیرفته بودند و با پذیرش مغول ها، از گزند تخریب ایمن ماندند. بنابراین سعدی در دوره ای زندگی می کرد که می توان آن را از جمله دهشتناک ترین ادوار هزاره نامید. خاصه اینکه کودکی مورد اشاره، شخصیت خاصی را از حیث روانکاوی ایجاد کرده است.
٢. سعدی در دوره پایانی سلطان محمد خوارزمشاه عازم بغداد و مدرسه نظامیه اش شد که قریب دو قرن پیش به دستور خواجه نظام الملک طوسی وزیر خردمند سلجوقیان تاسیس شده بود. نتیجه تحصیل، شغل واعظی بود که سفر به مناطق مختلف را رقم زد. در این راستا او به شام، حجاز، هندوستان، ترکستان، غزنین، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی سفر نمود. بااین تذکر که سفر به مناطق شرقی ایران توسط برخی محققان رد شده است. این جهانگردی به گفته خود او سی سال طول کشید و نهایتا به بازگشت شیراز انجامید. بنابراین به انسانی مواجه هستیم که نگرشش در مواجهه با ارزشهای فرهنگی متفاوت قرار گرفته است. نتیجه این تجربه، کثرتگرائی و مدارای بیشتر است. جزمی گری به نفع انعطاف کاهش پیدا می کند و نوع وعظ اخلاقی وجه تساهلی خواهد یافت.
٣. دو اثر سعدی که سبب آوازه او شد، بوستان و گلستان، بر ساختاری اخلاقی و وعظ گونه بنا نهاده شده است. سعدی پس از نگارش بوستان دچار فرمی از افسردگی شد که از بطن آن شاهکار گلستان پدید آمد. اثری که گویا طی شش ماه تالیف شده است و از این حیث شگفت انگیز است. در هر دو کتاب توصیه های اخلاقی اساس کار است. در ١٠ باب بوستان، مشتمل بر چهار هزار بیت، به موارد زیر بر میخوریم: عدل، احسان، عشق، تواضع، رضا، ذکر، تربیت، شکر، توبه و مناجات. در گلستان به سیاقی دیگر، تلفیق نثر و نظم، با هشت باب مواجه هستیم: سیرت پادشاهان، اخلاق درویشان، فضیلت قناعت، فوائد خاموشی، عشق و جوانی، ضعف و پیری، تاثیر تربیت، آداب صحبت.
۴. آنچه در اخلاق گرایی سعدی برجسته است، نوعی نگاه رئالیستیک و واقع گرایانه می باشد. از این حیث با اخلاق عارفانه مولوی یا اخلاق رندانه حافظ متمایز می شود. وعظ اخلاقی سعدی از صوفی گری فاصله دارد و از این جهت به جهان بروکراتیک و عقلانیت مدرن نزدیک می شود. خاصه آنجا که ناظر بر صفت کاربردی است. جهان توصیفی او به جامعه شناسی نزدیک می شود و گزارش های او بر ارتباطات اجتماعی تاکید می نماید. ارتباطاتی که گاه طبقه یا قشر خاصی را مدنظر قرار می دهد. در دل این وعظ ها نوعی توصیف وضعیت نیز نهفته است که مخاطب را به ساختارهای زمانه آشنا می کند. وجه تحلیلی و گاه اننقادی که بر توصیف افزون می شود، اخلاق خاصی را هویدا می کند که در قالب اخلاق عرفی قابل فهم است.
۵. سوگیری سعدی به اخلاق عرفی و کاربردی در چند سطح قابل بحث است. سطح متوسط و خرد با ساختار سیاسی. فی المثل باب نخست گلستان “در اخلاق پادشاهان” به سنت سیاست نامه نویسی نزدیک است و از این حیث به جامعه شناسی سیاسی پهلو می زند. سطح متوسط و خرد با ساختار اقتصادی که مشخص ترین جلوه اش در باب “فضیلت قناعت” قرار دارد. سطوح متوسط و خرد فرهنگی که بر نهادهای اجتماعی انگشت می نهد همچون جامعه شناسی خانواده که در باب “تربیت” گلستان قابل جستجو است و جامعه شناسی دین که در باب درویشان وجود دارد.
تاکید سعدی در همه این سطوح بر نوعی اخلاق اجتماعی عرفی است که بدون وجه ایدئولوژیک یا جزم اندیش، به درونی سازی ارزشها همت دارد. به نظر می رسد سپهر این اخلاقیات در قرابتی جدی با جامعه مدنی به تعبیر مدرن قرار دارد. عرصه عمومی در این شکل اخلاق گرایی، اهمیت دارد و حقوق انسانی در کنار تکالیف اجتماعی مورد توجه است. نه چنان ادب عهد کهن که فلسفه تکلیف محور بوده و حق در وهله بعدی قرار داشته است. نه چنان برخی گرایشات فلسفی نوین که تکلیف به حاشیه رانده می شود و انسان محق مطلق است.
بنابراین اهمیت سعدی برای ایرانی کنونی دوچندان است. جامعه ای که با نوعی فروپاشی درونی و فشارهای ساختاری دست به گریبان است. جامعه کنونی که گویی سرخوردگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را زیسته است، به تقویت مستقل و درونی نیاز دارد که بدون ارجاع به نظریه های بازگشتی، پیشبرنده شود. به فهم نگارنده، اخلاق آفرینی عرفی سعدی می تواند بهبود دهنده این نابسامانی باشد.
انتهای پیام