«دگماتیستها عامل نبود اتحاد در جامعهاند»
/گفتوگوی انصاف نیوز با امان الله قرایی مقدم/
با وقوع حوادثی مثل سیل یا زلزله، گروههای مختلف از ارتش و سپاه تا گروههای جهادی، هلال احمر و گروههای مدنی و مردم نهاد برای کمکرسانی حاضر میشوند اما در بیشتر موارد هر گروه و طرفدارانش برای اثبات مشروعیت خود در مقابل گروه دیگر قرار میگیرد و با دیگر گروهها وارد جدل میشود. برخی معتقدند که این موضوع ممکن است نشانهای از عدم اتحاد در کشور باشد.
امانالله قرایی مقدم، پژوهشگر و جامعه شناس در این مورد به گفتوگو با انصاف نیوز پرداخت؛ او در مورد گروههایی که در شرایط بحرانی کشور بهجای ایجاد اتحاد برای کمک رسانی و کاهش تنش، دست به اعمالی میزنند که نتیجهای جز سلب اعتماد ندارد، گفت: «دگماتیسمتها و متعصبهای فکری و خودگراها و خودخواهها نمیخواهند که جز خودشان کسی باشد، جز خودشان کسی حرف بزند و معروف شود.»
در شرایطی که حوادث طبیعی منجر به خسارتهای متعدد به هموطنان میشود، درگیری بین گروههای کمکرسان و حامیان هریک از آنها باعث ایجاد مشکلات و ایجاد خشم در خسارت دیدگان میشود. قرایی مقدم ضمن اشاره به دلایل بیاعتمادی در جامعه در اینباره گفت: «یکی از دلایل اینکه در شرایط بحرانی برای کمکرسانی، گروههای مردمی شکل میگیرد این است که مردم به مسوولین اعتماد چندانی ندارند و این بیاعتمادی نتیجهی عملکرد نادرست بعضی در داخل کشور و تبلیغات یا سوءنظرهایی است که از طرف رسانههای بیگانه نسبت به نهادهای دولتی مطرح میشود.
موضوع کمکهای مردمی در سابقهی تاریخی ایران به زمانی برمیگردد که هنوز سازمانی برای امدادرسانی وجود نداشت و این مساله از گذشتههای دور به لحاظ ملی و دینی در مردم به صوررت خودجوش وجود داشته و مردم کمکهای خودشان را به دست معتمدان میسپردند پس این موضوع در مردم نهادینه است.
اما در کشور ما همکاری و معاونت به دلیل آنکه بدبینی رواج یافته امکانپذیر نیست. بنابراین سرمایهی اجتماعیای که باید عامل اتحاد و یکدلی باشد در بین ما ضعیف است، همین موضوع باعث شده تا گروهها در مقابل هم بایستند و هر کدام مشروعیت خود را موجه اثبات کنند و برای مثال بگویند عملکرد من درست است و بقیه اینطور نیستند. این موضوع باعث میشود تا مردم در حالت دلهره بمانند و وسواس داشته باشند. زلزلهی کرمانشاه، منجیل و حوادث دیگر نشان داد که این بدبینی در جامعهی ما وجود دارد و به طور کل جامعه و مسوولان باهم در تضاد هستند، تلاشی هم برای بیشتر شدن اتحاد و همراهی مردم نشده است، چون اتحاد از نظر برخی خطرناک هم هست.
همه را نسبت به هم بدبین بار آوردهاند و هیچکس دیگری را قبول ندارد؛ این ویژگی را به درون جامعه منتقل کردهاند که جز خودتان را قبول نداشته باشید و به دیگران اعتماد نکنید. بنابراین تضادهای درونگروهی افزایش پیدا میکند که نتیجهی آن سردرگمی مردم است.
نمیخواهند که گروهای مردمی در جامعه تقویت شوند و رشد کنند، دگماتیستها و متعصبهای فکری و خودگراها و خودخواهها نمیخواهند که جز خودشان کسی باشد، جز خودشان کسی حرف بزند و معروف شود. ما اگر از عرب و مغول شکست خوردیم به این دلیل است که با هم اتحاد نداشتیم، همهی اینها ریشهی تاریخی دارد که با تربیت فرزند در خانه، مدرسه و دانشگاه شکل میگیرد.»
این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که، آیا ترس نسبت به گروههای مدنی در جامعه معقول و درست است، گفت: «نباید چنین ترسهایی نسبت به این گروهها وجود داشته باشد چون جامعهای که تضاد درونگروهی در آن زیاد است اصلا توسعه پیدا نمیکند، بنابراین این نوع تضادها باید به حداقل برسند و از بین برود. جامعه باید در همبستگی ارگانیک باشد اما جامعهی ما مکانیکی شده است، یعنی همه در حال کار هستند ولی نمیدانند چه کاری میکنند.»
انتهای پیام