خرید تور تابستان

ضرورتِ «جامعه‌شناسی انجمن حجتیه»

(به بهانه پخش مستند «پوستین وارونه» از سیما)

محسن حسام مظاهری، پژوهشگر اجتماعی تشیع و آیین‌های شیعی در یادداشتی تلگرامی با عنوان ضرورتِ «جامعه‌شناسی انجمن حجتیه» به بهانه پخش مستند «پوستین وارونه» از سیما نوشت:

1

مستند «پوستین وارونه» به کارگردانی محمدمهدی خالقی، اثری است در نقد «انجمن حجتیه». این فیلم را چند ماه پیش دیدم. راوی و محور اصلی فیلم، رضا اکبری آهنگر است؛ از منتقدان مشهور انجمن و صاحب مقالات و سخنرانی‌ها و کتاب‌هایی در این موضوع ازجمله «تاریخچه و تفکرات انجمن حجتیه» و «نگاهی به تاریخچه و تفکرات جریانات شبه‌حجتیه‌ای». من به‌دلیل علاقه‌ام به این موضوع، نوشته‌های ایشان را دنبال کرده‌ام. به نظرم نه آثار وی و نه فیلم مذکور، هنوز نتوانسته‌اند از کتاب «در شناخت حزب قاعدین زمان» (اثر عمادالدین باقی) گامی فراتر بگذارند. نوعاً همان حرف‌ها تکرار شده است با همان محورها، منتها کمی تفصیل‌یافته با خاطرات شخصی راوی و نقل‌قول‌هایی از کسانی که به‌هردلیل میانه‌ای با انجمن ندارند یا از آن جدا شده‌اند.

2

«انجمن حجتیه» یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین سازمان‌های مذهبی در ایران معاصر است و به‌عنوان یک تجربه و الگوی فعالیت دینی، ارزش آن را دارد که موضوع چند رساله‌ی دانشگاهی باشد. به دلایلی چون غلبه‌ی فضای تبلیغاتی منفی علیه انجمن و مشی فعالیت این تشکل با چراغ خاموش، تاکنون داده‌ها و اسناد کافی درین باره منتشر نشده و با فقر تحلیلی و پژوهشی در این موضوع روبه‌رو هستیم. من هیچ پژوهش مستقل قابل‌اعتنایی در این موضوع سراغ ندارم. چند عنوان کتابی هم که در این باره منتشر شده، همه از یک سنخ‌اند و پژوهش محسوب نمی‌شوند. آسیب مشترک این آثار، انگیزه‌ی سیاسی پدیدآورندگان‌شان که در استخدام ادبیاتی مطلق‌گرا، قطبی و یک‌سویه خود را نشان می‌دهد. آثاری ایدئولوژیک که برای تولید نفرت و تبلیغات سیاسی تولید شده‌اند و با صدور احکام قطعی و در دادگاه‌های «انقلابی» جایی برای تأمل و تحقیق مخاطب باقی نمی‌گذارند. چنین آثاری نمی‌توانند به فهم و شناخت درست از این موضوع کمک کند.

3

به‌نظر من، انجمن حجتیه نماد یک جریان فرهنگی ـ مذهبی است که مثل هر جریان مشابه دیگری، اقبال و ادبار به آن محصول مجموعه شرایط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه‌ی پیرامون است. مسئله این است که چطور و چرا شیخ محمود حلبی که سابقه‌ی فعالیت پررنگی در نهضت نفت داشت، پس از کودتا، به‌کلی از سیاست کناره می‌گیرد و به تأسیس چنین سازمانی رو می‌آورد. یا چرا علی‌اصغر کرباسچیان و رضا روزبه و دیگران، در آن مقطع به تأسیس مدارس مذهبی مثل «علوی» و «نیکان» رو می‌آورند؟

به عبارت دیگر، انجمن حجتیه و مدرسه‌ی علوی و نظایر آن‌ها، همه محصول یک وضعیت‌اند؛ وضعیتی که «بقا» را دغدغه‌ی جامعه‌ی دینی و «هویت شیعی» را مسئله‌اش می‌کند. همین دغدغه و مسئله بود که در دهه‌های 30 و 40، گروهی از نخبگان جامعه‌ی دینی را به کناره‌گیری از مبارزه‌ی سیاسی برای تشکیل حکومت دینی و به‌جای آن فعالیت فرهنگی بلندمدت برای تولید افراد مؤمن و کارآ با بهره‌گیری از الگوی مدارس مذهبی و شبکه‌ای از روابط و حلقه‌های دینی سوق داد. فارغ از ارزیابی این الگو و کیفیت اجرای آن، آنچه مهم است فهم شرایطی است که منجر به چنین زایش و تغییری شد.

4

آنچه ما در شناخت انجمن و مدارس مذهبی (و دیگر جریان‌های مشابه) نیاز داریم نه تحلیل‌های امنیتی ـ سیاسی، بلکه تحلیل‌های اجتماعی ـ فرهنگی است که نشان دهد چرا بعد از چهل سال حکومت دینی و غلبه‌ی گفتمان تشیع سیاسی، اقبال جامعه‌ی دینداران به جریان‌های مذهبی بدیل و مطرود نظام (نظیر انجمن) نه‌تنها کاهش نیافته، بلکه رو به افزایش بوده است. به‌جای ترسیم یک هیولا و شبکه‌ی مخوف و پیچیده‌ی زیرزمینی، باید به این پاسخ داد که چرا در سال‌های پس از انقلاب و پس از انحلال رسمی انجمن، مدارس منسوب به این سازمان نه‌تنها محدود نشده بلکه روز به روز توسعه یافته‌اند و نمونه‌های مشابه‌شان تکثیر شده است. چرا هنوز بخش قابل توجهی از خانواده‌های مذهبی، درصورت برخورداری از تمکن مالی، فرزندانشان را به این مدارس می‌فرستند؟‌ این نشانه‌ی قوت و نفوذ یک شبکه‌ی منحرفِ مخوف است یا محصول طبیعیِ ناکارآمدی فرهنگی حکومت دینی و پدیدآمدن شرایطی که لااقل برای گروهی از دینداران، دوباره‌ی «بقا» و «هویت» دغدغه‌ی اصلی شده است. (همان پدیده‌ای که در کتاب «ساکن خیابان ایران» از آن به «تکثیر خیابان ایران» تعبیر کرده‌ام.)

پی نوشت:

چند سال پیش در گروه دین انجمن جامعه‌شناسی ایران پیشنهاد برگزاری همایشی با موضوع «جامعه‌شناسی انجمن حجتیه» را طرح کردم. متأسفانه به‌جهت مشغله‌های کاری هنوز مجال نیافته‌ام آن ایده را دنبال کنم. امیدوارم در آینده فرصتی برایم فراهم شود یا دیگر دوستان پژوهشگر به این موضوع بپردازند؛ به‌عنوان موضوعی زیرشاخه‌ی جامعه‌شناسی تشیع.

مستند «پوستین وارونه» را در زیر می‌بینید:

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا